شروع حرف زدن کودکان، چند سالگی؟
چگونه سخن گفتن کودک آغاز می شود و شکل می گیرد؟
چگونه سخن گفتن کودک آغاز می شود و شکل می گیرد و تصورات رایج در جامعه در این زمینه کدامند والدین چه نقشی در این زمینه دارند و باورهای رایج در مورد حرف زدن بچه ها چگونه است
موضوع بسیار سادهتر و در عین حال عجیبتر از آن است که ما گمان میکنیم و برای دانستنش اول باید تمامی تصورات قبلیمان را دور بریزیم. چه تصوراتی؟ تمام چیزهایی که گمان میکنیم در مورد زبان آموختن کودکان میدانیم، اما آنها را نه از منابع علمی و دانشگاهی که از منابع ظاهراً معتبر شنیدهایم؛ تمام چیزهای مشهور. با هم چند تا از این تخیلات خطا و مشهور را مرور کنیم.
تخیل ۱. این که بعضی بچهها خوب حرف زدن یاد نمیگیرند به دلیل کمی هوش این بچهها است.
واقعیت ۱. در مورد اغلب بچههایی که خوب حرف زدن یاد نمیگیرند، باید محیط را بررسی کرد. پدر و مادرهایی که با بچه به اندازهی کافی حرف نمیزنند، همین طور پدر و مادرهایی که روند زبانآموزی کودک را تبدیل به یک برنامهی پرفشار همراه با بازپرسی میکنند، اضطرابها، ترسها و عوامل روانی دیگر که محیط به کودک منتقل میکند بیشترین و موثرترین عوامل ناتوانیهای کودک در سخن گفتن هستند.
تخیل ۲. بچه وقتی زبان مادریش را یاد میگیرد که واژههای زبان مادریش را یاد گرفته باشد.
واقعیت ۲. بچه تا آخر عمرش فرصت دارد واژههای نو بیاموزد. روند فراگیری زبان مادری روند آموختن ساختارهای زبان است نه روند آموختن واژهها. کودک این روند را کاملاً ناخودآگاه و بر اساس توان ژنتیک خود فرا میگیرد. به هیچ وجه لازم یا مفید نیست که ساختارها را به او نشان بدهند یا بیاموزند، بلکه قرار گرفتن در معرض زبان برای آموختن هم لازم و هم کافی است.
تخیل ۳. بچه مراحل نهایی زبان مادریش را در مدرسه و در درسهایی مثل دستور زبان فرامیگیرد.
واقعیت ۳. بچه زبان مادری را در ۱۸ تا ۳۰ ماهگی کاملا فرا میگیرد. او در مدرسه تنها بررسی رسمی زبان را فرا میگیرد و نه خود زبان را. این بررسی رسمی هر چه سنتیتر باشد نه تنها به فرا گرفتن زبان کمک نمیکند که تصورات خطا و غیر مفید در ذهن کودک پدید میآورد.
تخیل ۴. اگر پدر و مادر یا خانه و محیط پیرامون کودک را در معرض بیش از یک زبان قرار بدهند، بچه «قاطی میکند» و هیچ کدام را خوب فرا نمیگیرد.
واقعیت ۴. بچه در همان دوران ۱۸ تا ۳۰ ماهگی میتواند حتی تا ۵ زبان را همراه هم و به عنوان زبان مادری فرا بگیرد و خیلی سریع و بدون دردسر و به شیوهای کاملاً خودکار فرا میگیرد که اطلاعات ساختاری هر زبان را در جایی متفاوت از ذهنش نگهداری کند. تنها تداخلی که گاه رخ میدهد تداخل واژگانی است که ضرری ندارد و در سالهای بعدی رفع خواهد شد.
تخیل ۵. میگذاریم خودش که بزرگ شد بعد از دیپلم تصمیم بگیرد دوست دارد چه زبانی یاد بگیرد.
واقعیت ۵. توان زبانآموزی یک توان وابسته به هوش و آیکیو نیست، توانی ژنتیک و زمانمند است. ۱۸ تا ۳۰ ماهگی اوج شکوفایی این توان است. تا ۵ سالگی هم عالی کار میکند. بین ۵ تا ۱۴ سالگی همچنان قابل اتکا است و از ۱۴ سالگی تقریباً به هیچ وجه کسی زبان دوم را مانند زبان مادری نمیآموزد. این تفاوت به حدی است که برخی آن را چنین توصیف میکنند: انسان بالغ زبان دیگری نمیآموزد، او آداب حضور در جامعهی گویشوران زبان دیگر را میآموزد
موضوع بسیار سادهتر و در عین حال عجیبتر از آن است که ما گمان میکنیم و برای دانستنش اول باید تمامی تصورات قبلیمان را دور بریزیم. چه تصوراتی؟ تمام چیزهایی که گمان میکنیم در مورد زبان آموختن کودکان میدانیم، اما آنها را نه از منابع علمی و دانشگاهی که از منابع ظاهراً معتبر شنیدهایم؛ تمام چیزهای مشهور. با هم چند تا از این تخیلات خطا و مشهور را مرور کنیم.
تخیل ۱. این که بعضی بچهها خوب حرف زدن یاد نمیگیرند به دلیل کمی هوش این بچهها است.
واقعیت ۱. در مورد اغلب بچههایی که خوب حرف زدن یاد نمیگیرند، باید محیط را بررسی کرد. پدر و مادرهایی که با بچه به اندازهی کافی حرف نمیزنند، همین طور پدر و مادرهایی که روند زبانآموزی کودک را تبدیل به یک برنامهی پرفشار همراه با بازپرسی میکنند، اضطرابها، ترسها و عوامل روانی دیگر که محیط به کودک منتقل میکند بیشترین و موثرترین عوامل ناتوانیهای کودک در سخن گفتن هستند.
تخیل ۲. بچه وقتی زبان مادریش را یاد میگیرد که واژههای زبان مادریش را یاد گرفته باشد.
واقعیت ۲. بچه تا آخر عمرش فرصت دارد واژههای نو بیاموزد. روند فراگیری زبان مادری روند آموختن ساختارهای زبان است نه روند آموختن واژهها. کودک این روند را کاملاً ناخودآگاه و بر اساس توان ژنتیک خود فرا میگیرد. به هیچ وجه لازم یا مفید نیست که ساختارها را به او نشان بدهند یا بیاموزند، بلکه قرار گرفتن در معرض زبان برای آموختن هم لازم و هم کافی است.
تخیل ۳. بچه مراحل نهایی زبان مادریش را در مدرسه و در درسهایی مثل دستور زبان فرامیگیرد.
واقعیت ۳. بچه زبان مادری را در ۱۸ تا ۳۰ ماهگی کاملا فرا میگیرد. او در مدرسه تنها بررسی رسمی زبان را فرا میگیرد و نه خود زبان را. این بررسی رسمی هر چه سنتیتر باشد نه تنها به فرا گرفتن زبان کمک نمیکند که تصورات خطا و غیر مفید در ذهن کودک پدید میآورد.
تخیل ۴. اگر پدر و مادر یا خانه و محیط پیرامون کودک را در معرض بیش از یک زبان قرار بدهند، بچه «قاطی میکند» و هیچ کدام را خوب فرا نمیگیرد.
واقعیت ۴. بچه در همان دوران ۱۸ تا ۳۰ ماهگی میتواند حتی تا ۵ زبان را همراه هم و به عنوان زبان مادری فرا بگیرد و خیلی سریع و بدون دردسر و به شیوهای کاملاً خودکار فرا میگیرد که اطلاعات ساختاری هر زبان را در جایی متفاوت از ذهنش نگهداری کند. تنها تداخلی که گاه رخ میدهد تداخل واژگانی است که ضرری ندارد و در سالهای بعدی رفع خواهد شد.
تخیل ۵. میگذاریم خودش که بزرگ شد بعد از دیپلم تصمیم بگیرد دوست دارد چه زبانی یاد بگیرد.
واقعیت ۵. توان زبانآموزی یک توان وابسته به هوش و آیکیو نیست، توانی ژنتیک و زمانمند است. ۱۸ تا ۳۰ ماهگی اوج شکوفایی این توان است. تا ۵ سالگی هم عالی کار میکند. بین ۵ تا ۱۴ سالگی همچنان قابل اتکا است و از ۱۴ سالگی تقریباً به هیچ وجه کسی زبان دوم را مانند زبان مادری نمیآموزد. این تفاوت به حدی است که برخی آن را چنین توصیف میکنند: انسان بالغ زبان دیگری نمیآموزد، او آداب حضور در جامعهی گویشوران زبان دیگر را میآموزد
منبع:
بچگانه
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼