جرایم کودکان و نوجوانان، نقش مادران در کاهش آن
مادران از لقاح تخمک و اسپرم گرفته تا زایمان و رسیدن به بزرگسالی، عشق و وجود خود را در این روند تقدیم فرزند خود می کنند.
در اهمیت به سزای نقش مادران در رشد فرزندان هیچ شکی نیست. مادران از لقاح تخمک و اسپرم گرفته تا زایمان و رسیدن به بزرگسالی، عشق و وجود خود را در این روند تقدیم فرزند خود می کنند. مادران مسئولیت مهمی در رشد فرزندان خود دارند؛ مخصوصا برای این که بتوانند آن ها را به قالب یک زن یا مرد بی نظیر در بیاورند. نقش مادران در کاهش جرائم کودکان و نوجوانان انکارناپذیر است و با وجود بی طاقتی جوانان و ارتکاب جرم های مختلفی که حتی به فکر والدینشان هم نمی رسد، نیاز است تا مادران در اولویت هایشان بازنگری کنند.
رواج جرم در میان جوانان، پیشگیری از آن را در هر خانواده ای غیر ممکن کرده. مخصوصا در نیجریه که قتل، دزدی های مسلحانه، کودک ربایی، تجاوز و دیگر جرایم به طور روزانه توسط جوانان اتفاق می افتد. برخی از جرائم کودکان و نوجوانان به دلیل فشار همسن ها اتفاق می افتد اما این موضوع بیشتر به دلیل غفلت والدین است.
به طور واقع بینانه در هر شهر نیجریه، ناهنجاری های اجتماعی و جرائم کودکان و نوجوانان به طور روزانه توسط جوانانی که به آن ها پسر های محله گفته می شود، انجام می شود. بچه های شرور خیابانی مرتکب جرایم مختلفی شده و دام هایی برای قربانیان بی خبر پهن می کنند. متاسفانه تحقیقات ما نشان داده بسیاری از این جوانان به دلیل نبود والدین در خانه به این راه ها کشیده شده اند.
این ناهنجاری های اجتماعی در مدارس رخنه کرده و دیگر به موسسات آموزش عالی محدود نمی شود. تمام دانش آموزان ابتدایی تا دبیرستان در خطر هستند. با اینکه این ناهنجاری های اجتماعی نقش مثبتی در جامعه بازی می کنند، جوانان امروزه به جای بهره برداری مناسب از این ناهنجاری ها، انتخاب می کنند تا از آن ها سؤاستفاده کنند.
بسیاری بر این باورند که زنان معاصر به دلیل فاجعه ی اقتصادی جهانی، مسئولیت مردان را بر عهده گرفته اند، این موضوع باعث شده تا زنان زمان کمتری برای ایفای نقش های سنتی مانند نگهداری از خانه ها داشته باشند. باقی مردم باور دارند که زنان هنوز باید برای رشد و نمو کودکان تلاش کنند. والدین باید زحمت زیادی بکشند تا بتوانند از رواج جرائم کودکان و نوجوانان جلوگیری کنند. اگر با یک تن فروش گفتگو کنید و او برایتان درد دل کند، قطعا در باره ی شکست والدینش در بزرگ کردنش حرف می زند. این گروه را کنار گذاشته و به سراغ دزد ها و کودک ربا هایی بروید که امروزه در همه جای نیجریه یافت می شوند.اگر آن ها آنقدر مست بودند که با شما درد دل کنند، از شنیدن داستان های آن ها در باره ی توجه نکردن پدرشان به آن ها شگفت زده خواهید شد. این گروه را کنار گذاشته و به سمت سربازها بروید؛ قطعا درباره ی سکوت والدینشان و تقصیری که آن ها بر گردن والدین خود می گذارند، خواهید شنید.
همچنین در نظر داشته باشید رهبران سنگدلی که در جامعه داشتیم هم روزی کودک بوده اند و در انتهای شرارت آن ها نیز تربیت غلط قرار گرفته. شاید بتوان این پدیده را به یک زمین کشاورزی تشبیه کرد. اگر از آن به درستی نگهداری کنید، صاحب پر غرور یک زمین حاصل خیز خواهید بود اما اگر به آن نرسید و بگذارید خودش رشد کند آثار غفلت خود را در آن خواهید دید.
اگر کمی فراتر بروید و به جرائم کودکان و نوجوانان و فعالیت های غیرقانونی و بی شرمانه امروز نگاه کنید، نقش پررنگ والدین و اینکه چگونه به شیوه ای بی رحمانه ای فرزندان خود را در راه اشتباهی قرار داده اند را خواهید دید. همچنین می توانید مطمئن باشید آن هایی که در این روز ها نیجریه را به اسم دین بمباران کرده اند و مردم بی گناه را در سراسر کشور به قتل می رسانند هم از لحاظ تربیتی ریشه ای در تربیت اشتباه خانوادگی داشته اند.
مادران در حال اجرای نقششان هستند، اما بیشتر مادران در این راه کم کاری می کنند. چرا که بسیاری از این مادران، شاغل هستند و صبح زود بیدار شده و شب دیروقت به خانه بر می گردند. آن ها هزینه ی اسباب بازی های مختلف را تامین می کنند اما خود در کنار فرزندشان حضور ندارند. برخی از مادران در تلاشند اما نمی توانند به درستی و به طور کامل وظایف خود را در قبال رشد و تربیت فرزندانشان انجام دهند. رواج ناهنجاری های اجتماعی ای که میان جوانان رایج است، به دلیل عدم کنترل والدین و بهره گیری از روش های تربیتی امروزه بر کودکانشان است. چرا که والدین این دوره نیاز دارند برای تامین خانواده ی خود کار کنند.والدین استرس زیادی را متحمل می شوند و این استرس را به صورت خشونت به فرزندان خود منتقل می کنند. همچنین دسترسی بدون کنترل کودکان به اینترنت نیز از دیگر عوامل مؤثر بر این مشکل است. آن ها ناهنجار های اجتماعی را که در سراسر جهان رخ می دهد تکرار می کنند.
بعضی از زنان در این روز ها به اندازه ی گذشته در پرورش اخلاقیات تاثیر گذار نیستند. چرا که وظایف این روزه ی آن ها بیش از نگهداری از خانه و محافظت از کودکان است. آن ها مهم ترین وظیفه ی خود را انجام نمی دهند؛ اما به جای آن در تامین مالی نیاز های خانواده کمک می کنند. با اتفاقاتی که در این روز ها در جامعه رخ می دهد و حالتی که ثروت توسط طبقه ی سیاسی به رخ کشیده می شود و و مصرف آشکار طبقه ی مرفه مشهود است؛ جرائم کودکان و نوجوانان و ناهنجاری های اجتماعی همراه با سندروم انتقام از ثروتمندان رخ می دهد. همچنین، اخلاق ارزش های خانوادگی به مرور فرسوده شده است. بسیاری از والدین برای کودکان خود وقت نمی گذارند، چه برسد که روی ساختار های ارزشی شان تاثیر بگذارند.
حال که داریم درباره ی اراذل و اوباش و سؤ مصرف مواد مخدر در میان جوانان حرف می زنیم، باید بگوییم که سؤاستفاده از مواد مخدر و تاثیراتی که بر مشکلات اجتماعی دارد، بی شک یک بخش بزرگ و ترسناک جامعه ی امروز ما است. اگر یک نفر بخواهد عواقب مخرب و ویرانگر مصرف کننده و خانواده ای که به عنوان هسته ی جامعه شناخته می شوند را در نظر بگیرد،به این نتیجه خواهد رسید که باید به سرعت تغییراتی در این وضع ایجاد کند. نباید والدین یا مادران را به عنوان مقصر در این رفتار های ضد ارزشی کودکان در این مورد در نظر گرفت. چرا که کودکان در رشد خود به نقطه ای خواهند رسید که حرف والدینشان دیگر برای آن ها حکم آخر نیست و اراده ی خودشان را دارند.
مادرانی وجود دارند که ارزش های اخلاقی را مهم تلقی می کنند و آن ها را به فرزندانشان هم می آموزند. والدین باید به همراه فرزندشان دعا کنند و شیوه ی درست کارها را به آن ها بیاموزند. در برخی از خانه ها، کودکانی وجود دارند که آن ها را از تقلب در امتحانات، پیوستن به جمع اراذل و اوباش و سؤمصرف مواد مخدر بر حذر داشته اند. اما هنوز کودکانی در این خانه ها یافت می شوند که در این گونه جرم ها دخیلند. آیا هنوز تقصیر را بر گردن مادرانی که آن ها را بزرگ کرده اند می اندازیم؟ مادران آن ها همواره همراهشان نیستند و در این لحظه، امکان دارد کودک به ارزش هایی که مادرش برای او مشخص کرده احترام بگذارد یا این که راه خودش را در تقلید شیوه ی زندگی خوب یا بد دوستان و همسن هایش انتخاب کند.
والدین می بایست هوشیار باشند و همه چیز را به دست معلم ها نسپارند؛ والدین نباید بی خیال باشند. اگر کودکی تقاضای پولی کرد که در مدرسه خرج کند، والدین می بایست تحقیق کنند و بفهمند که این پول صرف چه چیزی شده است. ما چقدر به کودکان خود نزدیکیم؟ ما هر روز صبح به سر کار می رویم و شب ها بر میگردیم و زمان کمی را با فرزندان خود سپری می کنیم. آن ها ما را نمی شناسند. هنگامی که کودکانمان به ما اعتماد داشته باشند، اگر در بیرون از خانه به آن ها فشار بیاید، به ما می گویند. آموزش ارزش ها تنها به عهده ی مدارس نیست، همه ی ما در این راه سهمی داریم.
برای محدود کردن شیوع ناهنجاری های اجتماعی در میان جوانان، می بایست به خانه ها باز گردیم، زنان را جمع کرده و آن ها را از ساختاری که بر روی کودکانشان پایه گذاری می کنند، مطلع کنیم. آن ها می بایست ارزش ها و اخلاقیات را در سطح عالی و ارتباطی( مانند یک دوست) به فرزندانشان بیاموزند. باید به کودکانی که سرکش هستند دستورالعمل هایی داده و به آن ها بال و پر بدهیم. بسیاری از خرابکاران، کودکان طرد شده ای هستند که در میان دیگر دانش آموزان حرکت می کردند. به همین دلیل ناهنجاری های اجتماعی به شدت شایع شده. والدین نقش مهمی در تربیت نوجوانان پسر در این راه دارند.
در سطح دولت های محلی، مراکز آموزشی ای وجود دارند که جوانان می توانند در آن مهارت هایی را آموزش ببینند. اما مادران نیز باید نقش خود را در تربیت فرزند پسر به خوبی اجرا کنند تا گرایش به جرائم کودکان و نوجوانان در فرزندان ما کاهش بیاید. مادران نقش های متعددی برای قالب دادن به جوانان دارند و رهبران معنوی ما میبایست برای آن ها وساطت کنند. آقای Flora Ezem، مادران را به مشارکت بیشتر در آموزش ارزش ها به جوانان به منظور کاهش ناهنجاری های اجتماعی فرا خوانده است.
خانم Grace Okolie، یک معلم و مربی زندگی، گفته: ترس از خدا می بایست در جوانان تثبیت شود. من اعتقاد دارم بسیاری از تاثیرات خارجی امروزه بر جوانان ما اثر می گذارد و این کار ناهنجاری را در میان آن ها شیوع می دهد. آن ها از آنچه که در جهان اتفاق می افتد خبر دارند و می خواهند به آن بپیوندند.
مادران به فرزندانشان آموزش نداده اند که از خدا بترسند. آن هایی که از خدا می ترسند در این گونه مفاسد شرکت نمی کنند. من به فرزندانم و اطرافیانم آموزش داده ام که زندگی ای آمیخته به خدا داشته باشند و از فساد بپرهیزند. مادران می بایست گرد هم آمده و برای ملت دعا کنند. مادران می بایست در همسایگی خود جمع شده و با هم دعا کنند. بطالت بخشی از آنچه که ناهنجاری های اجتماعی را شیوع می دهد است و والدین آنقدر حضور ندارند که بتوانند اثر مخرب همسن های فرزندانشان را محدود کنند. ما می بایست جوانان را ترغب کنیم و والدین باید در نگهداری از فرزندشان همراه ما باشند. باید مراکز اجتماعی وجود داشته باشد که آن ها را در برطرف کردن مشکلات محله شان همراهی کند. هنگامی که ما دعا کرده و آن ها را هدایت می کنیم، ناهنجاری های اجتماعی و جرائم کودکان و نوجوانان به شدت کاهش می یابند.
جوانان دسترسی زیادی به اینترنت دارند. نوجوان ۱۸ ساله ای را تصور کنید که می خواهد بهترین ماشین را داشته باشد چرا که آن را در اینترنت دیده است. چگونه می توانیم او را در یک پروژه ی سازنده درگیر کنیم؟ همه چیز به پیش زمینه ی این کودکان باز می گردد. والدین وظایف خود را به دست معلمان و پرستاران سپرده اند. مادران می بایست دور هم جمع شوند تا ببینند چه کاری می توانند برای کمک کردن به جوانان انجام دهند.
همانگونه که در انجیل گفته شده است، فرزندتان را به گونه ای که باید تربیت کنید که زمانی که بالغ شد، باز هم از این راه جدا نشود. این عبارت بهترین توصیه برای بزرگ کردن والدین مسیحی و غیر مسیحی است و به والدین این حق و وظیفه را می دهد که فرزندانی بهتر پرورش دهند و با جرائم کودکان و نوجوانان، در نتیجه یک جامعه ی سالم تر بسازند.
منبع:
سرسره
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼