مراحل رشد در نوزادان، ماه به ماه
گرچه رشد جسمانی سریع از مشخصات مهم اولین سال زندگی کودک است، به علت تفاوتهای فردی معیارهای رشد جسمانی در همه موارد ودر تمام سنین قطعیت ندارد.
هرجنینی از اختلاط سلولی جنسی ماده (تخمک) و ( اسپرم) به وجود می آید. هر زن درهر ماه تنها یک تخمک تولید می کند. این سلول هر چند با چشم غیر مسلح به زحمت دیده می شود، اما این از بزرگترین سلول های بدن آدمی است. هر مرد چندین میلیون اسپرم تولید می کند که از کوچترین سلول های بدن بشمار می روند و اسپرم چندین هزار برابر کوچکتر از تخمک است.
اسپرم دارای یک دم شلاق مانند متحرک بوده وتحرک زیادی دارد. درضمن مقاربت، چندین میلیون اسپرم وارد رحم می شود که تعدادی از اینها از واژن و رحم عبور کرده و وارد لوله های فالوپ می گردند یعنی جایی که تخمک رسیده قرار دارد.
اسپرم طبیعی قدرت باروری خود را به مدت ۴۸ ساعت حفظ می کند. بنابراین، اگر تخمک رسیده باشد که تقریبا مصادف با وسط سیکل قاعدگی است، شانس باروری حداکثر خواهد بود. اسپرم بعد از رسیدن تخمک به داخل آن نفوذ می نماید در این ضمن اسپرم دم خود را از دست می دهد ودر عرض چند ثانیه حاملگی اتفاق می افتد. از این لحظه به بعد فعل وانفعا لاتی با سرعت چشم گیر انجام گرفته وزندگی تازه ای آغاز می شود که احتمالا تا ۷۰ سال دوام می یابد.
• یک ماهگی : در ماه اول جفت که وظیفه تغذیه جنین را بهده تشکیل می شود. در این زمان جنین۴/ ۱ اینچ طول دارد.
• دو ماهگی: طول جنین به یک اینچ می رسد. درماه دوم صورت انگشتان دست پا چشم وگوش شروع به شکل گیری می کنند.
• سه ماهگی : در پایان ماه سوم جنین ۴ اینچ طول داشته است و دست و پاهایش را حرکت می دهد. اعضای تناسلی نیز در این ماه تشکیل می گردد.
• چهار ماهگی: در پایان ماه چهارم طول جنین به ۶ اینچ با لغ می گردد. ناخن ها ، مو، ابرو و موژه تشکیل می گردد و صدای قلب جنین را می توانید بشنوید.
• پنج ماهگی: در ماه پنجم ضربه های سریع را احساس می کنید. طول جنین به ۱۰ اینچ و وزنش به یک پوند بالغ می گردد.
• شش ماهگی: جنین۳۳ سانتی متر قد و۲ پوند وزن دارد و در پایان ماه ششم تمام اعضای حیاتی تشکیل شده اند.
• هفت ماهگی: قد جنین به ۱۴ سانتی متر می رسد و در هفت ماهگی جنین خود را برای زندگی خارج از رحم آماده می سازد.
• هشت ماهگی : جنین به رشد خود ادامه می دهد در ماه هشتم جنین فعالتراز قبل می باشد. اگر تولد در این ماه انجام گیرد شانس بقای نوزاد زیاد است.
• نه ماهگی: در پایان ماه نهم، وزن جنین به ۷ پوند و قدش به ۱۸ تا۲۰ اینچ می رسد و جنین و مادر هردو برای زایمان آماده اند.
● رشد جسمانی
گرچه رشد جسمانی سریع از مشخصات مهم اولین سال زندگی کودک است، به علت تفاوتهای فردی معیارهای رشد جسمانی در همه موارد ودر تمام سنین قطعیت ندارد. هنگام تولد کودک زندگی انگلی درون رحم مادر را رها می سازد و زندگی مستقل در بیرون رحم را آغاز می کند در لحظه تولد باید رشد نظام عصبی وجسمی نوزاد به حدی باشد که بتواند او را در برابر عوامل و اوضاع خارجی نظیر سرما و فشار هوا محافظت کند. قد نوزاد در لحظه تولد پنجاه سانتیمتر و وزنش تقریبا سه و نیم کیلو گرم است چند روز پس از تولد پنج تا ده درصد وزن نوزاد از بین می رود و پس از آغاز شیر خوردن و عادت به زندگی جدید مجددا وزنش افزایش می یابد.
در دومین سال زندگی که رشد جسمانی همچون سال اول نیست قد کودک حدود ۸۵ سانتی مترو وزنش به حدود دوازده ونیم کیلو گرم می رسد و هنوز مقداری از استخوانهای کودک دو ساله به صورت غضروف و نرم هستند. معمولا در هجده ماهگی ملاج کودک سفت میشود و بیشتر دندانهای شیری او می رویند.
● ادراکات کودک
ادراک بینایی( باصره): حس بینایی هنگام تولد نسبت به سایرحواس کودک بسیار ضیعف وناقص است ودیرتر از حواس دیگر تکامل می یابد.
کودک درسه هفته اول زندگی می تواند اعصاب چشم خود را برای دیدن اشیا ی بزرگ، جامد و زنده مانند اسباب بازیهای بزرگ و مادر تحت فرمان درآورد. چنانچه وقتی می بیند مادرش می آید گریه خود را قطع می کند.
درچهارو پنج ماهگی می تواند میان آنچه می بیند وآنچه دستش می رسد تعادل برقرار کند چنانچه وقتی چیز کوچکی را در نزدیکی خود می بیند دستش را به سوی آن دراز می کند تا با آن بازی کند یا آن را به حرکت درآورد. میان ماههای هفتم و نهم استعداد کودک به برداشتن اشیای ریز از زمین ظاهر می شود.
● رشد سیستم عصبی
مغزآدمی مرکز فرمان یک شبکه ارتباطات وسیع است. سیستم عصبی ( Nerve System) عمدتا کنترل اعمال استخوانها، عضلات و ما هیچه ها، اندام ها، غده ها و رگهای خونی را در بدن به عهده دارد. انتقال پیام ها بین مغز وبخش های گوناگون بدن به وسیله اعصاب که از سلول هایی به نام نورون (Neuron) تشکیل یافته اند، انجام می گیرد. بخش بزرگی از مغز را حدود ۱۰ میلیون نورون تشکیل داده است.
پیام های موجود بین مغز وبقیه سیستم عصبی تکانه های الکترو شیمیایی هستند که در طول نورون به سرعت حرکت می کنند.رشد سیستم اعصاب پیش از تولد، درسه و چهار سالگی بسیار سریع است. رشد و نمو در دوران جنینی بیشتر عبارت از افزایش و نمو سلول های عصبی است درحالی که پس از تولد، کمتر سلول های تازه بوجود می آیند.
رشد و نمو مغزرا مستقیما نمی توان مطالعه کرد و نا گزیر باید به بررسی مغز کودکان که درگذشته ویا اندازه گیری خارجی جمجمه کودکان زنده اکتفا کرد. اندازه گیری ها نشان
می دهند که رشد و نمو فرزند آدمی تا۴ سالگی بسیار سریع است و از۴ تا ۹ سالگی از سرعت آن کاسته می شود و سپس به کندی رشد خود را ادامه می دهد تا ۱۶ سالگی که مغز، به اندازه کامل خود برسد.
● رشد ذهنی کودکان از شیر خوارگی تا ۲ سالگی
هوش، قدرت سازگاری فرد با محیط تلقی شده است. ذهن کودکان در دو سال زندگی در مرحله حرکت قرار دارد که به نظر پیاژه دارای شش مرحله است;
• مرحله اول : اعمال بازتابی از تولد تا پایان یک ماهگی است. در این مرحله نوزاد از طریق یک سلسله اعمال انعکاسی نظیر مکیدن با محیط ارتباط برقرار می کند.
• مرحله دوم: اولین واکنشهای دوری یک تا چهار ماهگی است. در این مرحله کودک پس از انجام یک عمل به صورت تصادفی به تکرارآن می پردازد و از آن لذت می برد. در این مرحله بخشی از اعمال کودک هماهنگ می شود ورفتار تقلیدی در او شکل می گیرد.
• مرحله سوم: این مرحله چهار تا هشت ماهگی را شامل می شود و به دومین واکنشهای دوری معروف است. هماهنگی بیشتری بین حرکات کودک به وجود می آید در این مرحله کودک می تواند با دیدن بخش معلومی از یک شی پنهان شده آن شی را تشخیص دهد.
• مرحله چهارم: هدفدار می شود و رفتارش خود به خود رخ نمی دهد کودک می تواند موانع را برطرف کند تا به شی مورد نظرش برسد یا از طریق واسطه قراردادن یک شی به هدف مورد نظرش دست یابد. در این مرحله مفهوم بقای شی حاصل می شود یعنی اگراز حوزه دید او پنهان شود هنوز آن شی برای او وجود دارد.
• مرحله پنجم: سومین واکنشهای دوری از دوازده تا هجده ماهگی است که در این مرحله کودک از طریق آزمایش، راه حلهای جدیدی را برای حل مشکلش کشف می کند و مایل است بداند اعمال او چه اثری بر محیط می گذارد.
• مرحله ششم: ابداع وسایل جدید از طریق فعالیتهای ذهنی از هجده تا بیست وچهارماهگی است در این مرحله اعمال کودک تا خلاقیت همراه است و جنبه آزمایش وخطای صرف ندارد. همچنین کودک می تواند اعمال مختلفی را باز نمایی کند و به پیش بینی نتایج آنها بپردازد.
● رشد عاطفی
عاطفه، پاسخ فرد به نیاز درونی یا محرک بیرونی است که با علام فیزیولوژیکی نظیرافزایش ناگهانی ضربان قلب، انقباض عضلات، بالا رفتن فشار خون و افزایش ترشح هورمون آدرنالین همراه است. قدرت درک و وضع جسمانی کودک در بروز عواطف موثر است. عواطف کودک در دو سال اول زندگی به علت محدود بودن تجارب متعدد و متنوع نیست و با افزایش سن وتجربه پاسخهای عاطفی او متنوع ومشخص و قابل فهم می شو د.
حالات عاطفی کودکان را باید در واکنشهای آنان جستجو کرد. در چهار تا ده ماهگی ترس از اشیاء ناآشنا بروز می کند. کودکان در سال اول زندگی به علام خشم و خوشحالی دیگران پاسخ می دهند. چنانچه کودک به فردی دلبستگی شدید پیدا کند در صورت جدا شدن از او مدت طولانی دچار افسردگی می گردد.
کودک در هجده ماهگی درحالت عدم تعادل به سر می برد و خیلی زود تحریک و عصبانی می شود. در دو سالگی تعادل روانی مطلوبی دارد و در همه زمینه ها آرامترو با ثبات تر از قبل است و دوست دارد دیگران را، از خود راضی کند. موارد عاطفی مشترکی نظیرترس، خشم، پرخاشگری و محبت کم و بیش در همه کودکان مشاهده می شود.
رابطه بین کودک و مادرو نیز کسانی که از او مراقبت می کنند و رشد عواطف او اهمیت بسیاردارد بتدریج که کودک بزرگتر می شود پیوند عاطفی خود را با والدین و اطرافیان نزدیک حفظ کرده، در نتیجه با رفتارها و ارزشهای والدین و مورد علاقه خود همانند سازی می کند.
● رشد اجتماعی
دراولین سال زندگی رابطه عاطفی کودک با اطرافیان بخصوص مادر نقش تعیین کننده ای در رشد اجتماعی او دارد یعنی ارضای نیازهای اولیه کودک از جمله، گرسنگی وتشنگی سازنده نگرش آینده او نسبت به دیگران است. مادرعصبانی و مضطرب نمی تواند کودکش را به طور مناسب غذا بدهد و ارتباط عاطفی مطلوبی با او برقرار سازد تکرار این حالت بتدریج غذا خوردن را برای کودک ناراحت کننده می کند در نتیجه باعث بد غذایی و ضعف جسمانی کودک می شود کنترل ادرار و مدفوع نیز در اجتماعی شدن کودک نقش بسزایی دارد و کودک باید آن را بیاموزد. در این مورد مادر نقش اساسی و اولیه را بر عهده دارد چون کودک در حدود شش ماهگی می تواند مادرش را از دیگران باز شناسد، معمولا جدایی طولانی کودک از مادر در این سن آثار ناگواری در رشد شخصیت کودک بر جای می گذارد.
کودک چهارماهه شکل افراد مختلف را در فکرش مجسم می کند قیافه و صدای مادر را بدرستی تشخیص می دهد و با دیدن قیافه آشنایان خوشحال می شود. از هفت ماهگی گرچه بیشتر اوقات خود را به بازی کردن با خودش سپری می سازد به اطرافیان نیز توجه خاص دارد و درباره آنان کنجاو است و نسبت به قیافه های آشنا و بیگانه واکنشهای متفاوتی بروز می دهد. کودک ده ماهه به تقاضای اطرافیان پاسخ می دهد، دوست دارد مورد توجه قرار گیرد و به بازی کردن بسیار علاقه مند است. رابطه کودک بیست ماهه با اطرافیان بر اساس گرفتن است نه دادن، او از انجام دادن کارهایی که بر خلاف میل دیگران باشد لذت می برد و هنوز مایل به همکاری و مشارکت نیست کودک دو ساله تعادل وآرامش دارد . در انجام کارهای شخصی پیشقدم می شود، از تشویق وستایش خوشش می آید و می خواهد اطرافیان را راضی کند و نسبت به محیط و انسانها کنجکاو است.
هرچه والدین کودک را در این زمینه بیشتر تشویق کنند احساس استقلال در او بیشتر رشد می کند و در مقابل حمایت افراطی با تمسخر تلاشهای نا موفق کودک ممکن است او را نسبت به توان خودش مردد سازد.
● رشد اخلاقی
کودکان در دوره شیر خوارگی، نادرستی اعمال را برحسب لذت یا درد تعبیر و تغییر می کنند و رعایت حقوق دیگران برای آنان معنی ومفهوم ندارد. کودکان از هجده ماهگی ساختن بازیهای آرمانی از اشیا و امور و رفتارها را شروع می کنند. بدین معنی که اسباب بازی شکسته می شود همه دگمه های لباس باید سر جای خود باشد و لباس هیچ پارگی نداشته باشد. درهمین زمان کودک درمورد رفتار درست ونادرست در موقعیتهای خاص، معیارهایی را که اغلب در محدوده نظافت، مهار پرخاشگری واطاعت از والدین است، را مشخص می سازد. این معیارها سر آغاز درک کودک دوساله و ارزیابی رفتارشان را به عنوان خوب یا بد شروع می کند وچنانچه امور با معیارهای آنان هماهنگ نباشد، مضطرب می شود، این مورد در کودکان با فرهنگهای مختلف مشترک است.
● مهارت هایی که پس ازراه افتادن در کودک رشد و تکامل می یابند
تا شش سالگی تکامل عضلانی پاها عبارت از مهارت بیشتر در راه رفتن وکسب مهارت هایی است که به دنبال دارد. دو پرش و بالا رفتن بزدوی به دنبال راه رفتن ظاهر می شود. پیش از آنکه کودک به دو سالگی برسد می تواند به جلو وعقب راه برود وبا کمک بزرگترش ازپله بالا وپایین برود ویا روی یک پای خود بایستد. کودک درچهارسالگی می تواند از بلندی ۳۰ سانتیمتر بپرد. از پنج تاشش سالگی کودک طناب بازی را فرا می گیرد.
● تفاوت رشد حرکتی میان پسر ودختر
تجارب بعمل آمده نشان می دهند که در بیشترمهارتهای حرکتی وکارهای مربوط به قدرت وسرعت پسران متوسط بردختران متوسط برتری دارند. واین تفاوت میان آنان با پیشرفت سن افزایش می یابد چنانچه استعداد انجام دادن فعالیتهای حرکتی در دختران در۱۴ سالگی به حداکثرش می رسد، در صورتی که پسران تا ۱۷ سالگی از این لحاظ رشد می کنند.دختران فقط در بعضی از ورزشها می توانند با پسران مسابقه دهند وشرکت آنها در فعالیت بدنی پسران جنبه استثنایی دارد و نتیجه احتیاج اجتماعی است.
علت این تفاوت به محیط وطبیعت بدن بستگی دارد. بدین معنی که پسران معمولا پیش از دختران مجال فعالیت حرکتی دارند وزود می توانند بر خلاف دختران در بازیهای گوناگون شرکت کنند و این خود در پیشرفت آنان کمک موثری است. از طرف دیگر عامل بدنی باعث ایجاد این تفاوت می شود یعنی تفاوتهای بدنی دربرتری پسران بردختران ازحیث رفتارهای حرکتی تاثیر زیادی دارد چنانچه حجم بدن دختران هنگام نضج جنسی کوچتر از پسران وبازوها و ساقهایشان نسبتا کوتاهترو تنه هایشان بزرگتر است و همین وضع وحالت مانع شرکت دختران در بعضی ازفعالیتهای بدنی می گردد.
دختران هنگام تولد از لحاظ سن اسکلت (Skeleton Age) تقریبا چهار هفته از پسران جلوتر هستند وتا دوره بلوغ سن اسکلت ایشان در حدود ۱۲۵ درصد پسران همسال خود است به همین سبب دختران دو سال زودتر پسران به مرحله بلوغ ونوجوانی می رسند
● تربیت رشد وتکامل حرکتی
مطالعات آزمایشی رشد وتکامل هماهنگی وهمکاری عضلات نشان می دهند که کودک متوسط قادر است قسمت های مختلف بدنش را کنترل کند واین بیشتر تابع قانون جهت رشد و تکامل است تا سن تقویمی کودک.
اسپرم دارای یک دم شلاق مانند متحرک بوده وتحرک زیادی دارد. درضمن مقاربت، چندین میلیون اسپرم وارد رحم می شود که تعدادی از اینها از واژن و رحم عبور کرده و وارد لوله های فالوپ می گردند یعنی جایی که تخمک رسیده قرار دارد.
اسپرم طبیعی قدرت باروری خود را به مدت ۴۸ ساعت حفظ می کند. بنابراین، اگر تخمک رسیده باشد که تقریبا مصادف با وسط سیکل قاعدگی است، شانس باروری حداکثر خواهد بود. اسپرم بعد از رسیدن تخمک به داخل آن نفوذ می نماید در این ضمن اسپرم دم خود را از دست می دهد ودر عرض چند ثانیه حاملگی اتفاق می افتد. از این لحظه به بعد فعل وانفعا لاتی با سرعت چشم گیر انجام گرفته وزندگی تازه ای آغاز می شود که احتمالا تا ۷۰ سال دوام می یابد.
• یک ماهگی : در ماه اول جفت که وظیفه تغذیه جنین را بهده تشکیل می شود. در این زمان جنین۴/ ۱ اینچ طول دارد.
• دو ماهگی: طول جنین به یک اینچ می رسد. درماه دوم صورت انگشتان دست پا چشم وگوش شروع به شکل گیری می کنند.
• سه ماهگی : در پایان ماه سوم جنین ۴ اینچ طول داشته است و دست و پاهایش را حرکت می دهد. اعضای تناسلی نیز در این ماه تشکیل می گردد.
• چهار ماهگی: در پایان ماه چهارم طول جنین به ۶ اینچ با لغ می گردد. ناخن ها ، مو، ابرو و موژه تشکیل می گردد و صدای قلب جنین را می توانید بشنوید.
• پنج ماهگی: در ماه پنجم ضربه های سریع را احساس می کنید. طول جنین به ۱۰ اینچ و وزنش به یک پوند بالغ می گردد.
• شش ماهگی: جنین۳۳ سانتی متر قد و۲ پوند وزن دارد و در پایان ماه ششم تمام اعضای حیاتی تشکیل شده اند.
• هفت ماهگی: قد جنین به ۱۴ سانتی متر می رسد و در هفت ماهگی جنین خود را برای زندگی خارج از رحم آماده می سازد.
• هشت ماهگی : جنین به رشد خود ادامه می دهد در ماه هشتم جنین فعالتراز قبل می باشد. اگر تولد در این ماه انجام گیرد شانس بقای نوزاد زیاد است.
• نه ماهگی: در پایان ماه نهم، وزن جنین به ۷ پوند و قدش به ۱۸ تا۲۰ اینچ می رسد و جنین و مادر هردو برای زایمان آماده اند.
● رشد جسمانی
گرچه رشد جسمانی سریع از مشخصات مهم اولین سال زندگی کودک است، به علت تفاوتهای فردی معیارهای رشد جسمانی در همه موارد ودر تمام سنین قطعیت ندارد. هنگام تولد کودک زندگی انگلی درون رحم مادر را رها می سازد و زندگی مستقل در بیرون رحم را آغاز می کند در لحظه تولد باید رشد نظام عصبی وجسمی نوزاد به حدی باشد که بتواند او را در برابر عوامل و اوضاع خارجی نظیر سرما و فشار هوا محافظت کند. قد نوزاد در لحظه تولد پنجاه سانتیمتر و وزنش تقریبا سه و نیم کیلو گرم است چند روز پس از تولد پنج تا ده درصد وزن نوزاد از بین می رود و پس از آغاز شیر خوردن و عادت به زندگی جدید مجددا وزنش افزایش می یابد.
در دومین سال زندگی که رشد جسمانی همچون سال اول نیست قد کودک حدود ۸۵ سانتی مترو وزنش به حدود دوازده ونیم کیلو گرم می رسد و هنوز مقداری از استخوانهای کودک دو ساله به صورت غضروف و نرم هستند. معمولا در هجده ماهگی ملاج کودک سفت میشود و بیشتر دندانهای شیری او می رویند.
● ادراکات کودک
ادراک بینایی( باصره): حس بینایی هنگام تولد نسبت به سایرحواس کودک بسیار ضیعف وناقص است ودیرتر از حواس دیگر تکامل می یابد.
کودک درسه هفته اول زندگی می تواند اعصاب چشم خود را برای دیدن اشیا ی بزرگ، جامد و زنده مانند اسباب بازیهای بزرگ و مادر تحت فرمان درآورد. چنانچه وقتی می بیند مادرش می آید گریه خود را قطع می کند.
درچهارو پنج ماهگی می تواند میان آنچه می بیند وآنچه دستش می رسد تعادل برقرار کند چنانچه وقتی چیز کوچکی را در نزدیکی خود می بیند دستش را به سوی آن دراز می کند تا با آن بازی کند یا آن را به حرکت درآورد. میان ماههای هفتم و نهم استعداد کودک به برداشتن اشیای ریز از زمین ظاهر می شود.
● رشد سیستم عصبی
مغزآدمی مرکز فرمان یک شبکه ارتباطات وسیع است. سیستم عصبی ( Nerve System) عمدتا کنترل اعمال استخوانها، عضلات و ما هیچه ها، اندام ها، غده ها و رگهای خونی را در بدن به عهده دارد. انتقال پیام ها بین مغز وبخش های گوناگون بدن به وسیله اعصاب که از سلول هایی به نام نورون (Neuron) تشکیل یافته اند، انجام می گیرد. بخش بزرگی از مغز را حدود ۱۰ میلیون نورون تشکیل داده است.
پیام های موجود بین مغز وبقیه سیستم عصبی تکانه های الکترو شیمیایی هستند که در طول نورون به سرعت حرکت می کنند.رشد سیستم اعصاب پیش از تولد، درسه و چهار سالگی بسیار سریع است. رشد و نمو در دوران جنینی بیشتر عبارت از افزایش و نمو سلول های عصبی است درحالی که پس از تولد، کمتر سلول های تازه بوجود می آیند.
رشد و نمو مغزرا مستقیما نمی توان مطالعه کرد و نا گزیر باید به بررسی مغز کودکان که درگذشته ویا اندازه گیری خارجی جمجمه کودکان زنده اکتفا کرد. اندازه گیری ها نشان
می دهند که رشد و نمو فرزند آدمی تا۴ سالگی بسیار سریع است و از۴ تا ۹ سالگی از سرعت آن کاسته می شود و سپس به کندی رشد خود را ادامه می دهد تا ۱۶ سالگی که مغز، به اندازه کامل خود برسد.
● رشد ذهنی کودکان از شیر خوارگی تا ۲ سالگی
هوش، قدرت سازگاری فرد با محیط تلقی شده است. ذهن کودکان در دو سال زندگی در مرحله حرکت قرار دارد که به نظر پیاژه دارای شش مرحله است;
• مرحله اول : اعمال بازتابی از تولد تا پایان یک ماهگی است. در این مرحله نوزاد از طریق یک سلسله اعمال انعکاسی نظیر مکیدن با محیط ارتباط برقرار می کند.
• مرحله دوم: اولین واکنشهای دوری یک تا چهار ماهگی است. در این مرحله کودک پس از انجام یک عمل به صورت تصادفی به تکرارآن می پردازد و از آن لذت می برد. در این مرحله بخشی از اعمال کودک هماهنگ می شود ورفتار تقلیدی در او شکل می گیرد.
• مرحله سوم: این مرحله چهار تا هشت ماهگی را شامل می شود و به دومین واکنشهای دوری معروف است. هماهنگی بیشتری بین حرکات کودک به وجود می آید در این مرحله کودک می تواند با دیدن بخش معلومی از یک شی پنهان شده آن شی را تشخیص دهد.
• مرحله چهارم: هدفدار می شود و رفتارش خود به خود رخ نمی دهد کودک می تواند موانع را برطرف کند تا به شی مورد نظرش برسد یا از طریق واسطه قراردادن یک شی به هدف مورد نظرش دست یابد. در این مرحله مفهوم بقای شی حاصل می شود یعنی اگراز حوزه دید او پنهان شود هنوز آن شی برای او وجود دارد.
• مرحله پنجم: سومین واکنشهای دوری از دوازده تا هجده ماهگی است که در این مرحله کودک از طریق آزمایش، راه حلهای جدیدی را برای حل مشکلش کشف می کند و مایل است بداند اعمال او چه اثری بر محیط می گذارد.
• مرحله ششم: ابداع وسایل جدید از طریق فعالیتهای ذهنی از هجده تا بیست وچهارماهگی است در این مرحله اعمال کودک تا خلاقیت همراه است و جنبه آزمایش وخطای صرف ندارد. همچنین کودک می تواند اعمال مختلفی را باز نمایی کند و به پیش بینی نتایج آنها بپردازد.
● رشد عاطفی
عاطفه، پاسخ فرد به نیاز درونی یا محرک بیرونی است که با علام فیزیولوژیکی نظیرافزایش ناگهانی ضربان قلب، انقباض عضلات، بالا رفتن فشار خون و افزایش ترشح هورمون آدرنالین همراه است. قدرت درک و وضع جسمانی کودک در بروز عواطف موثر است. عواطف کودک در دو سال اول زندگی به علت محدود بودن تجارب متعدد و متنوع نیست و با افزایش سن وتجربه پاسخهای عاطفی او متنوع ومشخص و قابل فهم می شو د.
حالات عاطفی کودکان را باید در واکنشهای آنان جستجو کرد. در چهار تا ده ماهگی ترس از اشیاء ناآشنا بروز می کند. کودکان در سال اول زندگی به علام خشم و خوشحالی دیگران پاسخ می دهند. چنانچه کودک به فردی دلبستگی شدید پیدا کند در صورت جدا شدن از او مدت طولانی دچار افسردگی می گردد.
کودک در هجده ماهگی درحالت عدم تعادل به سر می برد و خیلی زود تحریک و عصبانی می شود. در دو سالگی تعادل روانی مطلوبی دارد و در همه زمینه ها آرامترو با ثبات تر از قبل است و دوست دارد دیگران را، از خود راضی کند. موارد عاطفی مشترکی نظیرترس، خشم، پرخاشگری و محبت کم و بیش در همه کودکان مشاهده می شود.
رابطه بین کودک و مادرو نیز کسانی که از او مراقبت می کنند و رشد عواطف او اهمیت بسیاردارد بتدریج که کودک بزرگتر می شود پیوند عاطفی خود را با والدین و اطرافیان نزدیک حفظ کرده، در نتیجه با رفتارها و ارزشهای والدین و مورد علاقه خود همانند سازی می کند.
● رشد اجتماعی
دراولین سال زندگی رابطه عاطفی کودک با اطرافیان بخصوص مادر نقش تعیین کننده ای در رشد اجتماعی او دارد یعنی ارضای نیازهای اولیه کودک از جمله، گرسنگی وتشنگی سازنده نگرش آینده او نسبت به دیگران است. مادرعصبانی و مضطرب نمی تواند کودکش را به طور مناسب غذا بدهد و ارتباط عاطفی مطلوبی با او برقرار سازد تکرار این حالت بتدریج غذا خوردن را برای کودک ناراحت کننده می کند در نتیجه باعث بد غذایی و ضعف جسمانی کودک می شود کنترل ادرار و مدفوع نیز در اجتماعی شدن کودک نقش بسزایی دارد و کودک باید آن را بیاموزد. در این مورد مادر نقش اساسی و اولیه را بر عهده دارد چون کودک در حدود شش ماهگی می تواند مادرش را از دیگران باز شناسد، معمولا جدایی طولانی کودک از مادر در این سن آثار ناگواری در رشد شخصیت کودک بر جای می گذارد.
کودک چهارماهه شکل افراد مختلف را در فکرش مجسم می کند قیافه و صدای مادر را بدرستی تشخیص می دهد و با دیدن قیافه آشنایان خوشحال می شود. از هفت ماهگی گرچه بیشتر اوقات خود را به بازی کردن با خودش سپری می سازد به اطرافیان نیز توجه خاص دارد و درباره آنان کنجاو است و نسبت به قیافه های آشنا و بیگانه واکنشهای متفاوتی بروز می دهد. کودک ده ماهه به تقاضای اطرافیان پاسخ می دهد، دوست دارد مورد توجه قرار گیرد و به بازی کردن بسیار علاقه مند است. رابطه کودک بیست ماهه با اطرافیان بر اساس گرفتن است نه دادن، او از انجام دادن کارهایی که بر خلاف میل دیگران باشد لذت می برد و هنوز مایل به همکاری و مشارکت نیست کودک دو ساله تعادل وآرامش دارد . در انجام کارهای شخصی پیشقدم می شود، از تشویق وستایش خوشش می آید و می خواهد اطرافیان را راضی کند و نسبت به محیط و انسانها کنجکاو است.
هرچه والدین کودک را در این زمینه بیشتر تشویق کنند احساس استقلال در او بیشتر رشد می کند و در مقابل حمایت افراطی با تمسخر تلاشهای نا موفق کودک ممکن است او را نسبت به توان خودش مردد سازد.
● رشد اخلاقی
کودکان در دوره شیر خوارگی، نادرستی اعمال را برحسب لذت یا درد تعبیر و تغییر می کنند و رعایت حقوق دیگران برای آنان معنی ومفهوم ندارد. کودکان از هجده ماهگی ساختن بازیهای آرمانی از اشیا و امور و رفتارها را شروع می کنند. بدین معنی که اسباب بازی شکسته می شود همه دگمه های لباس باید سر جای خود باشد و لباس هیچ پارگی نداشته باشد. درهمین زمان کودک درمورد رفتار درست ونادرست در موقعیتهای خاص، معیارهایی را که اغلب در محدوده نظافت، مهار پرخاشگری واطاعت از والدین است، را مشخص می سازد. این معیارها سر آغاز درک کودک دوساله و ارزیابی رفتارشان را به عنوان خوب یا بد شروع می کند وچنانچه امور با معیارهای آنان هماهنگ نباشد، مضطرب می شود، این مورد در کودکان با فرهنگهای مختلف مشترک است.
● مهارت هایی که پس ازراه افتادن در کودک رشد و تکامل می یابند
تا شش سالگی تکامل عضلانی پاها عبارت از مهارت بیشتر در راه رفتن وکسب مهارت هایی است که به دنبال دارد. دو پرش و بالا رفتن بزدوی به دنبال راه رفتن ظاهر می شود. پیش از آنکه کودک به دو سالگی برسد می تواند به جلو وعقب راه برود وبا کمک بزرگترش ازپله بالا وپایین برود ویا روی یک پای خود بایستد. کودک درچهارسالگی می تواند از بلندی ۳۰ سانتیمتر بپرد. از پنج تاشش سالگی کودک طناب بازی را فرا می گیرد.
● تفاوت رشد حرکتی میان پسر ودختر
تجارب بعمل آمده نشان می دهند که در بیشترمهارتهای حرکتی وکارهای مربوط به قدرت وسرعت پسران متوسط بردختران متوسط برتری دارند. واین تفاوت میان آنان با پیشرفت سن افزایش می یابد چنانچه استعداد انجام دادن فعالیتهای حرکتی در دختران در۱۴ سالگی به حداکثرش می رسد، در صورتی که پسران تا ۱۷ سالگی از این لحاظ رشد می کنند.دختران فقط در بعضی از ورزشها می توانند با پسران مسابقه دهند وشرکت آنها در فعالیت بدنی پسران جنبه استثنایی دارد و نتیجه احتیاج اجتماعی است.
علت این تفاوت به محیط وطبیعت بدن بستگی دارد. بدین معنی که پسران معمولا پیش از دختران مجال فعالیت حرکتی دارند وزود می توانند بر خلاف دختران در بازیهای گوناگون شرکت کنند و این خود در پیشرفت آنان کمک موثری است. از طرف دیگر عامل بدنی باعث ایجاد این تفاوت می شود یعنی تفاوتهای بدنی دربرتری پسران بردختران ازحیث رفتارهای حرکتی تاثیر زیادی دارد چنانچه حجم بدن دختران هنگام نضج جنسی کوچتر از پسران وبازوها و ساقهایشان نسبتا کوتاهترو تنه هایشان بزرگتر است و همین وضع وحالت مانع شرکت دختران در بعضی ازفعالیتهای بدنی می گردد.
دختران هنگام تولد از لحاظ سن اسکلت (Skeleton Age) تقریبا چهار هفته از پسران جلوتر هستند وتا دوره بلوغ سن اسکلت ایشان در حدود ۱۲۵ درصد پسران همسال خود است به همین سبب دختران دو سال زودتر پسران به مرحله بلوغ ونوجوانی می رسند
● تربیت رشد وتکامل حرکتی
مطالعات آزمایشی رشد وتکامل هماهنگی وهمکاری عضلات نشان می دهند که کودک متوسط قادر است قسمت های مختلف بدنش را کنترل کند واین بیشتر تابع قانون جهت رشد و تکامل است تا سن تقویمی کودک.
منبع:
پزشکان بدون مرز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼