کودکان و رسانه های جمعی، آنچه باید بدانید
برخی از آمارها میگویند تا زمانی که کودک به پنج سالگی برسد، حدود شش هزار ساعت برنامه تلویزیونی مشاهده میکند.
برخی از آمارها میگویند تا زمانی که کودک به پنج سالگی برسد، حدود شش هزار ساعت برنامه تلویزیونی مشاهده میکند. یک کودک پنج ساله، تجربه شش هزار ساعته از رسانه دارد و در این تجربه، والدین سهم عمدهای دارند. آنها تعیین میکنند کودکان چه ببینند. یک برنامهریزی مناسب میتواند این تجربه را بسیار غنی و پربار کند.
پنج سال اول زندگی نقش مهمیدر تمام زندگی دارد. برخی اعتقاد دارند شخصیت اصلی هر فرد تا پنج سالگی شکل میگیرد و رسانه در شکلگیری این شخصیت به اندازه شش هزار ساعت نقش دارد.
ضعف خلاقیت و تخیل
پنج سال اول زندگی نقش مهمیدر تمام زندگی دارد. برخی اعتقاد دارند شخصیت اصلی هر فرد تا پنج سالگی شکل میگیرد و رسانه در شکلگیری این شخصیت به اندازه شش هزار ساعت نقش دارد.
ضعف خلاقیت و تخیل
سرعت تغییر تصاویر در تلویزیون بالاست. به طور میانگین در هر 5/3 ثانیه یک تصویر جایگزین تصویر قبلی میشود یعنی کودک در هر ساعت حدود هزار تصویر را مشاهده میکند. هر چند هفته یک بار هم نمایشهای تازه جای نمایشهای قدیمی را میگیرد. ورود این همه تصویر میتواند زمینه فکر کردن، خلاقیت و تفکر را بگیرد.
کودکان را کوچک نشماریم
متاسفانه چیزی که باعث شده از این دوران طلایی خوب استفاده نشود، این است که فکر میکنیم "آنها بچهاند و نمیفهمند." این یک اشتباه رایج است. آنها بچه هستند اما خوب میفهمند. کودکان از یک سالگی با تلویزیون ارتباط برقرار میکنند و به تماشای آن میپردازند. ارتباط برقرار کردن یعنی درک کردن و فهمیدن. نمیشود کسی با چیزی ارتباط برقرار کند اما چیزی از این ارتباط نفهمد.
به کودکان به عنوان مخاطب نگاه کنیم، مخاطبی که فقط تماشا نمیکند بلکه مشغول درک پیامهایی از تلویزیون است. هر گاه احساس کردیم او با تلویزیون ارتباط برقرار کرده، بدانیم که مشغول یادگیری است. کودکان از حدود یک سالگی مطالعه تلویزیون را آغاز میکنند.
کودک از روز تولد میتواند خاطراتی را ضبط کند. بخش زیادی از حافظه کودکان را رسانه پر میکند. این بسیار مهم است که والدین، او را از کودکی در معرض چه پیامهایی قرار میدهند. هر برنامهای که ما تماشا کنیم، کودکان آن را ضبط میکنند. باید هنگام تماشای برنامه ملاحظه مخاطبان کوچک را هم بکنیم.
کودکان در حالی که چیزهایی از تلویزیون میفهمند، چیزهایی را هم نمیفهمند و نیاز به آموزش دارند. برخی تحقیقات نشان میدهد بسیاری از کودکان حتی تا سن هشت سالگی از نیتهای اقتصادی تبلیغکنندگان تلویزیونی آگاه نیستند.
چند نکته درباره کودک و رسانه
1- همراهی با کودکان در تماشای تلویزیون بسیار مهم است. همان طور که آنها را در پارک و شهر بازی همراهی میکنیم، خوب است در تماشای برنامه کودک هم آنها را همراهی کنیم. این همراهی میتواند زمینهای برای ایجاد صمیمیت بیشتر میان مادر و کودک را فراهم آورد.
2- گفتگو با کودکان در مورد برنامهای که دیده اند، برای بالا بردن درک آنها بسیار مفید است. برای آموزش رسانه حتما لازم نیست کودکان پشت میز بنشینند و معلمی به طور رسمی به آنها آموزش دهد. یک گفتگوی ساده در مورد فیلمی که با هم دیدهایم، میتواند بسیار مفید باشد.
3- در مورد آثار زیانبار برنامههای خشونتآمیز یا تبلیغات تلویزیونی با آنها گفتگو کنیم. در مورد نیات سازندگان این تبلیغات گفتگو کنیم.
4- از کودک بخواهیم قصهای را که دیده، دوباره تعریف کند. ببینیم چه مقدار ارتباط میان اجزای داستان را درک کرده است. سوالاتی را طرح کنیم و از او جوابش را بخواهیم. سوالاتی از قبیل:
- در این فیلم مادر چگونه زنی بود؟ او چگونه نمایش داده شده بود؟ چه ویژگیهایی داشت؟
- پدر در این فیلم چگونه بود؟ چه ویژگیهایی داشت؟
- برادر و خواهر چطور بودند؟
- اوج این داستان کجا بود؟
- این داستان چه مشکلی را طرح کرد؟
- مشکل چگونه حل شد؟
- بهترین شخصیت این فیلم که بود؟
- کدام شخصیتها با هم مبارزه میکردند یا مقابل هم بودند؟
- مضمون و محتوای این فیلم چه بود؟ میخواست چه بگوید؟
- سرعت فیلم چطور بود؟
5- معرفی برنامههای خوب. با مروری بر برنامههای تلویزیونی، برنامههای خوبی را که برای وی مفید باشد، معرفی کنیم.
6- سعی کنیم کودک طیف متنوعی از برنامهها را تماشا کند. برنامههایی مانند فیلم داستانی، انیمیشن، مستند و آموزشی. اجازه ندهیم تمام برنامههایی که میبیند، در چند فیلم و سریال خلاصه شود.
7- داشتن برنامهای برای تماشای تلویزیون. مشخص باشد که در روز قرار است چند ساعت تلویزیون ببیند. داشتن یک برنامه کمک زیادی به استفاده خوب از تلویزیون میکند. این برنامه میتواند خیلی ساده و شفاف باشد و لازم نیست خیلی سنگین و پیچیده باشد. مثلا بگوییم در روز میتواند حداکثر سه ساعت تلویزیون ببیند، یا اینکه در کنار تماشای یک ساعت فیلم، ده دقیقه هم برنامه مستند ببیند.
8- معرفی بازیها و سرگرمیهایی که میتوانند در کنار تلویزیون، تفریحی مناسب باشند. کودکان علاوه بر تماشای تلویزیون، به بازی، سرگرمی و ورزش نیاز دارند. مصرف رسانهای نباید به گونهای باشدکه جای ورزش و بازیهای کودکانه را بگیرد.
9- هنگام صرف غذا بهتر است که تلویزیون خاموش باشد.
10- بدترین زمانی که میشود کودک را از استفاده از وسایلی مانند اینترنت و تلویزیون و بازیهای رایانهای باز داشت، زمانی است که او مشغول استفاده است؛ باید توجه داشت در این زمان، با او برخورد نشود.
11- اصول استفاده از اینترنت، شبکههای اجتماعی و موبایل باید به فرزند آموزش داده شود و والدین باید زمان استفاده از آن را در نظر بگیرند.
12- درباره حضور افرادی که در اینترنت به دنبال سوءاستفاده از کودکان هستند، به کودکان تذکر داده شود. این افراد به شکارچیان اینترنتی معروفند و به شدت به دنبال ایجاد اختلاف و شکاف میان کودکان و والدین هستند.
13- بر اهمیت حفظ حریم خصوصی و نقش آن در سلامت روانی تاکید شود.
14- زمانی که کسی تلویزیون تماشا نمیکند، آن را خاموش کنید. این موضوع را به فرزندتان نیز بیاموزید. بدین ترتیب آنها فرا میگیرند که تلویزیون هم مثل هر وسیلهای تنها در مواقع لزوم باید روشن باشد؛ زیرا کار کردن بیوقفه آن میتواند مانع از فعالیتهایی نظیر گفتگو، مطالعه، انجام تکالیف، خواب و... باشد.
15- از آنچه کودک شما در تلویزیون میبیند باخبر باشید. بچهها هرچه کوچکتر باشند، تاثیرپذیرتر و در ارزیابی ارزشهای مخالف خانواده و جامعه کمتجربهترند. به علاوه از آنجا که تاثیرپذیری عاطفی بچهها زیاد است و گاه متوجه مرز میان تخیل و واقعیت نیستند، دیدن بعضی برنامهها میتواند حتی به اختلال منجر شود.
16- تلویزیون را خارج از اتاق خواب کودکان قرار دهید. وقتی کودکان در اتاق خود آن را تماشا میکنند، زیر نظر گرفتن آنچه تماشا میکنند، مشکل است. وجود یک دستگاه تلویزیون در اتاق کودکان مانع مشارکت آنان در فعالیتهای خانوادگی بوده و باعث میشود آنها زمانی را که باید صرف فعالیتهای فکری و جسمیدیگر (مانند مطالعه، درس خواندن و خواب) بکنند، صرف تماشای تلویزیون کنند.
17- تلویزیون را در نقطه مرکزی اتاق قرار ندهید. نگذارید تلویزیون مرکز توجه فرزندان شما بشود. تحقیقات نشان داده اگر تلویزیون در بهترین نقطه اتاق نباشد، افراد کمتر تلویزیون تماشا میکنند.
18- برنامههای خوب را تشویق کنید. نظرتان را در مورد شبکههای تلویزیونی، ایستگاههای رادیویی و آگهیها بیان کنید. به بچهها بگویید کدامها را دوست دارید و کدامها را دوست ندارید. تحقیقات نشان داده ترجیحات و عادات والدین در تماشای تلویزیون و جهتگیری ایشان نسبت به تلویزیون، شیوه تماشای تلویزیون فرزندان حتی خردسالان را تحت تاثیر قرار میدهد.
متاسفانه چیزی که باعث شده از این دوران طلایی خوب استفاده نشود، این است که فکر میکنیم "آنها بچهاند و نمیفهمند." این یک اشتباه رایج است. آنها بچه هستند اما خوب میفهمند. کودکان از یک سالگی با تلویزیون ارتباط برقرار میکنند و به تماشای آن میپردازند. ارتباط برقرار کردن یعنی درک کردن و فهمیدن. نمیشود کسی با چیزی ارتباط برقرار کند اما چیزی از این ارتباط نفهمد.
به کودکان به عنوان مخاطب نگاه کنیم، مخاطبی که فقط تماشا نمیکند بلکه مشغول درک پیامهایی از تلویزیون است. هر گاه احساس کردیم او با تلویزیون ارتباط برقرار کرده، بدانیم که مشغول یادگیری است. کودکان از حدود یک سالگی مطالعه تلویزیون را آغاز میکنند.
کودک از روز تولد میتواند خاطراتی را ضبط کند. بخش زیادی از حافظه کودکان را رسانه پر میکند. این بسیار مهم است که والدین، او را از کودکی در معرض چه پیامهایی قرار میدهند. هر برنامهای که ما تماشا کنیم، کودکان آن را ضبط میکنند. باید هنگام تماشای برنامه ملاحظه مخاطبان کوچک را هم بکنیم.
کودکان در حالی که چیزهایی از تلویزیون میفهمند، چیزهایی را هم نمیفهمند و نیاز به آموزش دارند. برخی تحقیقات نشان میدهد بسیاری از کودکان حتی تا سن هشت سالگی از نیتهای اقتصادی تبلیغکنندگان تلویزیونی آگاه نیستند.
چند نکته درباره کودک و رسانه
1- همراهی با کودکان در تماشای تلویزیون بسیار مهم است. همان طور که آنها را در پارک و شهر بازی همراهی میکنیم، خوب است در تماشای برنامه کودک هم آنها را همراهی کنیم. این همراهی میتواند زمینهای برای ایجاد صمیمیت بیشتر میان مادر و کودک را فراهم آورد.
2- گفتگو با کودکان در مورد برنامهای که دیده اند، برای بالا بردن درک آنها بسیار مفید است. برای آموزش رسانه حتما لازم نیست کودکان پشت میز بنشینند و معلمی به طور رسمی به آنها آموزش دهد. یک گفتگوی ساده در مورد فیلمی که با هم دیدهایم، میتواند بسیار مفید باشد.
3- در مورد آثار زیانبار برنامههای خشونتآمیز یا تبلیغات تلویزیونی با آنها گفتگو کنیم. در مورد نیات سازندگان این تبلیغات گفتگو کنیم.
4- از کودک بخواهیم قصهای را که دیده، دوباره تعریف کند. ببینیم چه مقدار ارتباط میان اجزای داستان را درک کرده است. سوالاتی را طرح کنیم و از او جوابش را بخواهیم. سوالاتی از قبیل:
- در این فیلم مادر چگونه زنی بود؟ او چگونه نمایش داده شده بود؟ چه ویژگیهایی داشت؟
- پدر در این فیلم چگونه بود؟ چه ویژگیهایی داشت؟
- برادر و خواهر چطور بودند؟
- اوج این داستان کجا بود؟
- این داستان چه مشکلی را طرح کرد؟
- مشکل چگونه حل شد؟
- بهترین شخصیت این فیلم که بود؟
- کدام شخصیتها با هم مبارزه میکردند یا مقابل هم بودند؟
- مضمون و محتوای این فیلم چه بود؟ میخواست چه بگوید؟
- سرعت فیلم چطور بود؟
5- معرفی برنامههای خوب. با مروری بر برنامههای تلویزیونی، برنامههای خوبی را که برای وی مفید باشد، معرفی کنیم.
6- سعی کنیم کودک طیف متنوعی از برنامهها را تماشا کند. برنامههایی مانند فیلم داستانی، انیمیشن، مستند و آموزشی. اجازه ندهیم تمام برنامههایی که میبیند، در چند فیلم و سریال خلاصه شود.
7- داشتن برنامهای برای تماشای تلویزیون. مشخص باشد که در روز قرار است چند ساعت تلویزیون ببیند. داشتن یک برنامه کمک زیادی به استفاده خوب از تلویزیون میکند. این برنامه میتواند خیلی ساده و شفاف باشد و لازم نیست خیلی سنگین و پیچیده باشد. مثلا بگوییم در روز میتواند حداکثر سه ساعت تلویزیون ببیند، یا اینکه در کنار تماشای یک ساعت فیلم، ده دقیقه هم برنامه مستند ببیند.
8- معرفی بازیها و سرگرمیهایی که میتوانند در کنار تلویزیون، تفریحی مناسب باشند. کودکان علاوه بر تماشای تلویزیون، به بازی، سرگرمی و ورزش نیاز دارند. مصرف رسانهای نباید به گونهای باشدکه جای ورزش و بازیهای کودکانه را بگیرد.
9- هنگام صرف غذا بهتر است که تلویزیون خاموش باشد.
10- بدترین زمانی که میشود کودک را از استفاده از وسایلی مانند اینترنت و تلویزیون و بازیهای رایانهای باز داشت، زمانی است که او مشغول استفاده است؛ باید توجه داشت در این زمان، با او برخورد نشود.
11- اصول استفاده از اینترنت، شبکههای اجتماعی و موبایل باید به فرزند آموزش داده شود و والدین باید زمان استفاده از آن را در نظر بگیرند.
12- درباره حضور افرادی که در اینترنت به دنبال سوءاستفاده از کودکان هستند، به کودکان تذکر داده شود. این افراد به شکارچیان اینترنتی معروفند و به شدت به دنبال ایجاد اختلاف و شکاف میان کودکان و والدین هستند.
13- بر اهمیت حفظ حریم خصوصی و نقش آن در سلامت روانی تاکید شود.
14- زمانی که کسی تلویزیون تماشا نمیکند، آن را خاموش کنید. این موضوع را به فرزندتان نیز بیاموزید. بدین ترتیب آنها فرا میگیرند که تلویزیون هم مثل هر وسیلهای تنها در مواقع لزوم باید روشن باشد؛ زیرا کار کردن بیوقفه آن میتواند مانع از فعالیتهایی نظیر گفتگو، مطالعه، انجام تکالیف، خواب و... باشد.
15- از آنچه کودک شما در تلویزیون میبیند باخبر باشید. بچهها هرچه کوچکتر باشند، تاثیرپذیرتر و در ارزیابی ارزشهای مخالف خانواده و جامعه کمتجربهترند. به علاوه از آنجا که تاثیرپذیری عاطفی بچهها زیاد است و گاه متوجه مرز میان تخیل و واقعیت نیستند، دیدن بعضی برنامهها میتواند حتی به اختلال منجر شود.
16- تلویزیون را خارج از اتاق خواب کودکان قرار دهید. وقتی کودکان در اتاق خود آن را تماشا میکنند، زیر نظر گرفتن آنچه تماشا میکنند، مشکل است. وجود یک دستگاه تلویزیون در اتاق کودکان مانع مشارکت آنان در فعالیتهای خانوادگی بوده و باعث میشود آنها زمانی را که باید صرف فعالیتهای فکری و جسمیدیگر (مانند مطالعه، درس خواندن و خواب) بکنند، صرف تماشای تلویزیون کنند.
17- تلویزیون را در نقطه مرکزی اتاق قرار ندهید. نگذارید تلویزیون مرکز توجه فرزندان شما بشود. تحقیقات نشان داده اگر تلویزیون در بهترین نقطه اتاق نباشد، افراد کمتر تلویزیون تماشا میکنند.
18- برنامههای خوب را تشویق کنید. نظرتان را در مورد شبکههای تلویزیونی، ایستگاههای رادیویی و آگهیها بیان کنید. به بچهها بگویید کدامها را دوست دارید و کدامها را دوست ندارید. تحقیقات نشان داده ترجیحات و عادات والدین در تماشای تلویزیون و جهتگیری ایشان نسبت به تلویزیون، شیوه تماشای تلویزیون فرزندان حتی خردسالان را تحت تاثیر قرار میدهد.
منبع:
مهر
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼