رفتار با کودک یک ساله، نقش پدر چیست؟
رفتار بیشتر کودکان نوپا قابل پیش بینی نیست و این ویژگی آنان را دچار مشکل می کند. به همین دلیل من روی اهمیت روابط پرورشی در دو سال اول زندگی تاکید دارم.
رفتار بیشتر کودکان نوپا قابل پیش بینی نیست و این ویژگی آنان را دچار مشکل می کند . به همین دلیل من روی اهمیت روابط پرورشی در دو سال اول زندگی تاکید دارم. صرف زمان زیاد برای نگهداری از کودک و برطرف کردن نیازهای اوطبع او را یکدست می کند و باعث می شود که کودک به شکل سازمان یافته تری رفتار کند.تربیت کودک سازمان یافته آسانتر است. برای کودکان نوپایی که رفتارهای ناگهانی از خود بروز می دهند باید محدودیت های بیشتری قایل شد و این نقش اولیه ی پدر در سال دوم زندگی است . ایجاد محدودیت بدون داشتن نقش پرورشی اغلب محکوم به شکست است.در این صورت پدر فقط به عنوان فردی منفی ، زورگو و سخت گیر ، تنبیه کننده و مسلط شناخته میشود. این پدر ، تربیت کننده ی موثری نیست. گاهی اوقات پدران به دلیل ترس از اینکه کنترل کودک از دست آنها در رفته و هیچ وقت اطاعت کردن را نیاموزد از تظاهر به محبت و رسیدگی کردن به او ، طفره می روند. در واقع عکس این مسئله صادق است.محبت کردن ، به پدر ثبات بیشتری برای ایجاد محدودیت های تربیتی می دهد.
دنیای اغلب کودکان نوپا پر هرج و مرج و بی نظم است. پدر در دنیای آنان نظم و سازمان به وجود می آورد . کودک می خواهد و احتیاج دارد که توسط فردی که به قدرت او اعتماد دارد محدودیت هایی برایش ایجاد شود.در غیر این صورت تصور کنید چه بر سر این توپ کوچک انرژی می آید؟ او توسط رفتارهای ناگهانی خویش به هر سو کشیده میشود. اگر انرژی کودک تخلیه نشود ، کودک آن را در راه های نامطلوب ، اغلب با انجام کارهای زیاد و کم فایده صرف می کند.به هر حال اگر نظمی در زندگی کودک وجود داشته باشد احساس امنیت بیشتری می کند. زیرا کسی انرژی او را در جهت درست هدایت می کند. هدایت انرژی کودک دیگر نقش مهم پدر در تربیت کودک است. نقش پدر در تربیت کودک در سال اول زندگی ، اساس رسیدگی به اوست. در سال دوم ، در مرحله ی نوپایی ، نقش پدر به عنوان فرد دارای قدرت و اختیار و طراح محیطی امن برای کودک ، وسعت می یابد.تربیت با داشتن توقعات واقع بینانه از رفتار کودک نوپا آغاز می شود. اغلب پدران در مورد کودکان نوپا دچار سردرگمی میشوند. آن ها اغلب رفتار عادی کنجکاوانه کودک را با بدرفتاری اشتباه می کنند. اکثر اوقات توقعات غیرواقع گرایانه پدران از رفتار کودکان نوپا منجر به اختلاف میان پدر و مادر میشود.معمولا مادران محدوده رفتاری گسترده ای را از کودکشان می پذیرند در حالی که پدران تمایل به ایجاد محدودیت های بیشتری برای کودک کوچکشان دارند. این همیشه بد نیست . یک پدر سختگیر کمک میکند تا رفتار مادر که بیش از حد پرتحمل است نیز متعادل شود.
در کودکان نوپا کنجکاوی زیادی وجود دارد که سلامت آنان را به خطر می اندازد. یکی از نقش های پدر به عنوان تربیت کننده ، محافظت کودک در مقابل رفتارهای ناگهانی اوست. کودکان نوپا طبیعتا دارای رفتارهای ناگهانی هستند. از این طریق است که آنان خیلی چیزها را می آموزند.انتظار داشته باشید فرزندتان که عاشق بالا رفتن است مرتبا از میزتان بالا برود و کاغذها و روزنامه ها را به هم بریزد . انتظار داشته باشید کودکتان به بازی کردن با دکمه های تلویزیون مشغول شود. این شیطنت ها در رفتار کودکان نوپا عادی است. ممکن است شما متوجه شوید هزار بار کلمه نه را بر زبان آورده اید.
جایگزین کلمه (( نه )) :
بین دوازده تا پانزده ماهگی اغلب کودکان میتوانند بفهمند که ((نه )) به معنای توقف کاری است که انجام می دهند ، ولی به ندرت دلیل این را که چرا نباید سیم لامپ را کشیده یا با دکمه های تلویزیون ور بروند ، می فهمند.اگر کودک به لحن خاصی از صدای شما در طول بازیش عادت کند به این کلام ناشی از نارضایتی شما که با آهنگی دیگر است حساس خواهد شد. احتیاجی نیست با عصبانیت ، درشتی و آشفتگی فریاد بزنید ((نه )) . اگر در سال اول این حساسیت متقابل را ایجاد کرده باشید ، دستور قاطع (( نه ، نکن ، دست نزن)) همراه با بلند کردن بچه ، مستقیم نگاه کردن در چشمانش و دور کردن او را از محل ، همیشه نتیجه مثبت خواهد داشت.پدران ! به خاطر داشته باشید بعضی بچه ها نسبت به بچه های دیگر به زمان بیشتری برای درک مطالب احتیاج دارند. شاید لازم باشد ده بار (( نه )) بگویید و او را از محل دور کنید تا واقعا این مسئله را بفهمد. من ، شخصا ، به این نتیجه رسیده ام که تا موقع بزرگتر شدن کودک ، گذاشتن چیزهای وسوسه کننده در محلی که دست کودک به آن نرسد کار آسانتری است.یکی از مشکلاتی که اغلب با من مطرح می کنند سردرگمی آن ها در این مورد است که واقعا درک کودک آن ها چقدر است. یک راه خوب تجربی این است که تصور کنید چقدر کودک را تربیت کرده اید و سپس آن را دو برابر کنید. کودکان نوپا بیش از آنچه که ما تصور می کنیم می فهمند.
وقتی که می خواهید کودک کنجکاوتان را در محیط خانه محافظت کنید و اثاثیه ی خانه را از کنجکاوی او در امان نگه دارید ، سعی کنید تعادل مناسبی میان آزادی کشف محیط با محدودیت های لازم برای ممانعت از آسیب وارد کردن به خودش یا اثاثیه خانه به وجود آورید. کودکان نوپا این محافظت از جانب پدر و مادر را لازم می دانند و انتظار دارند.
دنیای اغلب کودکان نوپا پر هرج و مرج و بی نظم است. پدر در دنیای آنان نظم و سازمان به وجود می آورد . کودک می خواهد و احتیاج دارد که توسط فردی که به قدرت او اعتماد دارد محدودیت هایی برایش ایجاد شود.در غیر این صورت تصور کنید چه بر سر این توپ کوچک انرژی می آید؟ او توسط رفتارهای ناگهانی خویش به هر سو کشیده میشود. اگر انرژی کودک تخلیه نشود ، کودک آن را در راه های نامطلوب ، اغلب با انجام کارهای زیاد و کم فایده صرف می کند.به هر حال اگر نظمی در زندگی کودک وجود داشته باشد احساس امنیت بیشتری می کند. زیرا کسی انرژی او را در جهت درست هدایت می کند. هدایت انرژی کودک دیگر نقش مهم پدر در تربیت کودک است. نقش پدر در تربیت کودک در سال اول زندگی ، اساس رسیدگی به اوست. در سال دوم ، در مرحله ی نوپایی ، نقش پدر به عنوان فرد دارای قدرت و اختیار و طراح محیطی امن برای کودک ، وسعت می یابد.تربیت با داشتن توقعات واقع بینانه از رفتار کودک نوپا آغاز می شود. اغلب پدران در مورد کودکان نوپا دچار سردرگمی میشوند. آن ها اغلب رفتار عادی کنجکاوانه کودک را با بدرفتاری اشتباه می کنند. اکثر اوقات توقعات غیرواقع گرایانه پدران از رفتار کودکان نوپا منجر به اختلاف میان پدر و مادر میشود.معمولا مادران محدوده رفتاری گسترده ای را از کودکشان می پذیرند در حالی که پدران تمایل به ایجاد محدودیت های بیشتری برای کودک کوچکشان دارند. این همیشه بد نیست . یک پدر سختگیر کمک میکند تا رفتار مادر که بیش از حد پرتحمل است نیز متعادل شود.
در کودکان نوپا کنجکاوی زیادی وجود دارد که سلامت آنان را به خطر می اندازد. یکی از نقش های پدر به عنوان تربیت کننده ، محافظت کودک در مقابل رفتارهای ناگهانی اوست. کودکان نوپا طبیعتا دارای رفتارهای ناگهانی هستند. از این طریق است که آنان خیلی چیزها را می آموزند.انتظار داشته باشید فرزندتان که عاشق بالا رفتن است مرتبا از میزتان بالا برود و کاغذها و روزنامه ها را به هم بریزد . انتظار داشته باشید کودکتان به بازی کردن با دکمه های تلویزیون مشغول شود. این شیطنت ها در رفتار کودکان نوپا عادی است. ممکن است شما متوجه شوید هزار بار کلمه نه را بر زبان آورده اید.
جایگزین کلمه (( نه )) :
بین دوازده تا پانزده ماهگی اغلب کودکان میتوانند بفهمند که ((نه )) به معنای توقف کاری است که انجام می دهند ، ولی به ندرت دلیل این را که چرا نباید سیم لامپ را کشیده یا با دکمه های تلویزیون ور بروند ، می فهمند.اگر کودک به لحن خاصی از صدای شما در طول بازیش عادت کند به این کلام ناشی از نارضایتی شما که با آهنگی دیگر است حساس خواهد شد. احتیاجی نیست با عصبانیت ، درشتی و آشفتگی فریاد بزنید ((نه )) . اگر در سال اول این حساسیت متقابل را ایجاد کرده باشید ، دستور قاطع (( نه ، نکن ، دست نزن)) همراه با بلند کردن بچه ، مستقیم نگاه کردن در چشمانش و دور کردن او را از محل ، همیشه نتیجه مثبت خواهد داشت.پدران ! به خاطر داشته باشید بعضی بچه ها نسبت به بچه های دیگر به زمان بیشتری برای درک مطالب احتیاج دارند. شاید لازم باشد ده بار (( نه )) بگویید و او را از محل دور کنید تا واقعا این مسئله را بفهمد. من ، شخصا ، به این نتیجه رسیده ام که تا موقع بزرگتر شدن کودک ، گذاشتن چیزهای وسوسه کننده در محلی که دست کودک به آن نرسد کار آسانتری است.یکی از مشکلاتی که اغلب با من مطرح می کنند سردرگمی آن ها در این مورد است که واقعا درک کودک آن ها چقدر است. یک راه خوب تجربی این است که تصور کنید چقدر کودک را تربیت کرده اید و سپس آن را دو برابر کنید. کودکان نوپا بیش از آنچه که ما تصور می کنیم می فهمند.
وقتی که می خواهید کودک کنجکاوتان را در محیط خانه محافظت کنید و اثاثیه ی خانه را از کنجکاوی او در امان نگه دارید ، سعی کنید تعادل مناسبی میان آزادی کشف محیط با محدودیت های لازم برای ممانعت از آسیب وارد کردن به خودش یا اثاثیه خانه به وجود آورید. کودکان نوپا این محافظت از جانب پدر و مادر را لازم می دانند و انتظار دارند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼