کار اشتباه کودک، اینگونه درست نمی شود!
شما در طول زندگی والدینی را خواهید دید که با مشکلات کودکان آشنایی ندارند. و گاهی اوقات والدینی را ببینید که قدرت کافی ندارند.
شما در طول زندگی والدینی را خواهید دید که با مشکلات کودکان آشنایی ندارند. و گاهی اوقات والدینی را ببینید که قدرت کافی ندارند. اما مهم است که بخاطر بسپاریم که والدین مسئولیت وضعیت عاطفی کودک را وقتی او هیستریک است به عهده دارند. هر کس روش تربیت کردن کودک خود را دارد ، اما در این مقاله می خواهیم از عباراتی بگوییم که به هیچ وجه، حتی در زمان عصبانیت نباید به کودک گفت.
این کار را متوقف کنید ، در غیر این صورت نمی گذارم کارتون ببینید
شما یک وضعیت غیرقابل توضیح را برای کودک بوجود می آورید. وقتی کودک را از تماشای تلویزیون ، بازی ها و سایر موارد مهم محروم می کنید ، می فهمد که کار اشتباهی انجام می شود. اما احتمال دارد کودک مریض است و با وجود این واقعیت که گریه و حالات هیستریک او برای ما خیلی ناراحت کننده است، کودک غم و اندوه خود را از این طریق ابراز می کند. معلوم است که اگر او دوباره مریض شود و احساسات خود را ابراز کند ، آیا او می تواند از چیز مهمی محروم شود؟
به دلیل چنین نگرش هایی ، کودکان بزرگتر می شوند و در آنها کل طیف احساسات منفی منجمد می شود ، در نتیجه بیماری های سیستم قلبی ، فشار خون بالا و شیوع کنترل نشده عصبانیت بوجود می آید.
حالا چرا ناراحت هستید
وقتی چنین عبارتی را می گوییم ، به نظر می رسد که ما به کودک کمک می کنیم ، اما در واقع فقط آسیب می رسانیم. حتی اگر به نظر ما برسد که دلیل اشک ریختن کودک بی ارزش است (مثلا ریختن صبحانه روی زمین) ، این بدان معنی نیست که کودک نیز فاجعه را درک می کند.
با تخفیف احساسات خود و گغتن چنین عبارتی ، به کودک می فهمانیم که آنچه او را ناراحت یا خوشحال می کند ، بی اهمیت است. و علاوه بر ناامیدی ناشی از این حادثه ، کودک نیز به دلیل عدم درک از این اتفاق احساس ناراحتی می کند. در آینده ، این می تواند به تأثیر متضاد منجر شود: نوجوان از قبل نظر ما را بی ارزش می داند.
اگر نخوابید، من الان می روم و شما تنها خواهید ماند
این همچنین یک تهدید است ، اما از نوع دیگری است. ترس از تنها بودن یکی از موارد اساسی است و با گفتن این موضوع به کودک خود ، والدین اعتماد به نفس او به جهان را تضعیف می کنند. معلوم می شود که او چنین نگرشی را جذب می کند: او کار اشتباهی انجام داده است (و شما نمی فهمید که چه چیزی) - شما تنها خواهید ماند. اعتماد به نفس داشتن با چنین مادر و پدر عزیزی دشوار می شود.
بعد از استرس تجربه شده ، اگر تهدیدی به وجود بیاید ، کودک ممکن است در خودش منزوی شود و بازیابی اعتماد به نفس در کودک برای شما دشوارتر خواهد بود نه تنها به خود ، بلکه در جهان.
تنبیه به نفع خودت است
اگر فکر می کنید کودک واقعاً می فهمد که چرا مجازات می شود ، شما به شدت اشتباه می کنید. کودک لحظه آموزشی را به یاد نخواهد آورد ، بلکه فقط آنچه را که به او آسیب می رساند ، به یاد خواهد آورد. او از انجام هر کاری می ترسد و در آینده تبدیل به فردی بسیار ترسو می شود و یا کودک یک مدل از رفتار پرخاشگرانه را برای خود انتخاب می کند.
توهین کردن هم همچنین خشونت عاطفی است: نه تنها کودک به یاد سخنان شما خواهد افتاد بلکه می تواند خودش از آنها استفاده کند ، همچنین فکر خواهد کرد که سزاوار چنین توهینی است ، زیرا والدین که برای او معتبر هستند، چنین تصمیمی گرفته اند.
خوب ، چقدر می توانید لجبازی کنید؟ من نمی دانم با شما چه کار کنم!
وقتی کودک ناتوانی والدین خود را می بیند (و این دقیقاً به این صورت است ، زیرا شما نمی دانید چه کاری انجام دهید) ، احساس امنیت را از دست می دهد .شما ، قدرتمندترین موجودات جهان (در درک او) ، خود را در مقابل احساسات او درمانده می بینید؟
کنترل کودک عصبانی دشوار است ، او فقط می آموزد که با چنین احساسات پیچیده ای همچون عصبانیت ، خشم ، ترس روبرو شود (این همان چیزی است که ما مشاهده می کنیم وقتی کودک هیستریک است) ، و در اینجا یک آزمایش جدید است - والدینی که نمی توانند به او کمک کنند.
الان پلیس می آید و شما را می برد
علاوه بر تهدیداتی که در بالا مورد توجه قرار دادیم ، این نگرش ها نیز خطرناک هستند زیرا ایده منفی کودک را در مورد پزشکان ، افسران پلیس و تمام حرفه هایی که با آنها یک کودک را تهدید می کنیم شکل می دهد.
چطور می تواند در کلینیک هیستریک نباشد وقتی صد بار شنیده که چگونه پزشک به او تزریق می کند.(اگر کودک فرنی نخورد / دست های خود را نشویید) درباره غول ، دیگ به سر و دیگر ارواح شیطانی داستانی جداگانه است ، با چنین ارعابی ، شب ادراری و ترس از تاریکی کمترین چیزی است که می تواند رخ دهد.
تبلت برای شماست ، فقط آرام باشید
هنگامی که ابتدا ممنوع شدیم و بعد از آنکه با دیدن اولین " اشک" بر چهره محبوب خودمان اجازه دادیم با هر چیز ممنوعی بازی کند ، و به این ترتیب راه را برای فریبکاری های بیشتر آماده می کنیم. کودک احمق نیست و هرچه بزرگ تر شود ، می فهمد که از آنجا که شما نمی توانید فریادهای او را تحمل کنید و آماده پرداخت هر باجی هستید ، پس چرا زحمت اضافی بکشد؟ کافی است به هر دلیلی گریه کند - و به تبلت / بازی / گردش مورد دست پیدا کند.
چنین کودکی برای فریب دادن دیگران عادت خواهد کرد و بسیار ناراحت خواهد شد اگر در اولین شوخی خود ، دیگران برای تحقق خواسته های او تلاش نکنند. بسیار دشوار خواهد بود که چنین کودکی بعداً معاشرت کند.
چه کاری باید در مقابل خطای کودک انجام دهیم؟
به فرزند خود بیاموزید که عصبانیت را به روشهای قابل قبولی بیان کند ، برای مثال:
- مشت زدن به بالش
- به او مدادرنگی بدهید و از او بخواهید آنچه کودک در حال حاضر احساس می کند را ترسیم کند.
- اگر کودک در سن مدرسه ابتدایی است ، در مقابل بایستید ، کف دست خود را در کف دست او قرار دهید و سعی کنید کمی با او مبارزه کنید تا کودک استرس انباشته شده را خالی کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼