پاسخ به پرسش های کودکان، چرا نمی گذارید تو خودم باشم؟
هنگامی که بچه ها با موقعیتی مواجه می شوند که برایشان بسیار آزار دهنده است، به شیوه های مختلف واکنش نشان می دهند.
رجینا از دست پسر هشت ساله اش، برندن به ستوه آمده است؛ زیرا با اینکهپسرش هنوز به دوران قبل از نوجوانی نرسیده، مانند نوجوان ها رفتار می کند. او می گوید: برندن اغلب می گوید که بگذارید به حال خودم باشم. من معتقدم که او حداقل تا سنین نوجوانی نباید چنین حرفی بزند.
زمانی که او ناراحت یا عصبانی می شود، اولین حرفی که می زند، همین است و سپس سریع به اتاقش می رود.بعضی مواقع به او اجازه می دهم که برود؛ زیرا احساس می کنم خیلی عصبانی است و باید کمی آرام شود.
اما بیشتر مواقع اجازه نمی دهم؛ زیرا این کار واقعاً پرخاشگرانه و بی ادبانه است. ای کاش اون روش های بهتری برای کنترل احساساتش به کار می گرفت.
احتمالاً رجینا نمی داند که یکی از سؤالات متداول و در عین حال آزار دهنۀ بچه ها، همین سؤال است و بچه ها معمولاً زمانی که ناراحت و غمگین هستند و یا وقتی کاری که می خواهند را نمی توانند انجام دهند، این جمله را می گویند.
پی بردن به مفهوم سؤال
هنگامی که بچه ها با موقعیتی مواجه می شوند که برایشان بسیار آزار دهنده است، به شیوه های مختلف واکنش نشان می دهند. بچه هایی که یاد گرفته اند احساساتشان را بیان کنند به راحتی موضوعی را که از آن ناراحت هستند، با پدر و مادرشان در میان می گذارند (این ناراحتی ممکن است حتی از دست خود پدر و مادرشان باشد).البته شاید هم گریه کنند و فریاد بزنند ولی سرانجام احساسات شان را به طور مناسب بیان می کنند.
اما بچه هایی که هنوز مهارت تحمل ناکامی ها را نیاموخته اندو در موقعیت های سخت به سرعت عصبانی و ناراحت می شوند، ممکن است به دو روش متفاوت واکنش نشان دهند:
شاید آنها عصبانیت شان را بروز دهند و از کوره در بروند، فریاد بزنند، گریه کنند، بقیه را مقصر بدانند و در حالات شدیدتر دیگران را کتک بزنند؛ یا اینکه آن موقعیت را ترک کنند، به نظرات دیگران خصوصاً منفی گوش ندهند و دیگر در فعالیت ها شرکت نکنند.
زمانی که بچه ها قدرت تحمل ناکامی ها را نداشته باشند، اغلب به پدر و مادرشان می گویند: چرا من را به حال خودم نمی گذارید؟ آنها این سؤال را در حین رفتن به اتاقشان با کج خلقی و برای فرار از موقعیتی که دلخواهشان نیست، می پرسند.
اما باید بدانید که ادامۀ این گونه رفتارها اصلاً به نفع فرزندتان نیست؛ زیرا این رفتارها کاملاًبی ادبانه بوده و باعث بی احترامی به شما می شود.
به علاوه،فرزندتان باید نحوۀ رویارویی و مقابله با مشکلات زندگی را یاد بگیرد. اگر اجازه دهید که او به حال خودش باشد و از موقعیت های سخت فرار کند، این مهارت مهم زندگی را یاد نخواهد گرفت.
اگر از دوستانش بخواهد که او را به حال خود بگذارند، دیگر دوستی برایش باقی نمی ماند، در مدرسه، خصوصاً در مقاطع تحصیلی بالاتر، وقتی ناراحت و عصبانی است، دیگر نمی تواند از معلم هایش این خواسته را داشته باشد؛ زیرا معلمان فکر می کنند که او هنوز بچه است و در آینده، زمانی که عصبانی می شود، نمی تواند به رئیسش بگوید که یک روز او را به حال خود بگذارد؛ زیرا قطعاً اخراج خواهد شد.
اکنون زمان یاد دادن این مهارت مهم به فرزندتان و اصلاح رفتار اوست؛ زیرا هرچه او بزرگ تر می شود، یادگیری این مهارت دشوارتر خواهد بود.
بهترین پاسخ
اگر فرزندتان یک بار دیگر از شما خواست که او را به حال خودش بگذارید، به او بگویید که رفتارش اصلاً صحیح نیست. فرزندتان باید بداند شما تنها در صورتی اجازه چنین کاری را می دهید که این موضوع را به آرامی و مؤدبانه از شما خواسته باشد.
در چنین شرایطی می توانید از او بپرسید که چرا می خواهد به حال خودش باشد و در این باره با او صحبت کنید، سپس خودتان تصمیم بگیرید که آیا در آن موقعیت، بهترین انتخاب برای او تنها ماندن است؟
مثلاً می توانید این گونه پاسخ دهید: این رفتار تو اصلاً صحیح نیست، بهتر است قبل از هر چیز آرامش خودت را حفظ کنی و سپس راجع به موضوعی که از آن عصبانی هستی، با هم صحبت کنیم. حالا به من بگو چطور می تونم کمکت کنم تا آروم بشی؟
به نمونه ای دیگر از این پاسخ ها توجه کنید: این کار خیلی بی ادبانه است که تا وقتی یک گفتگو به پایان نرسیده است آن را ترک کنی و همچنین دور از انتظار است که داد بزنی و بگویی می خواهم تنها باشم. این رفتار خیلی گستاخانه می باشد و اگر یک بار دیگر آن را تکرار کنی، تنبیه خواهی شد.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼