چگونه زندگی زناشویی بهتری داشته باشیم؟
همه ما کسانی را دیدهایم که وقتی وارد یک رابطه جدید میشوند همه زندگی خود را کنار گذاشته و بیست و چهار ساعت شبانهروز خود را با آن فرد میگذرانند.
چه میزان وقت برای سپری کردن با کسی که با او وارد رابطه شدهاید لازم است؟ همه ما کسانی را دیدهایم که وقتی وارد یک رابطه جدید میشوند همه زندگی خود را کنار گذاشته و بیست و چهار ساعت شبانهروز خود را با آن فرد میگذرانند. اما این رفتار گاهی به قیمت از دست دادن روابط دیگرشان تمام میشود. بااینحال خیلیها هم هستند که احساس میکنند برای اینکه در برنامه زندگی فردمقابلشان جایی برای خود باز کنند باید بجنگند.
چطور میتوان رابطهای متعادل را شروع کرد؟
اگر صددرصد زمان خیلی زیاد و صفر درصد خیلی کم است، خوب باید یک عدد مناسب پیدا کنید. ایجاد تعادل معمولاً سختتر از چیزی است که همه تصور میکنند: ما معمولاً دوست داریم که با این فرد جدید و جذاب که به عنوان همسر وارد زندگیمان شده وقت بگذرانیم. آنها به دنبال فرصتهایی هستند تا کنار آن فرد باشند و وقتی نیستند دلشان برای هم تنگ میشود. این زمانی که با هم سپری میکنند سالم و لازم است تا بتوانند رابطه خود را قویتر کرده و دو زندگی را به هم جوش بدهند.
ولی کار و زندگی باعث میشود محدودیتهایی واقعبینانه برای میزان زمانی که با همسرتان سپری میکنید، تعیین کنید. از الزامات غیرقابلپیشبینی کاری برای آخرهفته گرفته تا نیاز به سفرهای کاری، اگر طرف مقابلتان در رابطه سطح متفاوتی از ارتباط را انتظار داشته باشند، اهداف و جاهطلبیهای شخصی ممکن است در رابطهتان ایجاد استرس کند.
زوجهای جوان باید بتوانند بین زمانی که با طرفمقابلشان سپری میکنند و زمانی که به دوستان و خانواده اختصاص دارد هم تعادل ایجاد کنند. وقتی وارد رابطه میشوید، قابلدسترس بودن شما برای روابط قبلیتان کمی تغییر میکند. مثلاً در تحقیقی که در سال ۱۹۹۹ انجام گرفت، مشخص شد زنانی که سریعتر زمانی را که همسرشان سپری میکنند افزایش میدهند، به همان میزان سریعتر زمانی را که با دوستانشان سپری میکنند را کم میکنند. وقتی دوستان شکایت میکنند که دیگر فرصت دیدن شما را ندارند و خانوادهتان متعجباند که این همه وقت را کجا میگذرانید، دیگر لازم است که بتوانید تعادلی در زندگی و روابطتان برقرار کنید.
زمانی که به تنهایی میگذرانید هم مهم است و این زمان به اندازه سایر نیازهای شما باارزش است. از چنین زمانی میتوانید برای فکر کردن به ارتباط جدیدتان و فعالیتهایی که خودتان به تنهایی از آنها لذت میبرید استفاده کنید. این هم به اندازه زمانی که با آن فرد جدید میگذرانید و زمانی که با دوستان و خانواده باید بگذرانید اهمیت دارد.
هدفتان باید ایجاد تعادلی در زندگیتان باشد که هر دو شما از زمانی که با هم میگذرانید لذت برده و خوشحال و راضی باشید و در عین حال بتوانید روابطتان با دوستان و خانواده را کنترل کرده، در اهداف کاریتان پیشرفت کرده و به رابطهتان برای شکوفا شدن فرصت دهید. در زیر به چند نکته برای ایجاد این تعادل اشاره میکنیم:
۱- تفاوتهای فردیتان را درک کنید. آدمهای مختلف به میزان زمان متفاوتی زمان برای با هم گذراندن نیاز دارند. تحقیق تئوری کلاسیک وابستگی نشان داده است که آنهایی که به اضطراب در رابطه گرایش دارند دوست دارند زمان زیادی را با طرفشان سپری کنند و آنهایی که سعی میکنند کمتر همدیگر را ببینند برایشان استقلال فردی اولویت دارد. نباید انتظار داشته باشید که طرفتان منعکسکننده نیازهای شما باشد.
۲- با طرفتان هماهنگ کنید. بهترین راه برای اینکه بفهمید وقت کافی به فردمقابلتان اختصاص دادهاید یا خیر این است که از خود او سوال کنید. باید بفهمید او به چه نیاز دارد و وابستگی بینتان را تا حدی افزایش دهید که هر دو احساس راحتی کنید.
۳- به نظرات دوستانتان گوش دهید. دوستان نه تنها بخشی از شبکه حمایتی شما هستند بلکه نظرات آنها درمورد رابطه جدیدتان میتواند موفقیت رابطهتان را پیشبینی کند. وقتی یک رابطه جدید را شروع میکنید، به دنبال راههایی برای حفظ ارتباط با دوستانتان باشید. وارد کردن او به جمع دوستانتان راهی عالی برای حفظ ارتباط با دوستانتان در عین حال وقت گذاشتن برای بالا بردن کیفیت رابطه جدیدتان است.
۴- یک شب در هفته را روی تقویم برای یک قرارملاقات عاشقانه علامت بزنید. وقتی کار و سایر تعهدات زندگی برنامه زندگی شما را پر میکند، پیدا کردن راههایی برای اولویت دادن به رابطه جدیدتان اهمیت زیادی پیدا میکند. سعی کنید وضعیت و شرایط زندگیتان و میزان زمانی که میتوانید صرف کنید را برای طرفتان توضیح دهید و حتماً یک شب در هفته را به داشتن یک قرارملاقات عاشقانه با او اختصاص دهید.
۵- جزر و مد رابطه را تشخیص دهید. همینطور که رابطه جدید کمکم به رابطهای باتعهد تبدیل میشود، جزر و مد عوامل استرسزای مختلف زندگی تبدیل به جزر و مد میزان انرژی میشود که دو طرف میتوانند برای رابطه بگذارند. وقتی رابطه به هسته مرکزی زندگی دو طرف تبدیل میشود، خیلی مهم است که از فرصتهایی که برای شکوفایی رابطه و بالا بردن کیفیت آن پیش میآید، استفاده کنید و در عین حال به همدیگر فضای لازم را بدهید تا بتوانید بهترین شریک زندگی هم باشید.
چطور میتوان رابطهای متعادل را شروع کرد؟
اگر صددرصد زمان خیلی زیاد و صفر درصد خیلی کم است، خوب باید یک عدد مناسب پیدا کنید. ایجاد تعادل معمولاً سختتر از چیزی است که همه تصور میکنند: ما معمولاً دوست داریم که با این فرد جدید و جذاب که به عنوان همسر وارد زندگیمان شده وقت بگذرانیم. آنها به دنبال فرصتهایی هستند تا کنار آن فرد باشند و وقتی نیستند دلشان برای هم تنگ میشود. این زمانی که با هم سپری میکنند سالم و لازم است تا بتوانند رابطه خود را قویتر کرده و دو زندگی را به هم جوش بدهند.
ولی کار و زندگی باعث میشود محدودیتهایی واقعبینانه برای میزان زمانی که با همسرتان سپری میکنید، تعیین کنید. از الزامات غیرقابلپیشبینی کاری برای آخرهفته گرفته تا نیاز به سفرهای کاری، اگر طرف مقابلتان در رابطه سطح متفاوتی از ارتباط را انتظار داشته باشند، اهداف و جاهطلبیهای شخصی ممکن است در رابطهتان ایجاد استرس کند.
زوجهای جوان باید بتوانند بین زمانی که با طرفمقابلشان سپری میکنند و زمانی که به دوستان و خانواده اختصاص دارد هم تعادل ایجاد کنند. وقتی وارد رابطه میشوید، قابلدسترس بودن شما برای روابط قبلیتان کمی تغییر میکند. مثلاً در تحقیقی که در سال ۱۹۹۹ انجام گرفت، مشخص شد زنانی که سریعتر زمانی را که همسرشان سپری میکنند افزایش میدهند، به همان میزان سریعتر زمانی را که با دوستانشان سپری میکنند را کم میکنند. وقتی دوستان شکایت میکنند که دیگر فرصت دیدن شما را ندارند و خانوادهتان متعجباند که این همه وقت را کجا میگذرانید، دیگر لازم است که بتوانید تعادلی در زندگی و روابطتان برقرار کنید.
زمانی که به تنهایی میگذرانید هم مهم است و این زمان به اندازه سایر نیازهای شما باارزش است. از چنین زمانی میتوانید برای فکر کردن به ارتباط جدیدتان و فعالیتهایی که خودتان به تنهایی از آنها لذت میبرید استفاده کنید. این هم به اندازه زمانی که با آن فرد جدید میگذرانید و زمانی که با دوستان و خانواده باید بگذرانید اهمیت دارد.
هدفتان باید ایجاد تعادلی در زندگیتان باشد که هر دو شما از زمانی که با هم میگذرانید لذت برده و خوشحال و راضی باشید و در عین حال بتوانید روابطتان با دوستان و خانواده را کنترل کرده، در اهداف کاریتان پیشرفت کرده و به رابطهتان برای شکوفا شدن فرصت دهید. در زیر به چند نکته برای ایجاد این تعادل اشاره میکنیم:
۱- تفاوتهای فردیتان را درک کنید. آدمهای مختلف به میزان زمان متفاوتی زمان برای با هم گذراندن نیاز دارند. تحقیق تئوری کلاسیک وابستگی نشان داده است که آنهایی که به اضطراب در رابطه گرایش دارند دوست دارند زمان زیادی را با طرفشان سپری کنند و آنهایی که سعی میکنند کمتر همدیگر را ببینند برایشان استقلال فردی اولویت دارد. نباید انتظار داشته باشید که طرفتان منعکسکننده نیازهای شما باشد.
۲- با طرفتان هماهنگ کنید. بهترین راه برای اینکه بفهمید وقت کافی به فردمقابلتان اختصاص دادهاید یا خیر این است که از خود او سوال کنید. باید بفهمید او به چه نیاز دارد و وابستگی بینتان را تا حدی افزایش دهید که هر دو احساس راحتی کنید.
۳- به نظرات دوستانتان گوش دهید. دوستان نه تنها بخشی از شبکه حمایتی شما هستند بلکه نظرات آنها درمورد رابطه جدیدتان میتواند موفقیت رابطهتان را پیشبینی کند. وقتی یک رابطه جدید را شروع میکنید، به دنبال راههایی برای حفظ ارتباط با دوستانتان باشید. وارد کردن او به جمع دوستانتان راهی عالی برای حفظ ارتباط با دوستانتان در عین حال وقت گذاشتن برای بالا بردن کیفیت رابطه جدیدتان است.
۴- یک شب در هفته را روی تقویم برای یک قرارملاقات عاشقانه علامت بزنید. وقتی کار و سایر تعهدات زندگی برنامه زندگی شما را پر میکند، پیدا کردن راههایی برای اولویت دادن به رابطه جدیدتان اهمیت زیادی پیدا میکند. سعی کنید وضعیت و شرایط زندگیتان و میزان زمانی که میتوانید صرف کنید را برای طرفتان توضیح دهید و حتماً یک شب در هفته را به داشتن یک قرارملاقات عاشقانه با او اختصاص دهید.
۵- جزر و مد رابطه را تشخیص دهید. همینطور که رابطه جدید کمکم به رابطهای باتعهد تبدیل میشود، جزر و مد عوامل استرسزای مختلف زندگی تبدیل به جزر و مد میزان انرژی میشود که دو طرف میتوانند برای رابطه بگذارند. وقتی رابطه به هسته مرکزی زندگی دو طرف تبدیل میشود، خیلی مهم است که از فرصتهایی که برای شکوفایی رابطه و بالا بردن کیفیت آن پیش میآید، استفاده کنید و در عین حال به همدیگر فضای لازم را بدهید تا بتوانید بهترین شریک زندگی هم باشید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼