عواقب تنبیه کودکان، مطالعه کنید
کودک یا نوجوان به این آگاهی برسد که رفتار او از نظر مربی یا پدر و مادر پسندیده نبوده و باید در رفتار خود تجدید نظر کند.
تنبیه و انتباه در لغت به معنی آگاه کردن است و در مفهوم آموزشی و پرورشی آن جریانی است که طی آن کودک یا نوجوان به این آگاهی برسد که رفتار او از نظر مربی یا پدر و مادر پسندیده نبوده و باید در رفتار خود تجدید نظر کند این تجدید نظر در رفتار از طریق آموزشهایی است که به کودک یا نوجوان عرضه می شود .
انواع تنبیه ها متداول در سیستمهای آموزشی :
1- تنبیه بدنی یا خشنوت فیزیکی
2- تبعیض ، تحقیر و توهین و خشنوت کلامی
3- تنبیه در معنای صحیح اگاه کردن و راهنمایی رفتار در جهت تعالی و رشد و بالندگی
ریشه های خشنوت از دو دیدگاه:
در مورد ریشه های خشنوت در رفتار انسانها دو نظریه وجود دارد:
۱- نظریه زیستی
۲- نظریه تأثیر محیط
1- نظریه زیستی
در این نظریه گروهی از دانشمندان معتقدند که انسان به علت ترس از مرگ و محیط خود و برای بقاء خویشتن مجبور به قدرت نمایی و خشونت بوده است گاز گرفتن کودک چند ماهه و لگدزدن و چنگ انداختن او بازمانده رفتارهای غریزی انسان های نختسن است که در سایه آموزش و احساس ایمنی به تدریج آن را کنار می گذراند و سلطه این بخش از مغز (بخش حیوانی) بر رفتار تحت کنترل او در میآید. مادر ضمن محبت و نوازش به کودک می آموزاند که کودک این رفتار خشن را کنار بگذارد .
۲- نظریه تأثیر محیط:
گروهی از دانشمندان معتقدند که کودک انسان ، خشنونت را در محیط می آموزد و یاد می گیرد که برای رسیدن به اهداف خود از راه گریه کردن و پا کوبیدن و بعدها از راه تهاجم و زورگویی به خواسته های خود برسد بنابراین یاد می گیرد که با خشونت و قدرت نمایی و تهاجم نیازهای خود را برآورده سازد. این رفتار کم کم درونی شده و بصورت یک الگو به کار گرفته می شود .
کودکانی که در کودکی مورد تنبیه پدر و مادر و معلم قرار می گیرند نه تنها از نظر شخصیتی صدمات غیرقابل جبرانی می بینند بلکه یاد می گیرند که در بزرگسالی از این طریق خواسته های خود را بر دیگران مخصوصا فرزندان یا شاگردان خود پیاده کنند و به آن ترتیب یک الگوی غلط نسل به نسل ادامه می یابد .
افرادی که در کودکی و نوجوانی چنین صدماتی را دیده اند در بزرگسالی به دو گروه تبدیل می شوند گروهی قوی نمای ضعیف کش خود شیفته و خود پسند و گروهی دیگر خود ناپسند و حقیر و بلاکش تبدیل می شوند .
انواع تنبیهات مجاز :
1- آگاه کردن کودک و نوجوان از رفتار اشتباهش از طریق نگاه تعجب آمیز
2- نگاه همراه با اخم و درهم کشیدن صورت و بی اعتنایی به او
3- بیان این جمله (کار تو مرا ناراحت کرد و از رفتار عجیب تو متاسفم) یا (تو خوبی ولی این کار تو خوب نیست و مرا ناراحت کرد) یا (من تو را دوست دارم و از این کارت ناراحت شدم)
4- آگاه کردن از راه قطع ارتباط کودک و نوجوان با وضعیت طبیعی مانند قرار دادن او در اتاق جداگانه در منزل به مدت 5 الی 10 دقیقه بدون بستن در اتاق و یا در صندلی جداگانه در کلاس.
محرومیت او از چیزهایی که دوست دارد . به عنوان مثال :
اسباب بازی ، دوچرخه، دوربین، کامپیوتر و یا اشیاء دیگر مورد علاقه او را برای مدتی کوتاه از اختیار او خارج کنیم یا انجام یکی از خواسته های او را برای مدتی به تعویق اندازیم .
از رفتارهایی که شخصیت او را سرکوب می کند یا به اعتماد به نفس و حرمت نفس کودک یا نوجوان لطمه می زند بپرهیزیم .
تنبیه در مقاطع تحصیلی :
در آموزش و پرورش ما ، از تنبیه یک برداشت سنتی وجود دارد که امروزه مطرود و غیرقانونی است. در این نوع برداشت، تنبیه را مساوی شکنجه بدنی و برخورد فیزیکی و خشونت و تهدید و توهین و تحقیر و سرزنش تلقی کرده اند . ضرب المثل مشهور (تا نباشد چوب تر ، فرمان نبرد ...) نخست انسان را در ردیف حیوانات قرار داده و سپس با او رفتارغیر انسانی را تجویز می کند و بعضی نیز در وجود او شیطانی را تصور می کنند که با کتک رام و آرام می شود .
امروزه بشر به این شعور و آگاهی رسیده که از طریق تشکیل انجمن حمایت حیوانات و حفظ محیط زیست سعی می کند حتی با حیوانات نیز رفتار خشن صورت نگیرد و علیه کسانی که به حیوانات آزار میرسانند اقداماتی قانونی می شود .
پس چگونه است که بعضی از ما انسان ها کودکان و نوجوانان عزیزمان را که هدیه های خداوند هستند آزار دهیم . کتک می زنیم ، مورد توهین و استهزاء قرار می دهیم و عاطفه و انسانیت را در آنان می کشیم و از آنان موجوداتی بی عاطفه ، بی گذشت ، خشن و آسیب دیده می سازیم . آیا بهتر نیست که در نگرش خود به امر تنبیه تجدید نظر کنیم و روش هایی را در پیش بگیریم که هم به رشد کودک و نوجوان کمک کند و هم به شخصیت عزت نفس و حرمت نفس کودک و نوجوان لطمه ای وارد نسازیم .
تحولات نوجوانی :
نوجوانان به علت تحولات دوره نوجوانی و وقوع طوفان هورمونی و ظهور بلوغ در شرایط حساس بحرانی به سر می برند . این دوره از سن 12 سالگی شروع میشود و تا سن 18 سالگی ادامه می یابد.
برخورد بزرگسالان با نوجوانان باید برخورد یک انسان عاقل و آگاه با یک وضعیت غیرطبیعی و بحرانی باشد.
نوجوانی که از درون ، دچار تنش و اظطراب و تکانش است ما باید از بیرون آبی بر آتش و مرهمی بر زخم او باشیم نه اینکه از بیرون آتشی بر آتش او بیفزاییم و نمکی بر زخم های او بپاشیم . باید با رفتار خود به او آرامش و اعتماد و اطمینان و ایمنی بخشیم و سعی کنیم با عکس العملهای تربیتی او را آرام کنیم.
مشکلات دانش آموزان در کلاس را به طور کلی می توانیم به دو دسته تقسیم کنیم:
۱- مشکلات رفتاری
۲- مشکلات درسی
1- مشکلات رفتاری :
حرف زدن با دیگران، درس ساعت بعد را مطالعه کردن، جنب و جوش در کلاس ، آزار رساندن به دیگران ، چرت زدن ، عدم تمرکز روی درس و در عالم خیال رفتن ، تأخیر در ورود به کلاس و ... از این قبیل مشکلات است وقتی ریشه یابی می کنیم متوجه می شویم که هریک از این رفتارها دلایلی دارد و باید علت را از بین ببریم نه آنکه با تنبیه دانش آموز به قول معروف صورت مسئله را پاک کنیم. با کمک مشاور و مسئولین مدرسه می توان این مشکلات را ریشه یابی و به حل آن اقدام نمود البته بعضی از این رفتارها به روش تدریس و نوع رفتارهای معلم ارتباط دارد وقتی درس خشک و یکنواخت عرضه شود وقتی درس، زمزمه محبت نباشد و معلم جز تحقیر و سرزنش راهی برنگزیند ، وقتی ارائه درس بصورت انتزاعی و ذهنی است و برای فهم بهتر درس از وسایل عینی استفاده نمی شود ، وقتی دانش آموز صمّ بکم در کلاس بنشیند و به سخنرانی یکنواخت معلم گوشفرا دهد طبیعیاست خسته میشود درس را نمیفهمد حوصله اش سر می رود و به کار یا رفتاری غیر عادی دست می یازد برای همه ی رفتارهای غیر عادی باید راه حل منطقی و علمی پیدا کرد اخراج دانش آموز از کلاس هیچ دردی را دوا نمی کند و نتیجه ای به جز تنفر از مدرسه و درس
و معلم را به همراه نخواهد داشت .
۲- مشکلات درسی دانش آموزان:
اهم مشکلاتی که دانش آموزان در کلاس دارند به قرار زیر است :
دانش آموز درس را یاد نگرفته است دانش آموز تکلیف را انجام نداده است ، مسائل مربوط به فصل را حل نکرده است ، تحقیق واگذار شده را انجام نداده است در امتحان کلاسی نا موفق بوده است پرسش های کلاسی را جواب نمی دهد ، و از این قبیل و ...
چنین مشکلاتی را پس از علت یابی می توان به خوبی با کمک اولیاء دانش آموز و همکاری مشاوران حل کرد بدون اینکه به تنبیه و توبیخ متوسل شد.
علت های مشکلات درسی:
1- عدم توجه والدین
2- نفهمیدن درس و لاجرم حل نکردن مسائل درسی
3- شرایط خاص منزل ، اختلافات والدین، عدم رسیدگی به دانش آموز در منزل از نظر اجرای برنامه و کمبود توجه و عدم تمرکز دانش آموز در کلاس (که علت روانی دارد) ضعف پایه ای، پایین بودن سطح هوشی دانش آموز، روش غلط یادگیری دانش آموز (که غالباً حفظ کردنی است) بی علاقگی به درس که از بی علاقگی به معلم ناشی شده است.
(مکانیسم جابه جایی) محل نشستن دانش آموز در کلاس و نا مناسب بودن جا و یا اطرافیان او، ضعف شنوایی ، ضعف بینایی و سرگرمی های گوناگون مانند بازی های کامپیوتری افراط در ورزش، رفتن به کافی نت ها و غیره
در تمام موارد فوق یک معلم آگاه با پیگیری و بررسی عمیق به علت این رفتارها پرداخته و جهت رفع آن با کمک والدین و مشاور اقدام می کند.
تهدید ، تنبیه ، توهین و تحقیر و سرزنش به هیچ وجه راه حل نیست و از ده مورد حتی یک مورد را اصلاح نمیکند تازه اگر نتیجه بدهد از عوارض آن بر شخصیت و اعتماد به نفس و حرمت نفس دانشآموز نباید غافل بود.
پیامدهای تنبیه نابجا
۱- بعضی از معلمان به دلایل بسیار کوچک که با یک تذکر شفاهی و یا با تکرار آن ثبت در دفتر کلاسی می توان به مشکل پایان داد دانش آموز را از کلاس اخراج می کنند و او را از دوستانش جدا کرده و از درس و یادگیری محروم می کنند قصورهایی مانند چند دقیقه دیر به مدرسه رسیدن حرف زدن با اطرافیان و به تدریس توجه نکردن به علت اختلال کمبود توجه و تمرکز یا مشکل کم بینایی یا ضعف شنوایی افتادن کتاب و یا لوازم تحصیلی و رفتن زیر میز اختلاف با دانش آموزان کنار دستی و ایجاد مزاحمت، نگاه کردن به جزوه یا کتاب غیر درسی یا کتاب درسی دیگر، کشیدن نقاشی هنگام درس و از این قبیل مشکلات همه در کلاس قابل حلند و معلم می تواند با زبان محبت آمیز او را به خود جلب کند. اگر احتیاج به رفتار شدیدتری باشد باید دانش آموز را به اتفاق مبصر به دفتر مدرسه فرستاد و در آنجا پس از ثبت در دفتر انضباطی دوباره به کلاس برگردانده شود زیرا اخراج از کلاس عواقب بدی برای دانش آموز و خانواده او به همراه دارد.
۲- خروج دانش آموز از کلاس درس گاه موجب خوشحالی و رهایی او از رنج نشستن در کلاس می شود.
۳- هنگامی که دانش آموز اخراج می شود در حقیقت از حوزه نظارت معلم و مسئولین خارج شده است در اینجاست که آزاد است به هرکاری دست بزند با هرکسی تماس بگیرد و در کنار دانش آموزان اخراجی دیگر یا دانش آموزان بزرگتر از خود، آموزشهای جدید بگیرد و یا به کارهای دست جمعی دست بزند.
۴- گاه اتفاق می افتد که دانش آموز اخراجی دور از چشم نگهبان مدرسه از مدرسه خارج شده و برای مدتی در خارج از مدرسه به سر می برد. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...
۵- بعضی از دانش آموزان پس از اخراج از کلاس مزاحم کلاسهای دیگر می شوند و نمی گذارند جریان تدریس در کلاس های دیگر به خوبی پیش رود یا مزاحم ورزش دانش آموزانی می شوند که درس ورزش دارند.
۶- گاه دانش آموزان ناآرام پس از اخراج از کلاس در گوشه و کنار مدرسه با هم درگیر شده و دعوا می کنند و یا به کارهای غیر اخلاقی مبادرت می ورزند و آموزشهای نامطلوب دریافت می کنند.
۷- هنگامی که در مقابل یک رفتار دانش آموز عصبانی می شویم خشونت نشان می دهیم در حقیقت به او آموزش خشونت می دهیم و رحم و شفقت و گذشت و بخشش را در او نابود می کنیم و عواقب بعدی این رفتار در آینده به جامعه و فرزندانمان بر می گردد.
۸- آثار روانی اخراج از کلاس بر دانش آموزان بسیار سنگین است و خاطره تلخ آن در ناخودآگاه آنان همیشه باقی می ماند و آثار تحقیر آمیز آن بر اعتماد به نفس و حرمت نفس او تأثیرات تخریبی به جا گذاشته و در تمام عمر، زندگی او را تحت تأثیر قرار می دهد.
اخراج از کلاس یعنی اخراج از جمعی که در میان آنان زندگی می کند و این کار به تنهایی فرستادن اوست از ارتباطات اجتماعی و تحقیر شایستگی ها و لیاقتهای او. کاری که جامعه با بزهکاران می کند و آنان را برای مدت طولانی از جامعه و ارتباطات اجتماعی دور نگه می دارد در حالی که دانش آموز ما بزهکار نیست.
منبع:
وبلاگ محمد جانفشان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼