نحوه تربیت کودکان، یک تا دو سالگی
پس از یک سالگی، کودک متوجه خواهد شد که میتواند بیندیشد و از قوه تفکر خود بهره گیرد.
در یک بررسی سطحی، انسانی به دنیا میآید، اما چگونه؟ ازدواج، زایمان، گریه کودک و شادمانی والدین، اما به راستی به دنیا آوردن یک انسان جدید و تجهیز و تدارک او برای زندگی پرهای و هوی امروزی و جهانی که رفته رفته هرچیزی به صورت یک موضوع علمی درمی آید درست و کافی است؟ مسئله مهم در این میان ارزش و موجودیت کودک به عنوان تداوم دهنده انسان است و به همین جهت شناخت کودک و چگونگی برخورد با مسائل جسمی او از زمان شکل گیری تا زمان تولد و پس از آن و حتی گریه نوزاد و لبخندی که برای مادر به لب میآورد، علاقهای که نشان میدهد و ... میبایستی از دیدگاه علمی و با روشهای منطقی بررسی شود.
چون اگر کودکی در سایه تدبیر و عملکرد آگاهانه این مراحل را به سلامت پشت سربگذارد، برای ورود به مراحل بعدی و نهایتاً به دست آوردن جای انسانی خود آماده میشود. یکی از عوامل بنیادی اعتلای بشر مشاهده است. از این رو یکی از اساسیترین هدفهای آموزش و پرورش این است که میل و نیاز به مشاهده را در فرد گسترش دهد. آن را به صورت فعالیتی لذت آور، دقیق و منظم درآورد. مادران و پدران جوان، بیش از هر کس دیگری نیازمند آنند که فرزندانشان را با دقت زیر نظر داشته باشند.
با اطلاعات بسیار با ارزشی که از این مشاهده به دست میآورند و با اتکاء به غریزههای خدادادی به بهترین وجه آنچه را که باید درباره فرزند خود بدانند خود به خود فرا میگیرند و با آمیختن علم و غریزه میتوانند به درستی و شایستگی درباره او تصمیم بگیرند و او را بزرگ کنند. برخی والدین مادر بودن و پدر بودن خود را نوعی وظیفه میدانند و گذراندن وقت دیگری را برای کتاب خواندن، گوش دادن، آواز خواندن، بازی کردن با کودک را جزء وظایف خود نمیدانند در حالی که لذت بردن از کودک و وقت گذرانی برای کودک بدون در نظر گرفتن وظیفه پدر و مادری است که از همه و همه آنها با تدابیر عملی نتیجه بسیار مطلوبی به دست میآید.
هم انجام وظیفه و هم لذت بردن از کودک، والدین به هوش باشند که سالها تندتر از آنچه تصور میکنند میگذرد مبادا روزی بیاید که حسرت دوران کودکی فرزندانشان را بخورند، پشیمان شوند از اینکه چرا از آن لذت نبردهاند و دوران کودکی فرزند خود را جدی نگرفته و پیوسته به دردسرها و گرفتاریها و بی خوابیها و ... با دید انتقادی نگریستهاند و از پدیدههای علمی درباره نحوه تغذیه وپرورش و لذت بردن از دوره طفولیت کودک خود غفلت ورزیدهاند از این رو روانشناسان به تغذیه و پرورش کودک اهمیت خاصی میدهند.
حس استقلال
پس از یک سالگی، کودک متوجه خواهد شد که میتواند بیندیشد و از قوه تفکر خود بهره گیرد. در این سن ممکن است از دستورات شما سرپیچی کند و با کنجکاوی به همه جا سرکشی کند. او میخواهد همه چیز را تجربه کند و به هرچیزی که دم دستش قرار دارد دست بزند. برخی مواقع ناگزیر میشوید که از بعضی کارهای او جلوگیری کنید بهتر است اشتباهات او را گوشزدکنید و روش درست را بیاموزید. یک شاعر فرانسوی گفته است "آنچه خوب حس میشود به خوبی به زبان میآید و کلمات به راحتی آن را بیان میکنند." کودک از ۱ سالگی تا ۱۸ ماهگی به خوبی درک و حس میکند اما کلمات اندکی برای بیان در اختیار دارد. در این مرحله تمام کوشش کودک صرف راه رفتن میشود و برای فهماندن مقصود خود از سه یا چهار کلمه استفاده میکند.
دلیل اینکه در این مرحله قوه درک کودک بسیار پیشرفتهتر از قوه بیان اوست این است که مادر جوان بی وقفه درباره آنچه انجام میدهد برای کودک توضیح میدهد و کودک فرمانبردار به حرفهای مادر که در حکم موسیقی است گوش میدهد و این است که وقتی خود شروع به صحبت میکند با کلماتی که از مادر شنیده جمله میسازد. وقتی که شنیدم فرزندم افشین مرا مخاطب قرار میدهد و هشدار میدهد، به بخاری که "جیز" است دست نزن دچار شوقی توام با حیرت شدم چون همان جملاتی را شنیدم که مکرر به او گفته بودم.
در این مرحله از دوران زندگی کودک توانمندیهای خود را شکل میدهد و روزانه هزاران تجربه به دست میآورد مثلاً در زمان راه رفتن ابتدا نگاه داشتن تعادل و سپس جلو رفتن را میآموزد و از طریق راه رفتن بدن خود را کشف میکند. وقتی زمین میخورد و در بدنش جای ضربه، کبودی و برآمدگی دیده میشود ساعتها به آن نگاه میکند و اگر خراشی بردارد و یا قطره خونی از بدنش خارج شود فوراً نگران و ناراحت میشود از این تجارب نتیجه میگیرد که به اشیاء برخورد نکند و با دیدن میز یا صندلی بر سر راه خود آن را دور می زند. این توجه، پیشرفت جدید و قابل توجهی را در ذهن او به دنبال دارد. در این مرحله کودک با نام نزدیکان آشنا میشود و فعالانه در حال افزایش دامنه لغات خود میباشد. روانشناسان می گویند کودک در اواخر سن دو سالگی ۲۰۰ الی ۳۰۰ کلمه آموخته است.
تنظیم برنامه برای کودک
اولین قدم برای نیل به موفقیت در زمینههای لازم برای رشد طبیعی کودک آشنا کردن او به عادتها است که تنها در شرایط رعایت برنامه صحیح روزانه میسر است. از آنجایی که یک کودک از نخستین روز تولد خود قادر است از خود بازتابهای شرطی نشان دهد بدین سبب برنامه روزانه او باید بر قاعده صحیح تنظیم شود. شایسته است هنگام تنظیم برنامه روزانه کودک ویژگیهای مرحله سنی و نوع فعالیت سیستم عالی عصبی او، همچنین سایر ویژگیها از جمله مراحل بیماری، شرایط زندگی، فصل، سال و ... را مورد توجه قرار دهید. ایجاد تغییرات در برنامه روزانه کودک باید به تدریج و محتاطانه صورت گیرد.
یکی از اصول مهم در برنامه روزانه کودکان قبل از یک سالگی تأمین شرایط لازم برای هوشیاری و فعالیت فکری آنان است. قرار دادن اسباب بازی در کنار رختخواب کودک و یا فراهم کردن محیط باز برای حرکت و مشغول شدن به بازی از عوامل تأمین شرایط هوشیاری کودک است. بعد از این مراحل که معمولااز شش ماهگی تا یک سالگی به طول میانجامد، میتوان کودک را با اصول پاکیزگی نیز آشنا کرد. آموزش شستن دستها، پوشیدن لباس، غذا خوردن، توالت رفتن و غیره ...
در تمام این مدت میتوان شرایط لازم برای اشتغال او به کارهای مناسب را نیز فراهم کرد. در صورتی که کودک از ابتدای زندگی به رعایت اصول زندگی در خانه عادت کند راحتتر میتواند از رفتار متعادل برخوردار باشد و در نتیجه در مقابل اصول تعلیم و تربیت نیز انعطاف پذیرتر خواهد بود. ماکارنکو متخصص امور تعلیم و تربیت عقیده دارد برنامه زندگی عامل انضباطی کودکان است.
وی تاکید میکند که هر خانواده باید از چنان نظمی برخوردار باشد که عدم رعایت برنامه زندگی در آن یک امر خلاف محسوب شود. البته این کار لازم است از اولین ماههای زندگی کودک به مورد اجرا گذاشته شود و هرچه پدر و مادرها در این مورد جدیتر باشند کمتر با تخلفات فرزندانشان مواجه خواهند شد. کودک در مراحل مختلف رشد خود نیاز به توجه خاص دارد.
زمانی که کودک قادر است بنشیند نباید او را به مدت طولانی در یک وضع معین و محروم از تحرک قرار داد چون این کار سبب خستگی کودک و بروز درد و خستگی در گروه معینی از ماهیچهها و کندی گردش خون است. بهتر است کودک را مطابق برنامه رشد ابتدا به سینه مال رفتن و سپس به نشستن عادت دهید و با در آغوش گرفتن او سبب استحکام ماهیچههای گردن و تحرک کودک شوید. بسیاری از زنان روستایی که در هنگام کار فرزند خود را به پشت خود میبندند به نوعی به کودک شادی و نشاط ارائه میدهند بخصوص کودک از تماس با مادر خود احساس لذت میکند و توجه او به علائم پیرامون خود نیز جلب میشود و نوعی آمورش کار است. بنده نیز کار را از روی شانههای مادر آموختم. روحش شاد.
غذا دادن به کودک
در برنامه غذایی کودک رعایت اعتدال بسیار حائز اهمیت است. وضع غذا خورانیدن به کودک به گونهای نباشد که کودک از غذا بیزار شود و یا غذای کافی به بدن کودک نرسد. زیاد خورانیدن به کودک سبب وارد آمدن فشار بر دستگاه هاضمه، افزایش وزن و ابتلای او به انواع بیماریها خواهد شد. غذای کودک باید از حجم متعادل، کیفیت خوب و کالری لازم برخوردار باشد. خوراندن نامنظم غذا به کودک سبب میشود که هضم آن با حداکثر کار ترشحات معده و روده و با بروز اختلالات در کار هضم غذا همراه گردد در نتیجه کودک در مقابل غذا از خود عکس العمل های منفی نشان دهد.
عادتهای کودک
بسیاری از کودکان با توسل به عادتهایی چون مکیدن انگشت و یا پستانک در آرامش بسر میبرند. مکیدن انگشت یکی از رایجترین اعمال دوران شیرخوارگی است. این عمل در میان نوزادان بسیار شایع است. فروید frode میگوید: در دوران شیرخوارگی دهان یکی از مناطق لذت بخش برای کودک است. پیاژه Piajet معتقد است: مکیدن، جویدن و چنگ زدن کودکان به منظورشناخت پدیدههای پیرامونشان میباشد. این عمل قبل از سالهای ۱۹۵۰ بسیار قبیح شمرده میشد و همگان سعی بر آن داشتند که به هر طریق ممکن از عمل مکیدن کودک جلوگیری کنند، ولی امروزه متخصصان معروف اطفال از جمله دکتر "بری برازتون" پروفسور متخصص اطفال دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد و نویسنده کتاب "آنچه که هر کودکی میداند" عقیده دارد بردن شست به دهان علاوه بر اینکه برای کودک آرامش دهنده است این حرکت فیزیکی نشانه قدرت تطابق حرکتی اولیه در کودک نیز است. جملگی توصیه میکنند که به نوزاد پستانک داده شود یا از طریق شیر دادن به وسیله سینه مادر نیاز مکیدن کودک را ارضا کنند.
شخصیت آتی کودک
عامل اصلی کسب موفقیت در تعلیم و تربیت کودکان، پیروی از برنامه دقیق، صحیح و نکته سنجانه در کلیه مراحل رشد است. شایسته است که برنامههای آموزشی یا تربیتی برای کودک با در نظر گرفتن ویژگیهای سنی اوان کودکی تنظیم گردد. تمامی والدین باید با نمودارهای رشد روانی- فیزیکی مراحل مختلف سنی کودک آشنا باشند. کودک تا رسیدن به سن ورود به دبستان، مراحل مختلفی را سپری میکند که هر مرحله از ویژگیهای خاصی برخوردار است، میل به تقلید، بی ارادگی، برتری احساس بر عقل، نداشتن تجربه زندگی، تلاش برای کسب استقلال و کشف حقایق زندگی ویژه اوان کودکی است به همین سبب شخصیت آتی کودک از همان لحظات اولیه کودکی تکوین مییابد بویژه تا دو سالگی. پس هیچ گونه قصور برای تربیت فرد آتی اجتماع، جایز نیست. همچنان که حکیمی به مادری که نزد او آمده بود تا بپرسد برای تربیت کودک یک سالهاش چه کند. گفت: یک سال تأخیر کردهای.
منبع:
آموزک
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼