امنیت عاطفی کودکان، چرا ضروری است؟
آسیبپذیری اصطلاحی است که کارشناسان برای مشخص کردن میزان انعطافپذیری کودک به کار میبرند.
آسیبپذیری اصطلاحی است که کارشناسان برای مشخص کردن میزان انعطافپذیری کودک به کار میبرند. بهتر است آن را بر اساس محیطی تعریف کنیم که حمایت کافی برای رشد مطلوب را از کودک به عمل میآورد. کودک انعطافپذیر کودکی است که محدوده وسیعی از محیطهای مختلف برای رشد مطلوب او مناسب و حمایتگر خواهند بود. به عبارت خیلی ساده، کودک انعطافپذیر کودکی است که ناملایمات مختصر موجب وقفه رشد مطلوب او نخواهد شد. از طرف دیگر کودک آسیبپذیر کودکی است که محیطهای بالقوه حمایت گر برای او، دارای محدودهای باریک است. تنها محرکترین، پاسخ دهندهترین، و منطبقترین محیطها، حمایتگر چنین کودکی خواهد بود. به عبارت خیلی ساده، تقریباً همه چیز بایستی برای او خوب پیش برود. وقتی محیط چنین کودکی خارج از محدوده مناسب قرار گیرد، احتمال ضعیف بودن نتیجه بسیار افزایش مییابد.
برخی از اطفال از همان بدو تولد آسیبپذیریهای خاصی را دارا میباشند. به عنوان مثال، اطفال دارای وزن کم در زمان تولد، اطفال دچار سوءتغذیه در دوران جنینی، یا اطفال عصبی مزاج، فقط در محیطهای بسیار حمایتگر شکوفا میشوند. به نظر میرسد پسرها آسیبپذیرتر از دخترها باشند، زیرا از فشار روانی، بیشتر رنج میبرند.
به همین ترتیب ممکن است کودکانی از همان بدو تولد انعطافپذیری بیشتری داشته باشند مطالعه جالبی که در هاوایی انجام شده است، نشان میدهد کودکانی که در محیط فقر پرورش یافته ولی سرانجام خوبی پیدا کردهاند، احتمالاً اطفالی با خلقوخوی خوب یا ملایم و احتمالاً فرزند اول بودهاند. بنابراین شاید خلقوخوی مطبوع یکی از خصوصیات ذاتی باشد که انعطافپذیری کودک شما را افزایش میدهد. از بین سایر عوامل محافظت کننده میتوان امنیت عاطفی، تحمل بالا در مقابل ناکامیها، و توانایی بهبود سریع بعد از اختلالات را نام برد.
با همه اینها، یک نگرش فهیمانه از سوی والدینی با محبت در تمام شرایط به کودک کمک میکند.
چگونه میتوانید به کودک خود کمک کنید؟
درک آسیبپذیری کودکتان باید سبب شود در مورد رشد و تکامل او به نحوی مصمم فکر کنید، زیرا حتی یک کودک آسیبپذیر هم در صورتی که محیط رشد او بهتر شود بهخوبی رشد خواهد کرد. همیشه جا برای بهتر کردن شرایط وجود دارد و این کار همواره در حوزه توانایی شما قرار دارد.
مطلب دیگری که به همین اندازه حائز اهمیت میباشد، این است که کیفیتهای محیطی که برای رشد و تکامل مطلوب کودک شما حیاتی هستند همراه با بزرگتر شدن کودک تغییر میکنند. به نظر میرسد در مدت زمان بین شش تا هجده ماهگی، پاسخدهی و تعامل صمیمانه با والدین بهطور اخص اهمیت اساسی دارد و بین یک تا چهار سالگی، غنا بخشیدن به تحریکات ذهنی و عقلی با استفاده از اسباببازیها، بازیها، داستانها، آوازها، و توجه والدین نقش اساسی دارد. در سنین بالاتر، فرصت تمرین مهارتهای اجتماعی با همسالان، شرکت کردن در بازیها، استفاده مشترک از اسباببازیها، و دوست پیدا کردن اهمیت پیدا میکند.
آنچه که بیش از هرچیز باید مورد توجه والدین قرار بگیرد این است که کودک غیرآسیبپذیر، کودک انعطافپذیر و کودکی که به نظر میرسد بعدها قادر خواهد بود بدون اینکه دچار مشکلات رفتاری جدی شود، به بهترین شکل ممکن با فشارهای روانی زندگی مقابله کند، کودکی است که یک امتیاز بسیار بزرگ در زندگی داشته است، و آن این که چنین کودکی تقریباً همیشه حداقل یک رابطه محکم و مطمئن با یکی از والدین یا فرد دیگری که از او مراقبت میکند، داشته است. کودکانی که از چنین امتیازی برخوردار بودهاند در ایجاد ارتباط با همسالان خود موفقترند، رویکرد بهتری به حل مشکلات دارند (حتی در سن طفولیت)، و بهتر از عهده فشارهای روانی زندگی مثل طلاق والدین یا مرگ یکی از اعضای خانواده برمیآیند.
به نظر میرسد این امنیت عاطفی زودرس، کودک را در مقابل مسائل و مشکلات زندگی عادی محافظت میکند. از این نظر، امنیت عاطفی یکی از بهترین ابزارهایی است که میتوان برای کنار آمدن با زندگی در اختیار کودکان گذاشت. یکی از نکات اساسی که والدین باید به یاد داشته باشند این است که اگر بخواهیم کودک بتواند بدون نشان دادن مشکلات رفتاری جدی، فشارهای روانی زودگذر را تحمل کند، باید نوعی دلبستگی نزدیک داشته باشد، ولی لزومی ندارد این همان نخستین دلبستگی او در طفولیت باشد. این دلبستگی ممکن است بعد از یکسالگی با فرد دیگری غیر از پدر یا مادر شکل بگیرد. این یکی از دلایلی است که چرا پرستاران بچه، ناپدری یا نامادری، پدر و مادربزرگ، خالهها، داییها، عموها، عمهها و حتی خواهران و برادران بسیار بزرگتر میتوانند نقش بسیار مهمی در بارآوردن کودکان مطمئن و دلشاد داشته باشند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼