آموزش انعطاف پذیری به کودکان، اهمیت آن
در بحث پیرامون ویژگی های کودکی که از امنیت روانی برخوردار است، توجه به مفهوم انعطاف پذیری یا بهبود پذیری اهمیت دارد.
در بحث پیرامون ویژگی های کودکی که از امنیت روانی برخوردار است، توجه به مفهوم انعطاف پذیری یا بهبود پذیری اهمیت دارد. زیرا امنیت و بهبود پذیری مشترکات زیادی با یکدیگر دارند.
از نظر بعضی از روانشناسان و بسیاری از والدین، انعطاف پذیری یعنی اینکه در رویارویی با فشارها مقاوم باشیم یا در اصطلاح عامیانه، پوست کلفت باشیم و بتوانیم به حالت اول برگردیم.
بی تردید همۀ ما دوست داریم پس از رویارویی با فشارها دوباره به حالت اول بازگردیم و زیر فشارها خرد نشویم، اما این برداشت سطحی از انعطاف پذیری است.
کودک مقاومی که در مواجهه با مشکلات علائمِ ناراحتی را بروز نمی دهد و سعی می کند شرایط را کنترل کند، رهبر باشد و قاطعیت نشان دهد، ممکن است که در واقع از درون متزلزل و نامطمئن باشد.
از طرف دیگر، ممکن است کودکی فشارهای زیادی مانند فقر و مشکلات خانوادگی را تجربه کرده باشد، و با این حال در امر تحصیل، اشتغال یا زندگی خانوادگی موفق باشد و عنصر انعطاف پذیری را از خود نشان دهد، اما باز انعطاف پذیری حقیقی چیزی بیش از این است.
در اینجا منظور ما از انعطاف پذیری این است که بتوانیم در تمام عرصه های زندگی پا بگذاریم و با مشکلات آن روبه رو شویم بی آنکه جنبه های اساسی انسانیت خود را از دست بدهیم یا از آنها فاصله بگیریم.
مثلاً کودکی که شرایط دشواری را پشت سر می گذارد، اما نمی تواند با دیگران همدلی یا آنها را درک کند، کاملاً انعطاف پذیر نیست. چنین کودکی احتمالاً در بزرگسالی زندگی پرمعنایی نخواهد داشت و نمی تواند با همسر و فرزندان خود ارتباطی گرم و صمیمانه داشته باشد.
کودکی که یاد نگیرد دیگران را درک و با آنها همدلی کند، در بزرگسالی بهای سنگینی می پردازد. هرچند که آنها در شرایط دشوار مقاوم هستند و از تحسین دیگران نیز برخوردار، اما باز همچنان نمی توان صفت انعطاف پذیری را به آنها نسبت داد.
اشخاص انعطاف پذیر زمانی که با ناملایمات روبه رو می شوند تا حدی می توانند احساسات و توانمندی های گوناگون خود را حفظ کنند و تاب آورند.
آنها نه تنها مطمئن و قاطع عمل می کنند، بلکه می توانند در درون خود و نیز در روابطشان با دیگران، احساسات گوناگونی از ترس، اضطراب و غم گرفته، تا شادی، اعتماد به نفس و تسلط و چیرگی را تحمل کنند. به عبارت دیگر آنها در نگرانی، غم یا اضطراب گذرای خود غرق نمی شوند؛ بلکه از تجربۀ خود برای پیدا کردن راه حل استفاده می کنند.
این گونه نیست که اشخاص انعطاف پذیر همیشه و در تمام لحظه های ضعف و قوت در نوسان هستند. اما انعطاف و بهبود پذیری واقعی ورای این لحظه ها نهفته است که به فرد اجازۀ رشد می دهد و قادرشان می سازد تا از غم و ناراحتی در جهت کامل تر شدن، عمیق تر شدن و انسانیت بیشتر استفاده کنند.
همان طور که کودک برای برخورداری از امنیت روانی باید در خانواده ای رشد کند که روابط موجود در آن به ایجاد و تقویت امنیت کمک کند، برای انعطاف پذیری نیز باید در روابطی انعطاف پذیر رشد کند. به عبارت دیگر، انعطاف پذیری فقط صفت و ویژگی کودک نیست، بلکه بازتابی از روابط او با دیگران نیز هست.
به عنوان مثال، معروف ترین و کامل ترین مطالعه در بارۀ انعطاف پذیری روی کودکان یکی از جزایر هاوایی انجام شده است. این کودکان از همان ابتدا در معرض فقر و مشکلات خانوادگی قرار داشتند. نتیجۀ تحقیق نشان می داد که بعضی از کودکان توانسته بودند به موازات رشد خود با ناملایمات نیز کنار آیند.
پژوهشگران همچنین متوجه شدند که این کودکان قدرت پنهان دارند که به کمک آن می توانند بر مشکلات غلبه کنند. این قدرت پنهان، نیروی جسمانی یا فکری نبود، بلکه قدرتی بود که از ارتباط رشد دهندۀ کودک با یکی از بستگان یا دیگران سرچشمه می گرفت.
برخورداری از ارتباط مستمر رشد دهنده و حمایت گرایانه عامل مهمی بود که کودکان انعطاف پذیر را از دیگران جدا می کرد. این پژوهش نشان می دهد که انعطاف پذیری یک ویژگی فکری یا روانی نیست، بلکه حالتی برخاسته از روابط کودک است.
هیچ کودکی نمی تواند بدون داشتن روابطی که به تامین نیازهای پرورشی او کمک می کند از رشد سالم عاطفی برخوردار باشد.
بعضی از کودکان نسبت به دیگران، به الگوهای ارتباطی متفاوت بیشتری نیاز دارند و گاه شانس با کودک همراه می شود و او به رابطه ای مفید و مثبت دست پیدا می کند.
کودکِ درون گرایی که بیشتر در افکار خود سیر می کند، در خانوادۀ پرمشغله و بی برنامه ای که روابط آن در جهت تشویق و حمایت یکدیگر نیست، گم می شود. اما کودک مشتاق و پر سروصدایی که خود را به دیگران نزدیک می کند، ممکن است که در همین خانواده کودکی انعطاف پذیر بار آید، زیرا به سبب رفتار خود از تعامل رشد دهنده و توجه بیشتری برخوردار خواهد شد.
بنابراین می توان گفت که انعطاف پذیری نیز مانند امنیت محصول روابط کودک با کسانی است که از او مراقبت می کنند و نیز تاثیر کیفی این روابط بر ساختار کلی رشد منحصر به فرد او است. این ساختار کلی است که نشان می دهد کودک تا چه حد انعطاف پذیر خواهد بود.
ساختار جسمی کودک تنها یک عامل است، اما کیفیت روابط او با دیگران، از لحاظ تامین نیازهایش، نقشی تعیین کننده در انعطاف پذیری و مقاومت او دارد. صرف مشاهدۀ فقر یا از هم پاشیدگی خانواده ها و کودکانی که از این محیط ها سالم بیرون آمده اند، عنصر اصلی انعطاف پذیری را به ما نشان نمی دهد.
عنصر اصلی انعطاف پذیری به ماهیت روابط خاص فرد در این شرایط بستگی دارد. بنابراین می توان گفت کودک انعطاف پذیر کودکی است که از امنیت روانی برخوردار است.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼