انواع ترس در کودکان، راههای مقابله با آن
برای برخی از والدین ترس کودک مفهومی نداشته و به آن توجه نمیکنند.
برای برخی از والدین ترس کودک مفهومی نداشته و به آن توجه نمیکنند. اما در حقیقت کودکان از چیزهای خیالی یا واقعی مثل هیولا، دیو، غول، کمین کردن موجودی ناشناخته در تاریکی، انباری، دستشویی و توالت تاریک و... میترسند. این ترس هرچند در بسیاری موارد تنها ناشی از یک رؤیاپردازی کودکانه است اما حقیقتی است که وجود داشته و نباید به آن بی اعتنا بود.
از حدود دو سالگی، کودکان «ترس» را میشناسند. اولین علامت این آگاهی عکس العمل آنها به صداهای بلند و ناگهانی، صدای سگ، تاریکی و گریه کردن در صورت بیدار شدن از خواب در تاریکی است. این ترسها کم وبیش تا حدود شش سالگی همراه کودک است که به تدریج باید تا شش سالگی خودبه خود از بین برود.
در صورتی که در این فاصله سنی (دو تا شش سالگی) کودک مرگ عزیزان، گم شدن، آسیب به خود یا نزدیکان در اثر حادثه و هر نوع ترس و وحشت واقعی را تجربه کند و مساله برای او حل نشود، تا پایان دوره نوجوانی و گاه حتی تا بزرگسالی، ترس و خاطرات تلخ مرتبط با آن را در ذهن خود دارد. این کودکان همواره حادثه یی را با تصویری کاملاً واضح از واقعه تعریف میکنند. از این رو اگر ترس کودکان از سوی والدین بی اهمیت انگاشته شود، اثرات بسیار مخربی بر روحیه و رفتار آنها خواهد گذاشت. در ادامه شما را با انواع ترس در کودکان آشنا کرده و راهکارهای مقابله با آنها را نیز به شما آموزش میدهیم.
ترس از جدایی
ترس کودکان از جدا شدن از والدین، نشانه تکامل قدرت شناخت آنها است چرا که نشان میدهد کودک مفهوم «دوری و جدا شدن» را فهمیده و به آن واکنش نشان میدهد. تا پیش از دوسالگی، جدایی والدین از کودک به سرعت از یاد او رفته و به محض خروج والدین از منزل، کودک آنها را فراموش میکند. اما از دوسالگی دور شدن از والدین برای کودک معنایی تازه مییابد.
لباس پوشیدن والدین به قصد خروج از منزل، خداحافظی کردن والدین از آنها و به طور کلی هر شاخصی که نشان دهنده جدایی والدین از کودک باشد، او را مضطرب کرده و کودک اضطرابش را با گریه بیان میکند. این ترس معمولاً تا زمان ورود به مدرسه همراه کودک است. اما باید تا قبل از سن ورود به مدرسه مساله حل شود. ورود کودک به مدرسه با این ترس او را از درس و مدرسه بیزار میکند.
ترس از حمام
بسیاری از کودکان از حمام به ویژه از دوش و سوراخ وان حمام میترسند. این ترس جدا از ترس آنها از حمام کردن است. یکی از راههای رفع ترس از حمام، تبدیل کردن محیط حمام به مکانی دوست داشتنی و شاد است. برای این منظور وان حمام را پر از آب کرده و اسباب بازیهای پلاستیکی برای کودک تهیه کرده و درون وان بگذارید. پیش از حمام کردن با کودک بازی کنید.
این مساله باعث میشود اولاً ذهن کودک از مساله حمام کردن به سوی بازی منحرف شود و شما حین بازی او را بشویید و دوماً سوراخ وان مشخص نبوده و کودک در طول حمام کردن آن را نبیند. این شیوه از بین بردن ترس کودک از حمام و حمام کردن تا پیش از پنج سالگی است. پس از آن باید با حرف زدن با کودک و توضیح دادن درباره حمام کردن، دوش، سوراخ وان حمام و... ترس را به صورت اصولی برطرف کرد.
ترس از سگ
هراس از سگ یکی از رایجترین ترسها بین کودکان است. این هراس ناشی از صدای سگ، حرکت سریع او، غیرقابل پیش بینی بودن رفتار سگ، باز بودن دهان و نمایان بودن دندانهای او است. برای حل مشکل کودک ابتدا عکسهایی از سگها را در حالتهای مختلف- عموماً دلچسب و زیبا- به کودک نشان بدهید. سپس برای او سگ عروسکی بخرید و در نهایت او را به دیدن سگ واقعی برده و با احتیاط اجازه بدهید به سگ دست بزند. در هر مرحله احساس کردید فرزندتان هنوز از سگ میترسد، عقبگرد کرده و تمرینها را تکرار کنید.
اجباری نیست کودک به سرعت ترس از سگ را کنار بگذارد. اگرچه باید هراس کودک از سگ از بین برود ولی به او بیاموزید که نباید به سگ نزدیک شده و به آن دست بزند. در واقع احتیاط در مقابل سگ را نیز به او یاد بدهید.
ترس از صدای بلند
اگرچه کودک دوست دارد با ضربه زدن به اشیا و با بازی با اسباب بازیهایی مثل طبل و... صدا ایجاد کند، اما از صداهای بلند و ناگهانی یا صدای وسایل برقی چون سشوار، جاروبرقی، آبمیوه گیری و... میترسد. این ترس معمولاً ویژه کودکان زیر دو سال است اما در مواردی ترس از این صداها پس از دوسالگی نیز دیده میشود. برای رفع مشکل کودکان زیر دو سال سعی کنید زمانی که آنها در منزل نیستند یا خوابیدهاند (مواظب باشید هنگام کار با این وسایل پرصدا از خواب بیدار نشوند) از این وسایل استفاده کنید.
پس از دوسالگی کم کم هنگام کار با این وسایل آنها را با خود همراه کنید تا به تدریج ترس آنها از بین برود. یک نکته را فراموش نکنیم که شیوه روشن و خاموش کردن دستگاهها را به آنها یاد ندهیم و به آنها احتیاط کردن را نیز بیاموزیم.
ترس از تاریکی
اغلب والدین از قبول اینکه فرزندشان از تاریکی میترسد، هراس دارند و فکر میکنند با قبول این مساله اختلال روانی فرزندشان را تأیید کردهاند اما ترس از تاریکی اختلال روانی نبوده و ناشی از ناآگاهی کودکانه است. ترس از تاریکی معمولاً پس از دوسالگی کاملاً مشخص میشود. این کودکان ترس خود را با بیان اینکه موجودی مثل هیولادر تاریکی وجود دارد، نشان میدهند. پس از سه سالگی ترس از تاریکی با ترس از بچه دزدی و دزدی همراه میشود.
در صورتی که مساله تا قبل از چهارسالگی حل نشود، ممکن است تا پایان دوره دبستان ترس از تاریکی همراه با ترس از بچه دزدی و دزدی همراه کودک بوده و او را دچار اختلال رفتاری کند. ترس از تاریکی به طور شاخص با امتناع از خوابیدن در اتاق خواب شخصی یا هر اتاق دیگری در تاریکی مشخص میشود و با بروز این علامت باید سریعاً درصدد رفع مشکل برآمد. روشن گذاشتن چراغ خواب در اتاق کودک و صحبت کردن با او درباره تاریکی، علت بروز تاریکی و... نخستین راه حل برای رفع مشکل است. در صورت برطرف نشدن موضوع به روان شناس کودک مراجعه کنید.
هراس ویژه دوران مدرسه
پیش از شروع مدرسه در صورت آموزش صحیح، بسیاری از ترسهایی که از آنها نام بردیم به راحتی برطرف میشوند. اما ترسهای تازه یی جانشین آن میشود که البته در همه کودکان رایج نیست. ترس از همکلاسیهای قوی هیکل و آسیب رسان (اصطلاحاً قلدر)، ترس از پذیرفته نشدن در جمع دوستان و همسالان، تنها ماندن در منزل پس از بازگشت به منزل (اغلب در کودکانی که والدینشان کارمند هستند)، هراس از یادگیری مطلب درسی و... شاخصترین هراسهای دوران مدرسه است. با بزرگ تر شدن کودکان و رسیدن به سنین پایان دبستان آنها از شنیدن اخبار مربوط به جنگ، گروگانگیری، گروگان گرفتن کودکان، قتل، سرقت، حادثههای منجر به مرگ والد یا والدین و... میترسند، چرا که از این سن آهسته آهسته محیط اطراف و خطرات موجود در آن را میشناسند و به آن حساسیت نشان میدهند.
اما نکته مهم درباره کودکان دبستانی آن است که آنها ترسهای خود را با والدینشان در میان نمیگذارند، اما با مطرح کردن پرسشهایی چون «آیا جایی برای پنهان شدن در خانه هست تا کسی آنجا پنهان شده و به ما آسیب برساند؟ خانه ما امن است؟ شما دقیقاً چه زمانی به منزل برمی گردید؟ قفل درها مناسب است؟ چرا کودکان را میدزدند؟ قتل یعنی چه و...» ترس خود را ناخودآگاه آشکار میکنند. نخستین گام جهت رفع مشکل، شناسایی «علت ترس» است.
تفاوت کابوس و هراس شبانه
از هر چهار کودک، یک کودک بین سه تا هشت سال به مشکل کابوسهای شبانه یا «هراس شبانه» دچار است. هراس شبانه معمولاً یک ساعت پس از خوابیدن کودک اتفاق میافتد. کودک با ترس و وحشت از خواب بیدار شده و با وحشت فریاد میکشد اما گریه نمیکند. مدت این حالت بین پنج تا نیم ساعت متغیر است. اگر از آنها درباره علت هراسشان سؤال کنید (در کودکان بالای سه سال) پاسخی ندارند و فقط به شما خیره میشوند. یکی از نکات حائز اهمیت درباره این کودکان آن است که صبح فردا هیچ خاطره یی از وقایع شب قبل به یاد نمیآورند و این نشان دهنده آن است که به مشکل روانی یا احساسی دچار نیستند و فقط ترسی لحظه یی و گذرا باعث بیدار شدن آنها از خواب میشود. این حالت با چند جلسه مشاوره به راحتی از بین میرود.
کابوس معمولاً در ساعتهای نزدیک صبح سراغ کودکان آمده و آنها را آشفته میکند. کودکان با دیدن کابوس از خواب پریده و آشفته به دنبال والدین خود میگردند - گاه با فریاد زدن و گاه با خوابگردی - تا خواب خود را برای آنها تعریف کنند. هراس و نگرانی آنها به سرعت از بین نمیرود، بنابراین به سرعت نیز نمیتوانند بخوابند. کابوسهای آنها معمولاً حول یک موضوع بوده و ناشی از مشکلات و نگرانیهای کودک در طول روز است. وقایع شب قبل را به خوبی به یاد میآورند. بهترین شیوه درمان مراجعه به روان شناس و حل مشکل کودک است. کابوس برخلاف هراس شبانه ناشی از مشکلات روحی - روانی یا عاطفی است و باید به سرعت به آن رسیدگی کرد.
نقش والدین
- هراس کودک بسته به میزان اضطراب وی در برخورد با مساله، پس زمینه ذهنی و میزان درگیری ذهنی کودک با مساله، با شدت و ضعف متغیر بروز میکند. برای برطرف کردن هراس کودک این چند نکته را به یاد بسپاریم.
- از پند و نصیحت بپرهیزیم، مشکل کودک با پند و نصیحت، ایراد گرفتن از او، بی اهمیت جلوه دادن مساله به بهانه برطرف شدن تدریجی موضوع و... رفع نمیشود. انتقاد تند همراه با مقایسه کودک با همسالانش نیز روش مناسبی نیست.
- باور کنیم فرزندمان از چیزی میترسد و این ترس روح و جسم او را میآزارد، با باور این نکته میتوانیم به راحتی مشکل را ریشه یابی و حل کنیم.
- به کودک مبارزه کردن با ترس را بیاموزیم، اینکه چطور با شناسایی علت ترس خود و کمک خواستن از ما مشکل را برطرف کند.
- کودک را بدون برنامه ریزی و به طور ناگهانی در شرایط خطرناک یا ترسناکی که از آن هراس دارد، قرار ندهید. بعضی بر این باورند که با قرار گرفتن ناگهانی کودک در شرایطی که از آن هراس دارد، مساله برطرف میشود. این تفکر کاملاً غلط است. با این روش تنها باعث شوکه شدن او و احتمالاً بروز مشکلاتی دیگر در او میشویم.
- ترسهای خوب را به او بیاموزیم، به عبارتی در حالی که نترس بودن را به او آموزش میدهیم، محتاط بودن را نیز به او بیاموزیم تا همیشه بتواند با دقت و تیزبینی خطرات را شناسایی و از آنها دوری کند.
- مشورت با روان شناس و مطالعه کتابهای مرتبط با روان شناسی کودک به ویژه هراس کودکان را فراموش نکنیم.
منبع:
آموزک
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼