کنترل زندگی زناشویی، راهنمایی کنید
من یک مشکل درونی دارم که تا به این سن نتوانستم با خودم حلش کنم.
پرسش: من یک مشکل درونی دارم که تا به این سن نتوانستم با خودم حلش کنم. می خوام یه شخصیت دیگه داشته باشم این چیزی که هستم با اهدافم دور است . یکی از آنها این است که دوست ندارم زیاد صحبت کنم چون برایم مشکلاتی را به همراه دارم ولی نمی توانم گاهی هم که تصمیم می گیرم خیلی مغموم به نظر می آیم ، شوهرم از این قضیه خیلی شاکی است که آنقدر به جای من تصمیم گرفتی که من اعتماد به نفس ندارم. می خوام سرم به کارم باشد .مقایسه نکنم همه آدمها را با خودم واقعا چه جوری می شه برای خودم زندگی کنم همه چیز و وارد زندگیم نکنم. زندگیم داره از هم می پاشه همسرم دلگیره بد جوری دلگیرمی دونید برای چی ؟ برای اینکه آزادی از جانب من نداره .
پاسخ: مشکل خود را خوب شناخته اید. متوجه شده اید که بعضی از عادت ها بعد از ازدواج خیلی پر رنگ خودشان را نشان می دهند و بر زندگی زناشویی تأثیر دارند. شاید تمایل به تصمیم گرفتن برای دیگران نشانه ی روحیه ی «سلطه جویی» و «تمایل به کنترل دیگران » باشد. اگر این روحیه را بپذیرید و قبول کنید که هر کدام از ماها در ابتدا مسئول زندگی خویش هستیم بعد دیگران، شاید معنی آن این باشد که با پافشاری به تصمیم گرفتن برای بقیه به نوعی از مسئولیت واقعی زندگی خود فرار می کنیم. یعنی انرژی ای که باید برای تغییر خودمان مصرف شود، برای اجبار دیگران به تغییر به هدر می رود. پس لطف کنید از همین امروز یکی دو مورد از تصمیماتی را که درباره ی خودتان دارید، یادداشت کنید؛ آن را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید و سعی کنید شروع کنید. برای مثال کمتر حرف زدن را با یک ربع سکوت در جمع شروع کنید و اگر بقیه پرسیدند "چرا حرف نمی زنید؟" بگویید: "حرف می زنم؛ اما چند دقیقه ی دیگر." آن وقت از این که توانستید یک قدم به پیش بردارید، احساس بهتری پیدا می کنید.
پاسخ: مشکل خود را خوب شناخته اید. متوجه شده اید که بعضی از عادت ها بعد از ازدواج خیلی پر رنگ خودشان را نشان می دهند و بر زندگی زناشویی تأثیر دارند. شاید تمایل به تصمیم گرفتن برای دیگران نشانه ی روحیه ی «سلطه جویی» و «تمایل به کنترل دیگران » باشد. اگر این روحیه را بپذیرید و قبول کنید که هر کدام از ماها در ابتدا مسئول زندگی خویش هستیم بعد دیگران، شاید معنی آن این باشد که با پافشاری به تصمیم گرفتن برای بقیه به نوعی از مسئولیت واقعی زندگی خود فرار می کنیم. یعنی انرژی ای که باید برای تغییر خودمان مصرف شود، برای اجبار دیگران به تغییر به هدر می رود. پس لطف کنید از همین امروز یکی دو مورد از تصمیماتی را که درباره ی خودتان دارید، یادداشت کنید؛ آن را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید و سعی کنید شروع کنید. برای مثال کمتر حرف زدن را با یک ربع سکوت در جمع شروع کنید و اگر بقیه پرسیدند "چرا حرف نمی زنید؟" بگویید: "حرف می زنم؛ اما چند دقیقه ی دیگر." آن وقت از این که توانستید یک قدم به پیش بردارید، احساس بهتری پیدا می کنید.
منبع:
تبیان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼