ارتباط مادر با پسر، دست بزن داره!
آیا اولین لحظۀ آرامی را به یاد میآورید که نوزادتان در آغوشتان آرمیده بود و شما اولین فرصت واقعی را برای تماشای او به دست آوردید و بهصورت و بدن کوچکش خیره شدید؟
آیا اولین لحظۀ آرامی را به یاد میآورید که نوزادتان در آغوشتان آرمیده بود و شما اولین فرصت واقعی را برای تماشای او به دست آوردید و بهصورت و بدن کوچکش خیره شدید؟ گاهی مادران مدتی طول میکشد که بپذیرند واقعاً یک پسر دارند، یک جسم مذکر درون بدن مؤنث او رشد کرده است.
بیشتر زنان میگویند که نوزاد دختر احساس اعتمادبهنفس و آرامش بیشتری به آنها میدهد. آنها حس میکنند که بهصورت ذاتی میدانند با نوزاد دختر چطور برخورد کنند. اما یک پسر! پس از تولد پسر، بیشتر اوقات میشنویم که مادران با وحشت میگویند که نمیدانند با یک پسر چگونه رفتار کنند.
علاوه بر اینها احساس مادر نسبت به پدر نوزاد (همسرش) نیز وضعیت را پیچیدهتر میکند. آیا وقتی او بزرگ شد، مانند پدرش خواهد شد؟ آیا این امر باعث خواهد شد مادر، نوزاد را بیشتر دوست بدارد؟
تمام نگرشها و عقاید اولیۀ ما دربارۀ مردان، در مراقبت روزمرۀ ما از پسرانمان منعکس میشود: هر بار که برای کمک به کودکان بهسرعت به سراغشان میرویم یا اجازه میدهیم خودشان کار را انجام دهند؛ هر بار که آنها را تشویق میکنیم یا از کاری باز میداریم. تمام واکنشهای ما ناشی از نگرشهای درونی ما نسبت به داشتن یک نوزاد پسر است.
اگر برخوردی همراه با کنجکاوی داشته باشید و بخواهید دربارۀ دنیای پسران بیاموزید و آن را درک کنید، کمک بزرگی کردهاید. شما بهعنوان یک زن نمیتوانید بفهمید که درون بدن یک مرد چه میگذرد.
مادران چیزهای زیادی دربارۀ زندگی و عشق به پسر میآموزد. او بهصورت بینظیری میتواند به پسرش کمک کند تا در مقابل جنس مخالف اعتمادبهنفس به دست آورد. مادر اولین عشق پسر است و باید ملایم و احترامآمیز و سر زنده باشد، بدون آنکه بخواهد بر او تملک یابد یا بر دنیای او غلبه کند.
وقتی پسر به سن مدرسه میرسد، مادر او را تشویق و کمک میکند تا دوستانی پیدا کند و در مورد برخورد صحیح با دخترها نکاتی را میآموزد.
حتماً تصدیق میکنید که امروزه ایجاد رابطه با جنس مخالف به کمک نیاز دارد. مادر میتواند به پسرش کمک کند تا در مقابل دخترها یا زنها احساس آرامش داشته باشد. او میتواند به پسرش بیاموزد که در آینده با همسر خود چگونه برخورد کند و چگونه ارتباط کلامی مناسبی داشته باشد.
ارائه تصویر فردی مناسب
بسیاری از پسرها هنگامیکه به سن دبیرستان میرسند، بهطور ناراحت کنندهای خجول میشوند. ظاهراً آنها از اینکه جنس مذکر هستند، بزرگ و پر از هورمون هستند، خجالت میکشند. رسانهها اغلب مردان را به شکل افراد تجاوزگر، قاتل یا احمقهای بهدردنخور به تصویر میکشند. پس ممکن است پسر از اینکه فردی از جنس مذکر باشد احساس بدی داشته باشد.
مادران میتوانند برای غلبه بر این حس، کمک مؤثری باشند. برخی از مادران از سنین ده سالگی به بعد جملات زیبایی
در مورد پسرانشان به کار میبرند. مثلاً وقتی او لباس جدیدش را میپوشد به او میگویند: پسر، تو واقعاً خوشتیپ هستی. یا وقتی کاری را در خانه خیلی خوب انجام میدهد به او میگویند: دختری که با تو ازدواج خواهد کرد، چقدر خوشبخت است یا همصحبتی با تو جالب است.
تطابق مادری کردن با رشد بچهها
همچنان که پسری از یک نوزاد بیدفاع به یک نوجوان بلندقد تبدیل میشود، سبک تربیتی شما نیز باید با او وفق پیدا کند. در ابتدا شما رئیس هستید و نظارت دائمی بر او دارید. در سالهای مدرسه آموزش میدهید، مراقب هستید و محدودیتها را تعیین میکنید.
بعدها به یک مشاور و دوست تبدیل میشوید و این در حالی است که او مسیر خود را پیدا میکند. بهمرور مسئولیت و آزادی بیشتری به او بدهید. همۀ این مسائل به موقعیتشناسی شما بستگی دارد. چند مورد در اینجا اشاره شده است.
سالهای دبستان
در سالهای دبستان کمکها و راهنماییهای ملایمی صورت میگیرد. مادران مراقب فعالیتهای پسران هستند که در معرض خطر قرار نگیرند یا رفتار غیر متعادلی نداشته باشند. مادران برای تماشای تلویزیون یا استفاده از کامپیوتر محدودیتهایی را ایجاد میکنند تا پسرها بیرون بروند و کمی ورزش کنند.
پسرتان را تشویق کنید تا دوستانش را به خانه دعوت کند، با آنها مهربان باشد و گفتگو کند. نظراتشان را دربارۀ مدرسه وزندگیشان جویا شوید.
اگر کسی مراقب پسرها در این سن نباشد، ممکن است برای خود دردسرهای جدی درست کنند. نباید پسرهای کوچکتر از 10 سال را برای مدتی طولانی در خانه تنها گذاشت. پس از تاریک شدن هوا، دوچرخهسواری ورزش مناسبی نیست و پسرهای کوچکتر از ده سال برای تردد در خیابانهای اصلی هنوز آمادگی ندارند. دید محیطی آنها هنوز برای درک سرعت تردد، کاملاً رشد نکرده است.
در دبیرستان
زندگی با یک پسر دبیرستانی نوعی مبادلۀ منصفانه است: اگر اینجا به من کمک کنی، تو را با اتومبیل به آنجا خواهم برد. اگر تو نظافت کنی، من آشپزی میکنم. پسر احتمالاً در این سن، بیشازپیش از فعالیتهایش و از شما فاصله میگیرد. اما شما رفتار دوستانۀ خود را ادامه دهید و در دسترس او باشید تا باز با هم گفتگو کنید.
مراقب باشید که همچنان اوقات خاص دونفری با هم داشته باشید. مثلاً هنگام خرید چنددقیقهای در فروشگاه برای صرف یک نوشیدنی و کمی صحبت صبر کنید. با هم به سینما بروید و بعدازآن زمانی را صرف صحبت کنید.
برخی پسرها حتی در این سن دوست دارند که آنها را در آغوش بگیرید، اما برخی دیگر اصلاً از این کار خوششان نمیآید. راههایی را برای ابراز عشق و علاقه به او پیدا کنید که به خواستههای او نیز احترام گذاشته باشید.
در اواخر دبیرستان و تحتفشارهای آزمونهای مختلف، به پسرتان کمک کنید که مطالعه کند، اما موقعیتی را به وجود آورید که این تنها معنی زندگی نیست و لذت بردن و شاد بودن نیز اهمیت دارد. به او بگویید که ارزش او با نتایج امتحاناتش برآورده نمیشود.
مادرِ تنها
برای یک مادرِ تنها، پانزده - شانزده سالگی پسران زمان مهمی برای گفتگوهای مجدد است. پسران در این سن میخواهند قدرت خود را آزمایش کنند و قدری استقلال به دست آورند. این امر برای یک زوج سادهتر است (پسر ممکن است با پدرش بجنگد، اما میداند که مادرش هنوز او را دوست دارد یا برعکس). اما اگر مادر تنها منبع عشق و انضباط باشد، دقت زیادی لازم است.
اگر پسرتان شما را میزند یا میترساند، از یک مشاور یا پلیس کمک بگیرید. مادر مجرد، تنها منبع عشق برای یک پسر است و اگر او شما را اذیت کند یا به شما آسیب برساند، هردویتان احساس بسیار بدی خواهید داشت. بااینحال بزرگ شدن نیاز به آزمایش محدودیتها دارد.
بهتر است عمو یا دایی یا دوستان بزرگسال شما که پسرتان به آنها اعتماد دارد در مورد برخورد همراه با احترام پسرتان نسبت به شما با او صحبت کنند. اگر آنها بتوانند چنین کاری را انجام دهند، بدون آنکه او زیاد احساس گناه کند، عالی است. اگر عمو، دایی یا پدربزرگ اوقاتی را با او سپری کنند و او به آنها اعتماد داشته باشد و احترام بگذارد، بسیار مفید است.
اگر بهعنوان مادر نقش قوی و تعیینکنندهای در زندگی دارید، مراقب باشید که مانع از نزدیک شدن همسرتان به بچهها یا ایفای نقش خودش در مسائل تربیتی نشوید. شما و پسرهایتان نیاز دارید که پدر نیز وارد ماجرا شود. پسرها و پدرشان را تشویق کنید تا به هم هرچه نزدیکتر شوند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼