عشق به همسر یا فرزند، کدام مهم تر است؟

دوست داشتن فرزند بیش از همسر چه عواقبی دارد؟ پس از به دنیا آمدن فرزندان بسیاری از مادران با این سؤال مواجه می‌شوند که آیا دوست داشتن زیاد فرزندشان می‌تواند خطری برای زندگی مشترکشان باشد؟ و اینکه اصلاً چرا نباید فرزندان را بیشتر از همسر دوست داشت؟ متخصصان در جواب این سؤال دلایل بسیاری را مطرح می‌کنند که مهم‌ترین آن اهمیت حفظ روابط عاطفی پدر و مادر و تأثیر آن بر بچه‌هاست. در این مقاله این موضوع را بررسی کرده‌ایم؛ اما اگر این موضوع برای شما چالش ایجاد کرده نگران نباشید، می‌توانید مسائلی از این دست را در جلسه مشاوره خانواده مطرح کنید و راه‌حل بیابید.

اگر زوجین یکدیگر را بیشتر دوست بدارند به نفع کودکان است؟
جواب این سؤال این است که شما باید بتوانید بین دوست داشتن و محبت کردن به فرزند و همسرتان تعادل ایجاد کنید. حد و مرز رابطه چیزی است که طرفین رابطه زناشویی باید مراقب آن باشند. اگر شما برای شوهرتان اولویت قائل باشید و رابطه مثبتی با یکدیگر داشته باشید فرزندان شما نیز شادتر خواهند بود و احساس امنیت بیشتری خواهند کرد. البته این به این معنی نیست که شما فرزندانتان را به خاطر شوهرتان نادیده بگیرید؛ بلکه تنها لازم است که به خاطر محبت و دوست داشتن زیاد بچه ها همسرتان را فراموش نکنید و نیازها و خواسته‌های او را نیز در نظر بگیرید.
البته انجام این کار در اوایل دورانی که شما زایمان کرده‌اید و حتی در سال‌های اولیه به دنیا آمدن فرزند می‌تواند آسان نباشد زیرا اضافه شدن نقش مادری در کنار همسر بودن فشار زیادی را به افراد وارد می کند. به همین دلیل لازم است که از جانب اطرافیان و همسر نیز درک متقابلی صورت بگیرد تا زن و شوهر در کنار هم بتوانند با نقش‌های جدید خود سازگار شوند. در صورتی که احساس می‌کنید در سازگاری با این موقعیت مشکلات زیادی دارید مراجعه به یک روانشناس خانواده کمک زیادی به شما خواهد کرد. بی‌توجهی به شوهر می‌تواند صمیمیت مورد نیاز زندگی مشترک را کمرنگ کند.

دوست داشتن بیشتر شوهر و تأثیر آن بر روابط زوجین
همان طور که در بندهای قبلی گفته شد، شما باید بتوانید در دوست داشتن فرزند و همسرتان تعادل ایجاد کنید و جایی که لازم است شوهرتان را در اولویت قرار دهید. چراکه در ابتدای مادر شدن ممکن است آن‌قدر ارتباط با کودک نیازهای عاطفی شما را برآورده کند که دیگر رابطه عاطفی خود را با همسرتان نادیده بگیرید. این نادیده گرفتن‌ها فاصله عاطفی زیادی میان شما ایجاد خواهد کرد و روز به روز به سردی بیشتری خواهد انجامید.
به این ترتیب زمانی که شما احساس نیاز و حمایت از جانب همسر خود می‌کنید دیگر کیفیت رابطه‌ای را که در گذشته در کنار همسرتان تجربه می‌کردید را نخواهید داشت. مسلما این امر بر کیفیت مادری شما نیز تأثیر خواهد گذاشت. جایگاه مادر در خانواده آنقدر مهم است که می‌تواند کیفیت همه روابط را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

تاثیر دوست داشتن فرزند بیش از همسر بر روان مردان
علاوه بر این بی‌توجهی به نیازهای مرد پس از تولد فرزند در بسیاری از موارد به افسردگی او منجر خواهد شد. جالب است بدانید افسردگی پس از زایمان تنها مربوط به زنان نیست بلکه بسیاری از مردان نیز پس از زایمان همسرشان دچار افسردگی می‌شوند.
افسردگی بعد از زایمان مردان می‌تواند واکنشی طبیعی از جانب سطح روان افراد باشد چراکه تصور کنید رابطه‌ای که تا قبل از به دنیا آمدن فرزند، مرد در مرکز توجه همسرش قرار داشته به یک باره به رابطه‌ای تبدیل شده که نیازهای او در آن نادیده گرفته می‌شود و تمام توجهات به کودک معطوف می‌شود. در این شرایط مسلما مرد احساس ناکامی زیادی را تجربه خواهد کرد این احساس ناکامی اساس ابتلا به افسردگی را تشکیل می دهد و در این صورت حتماً به مداخلات روان‌درمانی فردی و خانوادگی نیاز خواهد بود.

دوست داشتن فرزند بیش از همسر ؛ حفظ تعادل عاطفی
والدین خوب برای آنکه بتوانند به بهترین وجه وظایف مادری و پدری خود را انجام دهند در ابتدا باید خودشان در وضعیت روانی مناسب و پایداری باشند. ارتباط عاطفی با همسر از جمله فاکتورهای بسیار مهمی است که سلامت روان زوجین را تضمین می‌کند.
هرگز اهمیت این مسئله را دست‌کم نگیرید. زیرا حالات روحی و خلقی شما به شدت بر فرزندانتان نیز تأثیر خواهد گذاشت. برای مثال مادر یا پدر افسرده فرزند خود را به سبک افسرده‌ای پرورش می‌دهد و درنتیجه این مشکل به صورت یک چرخه معیوب در سیستم خانواده باقی خواهد ماند. در نتیجه اگر عشق و علاقه زیادی به فرزندتان دارید تلاش کنید که در کنار مادر خوب بودن همسر خوب بودن را فراموش نکنید.