۱۴۳۵۹۴
۷۲۴۵
۷۲۴۵

داستان کوتاه برای کودکان، مسواک یادت نره!

خلا صه، مامان سیبوچه; اگه دختر گل شما به سینا کوچولوی من یه کم ریاضی یاد بده، قول میدم، منم یه جوری زحماتشو جبران کنم...

.. خلا صه، مامان سیبوچه; اگه دختر گل شما به سینا کوچولوی من یه کم ریاضی یاد بده، قول میدم، منم یه جوری زحماتشو جبران کنم...
مامان سینا همین طور که با مامان سیبوچه صحبت می کرد، تند و تند کیف کوچولوی سینا را هم پر از آبنبات، شکلا ت، پاستیل و کیک می کرد. آخر سر هم رو به سینا کرد و گفت: سینا جون، عزیزم، سیبوچه را اصلا اذیت نکن، خوب درساتو بخون تا بعدازظهر بیام دنبالت. بعد هم به سیبوچه گفت: دختر گلم; حسابی براتون خوراکی گذاشتم که گشنه نشین، خوب درس بخونین، خوب هم بخورین!
مامان سیبوچه خندید و گفت: اصلا نگران نباشین، من خوب ازشون پذیرایی می کنم.
سینا یک سال از سیبوچه کوچکتر بود و در درس ریاضی کمی احتیاج به کمک داشت. سیبوچه هم که خیلی شاگرد زرنگ و خوبی بود، خیلی دلش می خواست که در درس ها کمی به سینا کمک کنه.
هنوز بیشتر از نیم ساعت نگذشته بود که سینا گرسنه شد; فوری از داخل کیف ۲ تا کلوچه ی بزرگ درآورد و یکی از آنها را به سیبوچه داد; سیبوچه به سینا گفت: ببین سینا، روی بسته این کلوچه نوشته که بعد از خوردن، دندان های خود را بشویید. سینا خنده ای کرد و گفت: ای بابا! اگه اینطور باشه که باید روزی صد بار دندونای خودمونو بشوریم! سیبوچه هم کمی فکر کرد و گفت: راست میگی، نمیشه!
حدود یک ساعت گذشت; سیبوچه حسابی در عالم جمع و تفریق و تقسیم غرق شده بود که ناگهان سینا آهی کشید و گفت: وای خدا! دوباره گشنم شد; دلم ضعف رفت! سیبوچه با تعجب گفت: تو که تازه کلوچه خوردی، یه کم صبر کن، مامانم میوه میارن. سینا در حالی که داخل کیفش را می گشت، گفت: من دلم شکلا ت می خواد. بیا، بگیر! تو هم بخور. بعد با دندون قرچ و قرچ آبنبات ها را جوید و خورد!
سیبوچه با تعجب گفت: تو این همه آبنبات و شکلا ت می جوی، مسواک هم نمی زنی، دندونات خراب نمیشه؟ سینا گفت: نه بابا، دندونا که به این راحتی خراب نمیشن!! سیبوچه گفت: یعنی تو هیچ کدام از دندونات درد نمی کنه؟
سینا کمی فکر کرد و گفت: راستشو بخوای چرا، چند وقته که ۳، ۴ تا از دندونام درد می کنن، ولی می ترسم به مامانم بگم اون وقت منو دکتر ببره، تو هم به مامانم چیزی نگو. سیبوچه گفت: ولی اگه بری دکتر، دندوناتو درست می کنه، دیگه درد دندون نمی کشی.
سینا با غصه گفت: چه فایده داره؟ دوباره چند تا دیگه از دندونام خراب می شه! سیبوچه خندید و گفت: وا چه حرفا! مگه دندون خود به خود خراب میشه؟ اگه کمتر شیرینی، شکلا ت، آبنبات و پفک بخوری، دندونات کمتر خراب می شه.
سینا نگاهی غمگین به سیبوچه کرد و گفت: تو هم که همش حرفای آدم بزرگارو می زنی! سیبوچه گفت: نه به خدا، من نمی خوام مثل آدم بزرگا تو رو نصیحت کنم، این چیزیه که خودم تجربه کردم. سینا گفت: یعنی چی؟ سیبوچه گفت: یعنی اینکه من خیلی دندونام زود به زود خراب می شد ولی از وقتی که کمتر شیرینی و شکلا ت خوردم، واقعا دندونام بهتر شد، اینو جدی می گم!
سینا کمی تو فکر فرو رفت، بعد از چند لحظه گفت: مسواک چی؟ واقعا مسواک زدن لا زمه؟ سیبوچه گفت: من قبلا خیلی کم دندونامو مسواک می زدم، شبا که خوابم می اومد و تنبلیم می اومد که مسواک بزنم، خودمو به خواب می زدم که مسواک نزنم، ولی الا ن خیلی پشیمونم چون چند تا از دندونام خراب شده و دکتر مجبور شد اونارو پر کنه ولی از پارسال که روزی ۳ بار مسواک می زنم و شیرینی و شکلا ت کمتر می خورم، دیگه دندونام کمتر خراب می شه.
سینا گفت: خیلی جالبه! من نمی دونستم مسواک اینقدر مهمه! باشه، حرفاتو بارو می کنم، چند ماه آبنبات و شکلا ت کمتر می خورم، مسواک هم می زنم تا ببینیم دندونام بهتر میشه یا نه. سیبوچه فورا گفت: البته دندونپزشکی یادت نره، بری! سینا آهی کشید و گفت: باشه، می رم.
فردا شب مامان سیبوچه یک دسته گل بزرگ و قشنگ را آورد و روی میز سیبوچه گذاشت. سیبوچه با تعجب گفت: مامان جون، این چیه؟ مادر سیبوچه با افتخار لبخندی زد و گفت: مامان سینا داده! می گفت که سیبوچه ی عزیز به پسر من نه فقط درس ریاضی، بلکه درس بهداشت هم داده; انگار سینا از دیشب شروع به مسواک زدن کرده.
سیبوچه خنده ای کرد و سرخ شد. مادر سیبوچه پرسید: چرا می خندی؟ سیبوچه با خجالت گفت: آخه خود من دیشب آنقدر خسته بودم که خوابیدم و یادم رفت مسواک بزنم! مادر اخمی کرد و با خنده گفت: ای تنبل...!

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.