شیردهی در ملا عام، وا مصیبتا!
پوشاندن سینه به ایران و فرهنگ اسلامی ایرانی محدود نمیشود. در کشورهای غربی نیز این موضوع جنجال برانگیز است.
پنج روز از تولد دخترم گذشته است. خوابیده است. قرار است خیرت، دوست همسرم، به خانه ما بیاید. مادر شوهر هلندیام میگوید: نسیم، دخترت را بیدار کن و شیرش بده. میپرسم چرا؟ میگوید برای تو راحتتر است. دیگر مجبور نمیشوی در حضور خیرت به دخترت شیر دهی. به او پاسخ میدهم، برایم فرقی نمیکند در حضور چه کسی و کجا به دخترم شیر دهم، نگران نباش. این مکالمه که در هلند در قرن بیست و یکم رخ میدهد، مرا به یاد ایران و مشکلات مادران شیرده ایرانی میاندازد.
ایدئولوژی حکومت ایران درباره تولیدمثل و نقش زنان تأکید بر فرزندآوری بیشتر است. همزمان مادر خوب بودن با دادن شیرمادر به نوزاد همراه است. حاکمیت و فرهنگ عامه در این باور سهیماند. در غرب نیز از دهه هفتاد قرن بیستم میلادی تاکنون گفتمانی از سوی مقامات بهداشتی آغاز شده که در آن شیر مادر را به شیر خشک ارجحیت میدهد. حتی یونیسف شیرمادر را تنها غذای نوزاد تا در شش ماه اول تولد دانسته است. اما این مسئله که زنان کجا و چگونه باید فرزندانشان را شیر دهند مسکوت مانده است.
شیردهی خوب است اما در پستوی خانه
در فراسوی گفتمانی که در آن دادن شیرمادر به نوزاد را امری طبیعی و نرمال جلوه میدهد، پیشفرضی وجود دارد که مثل بیشتر کارهای مراقبتی زنان، شیردهی هم باید در خانه انجام شود. تحقیقهای صورت گرفته درباره زنان شیرده در فضای عمومی نشان میدهند که نوعی کنترل اجتماعی وجود دارد که گویا شیردهی در ملأعام، به تصویر عام از مادری ایدهآل و شیردهی مادر در حریم خصوصیِ خانه خدشه وارد میکند. آیا مادر ایده آل مادری است که باید تنها در مکانی دنج و خلوت به فرزندش شیر دهد؟
مادری و شیردهی تنها به خانه محدود نمیشود. مادر نمیتواند تا زمانی که به کودکش شیر میدهد با فرزندش در خانه محبوس شود یا مجبور باشد هرجایی که هست در جستوجوی مکانی دنج باشد. چه راهی برای زنان باقی میماند؟ برخی از زنان شیر میدوشند و آن را با خود به بیرون از خانه میبرند. برخی دیگر وقتی بیرون هستند به کودکشان شیرخشک میدهند. گروهی نیز سینه خود را با شال و پتو میپوشانند. اندک زنانی هستند که در فضای شهری بدون پوشاندن سینه خود به فرزندانشان شیر میدهند.
پوشاندن سینه به ایران و فرهنگ اسلامی ایرانی محدود نمیشود. در کشورهای غربی نیز این موضوع جنجال برانگیز است. برای مثال در هلند در بسیاری از مقاملات اینترنتی نوشتهاند شیردهی نرمال است اما برای اینکه احساس معذب بودن نکنید، روی سینهتان یک تکه پارچه بیندازید. لباسهایی نیز تولید میشوند که با آنها مادر شیر میدهد درحالی که قسمت بالای سینه او پوشیده میماند. به این ترتیب برای مادران نیاز کاذب میآفرینند و گروهی نیز از آن سود میبرند.
زنان چه احساسی از شیردهی درملاءعام دارند؟
وقتی که در کنار دوستانم به دخترم شیر میدادم، تعدادی از آنها که در گذشته به کودکانشان شیر میدادند، میگفتند که خجالت میکشیدند در جمع این کار را بکنند. این شرم در بسیاری از مادران عمومیت دارد. بسیاری از مادران ایرانی و غربی از اینکه سینه خود را درآورند و در دهان کودکشان بگذارند، خجالت میکشند. در یک فروم ایرانی به عنوان «بچه شیر دادن در جمع؟ نظر شما چیه» زنان متفاوتی دراین باره نظر دادهاند. اکثریت زنان این شیر دادن در جمع را «زشت» و «چندش آور» توصیف کردند. برخی نوشته بودند به کودکانشان شیرخشک دادند چون از شیر دادن در جمع و نگاه زنان و مردان مشمئز میشدند. پوشاندن سینه با شال و روسری هم برای برخی از زنان کافی نبوده که به کودکانشان در جمع شیر دهند. حتی برخی نوشته بودند که خودشان از دیدن زنانی که در جمع با پوشاندن سینههایشان شیر میدادند، معذب میشدند.
در یک فروم هلندی نیز با عنوان «شیردادن در ملاءعام» زنان بسیاری با شیردهی در ملاءعام بدون پوشاندن سینهشان مشکل داشتند و آن را «نابهجا» و «معذب» توصیف کردهاند. در این جا زنان به همدیگر راهکارهایی را توصیه میکنند که در خارج از خانه به کودکانشان شیر بدهند اما با استفاده از شال و پتو یا تکه پارچهای که سینهشان را بپوشاند. نگاه دیگران و گفتمانی که در آن شیرمادر دادن به کودک را در خانه میستاید اما در بیرون از خانه معذب میکند، زنان را اغلب یا به شیرخشک دادن و یا به خود سانسوری و پوشاندن سینههاشان میکشاند.
نقش نگاه غریبه بر مادران شیرده
شیردهی تنها به مادر و فرزند ختم نمیشود. کیت بایر (Kate Boyer)*، محقق، با رویکرد دلوزی به شیردهی، تحلیل کنش شیردهی را ماشین شیردهی تعریف میکند که در آن مادر، کودک، شریک زندگی، خانواده، دوستان، مقامات بهداشتی، شیر مادر، سینه مادر، سیاست گذاریهای دولت، اقتصاد و فضایی که شیردهی در آن رخ میدهد، آثار هنری، دانش و کل مردم را در برمیگیرد.
بایر در یکی از تحقیقهای خود تاثیر نگاه غریبه را بر احساس مادر شیرده در ملاءعام بررسی کرده است. دلوز و گتاری در کتاب هزار فلات در مقاله"خاطرات یک راز" درباره غریبه بحث میکنند. بایر با رویکرد دلوزی شیردهی در ملاءعام را در انگلستان، کنشی «یواشکی» در فضای عمومی میبیند.
به گفته دلوز و گتاری رازها کنترل ناشدنی هستند و گاهی انگار آنها زندگی مجزای خود را دارند. وقتی شیر از سینه مادر میچکد، مثل رازی که فاش میشود خودش به خودش خیانت میکند. بایر میگوید در انگلستان وقتی شیردهی در ملاءعام صورت میگیرد، انگار کاری در عموم انجام شده که باید در خفا و یواشکی انجام میشده است. این کار برخی از مردم را معذب میکند. معذب شدن برخی از مردم از مادر در حال شیردهی، در مادر حس نابهجا بودن، خجالت و شرم ایجاد میکند.
به گفته بایر زنانی بیشتر احساس شرم میکنند که سرمایه فرهنگی کمتری دارند. اگر به رویکرد دلوزی برگردیم، شیردهی در ملاءعام، تسلط فضای جنسیتی شده را که در آن شیردهی عملی ناخوشایند دیده میشود، قلمرو زدایی میکند. با این رویکرد، قلمروزدایی کنشی است که سیستم موجود برای طبقه بندی بدن و فضای اجتماعی را به چالش میکشد و امکان محدود کردن را تسخیر میکند. در عین حال، قلمروزدایی شکل جدیدی از کنش و فرمهای شدن را ممکن میکند.
اگرچه ناخوشایند بودن فضاهای عمومی برخی از مادران شیرده را به خانه میکشاند، با این حال هر نمونهای از شیردهی در ملاءعام سیستم موجود اجتماعی و بدنه سازماندهی که در آن شیردهی را نامناسب جلوه میدهد، به چالش میکشد. شیردهی در جمع، مقاومتی طبیعی است که در فضاهای عمومی قلمروهای تازه میآفریند و رابطه طبیعی مادر و فرزند در حین کنش شیردهی را در همه جا ممکن میسازد.
شیردهی و آسایش در شهر
جدای اینکه شیردهی در خارج از فضای خانه بسیاری از زنان را معذب میکند، فضای شهری نیز آسایشی برای مادران شیرده فراهم نکرده است. وقتی در ماشین جستوجوی کامپیوتر شیرمادر را تایپ کنید، دهها مقاله و خبر و پژوهش مییابید که میکوشند زنان را قانع کنند کودکانشان را هر چه طولانیتر شیر دهند. اما به فضاهایی که مادران بتوانند به کودکانشان هرچه طولانیتر شیردهند توجهی نمیشود. آیا این ریاکارانه و متناقض نیست؟
در جستوجوی اینترنتی در گوگل درباره شیردهی در ملاءعام در ایران از معدود نوشتههایی که به این موضوع در ایران می پرداخت، نوشتهای بود از شارنیوز، خبرگزاری محلی سقز که نویسنده در آن به ضرورت اتاقهای شیردهی برای مادران پرداخته بود. جالب اینجاست که این سایت خبری محلی نیز بعد از ده سال در شهریور سال ۹۵ به کارش خاتمه داده است!
مشکل عدم آسایش برای زنان شیرده شاغل شدیدتر است وقتی مرخصی زایمان به اتمام میرسد، باید به سرکار بازگردند و با مانع شیردوشی در محل کار دست به گریبان میشوند.
پستان جنسی و پستان مادرانه
چرا غالبا دیدن سینه عریان یا نیمه عریان زن در بیلبوردها، تبلیغات، مجلهها، فیلمها و حتی در ساحل در کشورهای غربی مردم را معذب نمیکند؟ ویکتوریا طهماسبی، استاد مطالعات جنسیت در دانشگاه تورنتو در توییتر خود درباره بحث برانگیز بودن شیردهی در ملاءعام در کشورهای غربی نوشته است: «درمنطق سرمایهداری سینه زن تنها زمانی سود دهی دارد که سمبل جنسی باقی بماند. شیردادن -آن هم درملأعام- جاذبه جنسی سینه زن را ازبین میبرد.»
برساخته شدن سینه مادری که شیر میدهد، دوگانگی بین سینه به عنوان سوبژه جنسی در مقابل سوبژه مادری را تقویت میکند. برخی فمینیستها معتقدند مخالفت عموم در دیدن مادر شیرده در ملاءعام یا برداشتن تصاویر سینه مادر شیرده در شبکههای اجتماعی در مخالفت نشان دادن سینه عریان زن ریشه ندارد، بلکه مشکل نشان دادن پستان مادرانه است در مقابل پستان جنسی.
گویی در نظام سرمایهداری سینه زنان بهتر است نماد جنسی شده باقی بماند؛ نظامی که در آن اقتصاد جراحیهای زیبایی پستان، به سینه جنسی تعلق دارد. پستان مادرانه که کارکردی برای سرمایه داری ندارد، بهتر است در خانه یا گوشهای دنج و دور از دید عموم در دهان کودک گذاشته شود.
شهرنشینی و شیردهی در ملأعام
شاید برخی از شما در روستاها مادری را دیده باشید که به راحتی در جمع به کودکش شیر میدهد بدون اینکه آن را کاری نابهجا بداند. خلاف آن، در شهرها و کشورهایی توسعه یافته یا درحال توسعه که شهرنشینی غالب است، بسیاری از مادران از شیردهی در ملاءعام شرم دارند. چرا به نظر میرسد زن روستانشین از شیردهی در جمع چندان شرمی ندارد اما زن شهرنشین بهتر است در خانه فرزندش را شیر دهد و اگر بیرون از خانه باشد باید به هر شکلی سینهاش را بپوشاند؟
روستا کوچک است. ساکنین روستا یا با هم قوم و خویشاند یا دستکم همدیگر را به خوبی میشناسند. زنان تنها در خانه مشغول خانهداری نیستند؛ در مزارع کار میکنند. اگر کودک شیرخوار داشته باشند ناچارند هر کجا که باشند کودک را تغذیه کنند.
اگر یادتان باشد در چند پاراگراف قبلی به نگاه غریبه و تأثیر آن در ایجاد حس معذب بودن و شرم در مادران شیرده اشاره کردم. در شهر از خانه که بیرون رویم با بیشتر مردم غریبهایم. اینکه شیر دادن ما به کودکمان چه حسی در غریبهها ایجاد میکند یا آنها با نگاه یا کلام سرزنشگرشان چه حسی به ما میدهند، در تجربه شیردهیمان در ملاعام تأثیر میگذارند.
تابو شکنی تنها راه شکستن تابوهاست
مواردی که در بالا برشمردم تعدادی از موانع و مسائلی هستند که ممکن است برخی مادران شیرده را از شیردهی در ملاءعام بازدارند. بسیاری از ما در محیط زندگیمان با این موانع و تابوی شیردهی در جمع مواجهایم. با وجود این، ممکن است مادر شویم و تصمیم بگیریم خودمان به فرزندمان شیر دهیم. موانع نباید ما را از کنش طبیعی شیردهی آزادانه به فرزندانمان در هرکجا که هستیم، بازدارند. بهترین روش برای از بین بردن یک تابو، شکستن آن است. اگر تابویی در درازمدت شکسته شود، به تدریج از سوی اکثریت پذیرفته میشود.
کمپین brelfie# یکی از ابتکارهای تابوشکنی شیردهی در ملاءعام مادران است. مادران در این کمپین با گرفتن عکس از شیردهی و انتشار آن در شبکههای اجتماعی میکوشند که این تابو را بشکنند و به مادران و زنان دلگرمی دهند که شیردهی در همه جا ممکن است.
شیردهی به کودک کنشی خصوصی نیست. اگر مادرید یا روزی مادر خواهید شد و اگر تصمیم گرفتید به کودکتان شیر مادر دهید، تابوی شیردهی در جمع را بشکنید. کار سادهای نیست اما حق طبیعی شما و فرزندتان است.
منبع:
الفبا
نظر کاربران
قبول ندارم که باید این تابو بشکنه همونطور که خود مقاله میگه همه جای دنیا این کار خوبی نیست و به دین و جغرافیا مربوط نیست بلکه یک مسئله انسانی و انسان از عریان کردن اندام خصوصی خودش برای هر کاری بدش میاد.