فلج مغزی در کودکان، راه های درمان آن
از آنجا که انواع مختلفی از CP وجود دارد، علائم بیماری از بیماری به بیمار دیگر متفاوت است.
در مورد فلج مغزی چه می دانید؟ گروهی از اختلالات حرکتی دایم غیرپیشرونده هستند که به دلیل ناهنجاری های مادرزادی و یا آسیب های وارد بر مغز در مراحل اولیه تکامل ایجاد می گردند. برخی از این افراد فقط اختلال حرکتی دارند و نقص دیگری ندارند ولی در برخی دیگر مشکلات یادگیری، شنیدن، دیدن و تشنج وجود دارد و وضعیت هوش آنها نسبت به هم متفاوت است؛ برخی از این افراد از نظر هوشی با استعدادند. علایم بیماری در بیماران مبتلا به فلج مغزی متفاوت است. این علایم به نوع فلج مغزی و محل قرار گیری گروه عضلانی متاثر بستگی دارد؛ فلج مغزی دارای انواع متفاوتی است که در این مقاله به بررسی فلج مغزی می پردازیم.
فلج مغزی (CP) چیست؟
فلج مغزی نوعی اختلال در رشد و نمو و علت اصلی ناتوانی در کودکان است. این بیماری، سالانه تقریباً در ۵۰۰۰۰۰ کودک و بزرگسال، ۸۰۰۰ نوزاد و بین ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ کودک سنین پیش دبستانی تشخیص داده می شود. فلج مغزی در نتیجه آسیب مغزی پایدار جنین، به هنگام رشد یا تولد او رخ می دهد. اما همواره صدمات ناشی از آن، به سبب اینکه علائم CP بر هماهنگی و حرکت مستقل کودک تأثیر می گذارد، بلافاصله تشخیص داده نمی شوند، به خصوص هنگامی که علائم این بیماری خفیف باشند. والدین معمولاً زمانی متوجه بیماری فلج مغزی می شوند که کودک شان همچون دیگران، نتواند به نقاط عطف رشدی ذیل برسد:
- غلتیدن
- خزیدن
- راه رفتن
بررسی علت این بیماری در کودکانی که این بیماری شان در همان سنین کم تشخیص داده می شود، ممکن است به تاخیر بیفتد. فلج مغزی در اثر آسیب به مناطق حرکتی قشر مغز ایجاد می شود، که بخشی از مغز است که بر کنترل و هماهنگی عضلات تأثیر می گذارد. به همین دلیل، کودکانی که فلج مغزی دارند اغلب برای راه رفتن و داشتن مهارت های حرکتی بهتر در تلاش اند. نوع و شدت این علائم می تواند از یک بیمار به بیمار دیگر متفاوت باشد و ممکن است با وجود شرایط دیگری همچون موارد ذیل، پیچیده تر شود.
- ناتوانی شناختی
- صرع
- مشکلات بینایی
- و بیشتر
تشخیص CP همواره به منظور پاسخ گویی به نیازهای بیمار، صورت می گیرد، چرا که، درمانی برای فلج مغزی وجود ندارد، اما بسیاری از درمان ها و روش های درمانی وجود دارند که می توانند علائم این بیماری را تسکین دهند.
علائم فلج مغزی چیست؟
از آنجا که انواع مختلفی از CP وجود دارد، علائم بیماری از بیماری به بیمار دیگر متفاوت است. علائم مشخصی که یک فرد آن را نشان می دهد به نوع فلج مغزی و همچنین محل قرارگیری گروه عضلانی متاثر بستگی دارد. با این حال، بخشی از علائم در کودکان مبتلا به CP مشترک است و این علائم اولیه مشابه، ممکن است توسط والدین یا سرپرستان تشخیص داده شوند.
فلج مغزی بر اساس علائم بالینی زیر تشخیص داده می شود:
- تون عضلانی نامناسب، از جمله هیپوتونی، هیپرتونی و دیستونی
- هماهنگی ضعیف و مشکلات حرکتی
- رفلکس های غیر طبیعی، از جمله رفلکس های شدت یافته یا توسعه نیافته
- مشکل در حفظ وضعیت و تعادل
- اختلال در عملکرد حرکتی
- مشکلات مربوط به کنترل حرکات دقیق
- عملکرد حرکتی ضعیف دهان
تمام کودکان مبتلا به فلج مغزی همه این علائم را نشان نمی دهند. با این وجود، برخی یا همه این علائم، با هیچ دلیل مشخص دیگری، ممکن است پزشک را به بررسی فلج مغزی احتمالی سوق دهد. تشخیص این بیماری، با تصویربرداری مغزی تأیید می شود.
چه عواملی باعث فلج مغزی می شوند؟
فلج مغزی نوعی اختلال عصبی- عضلانی است که در اثر آسیب به منطقه حرکتی قشر مغز در حال تکامل، ایجاد می شود. این امر بر عملکرد حرکتی، از جمله توانایی حرکت فرد، درک اشیاء و صحبت کردن تأثیر می گذارد. این بیماری همچنین می تواند بر تون عضلات تأثیر بگذارد و در نتیجه افرادی با تون عضلانی شدت یافته، عضلات محکم و مفاصل سفت یا شل و عضلات و مفاصل مبتلا به سندرم فلاپی ایجاد شود.نوع و شدت علائم CP به میزان آسیب مغزی و زمان وقوع آن بستگی دارد.
چهار حالت اصلی وجود دارد که به فلج مغزی منجر می شود
- اختلال در بارداری، پیرامون مهاجرت سلول های مغزی. سلول های جنین در حال رشد به منظور شکل دادن نوع مناسب آن، تمایز یافته و به محل خود حرکت می کنند.
اگر عاملی این روند را مختل کند، از مهاجرت و رشد مناسب سلول های مغزی جلوگیری می شود و شماری از بیماری های عصبی به وجود می آید.
- میلیناسیون ضعیف سلول های عصبی قبل از تولد. میلین در بدن، به عنوان یک عایق عمل می کند تا از سلول های عصبی محافظت کند. میلیناسیون ناکافی می تواند منجر به ایجاد سلول های عصبی محافظت نشده و بسیار آسیب پذیر گردد.
- مرگ پری ناتال سلول های مغزی. در طی فرآیند زایمان، سلول های مغزی ممکن است در اثر آسفیکسی (خفگی) یا خون ریزی از بین بروند. این مهم، بیشتر در زایمان های دشوار و دوره های دیسترس یا پریشانی جنین در اواخر بارداری دیده می شود که نیاز به تولد اضطراری دارند.
- سیناپس های غیر کاربردی یا نامناسب پس از تولد. زخم مغزی پس از تولد، می تواند منجر به آسیب مغزی و CP شود. برخی از دلایل شایع آن عفونت مغزی، تروما و آسفیکسی است.
اساساً فلج مغزی زمانی ایجاد می شود که سلول های مغزی که مسئول کنترل و حرکت عضلات هستند، یا به طور مناسب رشد نکنند یا در نتیجه آسیب بمیرند. اگر چه همه موارد CP قابل پیشگیری نیستند و علل اصلی بسیاری از موارد CP نیز ناشناخته است، با این حال، عوامل خطر خاصی وجود دارند که می توانند احتمال ابتلای کودک به فلج مغزی را افزایش دهند:
- تولد زودرس یا وزن کم وزن هنگام تولد
- دیسترس (پریشانی) جنین از جمله مشکلات جفت، بند ناف و مایع آمنیوتیک
- درد زایمان طولانی و دشوار که در طی آن ممکن است آسفیکسی رخ دهد
- مننژیت یا سایر عفونت های مغزی
- ترومای بعد از تولد، از جمله حوادثی که می تواند منجر به آسیب مغزی شود
اگر چه علت دقیق فلج مغزی فرد، همیشه مشخص نیست، اما تخمین زده می شود که بین 10 تا 15 درصد از موارد CP ناشی از قصورات پزشکی است. این مهم، ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- عدم تشخیص پریشانی جنین در هنگام زایمان و مداخله بر آن.
- عدم احیای سریع بعد تولد کودکی که رنگ پوستش آبی شده است.
- نوشتن نسخه ای از داروهای نامطمئن برای مادر باردار.
- و سایر مسائل ناشی از عدم ارائه استاندارد کافی از مراقبت های قبل، حین و بعد از تولد.
آیا فلج مغزی قابل پیشگیری است و عوامل خطر آن چیست؟
از آنجا که هیچ علاجی برای فلج مغزی وجود ندارد، تحقیقات این بیماری در درجه اول بر پیشگیری و درمان متمرکز شده است. از آنجا که دلایل اصلی سی پی، نسبت به گذشته بیشتر مشخص شده است، می توان گام های خاصی برای جلوگیری از فلج مغزی با کاهش عوامل خطر آن برداشت.
برخی از عوامل خطر توسعه CPیا فلج مغزی شامل:
- تولد زودرس و وزن کم هنگام تولد
- زایمان طولانی مدت و دشوار
- بیماری و عفونت جدی
- ناهنجاری های ژنتیکی
- قصور پزشکی
- قرار گرفتن در معرض برخی از داروها یا مواد در حین رشد جنین
برخی از این خطرات را می توان مدیریت کرد یا کاهش داد. گزینه های بهبود یافته غربالگری ژنتیکی به والدین این امکان را می دهند که عوامل خطر قبل از لقاح یا اوایل بارداری فرد را شناسایی کنند. قابل پیشگیری ترین علت فلج مغزی، قصورات پزشکی است. اگر چه این معالجه های غلط، فقط ۱۰ تا ۱۵ درصد از افراد تشخیص داده شده با عارضه CP را تشکیل می دهد، با این حال، هر مورد قابل پیشگیری است. والدینی که فرزندانشان تحت تأثیر قصورات پزشکی قرار گرفته اند، باید نسبت به پاسخگویی پرسنل مسئول پزشکی اقدام قانونی نمایند، تا مانع تولد نوزادانی در آینده با شرایط مشابه باشند.
انواع فلج مغزی
فلج مغزی نوعی اختلال است که به روش های مختلفی می تواند بیمار را تحت تاثیر قرار دهد و نوع و شدت علائم آن بسته به میزان آسیب مغزی، متفاوت خواهد بود. به همین دلیل، هیچ دو فرد مبتلا به CP دقیقاً شرایط یکسانی ندارند. با این حال، شباهت های اساسی بین موارد باعث می شود که CP به تعدادی از انواع مشخص، تقسیم شود. با درک نوع فلج مغزی که فرزند شما دارد، می توانید گزینه های درمانی موجود را بهتر بشناسید. با این حال، در نظر داشته باشید که محتملا بیش از یک نوع CP وجود دارد، که بر علائم و درمان کودک تان، تأثیر خواهد گذاشت.
فلج مغزی اسپاستیک
فلج مغزی اسپاستیک رایج ترین نوع آن است که بیش از ۷۰ درصد بیماران مبتلا به CP را تحت تأثیر قرار می دهد. این نوع با هیپرتونی یا افزایش تون ماهیچه ها و عضلات سفت و سخت مشخص می شود.
افراد مبتلا به اسپاستیک ممکن است عضلاتی داشته باشند که نتوانند آن را شل کنند و منجر به مفاصل سفت و سخت شوند. اگر بیمار بتواند راه برود، ممکن است راه رفتن غیر طبیعی داشته باشد. مشکلات خوردن و صحبت کردن نیز در این گروه، متداول است.
فلج مغزی اسپاستیک یا هرمی را می توان با توجه به قسمت هایی از بدن که تحت تاثیر قرار می گیرند، مشخص کرد.
فلج مغزی کوادری پلژی اسپاستیک
این شدیدترین نوع فلج مغزی اسپاستیک است. این بیماری ناشی از آسیب قابل توجهی در مغز است که بر کل بدن تأثیر می گذارد. بیماران مبتلا به اسپاستیک کوادری پلژی، هیپرتونی را در هر چهار اندام خود تجربه می کنند، به طوری که این عارضه، به طور موثر، مانع راه رفتن آن ها یا استفاده از بازوها و دست هایشان می شود. بیماران همچنین ممکن است در موارد زیر مشکل داشته باشند:
- تناول
- بلعیدن غذا
- صحبت کردن
تشنج، علامت شایع مبتلایان به این نوع CP است. ناتوانی های شناختی نیز، به دلیل شدت آسیب مغزی در این گروه شایع است.
فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
احتمالا مورد کم تر شدید فلج مغزی اسپاستیک، دایپلژی باشد، که در درجه اول روی پاها یا همی پلژی تأثیر می گذارد و فقط در اندام های یک طرف بدن تأثیر می گذارد.
فلج مغزی آتتوئید
فلز مغزی آتتوئید که به آن CP دیس کینتیک یا دیستونیک نیز گفته می شود، ۱۰ تا ۲۰ درصد از کل بیماران مبتلا به CP را تشکیل می دهد. این بیماری معمولاً با حرکات غیر قابل کنترل مشخص می شود. برخی از علائم شایع آن عبارت اند از:
- پیچش آهسته بدن
- حرکات تند و تیز در اندام ها
- مشکل در بالا نگه داشتن سر
- مشکل در بلع و خوردن
فلج مغزی آتتوئید بر روی اندام های فوقانی و گردن بیشتر از قسمت های تحتانی بدن تأثیر می گذارد. این بیماری اغلب با اختلال شناختی همراه نیست، اما بیماران ممکن است در صحبت کردن و غذا خوردن دچار مشکل شوند.
فلج مغزی آتاکسیک
فلج مغزی آتاکسیک نادرترین نوع فلج مغزی است که حدود 5 تا 10 درصد از بیماران را مبتلا می کند. این نام، از ریشه کلمه "آتاکسی" گرفته شده است و به معنای "عدم حفظ هماهنگی" است که مشکلات موجود در تعادل و هماهنگی موجود در این نوع CP را توصیف می کند. شایع ترین علائم فلج مغزی آتاکسیک عبارت اند از:
- مشکل در هماهنگی حرکات ارادی
- مشکلات مربوط به وضعیت استقرار و تعادل
- تقلا در عملکرد شناختی
- اختلالات گفتاری
افراد مبتلا به فلج مغزی آتاکسیک ممکن است هنگام تلاش برای انجام حرکات ارادی بلرزند. آن ها همچنین ممکن است برای هر کاری که نیاز به مهارت های حرکتی ظریف، به خصوص در دست ها و انگشتان دارد، دچار مشکل و ناپایداری شوند. فلج مغزی آتاکسیک معمولاً بعد از ۱۸ ماهگی کودک و دیرتر از سایر موارد تشخیص داده می شود.
فلج مغزی مختل
از آنجا که اشکال مختلف فلج مغزی در اثر آسیب دیدگی به نواحی مختلف مغز ایجاد می شود و ممکن است صدمات متعدد مغزی رخ دهد، برخی از بیماران بیش از یک نوع CP را تجربه می کنند. در مورد فلج مغزی مختلط، بیش از یک نوع علائم وجود دارد. به عنوان مثال، برخی از ماهیچه های بیمار ممکن است دچار هیپرتونی شوند در حالی که برخی دیگر دچار هیپوتونی شوند.
شایع ترین علائم فلج مغزی مختلط، ترکیبی از علائم CP آتتوئید و اسپاستیک است و ترکیب علائم آتتوئید و آتاکسیک گاها اتفاق می افتد. بیماری با ترکیبی از CP اسپاستیک و آتتوئید، به طور رایج ممکن است، سفتی عضلات را همراه با حرکات غیر ارادی تجربه کند. فلج مغزی مختلط، 10 درصد از کل موارد CP را تشکیل می دهد.
شدت علائم فلج مغزی
فلج مغزی، علاوه بر نوع علائم تجربه شده، می تواند با توجه به شدت علائم نیز طبقه بندی شود. بیشتر موارد CP منجر به فلج جزئی می شوند و شدت فلج و شیوع آن ممکن است از یک شخص به فرد دیگر متفاوت باشد. دسته بندی شدت علائم عبارت اند از:
- منو پلژی: فقط بر یک اندام یا بخشی از بدن تاثیر می گذارد.
- دایپلژی یا پاراپلژی: بر دو قسمت بدن- اغلب بر هر دو پا- اثر می گذارد.
- همی پلژی: بر تمام اندام های سمت راست یا چپ بدن تأثیر می گذارد.
- همی پلژی دوبل: بر هر چهار اندام بدن تأثیر می گذارد.
- کوادری پلژی: بر کل بدن، از جمله گردن و تنه تأثیر می گذارد.
فلج گسترده تر با عوارض جانبی خطرناک تری چون ذات الریه و نیز افزایش احتمال وقوع همزمان معلولیت ذهنی و صرع، همراه است.
فلج مغزی چگونه تشخیص داده می شود؟
در بیشتر موارد، نخست والدین یا سرپرستان کودک متوجه تأخیر در رشد کودک می شوند. از کودکان چنین انتظار می رود که با بزرگ شدن، نقاط عطف خاصی را کسب کنند، مانند بالا نگه داشتن سر، غلت زدن، خزیدن و راه رفتن. عدم دستیابی به این نقاط عطف یا نمایش رفتار غیر معمول در هنگام تلاش برای این حرکات، اغلب اولین علامت بیماری است. با توجه به علائم اولیه یا تأخیر در رشد کودک، پزشک، تعدادی از آزمایشات تشخیصی از جمله تصویربرداری از مغز را برای شناسایی مناطق آسیب دیده مغز انجام می دهد. انواع تصویربرداری عبارت اند از:
- MRI (تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی)، که نمای سه بعدی از مغز را فراهم می کند.
- سی تی اسکن (توموگرافی کامپیوتری)، که از مغز در زوایای مختلف، اشعه ایکس می گیرد تا نمای مقطعی از مغز را فراهم کند.
- EEG (الکتروانسفالوگرام)، که فعالیت الکتریکی مغز را اندازه گیری می کند.
- سونوگرافی، که از امواج صوتی با قدرت بالا برای تهیه تصاویری از مغز استفاده می کند.
علاوه بر تصویربرداری از مغز، ممکن است آزمایشاتی برای شناسایی موارد زیر انجام شود:
- اختلال شنوایی
- اختلال بینایی
- عملکرد شناختی
- علائم دیگری که مکررا با فلج مغزی همراه هستند.
در صورت وجود علائم و تشخیص صدمه مغزی می توان به وجود فلج مغزی پی برد. بیشتر موارد فلج مغزی- تا ۷۰ درصد- در اولین روز تولد نوزاد تشخیص داده می شوند و ۴۳ درصد از موارد شدید این بیماری در ماه های اول زندگی تشخیص داده می شود. به طور کلی، هرچه علائم بیماری شدیدتر باشد، زودتر تشخیص داده می شود.
گزینه های درمان فلج مغزی چه هستند؟
درمان فلج مغزی می تواند کیفیت کلی زندگی بیماران را بهبود بخشد. درمان فلج مغزی، با مدیریت علائم و جلوگیری از پیشرفت و یا بدتر شدن شرایط ثانویه، موجب می شود تا کودک بهترین زندگی ممکن را داشته باشد. اگرچه این اختلال قابل مداوا نیست، اما مدیریت علائم و درمان آن، به بیمار این امکان را می دهد تا نقاط ضعف های خود را تعدیل کند. رایج ترین روش های درمانی که به بهبود فعالیت و علائم خاص کودک کمک می کنند، درمان های تخصصی و داروهایی هستند که می توانند درد را کاهش دهند، عضلات را شل کنند و از بروز تشنج جلوگیری کنند. در بعضی موارد جراحی نیز می تواند متد مفیدی باشد.
تأثیر درمان بسته به شدت علائم CP متفاوت خواهد بود. در برخی موارد، افراد مبتلا به CP به لطف درمان ها و تراپی های فلج مغزی می توانند در بزرگسالی زندگی مستقلی داشته باشند و فرزند بیاورند. درمان CP یا فلج مغزی می تواند به موارد زیر کمک کند:
- مدیریت علائم درد
- بهبود انعطاف پذیری مفاصل
- افزایش تحرک
- بهبود تون عضلات
- مدیریت علائم ثانویه
- فراهم کردن استقلال بیشتر.
درمان کودک، زمانی که اولین نشانه های بیماری مشاهده شد و با وجود برخی از گزینه های درمانی- حتی قبل از اینکه بیماری کودک به طور قطع تشخیص داشته شود- می تواند بلافاصله آغاز شود. نوع درمان در طول زندگی کودک، ممکن است متفاوت باشد، به طوری که، منعکس کننده تغییرات در شرایط و توانایی های بیمار باشد. به عنوان مثال، با بزرگ تر شدن کودک، ممکن است درمان های فشرده تری صورت گیرد. از آنجا که زندگی با فلج مغزی جنبه های زیادی دارد، تیم پزشکی کودک ممکن است از چندین متخصص تشکیل شود.
برخی از پزشکانی که ممکن است برای ارائه درمان فلج مغزی، با آن ها کار شود عبارت اند از:
- متخصصان اطفال
- فیزیوتراپیست ها
- متخصصان مغز و اعصاب
- درمانگران حرفه ای
- گفتار درمانگرها
- روان پزشکان
- جراحان ارتوپدی
پزشک متخصص اطفال فرزندتان، ممکن است به عنوان ارائه دهنده مراقبت های اولیه عمل کند و شما را به متخصص و گروه دیگری در این زمینه ارجاع دهد.
آیا فلج مغزی (cp) یک بیماری است؟
اگرچه ممکن است گاهی یک فرد غیر حرفه ای، فلج مغزی را یک بیماری تلقی کند، اما این اصطلاح از نظر پزشکی نادرست است. از نظر پزشکی، یک بیماری، دلیل قابل تشخیص خاصی چون عوامل محیطی، عفونی یا ناهنجاری های ژنتیکی دارد. با ای حال، اختلال، به دسته ای از علائم یا ناهنجاری هایی گفته می شود که ممکن است یک علت واحد نداشته باشند، یا علت آن کاملاً مشخص یا درک شده نباشد. از آنجا که فاکتورهای زیادی می توانند باعث بروز CP شوند و علائم آن متغیرند، بهتر است که از آن به عنوان یک اختلال یاد کنیم.
آیا درمانی برای فلج مغزی وجود دارد؟
در حال حاضر هیچ درمان شناخته شده ای برای فلج مغزی وجود ندارد. هم اکنون از داروها و روش های درمانی خاصی برای کاهش علائم این اختلال بهره گرفته می شود که در عین حال نمی توانند آسیب شناسی ذیربط را اصلاح کنند. از این رو، یک کودک مبتلا به فلج مغزی، تا پایان عمر خود، این اختلال را خواهد داشت. دلیل این بیماری مهم، این است که CP (فلج مغزی) به سبب آسیب مغزی ایجاد می شود و در حال حاضر، پزشکی مدرن نمی تواند بافت مغزی را ترمیم کند.
سلول های عصبی و مغزی به همان روش رایج در سایر بخش های بدن بهبود نمی یابند و آسیب هایی که می بینند، عموما جبران ناپذیر است. با این حال، پیشرفت های مدرن در زمینه استفاده درمانی از سلول های بنیادی، نتایج امیدوار کننده ای در درمان ترمیمی اعصاب نشان داده است. سلول های بنیادی، نوع خاصی از سلول های تمایز نیافته هستند. تمام سلول های یک جنین در حال رشد، به عنوان سلول های بنیادی شکل می گیرند، سپس تمایز می یابند و به نوع خاصی از سلول ها- با هدف خاصی- تبدیل می شوند.
برخی از این سلول ها در طول زندگی فرد در بدن وی، حفظ می شوند. دانشمندان معتقدند که با جداسازی این سلول ها و تزریق شان به محل آسیب دیده، این سلول ها می توانند به بافت مغز و عصب تبدیل شوند. که این مهم، ممکن است به درمان فلج مغزی و بسیاری از شرایط عصبی و ناتوانی های دیگر در آینده منجر شود.
داروهای فلج مغزی
داروها می توانند به کاهش علائم خاص و مدیریت درد کمک کنند. رایج ترین داروهای تجویز شده برای بیماران مبتلا به CP داروهای ضد تشنج و شل کننده های عضلانی هستند که اسپاستیسیته را کاهش می دهند. برخی از داروهای فلج مغزی که ممکن است فرزند شما مصرف کند شامل موارد زیر است:
- باکلوفن: داروی شل کننده عضله است که باعث کاهش طولانی مدت اسپاستیسیته عضلانی می شود.
- دانترولن یا دانتریوم: شل کننده عضلانی است که در اسپاسم های شدید مصرف می شود.
- دیازپام یا والیوم: داروی آرام بخش عمومی است که می تواند تنش را کاهش دهد و به تشنج کمک کند.
- بوتاکس: وقتی که این دارو، مستقیماً به عضلات آسیب دیده تزریق شود، می تواند اسپاستیسیته را کاهش دهد.
- فلکسریل: یک آرام بخش ماهیچه ای است که با بلوکه کردن تکانه های عصبی ارسال شده به مغز، تاثیر می گذارد.
- دپاکین: یک داروی ضد تشنج است که برای درمان تشنج های کوچک و بزرگ مصرف می شود.
- دیلانتین: یکی از داروهای ضد تشنج مؤثر است.
تمام داروها با عوارض جانبی احتمالی همراه هستند و باید این موارد را با پزشک خود در میان بگذارید تا بتوانید دریابید که مزایای این داروها بر معایب آن می چربد یا خیر.
گزینه های جراحی فلج مغزی
جراحی ارتوپدی همیشه موثر نیست، اما می تواند نتایج چشمگیری برای داوطلبان مناسب ارائه دهد. هدف از جراحی- به عنوان یک درمانCP - بهبود حرکات یا کاهش احتمال عوارض است. به عنوان مثال، اسپاسم عضلات می تواند منجر به خارج شدن مفاصل از جای خود یا در رفتگی شود. مداخله جراحی می تواند از وقوع این امر جلوگیری کند. جراحی می تواند موارد زیر را مورد خطاب قرار دهد:
- اسکولیوز
- اسپاستیسیته عضلانی
- مشکلات دستگاه گوارش
- مشکلات مفاصل
- انقباض عضلانی
- دررفتگی مفصل ران
- لرز
در بعضی موارد، جراحی نیز می تواند به کاهش درد کمک کند. با این وجود، هر فرد، گزینه مناسبی برای جراحی نخواهد بود و باید خطرات جراحی، قبل از پیگیری این روش درمانی ارزیابی شود.
گزینه های درمانی فلج مغزی
بسته به علائم و نیازهای فرد، تعدادی از گزینه های درمانی موجودند. تراپی یکی از رایج ترین و مؤثرترین روش های درمانی برای بهبود کیفیت زندگی و تقویت مستقل شدن فرد است و در صورت همراه شدن با سایر گزینه های درمانی، بیشترین اثر را دارد. گزینه های درمانی متعددی برای فلج مغزی وجود دارد، از جمله:
- گفتاردرمانی، که می تواند مهارت های زبانی را بهبود بخشد و به خوردن و بلع کمک کند.
- فیزیوتراپی، که می تواند تحرک و هماهنگی را بهبود بخشد.
- کاردرمانی، که می تواند به فرد کمک کند تا رفتارهایش را در خانه، مدرسه یا محیط کار خود تنظیم کند.
- تفریح درمانی، که می تواند مهارت های اجتماعی و خلاقیت فرد را توسعه دهد.
- موسیقی درمانی، که می تواند آرام بخش باشد و خلاقیت فرد را توسعه دهد.
- رفتار درمانی، که می تواند در ارائه مکانیسم های مقابله سالم با مشکلات عاطفی کمک کند.
- هیپوتراپی، که از اسب ها برای بهبود تعادل و قدرت عضلات استفاده می کند.
- سوئیت تراپی، که از لباس فضایی مخصوص برای بهبود تعادل و کنترل عضلات استفاده می کند.
- تراپی با ارائه راه حل های عملی برای مشکلات شایع و همچنین ایجاد فرصت هایی برای پشتیبانی عاطفی و مکانیسم های مقابله درمانی، می تواند برای والدین و مراقبان مفید باشد.
کودکان مبتلا به فلج مغزی تا چه حد امید به زندگی دارند؟
فلج مغزی یک وضعیت مادام العمر است، اما دژنراسیون نیست. این بدان معنی است که علائم این اختلال با گذر زمان بدتر نمی شوند. بسیاری از کودکان مبتلا به فلج مغزی به طریق مداخلات درمانی می توانند بزرگ شوند و زندگی مستقلی داشته باشند و زادآوری کنند. بسیاری دیگر می توانند به کمک مراقبان حرفه ای و کمک های خانوادگی به زندگی خود در بزرگسالی ادامه دهند. از آنجا که واریانس بسیار زیادی در بین افراد مبتلا به CP وجود دارد، تخمین میانگین طول عمر یک فلج مغزی دشوار است.
طول عمر یک فرد در درجه اول به شدت علائم و موفقیت درمان آن بستگی دارد. یک مطالعه منتشر شده توسط مؤسسه ملی سلامت نشان می دهد که احتمال زندگی 25 درصد از موارد شدید تا 30 سالگی می باشد. موارد کمتر شدید ممکن است خیلی طولانی تر زندگی کنند.
عواملی که انتظارات فرد مبتلا به فلج مغزی از طول عمر را تحت تاثیر قرار می دهند شامل موارد زیر است:
- سطح ناتوانی. کسانی که از پاراپلژی رنج می برند در مقایسه با مواردی که علائم آن ها در بدن کمتر است، عوارض بیشتری دارند.
- وجود شرایط ثانویه. عوارض ناشی از وجود همزمان چند بیماری در کودک می تواند منجر به افزایش مرگ و میر شود.
- توانایی غذا خوردن به طور مستقل. تخمین زده می شود که 1 نفر از هر 15 کودک مبتلا به فلج مغزی باید از طریق لوله تغذیه، تغذیه شوند. این مهم، می تواند طول عمر کودک را تحت تأثیر قرار داده و باعث بروز عوارض مازادی شود.
- تحرک. افرادی که می توانند به طور مستقل و یا با کمک وسایل متحرک، حرکت کنند، اغلب زندگی طولانی تری از افرادی که کاملاً فلج هستند، دارند. این امر تا حد زیادی به دلیل خطر عوارضی چون زخم بستر، خفگی و ذات الریه است.
هیچ پاسخ دقیقی برای میزان طول عمر یک کودک مبتلا به فلج مغزی وجود ندارد. همیشه بهتر است در این مورد با پزشک کودک خود مشورت کنید تا برنامه ریزی های لازم را در این زمینه به عمل برسانید.
با درک خطرات بالقوه و احتمال بروز عوارض، می توانید به کاهش این عوامل کمک کرده و به کیفیت زندگی و بیشتر شدن طول عمر فرزندتان کمک کنید.
چگونه مطلع شوم که فلج مغزی فرزند من به دلیل قصورات پزشکی است؟
قصورات پزشکی، هر ساله تعداد نسبتاً کم، اما قابل توجهی از موارد فلج مغزی را به خود اختصاص می دهد. همچنین دلیل آسانی برای جلوگیری از CP است. اگر CP فرزندتان به تازگی مشخص شده است، ممکن است مایل باشید که با وکیل مربوطه تماس بگیرید تا به شما در بررسی شرایط پیرامون تولد کودک کمک کند و تشخیص دهد که آیا قصورات پزشکی عامل این اختلال بوده است یا خیر.
قصورات پزشکی هنگامی رخ می دهد که سهل انگاری یا بی دقتی یک پزشک منجر به خطای پزشکی شود. این مهم، می توانند در هر سطحی رخ دهد. به عنوان مثال، یک پزشک ممکن است نتواند پریشانی جنین را تشخیص دهد و منجر به آسیب دیدگی هنگام تولد شود. ممکن است یک پرستار نتواند از یک نوزاد در برابر عفونت بخش NICU محافظت کند یا یک خطای اجرایی ممکن است مانع انتقال به موقع اطلاعات تشخیصی به والدین شود. همه این ها ممکن است منجر به بروز عوارض ایجاد کننده فلج مغزی شود.
اشتباهات پزشکی رایج
اشتباه در هنگام تولد و زایمان، از جمله عدم تشخیص پریشانی جنین، استفاده نادرست از فورسپس، تاخیر در احیاء نوزاد و سایر موارد مشابه. کمبود اطلاعات کافی در اوایل بارداری. اگر پزشک در غربالگری نقایص مادرزادی اشتباه کند یا به والدین، پیرامون آزمایشات لازم توصیه ای نکند، می توان دادخواست قصورات پزشکی در هنگام تولد را دنبال کرد.
رسیدگی نادرست به عفونت های مادرانه. این می تواند شامل آزمایش نادرست بیماری ها، عدم ارائه درمان کافی و عدم پیگیری آزمایشات نوزاد پس از تولد برای تعیین وجود عفونت باشد.
خطاهای دارویی، از جمله دوز نامناسب یا داروهایی که برای مصرف مادر باردار، مناسب نیستند.
اشتباهات تشخیصی که منجر به وخیم تر شدن علائم یا عدم ارائه مراقبت های مناسب و در نتیجه منجر به آسیب مغزی می شوند.
خطای سیستمی و اجرایی که می تواند منجر به بروز هر یک از موارد فوق یا موارد دیگری شود که ممکن است باعث آسیب دیدگی جنین در حال رشد یا نوزاد شود.
شناسایی قصورات پزشکی همیشه آسان نیست و اساس نامه محدودیت ها از یک دولت به دولت دیگر متفاوت است. به همین دلیل، اگر فرزند شما به فلج مغزی مبتلا شده است یا دلیلی دارید که گمان می کنید این شرایط کودک تان ممکن است به سبب سهل انگاری پزشکی روی داده باشد، بهتر است با وکیل خود صحبت کنید.
اکثر وکلا به طور رایگان به شما مشاوره می دهند تا تشخیص دهند که آیا شما یک پرونده عملی دارید یا خیر و هر چه زودتر تحقیقات را شروع کنید، شانس تان برای پیگیری قضایی موفقیت آمیز بیشتر می شود تا رای مثبتی را که ممکن است استحقاق آن را داشته باشید، به دست آورید.
تاریخچه فلج مغزی
اختلالات عصبی عضلانی- با علائم مطابق با تعاریف مدرن فلج مغزی- قرن هاست که وجود دارد. سوابق تاریخی مواردی را توصیف می کند که آنرا به آنچه که به عنوان CP در زمان مصر باستان می دانستیم، تشبیه می کند. اولین تحقیق جدی در مورد آسیب شناسی زمینه ای فلج مغزی در دهه ۱۸۳۰ آغاز شد، هنگامی که ویلیام جان لیتیل شروع به مطالعه شرایط ناتوان کننده کرد. لیتل در سال ۱۸۵۳، مقاله ای را برای توصیف آسیب های نوزادی و ناتوانی مادرزادی مؤثر بر سیستم عضلانی منتشر کرد. از این رو، تا سال ۱۸۶۱، تعریف اولیه فلج مغزی حاصل شد.
در آن زمان، فهمیده شد که "خفگی جزئی" کودک در هنگام تولد می تواند منجر به این اختلال شود، که در آن زمان به بیماری لیتل معروف شد. فلج مغزی، نام جدید خود را در سال 1889 اتخاذ کرد، هنگامی که سر ویلیام آسلر، با استناد به تحقیقات لیتل، شروع به مطالعه معلولیت یا ناتوانی کرد. چندین دهه تحقیق، منجر به توسعه بنیاد فلج مغزی ایالات متحده (UCP) در سال 1949 شد که تا امروز نیز به ارتقاء دانش و پشتیبانی خود ادامه می دهد.
مواردی که باید در مورد فلج مغزی بدانید
هنگامی که برای اولین بار با تشخیص فلج مغزی فرزندتان مواجه شدید، ممکن است در درک این بیماری و تاثیرات آن بر زندگی تان تقلا کنید. CP پیچیده است و از بیماری به بیمار دیگر متفاوت است. چند نکته کلی وجود دارد که می تواند به شما در درک شرایط کودک تان کمک کند:
- فلج مغزی نشان دهنده دسته ای از اختلالات است که علائم مشابهی دارند. همه انواع CP در اثر آسیب به منطقه حرکتی قشر مغزی ایجاد می شود و بر تعادل، وضعیت بدن و توانایی حرکت فرد تأثیر می گذارد.
- CP تقریباً از هر ۳۴۵ کودک، یک نفر را مبتلا می کند و شایع ترین شکل ناتوانی حرکتی، در کودکان خردسال است.
- شایع ترین شکلCP ، نوع اسپاستیک آن است که 85 درصد از کل موارد را تحت تأثیر قرار می دهد. در فلج مغزی اسپاستیک، عضلات بیمار سفت می شوند و این سفتی می تواند منجر به حرکات ناخوشایند شود.
- بین ۵۰ تا ۶۰ درصد از کودکان مبتلا به فلج مغزی قادر به راه رفتن به صورت مستقل یا به کمک ابزار و وسایل متحرک هستند.
تعدادی از شرایط همزمان با فلج مغزی رخ می دهند. این شرایط شامل:
- صرع
- ناتوانی های یادگیری
- ناتوانی های شناختی
- کوری.
این شرایط در اثر CP ایجاد نمی شوند بلکه در نتیجه نوع آسیب مغزی که باعث ایجاد CP می شود، به وجود می آیند. بیشتر موارد CP مادرزادی هستند، یعنی قبل یا هنگام تولد رخ می دهند. فاکتورهای خطر برای فلج مغزی مادرزادی شامل موارد زیر است:
- تولد زودرس
- وزن کم هنگام تولد
- عوارض تولد
قرار گرفتن رحم در معرض برخی از عفونت ها، داروها و مواد شیمیایی نیز می تواند منجر به CP شود. به علاوه، CP به سبب آسیب دیدگی مغزی یا عفونت مغزی، بیشتر اوقات می تواند پس از تولد نیز وقوع یابد. بیشتر کودکان مبتلا به فلج مغزی در دو سال اول تولد تشخیص داده می شوند. موارد شدیدتر، معمولاً در همان اوایل تولد تشخیص داده می شوند. با این حال، تشخیص CP با علائم خفیف، ممکن است طولانی تر شود. اگرچه CP یک بیماری جدی و مادام العمر است، اما درمان های بسیاری وجود دارد که می تواند شدت علائم را کاهش داده و به کودکان مبتلا به فلج مغزی اجازه دهد تا زندگی طولانی، مستقل و فعالی را تجربه کنند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼