رابطه بین پزشک و بیمار، گروه های مختلف بیماران
رابطه میان پزشک و بیمار، رابطه ای حساس، ظریف و در ابعاد مختلف است و می تواند نتیجه ای خوشایند یا ناخوشایند باشد.
هفته نامه سپید: در رابطه پزشک و بیمار فقط دانش و خلاقیت کافی نیست.هر پزشکی تمایل دارد بهترین خدمات پزشکی را به بیمارانش ارائه دهد. بهبود بیماران و ابراز شادی و شعف و سپاسگزاری آنها، آرامش طولانی و احساس رضایت را از شغل برای پزشک به همراه دارد و محرک او برای تلاش هر چه بیشتر در ارائه خدمت حرفه ای اش است.
رابطه میان پزشک و بیمار، رابطه ای حساس، ظریف و در ابعاد مختلف است و می تواند نتیجه ای خوشایند و سازنده داشته باشد یا برعکس ناخوشایند و تخریبی باشد. بیمار و پزشک در قبال یکدیگر حقوق و وظایفی دارند. آشنایی طرفین و اصرار به رعایت این اصول باعث توفیق این رابطه می شود، در نتیجه بیمار از بهبودی و پزشک از احساس رضایت و آرامش شغلی بهره خواهند برد.
اگر هر یک از طرفین همدیگر را نفهمند، خصوصا اگر پزشک سطح اجتماعی، میزان هوش و توقعات بیمار را تخمین نزند، از همان ملاقات اول، گره های کوری در این رابطه ایجاد خواهد شد، بنابراین نمی توان همکاری خوب و مفیدی را انتظار داشت.
شرایط تاثیرگذار
اصولا پزشک خوب یا بد به طور مطلق وجود ندارد، همان طور که بیمار خوب یا بد وجود ندارد، اما رابطه خوب یا بد میان پزشک و بیمار وجود دارد. رابطه پزشک و بیمار مانند دیگر روابط انسانی تحت تاثیر عوامل و شرایط متعددی است.
همان طور که در رابطه های خانوادگی، فامیلی و دوستی، سعی در تقویت نقاط اشتراک و کاستن از نقاط افتراق را برای پایداری و انسجام رابطه ضروری می دانند، باید بین پزشک و بیمار این نکات نیز رعایت شود تا از تنش و عدم اعتماد احتمالی جلوگیری و در نتیجه طبابت موفق برای پزشک و بهبود برای بیمار فراهم شود.
گروه های مختلف بیماران
بیماران را می توان به گروه های مختلف طبقه بندی کرد.
۱) گروه اول، آنهایی هستند که رابطه با پزشک را جدی و مهم می دانند و می کوشند آن را ارتقا دهند و همواره با پزشک همکاری می کنند. معمولا بیماران پزشکان مشهوری که دیگران او را توصیه کرده اند، به دلیل اعتماد به پزشک، اینگونه هستند.
۲) گروه دوم، بیمارانی هستند که به توصیه ها و تجویزهای پزشک اعتماد ندارند و مدام گله مند هستند، در نتیجه نمی توانند رابطه منطقی ای با پزشک برقرار کنند.
۳) برای گروه سوم، برقراری رابطه مناسب با پزشک مشکل نیست، اما برخوردی خنثی و بی تفاوت دارند. این پزشک نشد، پزشک دیگر. این کلینیک نشد، کلینیک دیگر. عوامل فرعی مانند شیک بودن مطب، پارکینگ اتومبیل و نزدیکی محل مطب و... در تصمیم گیری این بیماران برای انتخاب پزشک موثر هستند.
رابطه هر یک از گروه های بیماران با گذشت زمان و افزایش مراجعات می تواند سرنوشت متفاوتی پیدا کند.
گروه اول همواره به پزشک معالج معتقد باقی می مانند و آینده سلامتی خود را به دست او می سپارند.
گروه دوم مستعد درگیر شدن با پزشک هستند و رابطه این بیماران با پزشک، مختل و در نهایت قطع می شود. این گسست رابطه به دو صورت اتفاق می افتد؛ یا بیمار با دعوا و قهر مطب را ترک می کند یا پزشک از بیمار می خواهد درمان را با پزشک دیگری ادامه دهد.
در حالت اول احساس ناخوشایند و آمیخته به شکست اخلاقی به پزشک دست می دهد و چند روزی او را مکدر می کند، اما در واقع به پالایش جو مطب و در نهایت انبساط خاطر پزشک و همکاران او در مطب می انجامد.
در حالت دوم پزشک می داند غرولند بیمار ارتباطی به دانش و تجربه و کیفیت درمان او ندارد، بلکه ناشی از عدم توانایی بیمار در کنار آمدن با بیماری اش است. به همین دلیل پیشنهاد تعویض پزشک معالج، برای فرصت دادن به بیمار برای به دست آوردن امیدی تازه است تا شاید با این تعویض کمتر رنج ببرد.
در مورد گروه سوم، رابطه پزشک و بیمار همچنان خنثی می ماند. اگر دوباره به مطب پزشک معالج مراجعه کنند، کارشان انجام می شود و اگر هم دیگر نیایند، برای طرفین چیزی تغییر نمی کند. گاهی گفته می شود مشکل از بیماران نیست و پزشک هم درشکست رابطه نقش دارد. هرچند این عقیده را نمی توان رد کرد، باید بدانیم پزشک نقش امدادگر را دارد و بیمار در واقع در جستجوی کمک و امداد است.
تقسیم کار میان پزشکان
دو نوع تقسیم کار میان پزشکان وجود دارد. پزشکان عمومی خصوصا در شهرستان ها در کلیه مراحل بیماری راهنمای بیماران هستند و پزشکان دیگر فقط در زمینه تخصص پزشکی خود با بیماران سروکار دارند، بنابراین پزشکان عمومی در ارزیابی رابطه پزشک و بیمار از دید وسیع تری برخوردارند.
آنها می دانند که مراجعه کنندگان فقط برای درمان مرض مراجعه نمی کنند، بلکه گاهی با انگیزه های دیگر با پوشش بیماری، مانند دستیابی به یک هدف مالی یا اجتماعی از قبیل بازنشستگی زودرس، دریافت خسارت از بیمه، توفیق در یک دعوای حقوقی، گواهی استعلاجی برای محل کار و... به نزد طبیب می آیند. به همین دلیل پزشک باتجربه و هوشیار می داند که همیشه نباید به درخواست ها و خواهش های دیگر بیماران توجه کند.
مطالعاتی که در اروپا انجام شده نشان داد درصد بالایی از بیماران به پزشک دروغ می گویند یا تمامی حقیقت را نمی گویند. پزشک از بیمارانش انتظار برخورد صادقانه دارد و نمی تواند به هر درخواست بیمار پاسخ دهد.
در رابطه پزشک و بیمار فقط خلاقیت و دانش پزشکی کافی نیست و مسائل دیگری هم به بیمار و برخورد او بستگی دارد. در اینجا به هیچ وجه توجیه نارسایی های طبابت پزشکان مدنظر نیست. هر انسانی ممکن است روزی بیمار شود.
تجربه نشان داده وقتی خود پزشکان بیمار می شوند، بیماران خوبی نیستند. به همین دلیل آشنایی با ظرافت ها و پیچیدگی های رابطه پزشک ـ بیمار برای هر کسی لازم و قطعا مطالب زیاد دیگری در این رابطه قابل نوشتن است که امید دارم همکاران پزشک در مقالات دیگر آن را کامل کنند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼