الگوی رفتاری کودکان، باباها مهمترینن
باید به والدین آموزش داد ویژگیهای سالم رفتاری را به کودکان خود بیاموزند و در عین حال خود الگویی صحیح برای فرزندان خود باشند.
باید به والدین آموزش داد ویژگیهای سالم رفتاری را به کودکان خود بیاموزند و در عین حال خود الگویی صحیح برای فرزندان خود باشند. aدکتر مریم ستوده روان شناس کودک با اشاره به آسیب های بدقولی والدین بر روی کودکان اظهار داشت: برای مقابله با بدقولی باید به ریشه های آن در کانون خانواده توجه کرد و با توجه به عواقب زیانبار این نابهنجاری و رفتار غلط اجتماعی در محیط خانواده و اجتماع از رواج بیش از حد آن جلوگیری کرد.
وی افزود:باید در قدم نخست فرهنگ درون خانوادهها را اصلاح کرد.طوری که والدین خود را موظف بدانند در مورد قولی که به فرزندان خود می دهند حساس باشند وتمام تلاش خود را در برآوردن آن انجام دهند.
این روان شناس ادامه داد: باید به والدین آموزش داد ویژگیهای سالم رفتاری را به کودکان خود بیاموزند و در عین حال خود الگویی صحیح برای فرزندان خود باشند. چرا که کودکان آنچه را که میبینند، یاد میگیرند. برای همین منظور والدین باید همیشه مسئولیتپذیر بوده و تکالیف خود را در قبال اعضای خانواده انجام دهند و همواره وعدههایی را که به آن عمل میکنند به دیگران بدهند.
وی در پایان گفت: برخی از والدین در مورد هر قولی که به فرزند خود می دهند، بسیار دقیق می باشند و به تک تک آنها اهمیت می دهند آنها هرگز قولی که از عهده انجام آن برنمی آیند را به کودک نمی دهند و برخی از والدین در لحظه و موقعیتی که در آن قرار دارند، تصمیم می گیرند قولی می دهند تا شرایط تغییر کند و بعد به آن عمل نمی کنند. که این می تواند برای کودک آسیب زننده باشد.
وجود روابط عاَطفی میان والدین و کودک در تلقین ارزشهای جامعه به کودکان اهمیت فراوانی دارد، البته در محبت ورزیدن به اطفال باید حدتعادل را رعایت کرد چرا که کممحبتی به اطفال و یا افراط و تفریط در ابراز محبت، هر دو از عوامل ایجاد ناهنجاری در الگوهای رفتاری کودکان شناخته شده است، همچنین نداشتن سرپرست و جدا بودن پدر و مادر از یکدیگر، ناهنجاریهای خانوادگی، وجود اختلاف بین پدر و مادر و محیطهای خانوادگی پرجنجال، ناراحتیهای عاطفی و روانی یکی از اعضای خانواده، مانع از رشد اجتماعی مطلوب طفل شده و کودک را به بزهکاری سوق میدهد. شرایط اقتصادی و طبقه اجتماعی خانواده نیز در بروز بزهکاری نقش عمدهای ایفا میکند. در خانوادههای کم درآمد، اغلب همه نیازهای اساسی اطفال به خوبی برآورده نمیشود و فرزندان عموماً از داشتن تفریحات سالم محروم هستند ویا توسط والدین خود مجبور به کار یا تکدیگری شده که به تبع به عضویت در گروههای غیر همسان در میآیند و همین امر خود موجب ناهنجاری در رشد شخصیت اطفال خواهد بود.
موقعیت جغرافیایی خانواده هم میتواند از عوامل مؤثر در برخورد اطفال با فعالیتهای گروههای همبازی بزهکار باشد. به طور مثال اگر خانه کودک در منطقهای که میزان بزهکاری در آن زیاد است واقع شده باشد، فعالیتهای گروههای همبازی او به احتمال بیشتری بزهکارانه خواهد بود تا زمانی که محل سکونت طفل در منطقهای است که میزان بزهکاری در آن کم است.
از عوامل دیگر بزهکاری اطفال که بستر آن در خانواده است میتوان به آموزش ندادن درست به اطفال اشاره کرد. خانواده ممکن است درتربیت کامل طفل و آشنا ساختن وی با دنیای خارج یا انواع بزهکاریهایی که انتظار میرود در جامعه طفل با آنها برخورد کند، سهلانگاری کند که البته بخشی از این سهلانگاریها به کمسواد بودن والدین برمیگردد. پرجمعیتی در خانوادهها نیز خود یکی از عوامل بیاعتنایی والدین به فرزندان و نیازهای عاطفی و تربیتی آنهاست. کنترل جمعیت خانواده میتواند مدیریت آن را آسانتر کرده و فرصت بیشتری برای آموزش و استفاده از راهکارهای صحیح تربیتی در اختیار والدین قرار دهد. قابل ذکر است که آمارها نشان میدهد اکثر کودکان بزهکار در معرض مشاهده الگوهای بزهکاری در خانواده بودهاند و بدیهی است کودکی که پدر و مادری مجرم دارد و بزهکاری در خانواده به عنوان یک ارزش شناخته شده است، به احتمال قوی بزهکار خواهد شد. به نظر میرسد در بزهکاری اطفال، پسران بیشتر از دختران در معرض خطر هستند، در تمام جوامعی که از آنها آماری در دست است بزهکاری پسران بیش از دختران است و تفاوت این نسبت از 4 به 1 تا 10 به1 متغیر است و اغلب دیده میشود
که نود درصد پسران بین 10تا 18 سال به صورت گروهی و در غالب دستههای بزهکار یا نیمه بزهکار مرتکب جرم میشوند که این امر ضرورت بیشتر خانواده به فرزندان پسر بهخصوص در دوره بلوغ و کنترل رفتارها و عضویت آنها در گروههای همسال را به اثبات میرساند.
منبع:
کودک پرس
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼