برای بهتر خوابیدن کودک، سه استراتژی موثر
آیا خوابیدن نوزاد شما غیرممکن یا خیلی سخت به نظر می رسد؟ دانستن برخی استراتژی های خواب برای والدین می تواند کمک کننده باشد.
آیا خوابیدن نوزاد شما غیرممکن یا خیلی سخت به نظر می رسد؟ دانستن برخی استراتژی های خواب برای والدین می تواند کمک کننده باشد، در این مطلب به سه روش تاثیر گذار برای بهتر خوابیدن کودک اشاره خواهیم کرد.
داشتن یک رویکرد کودک محور به مقوله خواب
بچه ها به خواب خوش و راحت نیاز دارند و نه تنها پدر و مادر بلکه همه عالم و آدم نیز این را می دانند! اما متاسفانه، نوزادان به طور غریزی می خواهند در مورد زمان و جایی که دوست دارند بخوابند، تمایلات خود را اجرا کنند، نه آنچه که ما والدین تشخیص می دهیم. در نهایت چنین مساله ای همه والدین جدید را با سوالاتی اینچنینی درگیر می کند که برای بهتر خوابیدن کودک باید:
- از تخت خواب مخصص کودک استفاده کنیم یا او را کنار خودمان بخوابانیم؟
- به او دوباره شیر بدهیم یا اجازه دهیم گریه کند؟
- آیا روش خاصی برای کودک ما مفیدتر است؟
در اینجا برخی از تجربیات واقعی پدر و مادرها از سروکله زدن با این مسائل و راه حل های آنها که بر اساس سبک های آنها، قاعدتاً متفاوت نیز هست، ارائه شده است. پس از این همه، این را هم باید بدانید که هر کودک هم درست مثل پدر و مادرش، منحصر به فرد است. بنابراین شاید مجبور شوید روشی را که برای بهتر خوابیدن کودک خاص شما کار می کند، پیدا کنید.
تئوری داشتن یک رویکرد و برنامه کودک محور
حال کودک، زمانی که او به لحاظ جسمی به مادرش نزدیک است و می داند که او برای ارضاء نیازهایش کنار او حضور دارد، بهتر است. والدینی که به این مطلب اشراف دارند، تمایل دارند که همواره کنار کودک خود بوده و در صورت داشتن تقاضا (با علامت گریه) به او شیر داده و کنار هم بخوابند، حال چه در تختخواب خانوادگی یا در مجاورت تخت کودک. آنها بر روی تبدیل تخت به یک پناهگاه مثبت و طبیعی که در آن مادر می تواند به سرعت غذا و آسایش و بهتر خوابیدن کودک خود را را تامین کند، تمرکز می کنند. کارشناسانی مانند ویلیام و مارتا سیرز و نیز گروه هایی توصیه های مرتبط با والدین خود را بر پایه این ایده بنا می کنند. بهتر خوابیدن کودک یا نوزاد مستلزم دقت و توجه والدین می باشد.
نظر به اینکه یک نوزاد تازه متولد شده نیاز به تغذیه مداوم (هر چند ساعت یکبار در طول روز و شب) دارد، همه والدین کمابیش و با اندکی تفاوت به هر شکل ناگزیر با یک رویکرد کودک محور سر و کار دارند. در ۳ ماهگی، بیشتر نوزادان می توانند مدت طولانی تری را بدون اینکه تغذیه شوند، بخوابند (هر ۵ یا ۶ ساعت یکبار). در حالی که برخی از والدین از تکنیک هایی برای تشویق کودک به خواب شبانه طولانی تر استفاده می کنند، کسانی که یک برنامه کودک محور ندارند، ترجیح می دهند این اتفاق به طور معمول و در سیر طبیعی خودش بیفتد.
تست موفقیت رویکردهای کودک محور
برای شانون و دانکن مک لود، از سیاتل، رویکرد خوابیدن در کنار اولین دخترشان، که هم اکنون ۳ ساله است، موفقیت آمیز بوده است و در حال حاضر آنها این روش را در مورد فرزند دومشان هم اجرا می کنند. نوزاد سه ماهه آنها بر اساس تقاضایش برای شیر مادر تغذیه می شود و در تخت مخصوص خودش که کنار تخت مادرش قرار دارد می خوابد. از آنجایی که والدین تمایل به خواب در حوالی ۹ شب دارند، این زمان به موعد طبیعی نوزاد برای خوابیدن تبدیل شده است. حتی در شب هایی که پدر و مادر او بعد از ساعت ۹ هم بیدار هستند، کودک با کمال میل، خودش زودتر داوطلب به خوابیدن است و تا زمانی که مادرش آماده به خواب شود، در آغوش او به خواب رفته است.
همانند بسیاری از نوزادان هم سنش، او نیز تمام شب را در خواب نخواهد ماند. شانون می گوید: " هر چند ساعت یکبار او سر و صدا می کند و من هم به او شیر می دهم و سپس مجدداً هر دو به خواب می رویم". شانون نه تنها انتظار ندارد که این رویه به زودی پایان یابد، بلکه در مورد آن نگران هم نیست. او می گوید: " ما حتی خودکار بودن در خوابیدن شب را به عنوان یک ضرورت و نقطه عطف رشدی او که باید موعد مشخصی داشته باشد، لحاظ نمی کنیم". خواهر بزرگ تر او نیز از حدود ۱ سالگی خودش می خوابید و پس از دو سال به تخت مخصوص خودش انتقال داده شد.
روش شانون در طول روز نیز ادامه دارد. او هر کجا باشد، کودک در همان حوالی مشغول به چرت زدن است. در گهواره، صندلی فنری و یا آغوش مادر. به این ترتیب، شانون احساس نمی کند که آنها به یک زمان خاص و یک اتاق خاص محدود شده اند. او اعتقاد دارد : " ما فقط برنامه های سختگیرانه نداریم".
شانون با هیچ کدام بچه هایش مشکلات مربوط به خواب را نداشته است. اما او اذعان می کند که دقیقاً دلیلش را نمی داند. او می گوید: " ما نمی دانیم که چه اتفاقی افتاد. آیا رئوف بودن ما کودک را خوب بار آورد یا خوب بودن او باعث رافت ما شد؟"
اما اگر از یک زوج دیگر بتی و تاد لایسی، از شهر نیویورک بپرسید، اعتقاد دارند که والدین رئوف این تفاوت ها را ایجاد می کنند. کودک اگر در تخت خود تنها بماند، به طور مداوم گریه می کند. بتی می گوید: "او فقط در صورتی که کنار من باشد، خواهد خوابید". اگر چه آنها برای این کار برنامه ریزی نکرده بودند، اما از یک تختخواب خانوادگی استفاده می کردند.
مزایای خوابیدن کنار کودکان در بهتر خوابیدن کودک
در حال حاضر بتی مزایای خواب مشترک را تحسین می کند، به ویژه پس از گرفتن تاییدیه از کتاب ویلیام و مارتا سیرز. او می گوید: "شب برای دانیل سخت بود. رویکرد فوق به من اینگونه القا کرد که اگر زمانی که فرزند شما کوچک است بتوانید حس اعتماد را در او ایجاد کنید، احتمالاً بعداً راحت تر مستقل خواهد شد". بنابراین بتی برای جلب راحتی نوزاد مضطرب خود، شبها به کنار او رفت و او تا کنون در کنار والدینش می خوابد.
مثل شانون، بتی هم نوزاد خود را هر وقت که بیدار می شود، معمولاً هر چند ساعت یکبار، شیر می دهد و این روال تا ۵ یا ۶ ماهگی ادامه پیدا می کند. در حال حاضر و در ۱۷ ماهگی، فرزند بتی هنوز یک بار در طول خواب شب، حدود ساعت ۴ صبح از خواب بیدار می شود و بتی گاهی با خود فکر می کند که آیا هنوز چنین چیزی ضرورت دارد یا خیر.
با این حال او با اشاره به مزیت دیگر داشتن تخت مشترک، می گوید : " از آنجایی که چرخه خواب ما هماهنگ شده است، من درست قبل از بیدار شدن برای شیر، از خواب بیدار می شوم و بر خلاف مادرانی که باید نوزادان خود را از اتاق کناری آورده و ۲۰ دقیقه برای آرام کردنش با او کلنجار بروند، سر و صدای او را نمی شنوم". اما شیرین ترین بخش ماجرا اینجاست که کودک بتی هر روز صبح به پدر و مادرش سلام داده و سپس سراغ سگشان را می گیرد، گویا دارد حاضر غایب می کند و این حس تعلق دلپذیر است.
اصل یک رویکرد برنامه ریزی شده
برنامه ریزی برای بهتر خوابیدن کودک شما معمولاً بدین معنی است که او را به یک حالت معمول برای غذا خوردن، بیدار شدن یا خوابیدن عادت دهید. ایده این است که الگوهای گرسنگی را در او تثبیت کنید که این کار کمک می کند تا کودک بتواند چرخه خواب خود را سازماندهی کرده و مثل بقیه ما بخوابد. در طول هشت هفته اول، نوزاد معمولا ًهر دو و نیم تا سه ساعت غذا می خورد. در طی هشت هفته دوم، خود مادر معمولاً این روال را حفظ خواهد کرد، اما به تدریج تعدادی از تغذیه شبانه را کاهش می دهد (با اجازه دادن به اینکه کودک در برخی زمانهای خاص گریه کند).
توانایی بهتر خوابیدن کودک برای طولانی تر شدن زمان میان تغذیه ها، به طرز چشمگیری در فرآیند یادگیری الگوی خواب شب به او کمک می کند. بنابراین والدین پایبند به این برنامه ریزی، تمایل دارند سخت تلاش کرده و مطمئن شوند که کودک در زمان غذا خوردن به طور کامل تغذیه می کند و هر زمان که خودش دوست دارد، پستان یا بطری را پس می زند. کارشناسان خواب کودک متعددی، اصل داشتن تکنیک برنامه ریزی را تبلیغ و تایید کرده اند.
روایت یک موفقیت از یک رویکرد برنامه ریزی شده
صادقانه بگوییم که برنامه داشتن برای بهتر خوابیدن کودک سخت است و شما گاهی اوقات به عنوان یک پدر و مادر باید خلاف خواست خود عمل کنید. اما شش ماه بعد، زمانی که فرزندتان همیشه از ۷ شب تا ۷ صبح (یا رویه مشابه دیگر) بخوابد، مادران لذت بیشتری از زندگی خود و کودکشان خواهند برد.
یک رویکرد برنامه ریزی شده چگونه کار می کند
سارا روال هفتگی فورد را برای زمان تغذیه و خواب استفاده می کند. روال فوق در ابتدا یک برنامه زمانی حدود سه ساعت را برای خوردن نشان می دهد. به عنوان مثال، در ۲ تا ۴ هفتگی، کودک در ساعات ۷ صبح، ۱۰ صبح، ۲ بعد از ظهر، ۵ بعد از ظهر و ۶:۱۵ بعد از ظهر تغذیه می شود (آنچه که به عنوان تغذیه خوشه ای نیز شناخته می شود) و سپس ۱۰:۳۰ شب. برنامه خواب نوزادان به صورت ۸:۳۰ یا ۹ صبح تا ساعت ۱۰ صبح، ۱۲ ظهر تا ۲ بعد از ظهر و ۴ بعد از ظهر تا ۵ عصر است. با گذشت زمان، برنامه تغذیه و خواب، بر اساس سن و رشد بهتر خوابیدن کودک در هر هفته خاص، کمی تغییر خواهد کرد.
در ادامه مباحث بهتر خوابیدن کودک باید بدانید که البته، کودک هم یک انسان است و نه یک ربات. گاهی اوقات بیدار شده و قبل از تغذیه زمان بندی شده اش گریه می کند. در این موارد، سارا تصور می کرد که فرزندش در خلال تغذیه قبلی اش غذای کافی دریافت نکرده و او باید این وعده را کمی زودتر از برنامه پیش بینی شده تغذیه اش به او بدهد. اما او می تواند مطمئن باشد که پس از یک چنین وعده ناتمامی کودک در وعده غذایی بعدی سیر خواهد خورد و راضی خواهد بود.
این برنامه برای او خیلی سخت تر از آن است که به نظر می رسد. اگر کودک در اواسط تغذیه بخوابد، باید او را بیدار کند. سارا اذعان کرد که ابتدا آسان نبود که کودکش را در زمان غذا بیدار نگه دارد. اما به زودی متوجه شد که این عمل ارزشش را دارد و کودک واقعاً تا پایان تغذیه ادامه می دهد.
برنامه همچنین شامل بردن کودک به تختش در ساعت ۷ بعد از ظهر است، این هم آسان نیست و سارا متوجه شد که علاوه بر کودک خودش هم برای اجرای این بند مشکل دارد، مخصوصاً برای بچه هایی که دل درد هم دارند و باید تکان داده شوند. سارا همچنین از تکنیک قنداق کردن او نیز برای چهار ماه اول استفاده می کرد که یکی دیگر از محبوب ترین روشهای تشویق کودکان به خواب است.قنداق کردن هنوز هم برای بهتر خوابیدن کودک استفاده دارد.
سارا می گوید که این روال رفته رفته جا افتاد و کودکش خواب راحتی را تجربه می کرد. او در هر وعده غذایی نیز به اندازه کافی تغذیه می کرد و با این برنامه به ندرت گرسنه یا خسته بود. اینگونه بعد از ساعت ۷ بعدازظهر، سارا و همسرش برای یکدیگر نیز وقت کافی داشتند.
او می گوید:
"مردم به من می گفتند که من خوش شانس هستم و کودکم بی آزار است. خواهر من برای اولین فرزندش برنامه ریزی نکرده بود، اما برای دومی این کار را کرد. کابوس خواهرم خوابیدن فرزند اولش بود، در حالی که دومی به سرعت آموخت که خودش بخوابد. خواهر من پس از فرزند دومش خودش هم به یک فرد دیگر تبدیل شده است!"
حتی والدین بیش از حد درگیر هم می توانند زمان بندی را اجرایی کنند
قطعاً همه مادران از نوع سارا نیستند. آنا این ایده را به چالش می کشد و می گوید: " از بسیاری جهات، من یک فرد بابرنامه نیستم". او باید وقت خود را برای تغذیه و مهد کودک سه فرزند دیگرش هم تنظیم کند. او ادامه می دهد: " شرایط زندگی در لحظه برنامه مرا تنظیم و تعیین می کند و من قادر به هیچ گونه برنامه ریزی ای در هیچیک از مقاطع زندگی ام نبوده ام".
او می گوید که این انعطاف پذیری چیزی است که به گونه ای عجیب و غریب، او را برای اجرای تکنیک های برنامه ریزی مبتنی بر کتاب " اسرار لالایی گویان به کودک" به یک کاندید مناسب تبدیل کرده است. آنا با ایده اصلی کتاب موافق است: با تحمیل و اجرای یک ساختار ریتمیک برای خوردن و خوابیدن، والدین می توانند الگوهای خواب کودک را تنظیم کنند. بنابراین، در طول هشت هفته اول، آنا الگوی هر سه ساعت را (برای غذا خوردن / بیدار شدن / خوابیدن) اجرا کرد. در چند هفته بعدی، او برای تشویق کودک به خواب طولانی تر، اصلاحات پیشنهادی لازمه را روال نمود، مانند ترک عادت تغذیه در بعضی از ساعتهای نیمه شب. علم روانشانی برای بهتر خوابیدن کودک می تواند بهترین تاثیر گذاری را داشته باشد.
اما آنا یک تابع مطلق یک برنامه نبود و هیچ روالی را خطی نمی دید، اشتباهی که برخی انجام می دهند و باعث می شود از اجرای برنامه منصرف شده و به آن برچسب ناکارآمدی بزنند. به عنوان مثال، اگر کودک از گرسنگی گریه کند، آنا ترس و اضطراب نداشته و کار خودش را انجام می دهد، در حالیکه برخی که رویکردهای کودک محور را انجام می دهند، به غلط تصور می کنند که اصلاً چنین اتفاقی نباید بیفتد.
او همچنین لزوماً پیشنهاداتی را که از سوی کارشناسان برنامه ریزی خاص انجام شده است، عمل نمی کند و برنامه روزانه اش در هر روز صبح ممکن است البته فقط کمی مخصوصاً در ساعت شروع، با روز قبل متفاوت باشد. او همچنین توصیه به خواب نوزاد در اتاق کودک را نادیده گرفت و هر یک از بچه هایش در یک گهواره و کف اتاق خودش می خوابند.
تئوری داشتن یک روش مبتنی بر خودخوابی کودک
هر کسی در طول شب از خواب بیدار می شود. اکثر ما به سرعت دوباره به خواب می رویم، اما طرفداران تکنیک خودخوابی معتقدند که این مهارتی است که نوزادان باید یاد بگیرند. بنابراین زمانی که کودک حدود ۶ هفته سن دارد، باید آموزش به خواب رفتن او بدون کمک مادر را آغاز کرد. در حالی که هنوز کودک بیدار است، مادر یا پدر شروع به قرار دادن بچه در رختخواب می کنند و از برداشتن او هر بار که در شب گریه کند، خودداری می کنند.
آکادمی اطفال آمریکایی (AAP) این رویکرد را تایید می کند و ریچارد فربر متخصص خواب کودک و نویسنده کتاب "حل مشکلات خواب کودک" از این روش به عنوان مبنایی برای روش های خود استفاده می کند (با شروع از زمانی که کودک ۶ ماهه است) که البته توصیه های او کمی سخت گیرانه تر از AAP است.
روایتی از موفقیت اتکا به روش خودخوابی
پسر نان و رائول گونزالس، حدوداً ۸ ماهه بود که برایش شروع به اجرای این ایده ها کردند. این زن و شوهر با راهنمایی هایی که از کتاب دکتر فربر گرفته بودند، پیش می رفتند. زمانی که آنها شروع کردند، فرزندشان که از شیشه تغذیه می شد، در طول آخرین تغذیه حتماً باید در آغوش مادر شیشه می خورد و می خوابید. او همچنین دو بار در طول شب بیدار می شد. نان احساس کرد که این تغذیه های خرد برای کودکش جذاب تر از خوردن غذاست. اما او مصمم بود او را از این عادت های خواب و تغذیه ضعیف بازدارد.
او گفت: " اول، من برای داشتن یک برنامه معمول خواب شبانه وارد عمل شدم، بدون اینکه به عادت شیشه خوردن او برای خواب کار داشته باشم. ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر، به او شام می دادم (غذای کودک و یک بطری کوچک شیر خشک). در ساعت ۷:۱۵ بعد از ظهر، به او آخرین شیشه را می دادم. سپس یک دستشویی، یک داستان خواب و مقداری تکان دادن او در اتاق تاریک و آرام و در نهایت در ساعت ۸ شب، او را با مقدار کمی شیر خشک (که برایش مانند یک اعتیاد بود) در تخت خودش برای خواب شبش قرار می دادم. البته، در ابتدا او متعجب به من نگاه کرده و سپس شروع به پرخاش می کرد".
در چند شب اول، نان از اتاق کودک بیرون رفت و اجازه داد تا او سه دقیقه گریه کند. سپس مجدداً وارد می شد، او را برمی داشت و مدتها راه می برد و تکان می داد و زمانی که او آرام می شد، دوباره او را پایین می گذاشت. در مرحله بعد و پس از ترک عادت آغوش در زمان خواب، نان روی خواب بدون بطری شروع به کار کرد.
هدف بعدی وی این بود که او را به خواب بدون خودش عادت دهد. نان هنگامی که در ساعت ۸ شب کودک را روی تختش می گذاشت، به محض اینکه احساس می کرد مادرش او را ترک کرده است، گریه می کرد. او می گوید: " من با پنج دقیقه انتظار در خارج از اتاق شروع کردم. سپس، توصیه فربر را نادیده گرفته و وارد اتاق می شدم، کمی او را نگه داشته و آرام می کردم، او را در رختخواب خود قرار داده و یک الی دو دقیقه آهسته به پشتش زده و او را می مالیدم. سپس مجدداً اتاق را ترک می کردم".
اما برای بهتر خوابیدن کودک کودک این انتهای کار نبود و به محض احساس ترک شدن توسط مادر دوباره گریه می کرد. این بار، نان ۱۰ دقیقه در خارج از اتاق خود منتظر می ماند، سپس مجدداً او را آرام می کرد و باز این چرخه تکرار می شد. کم کم نان زمان انتظار را تا ۱۵ دقیقه بالا برد و به مرور سرانجام کودک احساس کرد که ولو با تاخیر ولی مادرش را خواهد داشت. سرانجام او خیلی زود بدون مادرش به خواب می رفت.
نان برای بیدار شدن های نیمه شب هم از همان روال استفاده کرد : "بله، من خیلی خسته شدم و در حقیقت، بعد از پیروی از همان الگو برای میانه های شب برای یک هفته، فکر نمی کردم که بتوانم ادامه دهم". خوشبختانه او خیلی مجبور به صبر نشد. او ادامه می دهد : "پس از هشت یا نه شب، او در نهایت به این رویه نیمه شبها نیز عادت کرد و خیلی با من درگیر نمی شد و گریه اش در طول شب نیز به طور قابل توجهی کاهش یافت".
روایتی از موفقیت اتکا به روش خودخوابیبه روز رسانی روش فربر برای بهتر خوابیدن کودک
اخیرًا، ریچارد فربر، کتاب سال ۱۹۸۶ خود را "حل مشکلات خواب فرزندتان " مجدداً منتشر کرده است. در حالی که شایعات حاکی از این بود که او مواضع خود را به طور قابل توجهی تغییر داده است، اما مطالعه کتاب نشان می دهد که صحبت از تغییرات برجسته آن ممکن است کمی احساسی باشد.
با این حال، نسخه به روز شده چندین تغییر مهم دارد، به عنوان مثال، او معتقد است که روش او دیگر برای همه نوزادان مناسب نیست و او روشهای تجربی نشات گرفته از بستر خانواده را بیشتر پذیرفته است، عملی که او در اولین کتابش علیه آن هشدار داده بود.
همچنین اطلاعات جدیدی در مورد موضوعاتی مانند برنامه ها و زمان بندی، اعمال محدودیت (زمانی که کودکان می خواهند "فقط یک کتاب دیگر بخوانند" یا "یک کارتون دیگر ببینند")، خوابیدن کودک، کنار کودک خوابیدن، ترسهای شبانه و SIDS پیدا کنید.
سازش با رویکرد خود خوابی
لیندا و دیوید آلن، رویکرد شخصی تر و کمتر ساختار یافته ای را برای فرزندان خود در نظر گرفتند. آنها کلیت تئوری فربر را که هر صدای گریه کودک برای غذا نیست و کمی گریه کردن برای کودک ممکن است برای یادگیری اینکه او باید به تنهایی بخوابد، لازم باشد را قبول داشتند، اما زمانبندی گریه نوزاد جزء سبک آنها نیست.
پس کی باید کودک را برداشت و چه زمانی باید اجتناب کرد؟ لیندا این مشکل را به شیوه البته غیرعلمی خود حل کرد: زمانی که نوزاد او به ۶ هفته رسید، او نوزاد را از بیرون اتاقش رصد می کرد. از آن به بعد، اگر کودک آنقدر گریه کرد که صدای او در همه جا به بلندی و وضوح شنیده می شد، به سمت کودک رفته و او را شیر می داد.
او می گوید: " من در واقع فقط به شیون آنها رسیدگی می کردم و نه به هر ناله کوچکی ". اینگونه لیندا به جای سه یا چهار بار رفتن به اتاق کودک در حین خواب او، یکی دو بار این کار را انجام می داد و این روش برای سه فرزند از چهار نوزادش مثبت بود و آنها واقعاً یاد گرفتند که خودشان بخوابند.
اما لیندا هشدار می دهد که مادران دیگر باید بدانند که این روش لزوماً برای هر کودکی مناسب نیست. او می گوید: " فرزند سوم من اغلب بیمار و ناراحت بود، بنابراین من نیز آن رویکرد را به او نداشتم. او چند سال طول کشید تا توانست خودش بخوابد". ممکن است برخی از سعی و خطاها و تحمل سختی ها اجتناب ناپذیر باشد، اما عاقبت تکنیکی را که برای شما و کودکتان کار می کند، پیدا خواهید کرد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼