به گزارش نی نی بان ، سرشارِ زندگی نوشتۀ جان فانته با ترجمۀ محمدرضا شکاری رمانی عمیقاً تاثیرگذار با طنزی هوشمندانه و شیطنتآمیز است که به کاوش در روابط خانوادگی، چالشهای غیرمنتظره زندگی و پیچیدگیهای روابط انسانی میپردازد. این رمان که نخستین بار در سال ۱۹۵۲ منتشر شد، گواهی است بر توانایی فانته در ترکیب احساسات خام با شوخطبعی خاص خود، و داستانی خلق کرده که هم در سطح فردی و هم جهانی، با خواننده همذاتپنداری میکند.
در فضایی که در دهه ۱۹۵۰ میلادی در آمریکا جریان دارد، سرشارِ زندگی بهطور هوشمندانهای نشان میدهد که چگونه زندگی یک فرد میتواند تحتتاثیر نیروی دینامیکهای خانوادگی، بحرانهای سلامت و سنگینی مسئولیتها قرار گیرد.
این رمان زندگی شخصیت اصلی، جوی 29 ساله، نویسندهای را روایت میکند که در حال تقلا برای سروکله زدن با ذاتِ ناب زندگی است: میخواهد نویسنده شود، دارد پدر میشود و واقعیتهایی یکی پس از دیگری به صورتش کوبیده میشوند. جو میخواهد با رشد و بلوغ شخصی خودش روبهرو شود، درحالیکه با طوفانهای احساسی پیرامون خانوادهاش دستوپنجه نرم میکند. همسر جوی، کاترین، باردار است و این رخداد شاد، تحتتأثیر بیماری ناگهانی مادر او قرار میگیرد. این چرخش غیرمنتظره در وقایع به مرکز توجه داستان تبدیل میشود و رمان بهسرعت به تأمل در روابط میان والدین و فرزندان، فداکاریهای همراه با عشق و طبیعت گیجکننده و لحظات غیرقابل پیشبینی زندگی میپردازد.
داستان از دیدگاه شخصیت اصلی روایت میشود و تسلط فانته بر روایت اولشخص این امکان را میدهد که خواننده ارتباط نزدیکی با افکار و گفتوگوهای درونی و مبارزههای شخصی آدمهای داستان برقرار کنند. جان هم دوستداشتنی است و هم آزاردهنده، مردی که بهشدت عاشق همسرش است و مشتاقانه منتظر پدر شدن. همسرش، جویس، مادربهزودی، گرایش شدیدی به باورهای کاتولیک پیدا میکند و همین، صحنههای متضاد و گیرا در بسترِ روایت خلق میکند. شخصیت اصلی کتاب، با تردیدهایش ذر کلنجار است و شاید حتی دقیق نمیداند کجای این جهانِ گسترده ایستاده است. به تمام این تردیدها، ترسِ پدرش شدن در سایۀ پدر سختگیر و ناخوشایند خودش را هم باید اضافه کنیم.
تصویر فانته از والدین جو، بهویژه مادرش، یکی از قدرتمندترین عناصر این رمان است. رابطه جو و مادرش پیچیده است، پر از عشق عمیق و تنش. بیماری مادر او را وادار میکند تا با ترسهای خود از دست دادن و مسئولیتهایش بهعنوان یک فرزند روبهرو شود و این موقعیت زمینهای برای بروز تضادهای احساسی و رشد شخصی میسازد. از طریق تعاملات جو با والدینش، فانته به کاوش در درونمایههای گناه و احساس گناه، وظیفه و سنگینی انتظارات خانوادگی پرداخته و در عین حال با حفظ حس شوخطبعی و طنز، مانع از تبدیل شدن داستان به چیزی بیشازحد احساساتی میشود.
یکی از جنبههای برجسته در کتاب سرشارِ زندگی کندوکاوی بیپرده در وضعیت انسان در میانۀ قرن بیستم است. فانته از به تصویر کشیدن آشفتگیهای زندگی، با تمام تناقضها و نقصهای آن، هیچ ابایی ندارد. او مرگ و بیماری را با رویکردی واقعگرایانه و نه نومیدکننده، بلکه با تأکید بر تابآوری روح انسان، به تصویر میکشد. شوخیهای رمان نه تنها از دیالوگهای تیز و هوشمندانه بلکه از خود غیرقابل پیشبینی بودن زندگی ناشی میشود، جایی که ما مجبوریم با شرایطی سازگار شویم که بهکلی ورای توان ماست.
نوشتار فانته غنی و زنده است، بیتردید، اما در سرشار زندگی، دیالوگهاست که شفافیتِ واقعی زندگی را پیشِ چشمِ خواننده، بیش از نیم قرن از زمان نخستین انتشار کتاب، اینزمانی و اینمکانی نگه میدارد. ضربآهنگ داستان متعادل است و فرصتهایی برای تأمل ایجاد میکند بدون آنکه از فوریت وقایع کاسته شود. در این میان، لحظات غمگین و لحظات شاد با تعادلی واقعی در روایت گنجانده شدهاند.
منبع: افق