تولد اولین بچه، چه تغییراتی به دنبال دارند؟

تبیان: پژوهش های بسیاری نشان می دهند و بسیاری از زوج ها هم قبول دارند که به دنیا آمدن اولین بچه ممکن است ازدواج را با مشکلاتی مواجه کند.

شب های بیخوابی و روند بی پایان عوض کردن پوشک بچه و افزایش بار کارهای خانه زمان چندانی برای صمیمیت عاطفی میان همسران به جای نمی گذارد.

در واقع این فشار وظایف مربوط به بچه دار شدن به حدی سنگین است که اکنون شمار فزاینده ای از متخصصان بهداشت روانی توصیه می کنند رسیدن به ثبات شرایط و وجود امنیت در خانواده نیز از شروط لازم برای فرزندآوری است.

فرض کنید که مرد خانواده دوران خدمت سربازی را سپری می کند و زن نیز مشغول تحصیل در شهر دیگری است، فرزندآوری امری غیر منطقی است. فرزند چنین خانواده ای که بدون برنامه به دنیا آمده است از احساس امنیت و آرامش زندگی در آرامش محروم خواهد بود چرا که پدر و مادر نتوانسته اند شرایطی با ثبات را برای او مهیا کنند.

به دنیا آمدن اولین بچه ممکن است ازدواج را با مشکلاتی مواجه کند.

به نوشته وال استریت جورنال تحقیقی که اخیرا بر روی ۲۸۷۰ زوج در "طرح ملی ازدواج" در دانشگاه ویرجینیا انجام شد، نشان داد که در حدود دو سوم زوج ها کیفیت روابط زن و شوهر در سه سال اول پس از به دنیا آمدن بچه افت می کند. میزان اختلافات بالا می رود، زمانی اندکی برای ایجاد رابطه صمیمی میان زن و شوهر باقی می ماند، و ممکن است بین آنها فاصله عاطفی ایجاد شود.

در این گروه زوج ها، مردان و زنان به نحو متفاوتی تحت تاثیر قرار گرفته بودند: رضایت مادران از ازدواج شان به فوریت افت می کند، اما در مورد مردان این افت به تدریج و در طول چند ماه رخ می دهد.

تغییرات هورمونی، فشارهای جسمی ناشی از زایمان و شیردهی، و جابه جایی ناگهانی از محیط کار به خانه به همراه نوزاد ممکن است توضیح دهنده این کاهش رضایت از ازدواج باشد. یک عامل مهم در اختلاف میان این والدین جدید چگونگی تقسیم کردن کارهای خانه و کارهای مربوط به نوزاد بود.

پدر و کودک

البته بیش از یک سوم از این زوج ها در این بررسی توانسته بودند با موفقیت از پس فشارهای عاطفی، جسمی و مالی ناشی از به دنیا آمدن بچه برآیند. اما این زوج های چه خصوصیاتی داشتند؟

این تحقیق نشان داد که ارضای جنسی و حس تعهد به همسر در صدر فهرست صفاتی قرار دارد که باعث می شود این زن و شوهرهای تازه بچه دارشده ازدواج شان را "بسیار سعادتمند" بخوانند.

به اعتقاد روان شناسان بخش بسیار زیادی از ناخودآگاه یک فرد در پنج سال اولیه ی زندگی او شکل می گیرد.

البته علاوه بر اینکه خود زوجین در ارتباط با یکدیگر باید دارای مهارتها و توانایی های لازم باشند تا رضایت زناشویی شان را در حد بالایی نگه دارند، ضروری است مهارتهای لازم برای تربیت کودک تازه وارد و فرزند پروری را داشته باشند. از آن جایی که قرار است «من اجتماعی» کودک در خانواده شکل بگیرد، وجود ساختار قدرت و قوانین شفاف نیز برای تربیت فرزند لازم است.

کسانی که در خانواده با قوانین متعارض و متضاد پدر و مادر خود رو برو هستند در زندگی اجتماعی آینده ی خود نیز با تعارض رو برو می شوند. در واقع وجود قوانین شفاف به هر یک از اعضای خانواده این امکان را می دهد که وظایف خود را به درستی بشناسند و به آن عمل کنند.

مزاحمان شیرین خانگی

به اعتقاد روان شناسان بخش بسیار زیادی از ناخودآگاه یک فرد در پنج سال اولیه ی زندگی او شکل می گیرد به عبارت دیگر بخش قابل توجهی از شخصیت آینده ی فرزند ما تحت تاثیر شرایط و رفتارهایی است که ما در دوران کودکی برای او به وجود آورده ایم.

بنابراین لازم است که پیش از اقدام برای فرزندآوری از خود سوال کنیم که آیا برای پرورش کودک دلبندمان از دانش کافی برخوردار هستیم؟ آیا می توانیم او را همان گونه که هست بپذیریم؟ با تمام استعداد ها و کاستی هایش؟ آیا می دانیم که وقتی لجبازی می کند، دروغ می گوید، پرخاشگری می کند یا عکس العمل های ناخوشایند این چنینی را از خود بروز می دهد چه باید بکنیم یا فقط به نقطه های لذت بخش این رابطه می اندیشیم.