علت تقلید کودکان، چرا این کار را میکنند؟
یکی از عوامل مؤثر در رشد ذهنی کودک، توانایی او در تقلید کردن از دیگران است.
یکی از عوامل مؤثر در رشد ذهنی کودک، توانایی او در تقلید کردن از دیگران است. به عبارت دیگر، تقلید راه مؤثری برای یادگیری اعمال جدید است. چرا اصولاً کودکان تقلید میکنند؟
نظریهپردازان معاصر میگویند که تقلید پدیدهای عمومی است و مربوط بهتوانایی است که در ذات نوع بشر نهادینه شده است. درحقیقت، تقلید کودک مثل شنا کردن ماهی و پرواز پرندگان است که هر دو نمایانگر تواناییهای اولیهای است که در بطن انسان وجود دارد.
تقلید دو خصوصیت مهم دارد. اولاً باید تکرار رفتاری باشد که الگو (والدین) انجام داده است. ثانیاً باید انتخابی باشد، یعنی پاسخی که ما بهآن تقلید میگوییم باید در برابر صرفاً یکی از رفتارهای الگو باشد نه در برابر تعداد زیادی از شرایط مختلف انگیزشی.
کودک یکساله نیز از حرکات و صداهای جدید و رفتارهایی که میبیند تقلید میکند. البته این موارد شامل رفتارهایی است که از عهدۀ انجام دادن آن برمیآید.
تقلید بین یک تا سه سالگی بیشتر میشود. در این دوره کودک علاوه بر اطرافیان خود، از سرمشقها و شخصیتهای کارتونی نیز تقلید میکند. باید اضافه کرد عواملی که منجر بهتقلید در کودکان میشوند در سنین گوناگون متفاوتند.
تقلید بهمنظور ایجاد کنشهای متقابل اجتماعی
هنگامی که کودکی از والدینش تقلید میکند، والدین بهاو لبخند میزنند و متقابلاً از او تقلید میکنند. واکنش پدر یا مادر، رفتار تقلیدی کودک را افزایش میدهد و درنتیجه، گرایش کودک بهتقلید کردن افزایش مییابد. کودکان بیشتر مایلند از عملی تقلید کنند که مورد تایید همه است، مانند غذا خوردن با قاشق.
تقلید بهمنظور شبیه شدن بهدیگران
همین که کودک وارد سومین سال زندگیاش میشود بهتقلید از اعمال خاصی مبادرت میورزد. کودکان دو و نیم ساله میدانند که بهبرخی از افراد شباهت دارند و بهگروه خاصی تعلق دارند. برای مثال، پسر بچۀ دو و نیم ساله میداند که شبیه پدرش است و تشخیص میدهد که موهای هردوی آنها کوتاه است یا هر دو شلوار میپوشند، بنابراین از همجنسان خود تقلید میکند تا در آن گروه جایگاهی پیدا کند. این امر برای دختران نیز صادق است.
برانگیختگی عاطفی
کودکان و خردسالان از والدینشان بیشتر از سایر بزرگسالان تقلید میکنند، زیرا والدین مرجع ثابتتری برای برانگیختن عواطف خوشایند و ناخوشایند در کودکان هستند. بهعبارت دیگر، افرادی که میتوانند کودک را شاد یا احساس ترس و خشم را در او ایجاد کنند بیشتر مورد توجه کودکان قرار میگیرند.
در بازیهای کودکان نیز فرآیند مشابهی دیده میشود. برای مثال، اگر دو کودک سه ساله باهم بازی کنند و یکی از آنها فعالتر و دیگری آرامتر باشد، کودک ساکتتر از کودک فعالتر تقلید میکند. مثلاً اگر او از روی میز بپرد کودک ساکتتر نیز از روی میز خواهد پرید.
تقلید برای دستیابی بههدف
تقلید ممکناست کوشش خودآگاهی برای کسب لذت، قدرت یا هر هدف دیگری باشد. کودک سه ساله از رفتار آزاردهندۀ کودک دیگر تقلید میکند، زیرا دیده است که چگونه این کودک با پرخاشگری توانسته است اسباب بازی را از دست کودکان دیگر بگیرد.
اینگونه تقلید معمولاً بعد از سال دوم زندگی دیده میشود. بهاین ترتیب میتوان گفت که کودکان بهتقلید از رفتار دیگری ترغیب میشوند، زیرا در فکر هدفی هستند که میخواهند با تقلید بهآن دست یابند.
مراحل شکلگیری تقلید در کلام
مرحلۀ اول (آمادگی بازتابها)
برای اینکه کودک بتواند تقلید کند نیاز بهتجربه دارد. بسیاری از متخصصان بر این باورند که تقلید موروثی است. در این مرحله تقلیدهای کودک بسیار جزئی و بهشکل بازتابی از رفتار دیگران است. برای مثال، با صدای گریۀ کودک، کودک دیگر نیز شروع بهگریه میکند، بدون آنکه عامل خارجی یا محرکی برای گریۀ کودک دوم وجود داشته باشد.
مرحلۀ دوم (تقلیدهای پراکنده)
در این مرحله، تقلیدهای کودک بهدلیل آنکه کودک تجربه بیشتری کسب کرده است، گستردهتر میشود. برای مثال، وقتی کودکی گریه میکند، اگر اطرافیان صدای نالۀ او را تقلید کنند، کودک گریه را قطع و شروع بهنالیدن میکند. این رفتار بعد از یک ماهگی در کودکان دیده میشود و آنها سعی دارند که از صداها و آواهای دیگران تقلید کنند.
مرحلۀ سوم (تقلید نظامدار)
در اینمرحله، کودک آواهایی را تقلید میکند که بهآواسازی خودش شباهت دارد. برای مثال، یک کودک هفت ماهه، سعی دارد آواهایی را بیان کند. این اصوات و آواها تقلیدی نیستند، بلکه خودِ کودک آنها را خلق و بیان میکند، مثل آواهای ماممام، بو بو و ... .
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼