دلایل افسردگی در کودکان، چیست؟
خیلی ها دوران کودکی را شادترین دوران زندگی می دانند و هر از گاه آرزو می کنند که برگردند به همان دوران شاد و رها و بی غم و غصه، به همان دوران کودکی.
خیلی ها دوران کودکی را شادترین دوران زندگی می دانند و هر از گاه آرزو می کنند که برگردند به همان دوران شاد و رها و بی غم و غصه، به همان دوران کودکی. ولی پزشکان می گویند در همان دوران شاد و رها و بی غم و غصه هم گاهی اوقات، افسردگی سراغ آدم می آید. یعنی کودکان هم افسرده می شوند؟ این، پرسشی است که با دکتر نسرین امیری، فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی، در میان گذاشته ایم و ماحصل سوال ما و جواب های ایشان، شده است گفتگویی که پیش رو دارید…
خانم دکتر! آیا ممکن است بچه ها هم افسرده شوند؟
ـ بله، افسردگی در کودکان هم رخ می دهد. حتی افسردگی در شیرخواران هم ممکن است رخ دهد. در گذشته می گفتند شیرخوار دچار بیمارستان زدگی شده است، برای اینکه می دیدند بچه هایی که بنا به دلایل جسمانی به ناگهان از والدین شان جدا می شوند و در بخش های ویژه مراقبت می شوند، به مرور زمان نگاه شان فرق می کند، میزان خواب، غذا خوردن و گریه کردن شان تغییر می کند و بعدها که این بچه ها پیگیری شدند، متوجه شدند که دچار نوعی افسردگی شده اند. افسردگی در بسیاری از موارد با علایم جسمانی و روانی همزمان دیده می شود. افسردگی در کودکان یک بیماری جدی محسوب می شود و از طرفی در هر سنی ممکن است رخ دهد؛ حتی در دوران نوزادی.
افسردگی در کودکان بیشتر دیده می شود یا نوجوانان؟
ـ البته افسردگی بیشتر در نوجوانان دیده می شود اما به هر حال میزان آن در کودکان هم قابل توجه است. ما آمار خیلی دقیقی در این رابطه نداریم اما آمارهایی که از کشورهای آمریکایی و اروپایی داریم، گواه آن است که پنج درصد کودکان مبتلا به افسردگی می شوند و این، آمار بسیار قابل توجهی است که البته در کشورهای در حال توسعه، از جمله کشور خودمان، احتمالا بیشتر هم هست.
چه عواملی در ایجاد این افسردگی موثر است؟
ـ افسردگی می تواند یک بیماری ژنتیکی باشد، یعنی اگر افسردگی در خانواده وجود داشته باشد می تواند انتقال پیدا کند. به جز عوامل ژنتیکی، تغییرات اجتماعی مانند جنگ، بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و یک سری عوامل روان شناختی، مثل بچه هایی که فقدان را تجربه کرده باشند، به خصوص فقدان پدر یا مادر و یا عزیزانشان، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند. تحقیقات نشان داده است که اگر پسربچه ها زیر سن ۱۳ سالگی پدر خود را از دست بدهند، برای ابتلا به افسردگی مستعدتر هستند. عامل دیگر، از دست دادن سلامت جسمانی کودک است؛ مثل قطع عضوهایی که در حوادث رانندگی رخ می دهد که متاسفانه در کشور ما زیاد هم است. از دیگر عواملی که به بروز افسردگی کمک می کنند و برای پیشگیری، باید به آنها توجه کرد. عبارت اند از: جدا شدن از خانواده و حامیان عاطفی، تعویض مدرسه یا مهدکودک و از دست دادن دوستان، مهاجرت یا اسباب کشی، تبعیض بین فرزندان، به رخ کشیدن نکات منفی کودک و ابراز نکردن صفات مثبت او، دوری یا مرگ عزیزان، شکایت والدین از ناراحتی های جسمانی که کودکان را نگران از دست دادن آنها می کند، مطرح کردن مسایل و مشکلات اقتصادی در حضور فرزندان و…
آیا تنبیه کودکان هم می تواند سبب ایجاد افسردگی در آنها شود؟
ـ بله؛ تنبیه و بدرفتاری با کودک به عنوان یک عامل محیطی در ایجاد افسردگی در کودکان موثر است ولی توجه کنید که جدیت را نباید با بدرفتاری اشتباه بگیرید. ما توصیه هایی داریم در رابطه با بچه ها که گاهی جدیت هایی را به کار ببریم. جدیت در مورد بچه ها کاربرد دقیق دارد و با خشونت متفاوت است.
علایم و نشانه های بیماری افسردگی در کودکان چه چیزهایی است؟
ـ اندوه، اشک و گریه مداوم، ناامیدی به آینده، از فعالیت هایی که در گذشته انجام می داده و از آنها لذت می برده است لذتی نمی برد، بی حوصله و کم انرژی می شود، از نظر اجتماعی منزوی می شود و دوست ندارد در جمع دوستان یا در مهمانی ها شرکت کند، اعتماد به نفس او پایین آمده و دایم احساس گناه می کند، دایم به دلیل کارهایی که می کند عذرخواهی می کند و یا خودش را مقصر چیزهایی می داند که به او ربطی ندارد. علامت دیگر اینکه به صورت مشخصه حساس شده است، به خصوص اگر طرد شده باشد، تحریک پذیر و پرخاشگر شده است و مثل این است که کودک دایم از چیزی شاکی است و در درونش حرصی دارد، به راحتی ارتباط برقرار نمی کند و سخت دوست پیدا می کند، شکایت های مکرر از بیماری جسمی مانند سردرد، شکم درد، پادرد و… بدون علت پزشکی دارد، غیبت های مکرر از مدرسه و یا انجام ندادن تکالیف، کاهش تمرکز، صحبت کردن درباره فرار از خانه و یا تلاش در جهت آن، اختلالات عمده در خواب و خوراک و صحبت از خودکشی از دیگر علایم است که در صورت دیدن این علایم باید به یک روان پزشک کودک مراجعه کرد زیرا افسردگی یک بیماری جدی است و سریعا باید درمان شود.
خانواده چه نقشی در درمان افسردگی کودکان دارد؟
ـ خانواده و فضای روانی آن نقش بسیار مهمی در پیشگیری از افسردگی و درمان این اختلال دارد. البته در صورتی که افسردگی، ناشی از عوامل درونی باشد، درمان آن باید حتما توسط روانپزشک انجام شود اما برای درمان افسردگی های ناشی از عوامل محیطی، ساختن فضایی دوستانه و صمیمانه که کودک در آن احساس کند همه دوستش دارند و نیازهایش را به موقع و به جا برآورده می کنند، موثر است. والدین باید بدانند که ارتباطات منفی و عاری از عشق و پذیرش آنها می تواند موجب افسرده شدن کودکان شود بنابراین وجود محیطی سرشار از عشق و محبت و روابطی سالم و صمیمی برای کودکان ضروری است و نباید آنان را از این نعمت محروم کنیم. باید اجازه بدهیم کودک افسرده صحبت کرده و احساس خود را بیان کند. به احساس او احترام بگذاریم و سعی کنیم با تغییر رفتار خودمان تفسیر کودک از وقایع پیرامونش را عوض کنیم. گاهی نیز لازم است محیط کودک را قدری تغییر دهیم. کودکان، خودشان بهترین منابع اطلاع رسانی به بزرگسالان هستند. یعنی می توانیم از خود کودک اطلاعاتی در مورد این که چرا غمگین است به دست آوریم. در بسیاری موارد، افسردگی کودک به نوع رابطه او با عزیزانش به خصوص مادر مربوط می شود. گاهی نیز رفتار خشونت بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او، به بروز حالات غم زدگی و افسردگی در کودک می انجامد. در این صورت، آموزش والدین برای این که چگونه با فرزندشان رفتار کنند می تواند بسیار کمک کننده باشد.
خانم دکتر! آیا ممکن است بچه ها هم افسرده شوند؟
ـ بله، افسردگی در کودکان هم رخ می دهد. حتی افسردگی در شیرخواران هم ممکن است رخ دهد. در گذشته می گفتند شیرخوار دچار بیمارستان زدگی شده است، برای اینکه می دیدند بچه هایی که بنا به دلایل جسمانی به ناگهان از والدین شان جدا می شوند و در بخش های ویژه مراقبت می شوند، به مرور زمان نگاه شان فرق می کند، میزان خواب، غذا خوردن و گریه کردن شان تغییر می کند و بعدها که این بچه ها پیگیری شدند، متوجه شدند که دچار نوعی افسردگی شده اند. افسردگی در بسیاری از موارد با علایم جسمانی و روانی همزمان دیده می شود. افسردگی در کودکان یک بیماری جدی محسوب می شود و از طرفی در هر سنی ممکن است رخ دهد؛ حتی در دوران نوزادی.
افسردگی در کودکان بیشتر دیده می شود یا نوجوانان؟
ـ البته افسردگی بیشتر در نوجوانان دیده می شود اما به هر حال میزان آن در کودکان هم قابل توجه است. ما آمار خیلی دقیقی در این رابطه نداریم اما آمارهایی که از کشورهای آمریکایی و اروپایی داریم، گواه آن است که پنج درصد کودکان مبتلا به افسردگی می شوند و این، آمار بسیار قابل توجهی است که البته در کشورهای در حال توسعه، از جمله کشور خودمان، احتمالا بیشتر هم هست.
چه عواملی در ایجاد این افسردگی موثر است؟
ـ افسردگی می تواند یک بیماری ژنتیکی باشد، یعنی اگر افسردگی در خانواده وجود داشته باشد می تواند انتقال پیدا کند. به جز عوامل ژنتیکی، تغییرات اجتماعی مانند جنگ، بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و یک سری عوامل روان شناختی، مثل بچه هایی که فقدان را تجربه کرده باشند، به خصوص فقدان پدر یا مادر و یا عزیزانشان، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند. تحقیقات نشان داده است که اگر پسربچه ها زیر سن ۱۳ سالگی پدر خود را از دست بدهند، برای ابتلا به افسردگی مستعدتر هستند. عامل دیگر، از دست دادن سلامت جسمانی کودک است؛ مثل قطع عضوهایی که در حوادث رانندگی رخ می دهد که متاسفانه در کشور ما زیاد هم است. از دیگر عواملی که به بروز افسردگی کمک می کنند و برای پیشگیری، باید به آنها توجه کرد. عبارت اند از: جدا شدن از خانواده و حامیان عاطفی، تعویض مدرسه یا مهدکودک و از دست دادن دوستان، مهاجرت یا اسباب کشی، تبعیض بین فرزندان، به رخ کشیدن نکات منفی کودک و ابراز نکردن صفات مثبت او، دوری یا مرگ عزیزان، شکایت والدین از ناراحتی های جسمانی که کودکان را نگران از دست دادن آنها می کند، مطرح کردن مسایل و مشکلات اقتصادی در حضور فرزندان و…
آیا تنبیه کودکان هم می تواند سبب ایجاد افسردگی در آنها شود؟
ـ بله؛ تنبیه و بدرفتاری با کودک به عنوان یک عامل محیطی در ایجاد افسردگی در کودکان موثر است ولی توجه کنید که جدیت را نباید با بدرفتاری اشتباه بگیرید. ما توصیه هایی داریم در رابطه با بچه ها که گاهی جدیت هایی را به کار ببریم. جدیت در مورد بچه ها کاربرد دقیق دارد و با خشونت متفاوت است.
علایم و نشانه های بیماری افسردگی در کودکان چه چیزهایی است؟
ـ اندوه، اشک و گریه مداوم، ناامیدی به آینده، از فعالیت هایی که در گذشته انجام می داده و از آنها لذت می برده است لذتی نمی برد، بی حوصله و کم انرژی می شود، از نظر اجتماعی منزوی می شود و دوست ندارد در جمع دوستان یا در مهمانی ها شرکت کند، اعتماد به نفس او پایین آمده و دایم احساس گناه می کند، دایم به دلیل کارهایی که می کند عذرخواهی می کند و یا خودش را مقصر چیزهایی می داند که به او ربطی ندارد. علامت دیگر اینکه به صورت مشخصه حساس شده است، به خصوص اگر طرد شده باشد، تحریک پذیر و پرخاشگر شده است و مثل این است که کودک دایم از چیزی شاکی است و در درونش حرصی دارد، به راحتی ارتباط برقرار نمی کند و سخت دوست پیدا می کند، شکایت های مکرر از بیماری جسمی مانند سردرد، شکم درد، پادرد و… بدون علت پزشکی دارد، غیبت های مکرر از مدرسه و یا انجام ندادن تکالیف، کاهش تمرکز، صحبت کردن درباره فرار از خانه و یا تلاش در جهت آن، اختلالات عمده در خواب و خوراک و صحبت از خودکشی از دیگر علایم است که در صورت دیدن این علایم باید به یک روان پزشک کودک مراجعه کرد زیرا افسردگی یک بیماری جدی است و سریعا باید درمان شود.
خانواده چه نقشی در درمان افسردگی کودکان دارد؟
ـ خانواده و فضای روانی آن نقش بسیار مهمی در پیشگیری از افسردگی و درمان این اختلال دارد. البته در صورتی که افسردگی، ناشی از عوامل درونی باشد، درمان آن باید حتما توسط روانپزشک انجام شود اما برای درمان افسردگی های ناشی از عوامل محیطی، ساختن فضایی دوستانه و صمیمانه که کودک در آن احساس کند همه دوستش دارند و نیازهایش را به موقع و به جا برآورده می کنند، موثر است. والدین باید بدانند که ارتباطات منفی و عاری از عشق و پذیرش آنها می تواند موجب افسرده شدن کودکان شود بنابراین وجود محیطی سرشار از عشق و محبت و روابطی سالم و صمیمی برای کودکان ضروری است و نباید آنان را از این نعمت محروم کنیم. باید اجازه بدهیم کودک افسرده صحبت کرده و احساس خود را بیان کند. به احساس او احترام بگذاریم و سعی کنیم با تغییر رفتار خودمان تفسیر کودک از وقایع پیرامونش را عوض کنیم. گاهی نیز لازم است محیط کودک را قدری تغییر دهیم. کودکان، خودشان بهترین منابع اطلاع رسانی به بزرگسالان هستند. یعنی می توانیم از خود کودک اطلاعاتی در مورد این که چرا غمگین است به دست آوریم. در بسیاری موارد، افسردگی کودک به نوع رابطه او با عزیزانش به خصوص مادر مربوط می شود. گاهی نیز رفتار خشونت بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او، به بروز حالات غم زدگی و افسردگی در کودک می انجامد. در این صورت، آموزش والدین برای این که چگونه با فرزندشان رفتار کنند می تواند بسیار کمک کننده باشد.
منبع:
هفته نامه سلامت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼