بارداری بعد از هفت سال، روش راضی کردن شوهر!

سوال مخاطب نی‌نی‌بان: بنده ۷ ساله که ازدواج کردم و ۳۲ سال سن دارم شوهرم طی این ۷ سال هر بار به دلیل مشکلات زندگی از بچه دار شدن امتناع می کند و همیشه دلیلش هم این است که باید همه امکانات مهیا باشد بعد بچه دار بشویم به دلیل تحصیلات بالایی هم که دارد اصلا غرورش اجازه نمی دهد برویم مشاوره من واقعا عاجز شدم یک جورهایی حس می کنم از پذیرش مسئولیت بچه وحشت دارد من به مدت یک سال دعوای آن چنانی داشتم و تهدید به طلاق کردم جواب نداد الان حدود ۴ ماه است که با زبان بچگی سعی می کنم مهر بچه و وجود بچه را برایش تداعی کنم حتی گاهی به مغازه سیسمونی فروشی می برمش تا تصور کند بابا شدن چه لذتی دارد و یا اینکه عروسک می گیرم و با عشق با زبون بچگی بهش می فهمانم بچه داشتن لذت بخش است.

پاسخ دکتر جمشید بیگدلی، روانشناس:
این که شما بعد از 7 سال زندگی مشترک و در سن 32 سالگی تمایل دارید صاحب فرزند بشوید خواسته غیرمنطقی و نابجایی نیست. بنابراین باید ببینید همسرتان دقیقا به چه خاطر به پذیرفتن این خواسته منطقی نمی شود. یک احتمال این است که به دلیل نارضایتی از زندگی مشترک و عدم اطمینان به ادامه این زندگی باشد. اگر این احتمال را درست نباشد پس همان احتمال دوم که شما گفتید وجود دارد. یعنی همسر شما از پذیرفتن مسئولیت می ترسد. این ترس هم تا حدی طبیعی است. ولی نگرانی از قبول مسئولیت نباید آنقدر زیاد باشد که ایشان اصلا حاضر نباشند به این موضوع تن بدهند. راه هایی هم که شما امتحان کردید مثل تهدید به طلاق و رفتار و زبانه کودکانه به هیچ وجه صحیح و کار آمد نیستند. نشان دادن سیسمونی، عروسک آوردن و صداهای کودکانه بیشتر این موضوع را به سمت بی تفاوتی و بی اهمیتی می برد. برعکس شما باید به همسرتان نشان بدهید خودتان هم به همان اندازه از این مسئله نگران هستید و وحشت دارید. یعنی نقش بازی کنید و انگار در عین حال که مثل او از این مسئله می ترسید می خواهید کاری را انجام بدهید که فکر می کنید به نفع هر دو نفر شما هست. به همسرتان بگویید زندگی را تصور کند که در 70 سالگی هستید و هیچ فرزندی ندارید. در 70 سالگی نداشتن فرزند و تنهایی واقعا وضعیت نامطلوبی هست. چون در این سن ممکن است تعدادی از نزدیکان خود مثل پدر و مادر یا حتی خواهر و برادرها را از دست داده باشید. با دیدن تصویر زندگی خود در این سن 70 سالگی و درک اینکه آن زمان چقدر داشتن فرزند و حتی نوه می تواند از نظر روحی به هر دو شما کمک کند همسرتان به گرفتن یک تصمیم منطقی وا خواهد داشت. ما نیاز به زبانی داریم که بتوانیم واقعیت های زندگی را با آن بیان کنیم. زبان کودکی و زبان عروسک در چنین موقعیت هایی جواب نمی دهد. هرگز به همسرتان نگویید نترس، ما هم مثل بقیه، مگر بقیه چطور بچه بزرگ می کنند و... این حرف های کلیشه ای تاثیری ندارند. به همسرتان بگویید حق با توست بچه دار شدن واقعا کار راحتی نیست و مشکلات زیادی را در پی خواهد داشت ولی با همه ی مشکلات و سختیها ارزش این دارد که بعدها لذت بزرگ شدن، دیدن موفقیت های جوانی و نشاط او را تجربه کنیم. یعنی یک نفر باشد که در زندگی واقعا شما را دوست بدارد و شما هم از صمیم قلب او را دوست بدارید.