کمند امیرسلیمانی و حس مادرانه اش(۱)
کمند امیرسلیمانی از حس مادرانه اش و زندگی با پسرش می گوید.
بین خانم های بازیگر در ایران ترس از بچه دار شدن معمولا وجود دارد و این ترس دلایل مختلفی هم دارد، مثلا به هم خوردن تناسب اندامشان یا دوری از کار برای چند سال. اما کمند امیرسلیمانی همیشه به مادر بودنش افتخار کرده و این را همه جا می گوید. با او درباره همین موضوع صحبت کرده ایم. شما هم قبل از اینکه تصمیم به باردار شدن بگیرید برای کارتان برنامه ریزی کرده بودید؟
اصولا در حرفه ما وقتی مدتی کار نکنی و دیده نشوی ممکن است از سیر پیشرفت کار دور شوی. البته من ۶ سال بعد از ازدواج بچه دار شدم ولی به هر حال روند بارداری و مراقبت از کودک تازه به دنیا آمده حدود ۲ سال طول می کشد و باعث می شود یک بازیگر از کارش دور بماند و بعد از این زمان دوری هم با ظاهر و هیبتی جدید ظاهر شدن برای حرفه ما خیلی مناسب نیست.
خط زندگی بازیگرها ناخواسته مسیر کارشان است و طبیعتا ۲ سال دور بودن از این مسیر برایشان کمی سخت است و فکر می کنم اصلی ترین دلیلی که بازیگران خانم ما از بچه دار شدن می ترسند همین باشد. من ۱۴ سال پیش بچه دار شدم و شیوه زندگی و نگهداری از به در آن دوران با الان کاملا متفاوت است. خیلی از خانم ها به محض اینکه بچه دار می شوند بلافاصله برای بچه شان پرستار می گیرند و به او شیر خشک می دهند و خیلی زود به زندگی عادی شان بر می گردند. این شیوه زندگی شاید ۱۴ سال پیش و زمانی که من ایلیا را به دنیا آوردم خیلی رایج نبود و به نظرم الان هم چیز خیلی راحت تر شده.
اما به هر حال خارج از دنیای بازیگری، مادر شدن حسی است که هر زنی ممکن است دوست داشته باشد آن را تجربه کند.
من خودم وقتی بچه دار شدم دیدگاهم به مادرم عوض شد. وقتی مادر می شوی تازه می فهمی که مادر بودن چه کار خاص و سختی است. به نظرم وقتی بچه ای به دنیا می آوری، بخشنده تر و ازخودگذشته تر می شوی.
من فکر می کنم حتی در عالم بازیگری هم بازیگرهایی که خودشان به ندارند وقتی نقش مادر را بازی می کنند نمی توانند حس و حال یک مادر واقعی را نشان دهند. این موضوع در سکانس هایی که رابطه عاطفی با بچه دارند بیشتر به چشم می آید و من احساس می کنم چون این حس را تجربه نکرده اند، آن لحظه واقعی نمی شود. مادر شدن برای من یک تجربه خیلی مهم بود که تاثیر خیلی زیادی در زندگی ام داشته. البته من نقش های مادر را زیاد بازی نکرده ام اما در زندگی شخصی ام دیدگاه هایم با به دنیاآوردن پسرم عوض شد.
شیرینی های مادرشدن جذاب است، اما کنار آن مسئولیت های زیادی هم بر دوش مادر می افتد. چطور با این ۲ ویژگی متفاوت کنار آمدید؟
به نظر من حس مادر شدن تجربه ای است که اصلا جایگزینی ندارد. خصلت ذاتی من این است که یا کاری را انجام نمی دهم یا اگر قرار باشد آن را انجام دهم باید کامل انجامش دهم. نمی خواهم تصویر یک مادر نمونه از خودم ارائه دهم اما سعی می کنم حالا که بچه دارم از تک تک لحظه هایمان تا جایی که امکان دارد لذت ببریم.
از طرف دیگر، من در زندگی خودم آدم مسئولیت پذیری هستم و سعی می کنم شرایط ایده آلی برای پسرم فراهم کنم. یکی از معضلاتی که من درباره ایلیا دارم این است که او هر غذایی را نمی خورد، غذای بیرون هم دوست ندارد و غذای مورد علاقه اش را هم من باید درست کنم. به همین دلیل همیشه غذاهایی که دوست دارد را برایش می پزم و هر روز و هر شب دستپختم را برایش آماده می کنم. همیشه سعی می کنم کارهایی که او دوست دارد را برایش انجام دهم نه کارهایی که من خودم دوست دارم.
با توجه به شغلتان چقدر سعی کرده اید کنار پسرتان حضور داشته باشید؟
من خودم از بچگی آدم مستقل و غیروابسته ای بودم. تنها چیزی که برای من وابستگی ایجاد کرد پسرم بود. همیشه سعی کردم تا جایی که خودم دچار غذاب وجدان نشوم برای پسرم وقت بگذارم و کنارش باشم.
البته مادرم در نگهداری ایلیا بیشترین کمک را به من کرد. از وقتی که پسرم به دنیا آمد تا ۱ سال سر کار نرفتم و بعد از آن هم سعی کردم اگر چند روز پشت سر هم سر کار بودم یک روز تعطیلی ام را به ایلیا اختصاص دهم و وقتم را با او بگذرانم. در حال حاضر هم همین طور هستم، اما نکته ای که وجود دارد این است که بعضی از خانم های خانه دار فکر می کنند چون در خانه هستند، بچه نگه می دارند، اما من خیلی از خانم های دور و اطراف خودم را دیده ام که از صبح بیشتر وقتشان صرف خانه داری، آشپزی، تلفن زدن و معاشرت می شود و صرفا حضوری فیزیکی در خانه دارند. در صورتی که به نظر من بچه داری یعنی اینکه برای بچه تان وقت بگذارید.
ادامه دارد...
اصولا در حرفه ما وقتی مدتی کار نکنی و دیده نشوی ممکن است از سیر پیشرفت کار دور شوی. البته من ۶ سال بعد از ازدواج بچه دار شدم ولی به هر حال روند بارداری و مراقبت از کودک تازه به دنیا آمده حدود ۲ سال طول می کشد و باعث می شود یک بازیگر از کارش دور بماند و بعد از این زمان دوری هم با ظاهر و هیبتی جدید ظاهر شدن برای حرفه ما خیلی مناسب نیست.
خط زندگی بازیگرها ناخواسته مسیر کارشان است و طبیعتا ۲ سال دور بودن از این مسیر برایشان کمی سخت است و فکر می کنم اصلی ترین دلیلی که بازیگران خانم ما از بچه دار شدن می ترسند همین باشد. من ۱۴ سال پیش بچه دار شدم و شیوه زندگی و نگهداری از به در آن دوران با الان کاملا متفاوت است. خیلی از خانم ها به محض اینکه بچه دار می شوند بلافاصله برای بچه شان پرستار می گیرند و به او شیر خشک می دهند و خیلی زود به زندگی عادی شان بر می گردند. این شیوه زندگی شاید ۱۴ سال پیش و زمانی که من ایلیا را به دنیا آوردم خیلی رایج نبود و به نظرم الان هم چیز خیلی راحت تر شده.
اما به هر حال خارج از دنیای بازیگری، مادر شدن حسی است که هر زنی ممکن است دوست داشته باشد آن را تجربه کند.
من خودم وقتی بچه دار شدم دیدگاهم به مادرم عوض شد. وقتی مادر می شوی تازه می فهمی که مادر بودن چه کار خاص و سختی است. به نظرم وقتی بچه ای به دنیا می آوری، بخشنده تر و ازخودگذشته تر می شوی.
من فکر می کنم حتی در عالم بازیگری هم بازیگرهایی که خودشان به ندارند وقتی نقش مادر را بازی می کنند نمی توانند حس و حال یک مادر واقعی را نشان دهند. این موضوع در سکانس هایی که رابطه عاطفی با بچه دارند بیشتر به چشم می آید و من احساس می کنم چون این حس را تجربه نکرده اند، آن لحظه واقعی نمی شود. مادر شدن برای من یک تجربه خیلی مهم بود که تاثیر خیلی زیادی در زندگی ام داشته. البته من نقش های مادر را زیاد بازی نکرده ام اما در زندگی شخصی ام دیدگاه هایم با به دنیاآوردن پسرم عوض شد.
شیرینی های مادرشدن جذاب است، اما کنار آن مسئولیت های زیادی هم بر دوش مادر می افتد. چطور با این ۲ ویژگی متفاوت کنار آمدید؟
به نظر من حس مادر شدن تجربه ای است که اصلا جایگزینی ندارد. خصلت ذاتی من این است که یا کاری را انجام نمی دهم یا اگر قرار باشد آن را انجام دهم باید کامل انجامش دهم. نمی خواهم تصویر یک مادر نمونه از خودم ارائه دهم اما سعی می کنم حالا که بچه دارم از تک تک لحظه هایمان تا جایی که امکان دارد لذت ببریم.
از طرف دیگر، من در زندگی خودم آدم مسئولیت پذیری هستم و سعی می کنم شرایط ایده آلی برای پسرم فراهم کنم. یکی از معضلاتی که من درباره ایلیا دارم این است که او هر غذایی را نمی خورد، غذای بیرون هم دوست ندارد و غذای مورد علاقه اش را هم من باید درست کنم. به همین دلیل همیشه غذاهایی که دوست دارد را برایش می پزم و هر روز و هر شب دستپختم را برایش آماده می کنم. همیشه سعی می کنم کارهایی که او دوست دارد را برایش انجام دهم نه کارهایی که من خودم دوست دارم.
با توجه به شغلتان چقدر سعی کرده اید کنار پسرتان حضور داشته باشید؟
من خودم از بچگی آدم مستقل و غیروابسته ای بودم. تنها چیزی که برای من وابستگی ایجاد کرد پسرم بود. همیشه سعی کردم تا جایی که خودم دچار غذاب وجدان نشوم برای پسرم وقت بگذارم و کنارش باشم.
البته مادرم در نگهداری ایلیا بیشترین کمک را به من کرد. از وقتی که پسرم به دنیا آمد تا ۱ سال سر کار نرفتم و بعد از آن هم سعی کردم اگر چند روز پشت سر هم سر کار بودم یک روز تعطیلی ام را به ایلیا اختصاص دهم و وقتم را با او بگذرانم. در حال حاضر هم همین طور هستم، اما نکته ای که وجود دارد این است که بعضی از خانم های خانه دار فکر می کنند چون در خانه هستند، بچه نگه می دارند، اما من خیلی از خانم های دور و اطراف خودم را دیده ام که از صبح بیشتر وقتشان صرف خانه داری، آشپزی، تلفن زدن و معاشرت می شود و صرفا حضوری فیزیکی در خانه دارند. در صورتی که به نظر من بچه داری یعنی اینکه برای بچه تان وقت بگذارید.
ادامه دارد...
منبع:
زندگی مثبت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼