علت پرخاشگری کودکان، مربوط به خانواده است؟
زیرپاگذاشتن مقررات و قوانین در محیط زندگی با آگاهی قبلی تجلی نماید. پرخاشگری در لغت به معنای «ستیزه و تندیکردن» است اما در اصطلاح روانشناسی، یک واکنش عمومی و پدیدهی نابهنجار اجتماعی است.
پرخاشگری در کودکان
پرخاشگری در لغت به معنای «ستیزه و تندیکردن» است اما در اصطلاح روانشناسی، یک واکنش عمومی و پدیدهی نابهنجار اجتماعی است. بیشتر روانشناسان معتقدند که پرخاشگری همیشه بهدنبال ناکامی آشکار میشود. یکی از واکنشهای عاطفی فرد در برابر ناکامی، پرخاشگری و تهاجم است. فرد در این حالت، رفتارهایی مانند برافروختهشدن، حمله به اشخاص و صدمهرساندن به خود و دیگران، ناسزاگفتن، کوبیدن به دیوار، پرتکردن اشیاء و… را انجام میدهد که نمونههایی از پرخاشگری است. پرخاشگری میتواند بهصورت فیزیکی یا کلامی و یا در قالب تخریب اشیاء و لوازم و سرانجام، زیرپاگذاشتن مقررات و قوانین در محیط زندگی با آگاهی قبلی تجلی نماید. پرخاشگری، یعنی تمایل به نشاندادن رفتارهایی که از نظر اجتماعی، خصمانه یا ویرانگر محسوب میشوند. بهعبارت دیگر پرخاشگری؛ تجلی غریزه، خشونت و ناکامی است.
روند پرخاشگری در کودکان
معمولاً کودک، خیلی زود رفتار پرخاشگرانه از خود نشان میدهد. واکنش خشم در خردسالی، ابتدا بهصورت حرکات بیهدف است که ازجمله میتوان به گریه و فریاد، خود را به زمینانداختن، دستوپازدن و حرکاتی مانند آنها اشاره کرد اما بهتدریج و با افزایش سن، پرخاشگری کودک، متوجه اشخاص و اشیایی میشود که خشم او را برانگیختهاند. در این حالت، کودک با حرکاتی مانند لگدزدن، فریادکشیدن، گازگرفتن و… پرخاشگری خود را آشکار میسازد و چهبسا ممکن است با رفتار خشمآلود خود، آسیبهایی به کودکان دیگر، حیوانات و اشیاء وارد کند.
- انگیزههایی که موجب پرخاشگری کودکان در سنین «پیش از دبستان» میشود، همان انگیزههایی هستند که زمینهی پرخاشگری را در کودکان خردسال ایجاد میکنند. کودکان در این سنین، از مداخلهی دیگران در کار و اموالشان ناراحت میشوند؛ از اطاعت و فرمانبری نفرت دارند؛ اگر از آنان انتقاد شود یا مورد تنبیه قرارگیرند، احساساتشان بهشدت جریحهدار میشود؛ همچنین اگر اشتباهاتی در کارشان داشته باشند، از خود پرخاشگری نشان میدهند. بهطورکلی، میتوان گفت که مهمترین انگیزهای که در این سنین موجب خشم و پرخاشگری کودکان میشود، «نیروی اجبار» است، بنابراین اگر کودکان با زور و اجبار وادار به کاری شوند، از خود پرخاشگری بروز میدهند.
- در «دورهی دبستان» باتوجه به افزایش و گسترش علاقهی کودکان به محیط خارج از خانواده، میتوان بیشتر انگیزههای مربوط به پرخاشگری آنان را در محیط بیرون از خانواده جستوجو کرد. معمولاً کودکان دبستانی برای نیل به اهداف خود، نقشههایی را طرحریزی میکنند که قادر به عملیساختن آنها نیستند، درنتیجه از شکست و نرسیدن به هدفهای خود، خشمگین و پرخاشگر میشوند.
- رفتارهای پرخاشگرانهی کودکان، در حدود ۳ تا ۴سالگی به نهایت شدت خود میرسد اما با افزایش سنشان، بهتدریج کاهش مییابد. کودکان در جریان رشد و تکامل، پرخاشگری خود را به شیوههای متفاوتی بروز میدهند اما هرچه سن آنان افزایش مییابد، رفتارهای پرخاشگرانهشان از حالت پراکندگی، خارج و جهتدار و هدایتشده میشود. خشم کودکان، بسیار کوتاه و معمولاً حدود ۵دقیقه طول میکشد و بهندرت پیش میآید که خشمشان از این حد تجاوز کند.
در جریان پرخاشگری، کودکان بزرگتر بیش از کودکان خردسال، صدمه و آسیب وارد میکنند و در بیشتر اوقات، از هر رفتار خشونتآمیزی برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند.
رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان، بسیار متنوع و فراوان است که یکی از مهمترین آنها، «نزاع و مشاجره در بین کودکان» است که به اشکال گوناگون بین آنان اتفاق میافتد که ازجمله میتوان به نزاع بر سر تصاحب اسباببازیها، نادیدهگرفتن خواستههای دیگران و… اشاره کرد. معمولاً نزاعهای یک کودک، به فعالیت عادی او بستگی دارد؛ هرچه تماس و ارتباط کودک با کودکان دیگر بیشتر باشد، قطعاً نزاع او هم زیادتر خواهد بود.
- از آزمایشهای بهعملآمده دربارهی نزاع کودکان، چنین برمیآید که نزاع خردسالان، بهطور متوسط، حدود ۳۰ثانیه طول میکشد و وقتی با هم باشند، تقریباً هر ۵دقیقه، یک بار رُخمیدهد. کودکان یا از راه تسلیم یکی بر دیگری و یا در اثر دخالت والدین خود، از نزاع دستمیکشند. کودکان پس از نزاع، بیش از پیش با یکدیگر دوستمیشوند. نزاع، میان پسران بیشتر از دختران دیده میشود. نزاع پسران، بیشتر بهصورت بدنی است و ممکن است که به یکدیگر آسیبهای جسمانی وارد کنند اما نزاع بین دختران، معمولاً بهصورت مشاجرهی لفظی است یا ممکن است موی یکدیگر را بکشند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼