۶ نکته طلایی برای داشتن یک رابطه جنسی موفق
کاربری در توییت با بررسی کامل اصول رابطه جنسی به نکات جدیدی در این زمینه پردات. در ادامه این توییت را مورد بررسی قرار میدهیم:
اصول رابطه جنسی همواره یکی از مسائل قابل بحث در جامعه بوده است. اصولی که شاید نسلها به اشتباه آموزش داده شده و با خطا همراه بوده است. کاربری در توییت با بررسی کامل اصول رابطه جنسی به نکات جدیدی در این زمینه پردات. در ادامه این توییت را مورد بررسی قرار میدهیم:
اصول رابطه جنسی طلایی چیست؟
چرا رابطه جنسی داریم؟ یک دقیقه چشم هایتان را ببندید و فکر کنید. واقعا چرا؟ واضح است اما خیلی وقت ها، زنی که خودش را موظف می داند با وجود درد و بدون لذت، به همسرش «تمکین» کند، دختری که فکر می کند باید به رابطه جنسی با دوستش تن بدهد، حتی اگر هیچ لذتی نمی برد، و گرنه دوستش میپرد. یا مردی که فکر می کند برای اینکه همسرش ناراحت نشود «باید» رابطه جنسی داشته باشند. یادتان نرود هدف از رابطه، «لذت» است و نه هیچ چیز دیگر. حتی تولید مثل، محصول جانبی این فرایند است. اصل طلایی در رابطه این است: وقتی لذتی نیست، رابطه ای نباید باشد.
هرکس در رابطه جنسی یک جور است
هرکسی یک جور است. در این هم شکی نیست؛ اما همین اصل طلایی را خیلی وقت ها در رابطه جنسی فراموش می کنیم. مثل زنی که می شنود دخترخاله اش با شوهرش هفته ای ۴ شب رابطه دارند و از خودش می پرسد: پس چرا من و شوهرم هفته ای دو داریم ..!؟
یا مثل مردی که همسرش را با رابطه های قبلی اش مقایسه می کند و با اتهام و تحقیر می گوید: تو چرا این جوری هستی؟ هیچ زنی مثل تو نیست! اینها یادشان رفته که میل جنسی هرکسی یک جور است و هرکسی ممکن است از چیزی یا جوری لذت ببرد که دیگری نبرد. در رابطه جنسی «استاندارد» نداریم.
مغز، مهمترین اندام جنسی
ما لذت را کجا درک می کنیم؟ در مغز. اصل طلایی دیگر این است: مغزما، مهم ترین اندام جنسی ماست. اشتباه است اگر فکر کنیم وقتی لذت نمی بریم، اشکال در آلت جنسی ماست. آلت هم مثل همه نقاط دیگر بدن، پایانه های حسی دارد؛ البته با تراکم بیشتر. تحریک پایانه های حسی، پیام هایی را به نقاط خاصی از سیستم عصبی مرکزی مخابره می کند و تفسیر مغز ما از این پیام ها می شود درک لذت، البته که جام لذت در مغز ما فقط با شراب ملامسه پر نمی شود گاهی فقط می بینیم، گاهی فقط می شنویم و گاهی فقط فکر می کنیم و لذت می بریم و برانگیخته میشویم و حتی ارگاسم می شویم. مگر همه در خواب تجربه اش نکرده ایم؟ هرچند که «اغلب» و نه همیشه، در بیداری، لمس هم برای به اوج رسیدن لازم است. دقت کنید: وقتی خوابیم و محرک های محیط را درک نمی کنیم، حتی همان تحریکات ذهنی هم برای تجربه ارگاسم کافی است ، اما در بیداری، هم تحریک ذهنی را لازم داریم هم تحریک جسمی را. چه نتیجه ای می شود گرفت؟ آیا غیر از این است که هرچه ذهن ما مشغول چیزهای دیگر باشد، هرچه تمرکز ما کمتر باشد، دیرتر و سخت تر لذت می بریم؟ گویا که آن جام ترک دارد و هرچه درش می ریزیم، پر نمی شود .
سردمزاجی یک سوتفاهم است!
خطاست اگر فکر کنیم کم و زیادی میل جنسی، همان که می گوییم سردمزاجی و گرم مزاجی، ذاتی آدمهاست. مرد یا زنی که فکر می کند همسرش اصولا سردمزاج است و فکر می کند عجب شانس گندی داشتیم ما که چنین موجودی نصیب مان شد؛ یا دختری که اجازه هیچ جور تجربه جنسی به خودش نداده و .. حالا وقتی به خودش نگاه می کند می بیند ای داد بی داد! اصلا میلی به هیچ احدی ندارد و نگران می شود که نکند من بیمار باشم؛ از این اصل طلایی باخبر نیستند: خیلی بیشتر از اینکه ژن های ما تعیین کننده سطح هورمون ها و میل جنسی ما باشند، «تجربه» های لذت بخش ما، توانایی و میل جنسی ما را باشند، «تجربه» های لذت بخش ما، توانایی و میل جنسی ما را ارتقا می دهند. وقتی همسر شما مدتها از رابطه جنسی لذت نبرده و درد کشیده یا اضطراب هشیار یا ناهشیار داشته، چرا باید همچنان دلش برای رابطه جنسی بتپد؟
صمیمیت، تمام ماجراست
جوهر یک رابطه خوب، صمیمیت است. این اصل، طلایی ترین است. در بستر صمیمیت می توان اصول دیگر را هم برقرار کرد. اما صمیمیت یعنی چه؟ یعنی از گل بالاتر به هم نگوییم؟ صمیمیت یعنی من بتوانم فکر و احساسم را بیان کنم و در مقابل هم، کسی باشد که او هم فکر و احساسش را آزادانه بیان کند و هردوی ما پذیرای هم باشیم. زنی که می ترسد به همسرش بگوید از رابطه لذت نمی برد، مبادا که غرور مردانه او جریحه دار شود، و فیلم بازی می کند در تخت خواب، با شوهرش صمیمی نیست. همان طور شوهری که همسرش را در رابطه نمی بیند و حرف هایش را بیرون از تخت خواب هم نمی شنود.
غر زدن ممنوع!
رفتارتان باید در هر شرایطی آرامش بخش باشد. کسی که غر می زند، ایراد می گیرد، بکن و نکن زیاد دارد، کسی که غرق رابطه نمی شود و ناخودآگاه مدام این پیام را به همسرش مخابره می کند که: من هشیارم، کسی که در برابر هر اختلال عملکردی در همسرش، بی قراری می کند و اضطرابش را چندین برابر به همسرش منتقل می کند، شریک جنسی خوبی نیست. نه خود لذت می برد، نه لذت می دهد.
کسی به کسی بدهکار نیست
در یک رابطه جنسی خوب، کسی به کسی بدهکار نیست. این هم یک اصل طلایی دیگر است. همیشه در طول تاریخ، رابطه جنسی خرید و فروش شده. خرید و فروش رابطه جنسی هم منحصر به روسپیگری نیست. گاهی ازدواج هم می تواند محمل یک خرید و فروش باشد . ما آدم ها، رابطه جنسی را در بستر یک ارتباط عاطفی می پسندیم. ایده آل ما، رابطه جنسی عاشقانه است؛ هرچند رابطه جنسی و عشق گاهی با هم قابل جمع نیست، و هرچند عشق، مخدری است که اگر با رابطه جنسی آمیخته شود، معجون خطرناکی می شود. اما حتی با کمترین خوشامد عاطفی، اگر رابطه جنسی به عنوان یک انتخاب آگاهانه و در بستری عادلانه اتفاق بیفتد، دستکم خطرناک و آسیب زا نیست. عادلانه یعنی: من لذت می دهم و لذت می گیرم و این انتخاب من بوده. لذت نمی دهم که به ازایش مثلا حمایت مالی دریافت کنم؛ چون وقتی حمایت مالی گرفتم، آن وقت طرف مقابلم فکر می کند بهایش را پرداخت کرده است و دیگر لذت دادن به من مهم نیست واین رابطه جنسی را به بیراهه می برد.
در نهایت باید گفت رابطه جنسی خوب، دانش، مهارت (یعنی تجربه و تمرین) و تمرکز لازم دارد. خلاص ...
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼