آموزش مهارت گفتگو، دانشی برای کودکان
آموزش مهارت های گفت و گویی از سنین پایین، از عناصر بنیادین برنامه درسی فلسفه برای کودکان است. این مهارت ها امری اکتسابی است.
ارتقای مهارتهای فکری و فرهنگ گفتوگویی در کودکان میتواند نوید بخش جامعهای خِرد ورز باشد. توانایی افراد برای انجام یک گفتوگو و به عبارتی مهارتهای گفتوگویی امری اکتسابی است و بیش از همه میبایست در نظام آموزشی ایجاد شود. شالوده این مهارتها باید از همان سالهای اولیه زندگی پی ریزی شود، زیرا فراخ اندیشی در همان سالهایی آغاز میشود که شخصیت و هویت کودک، به عنوان یک شخص متفکر در حال شکلگیری است.
در پژوهشی که در ارتباط با روند شکلگیری گفتوگوی کندوکاو محور در کلاس فلسفه برای کودکان توسط تیم پژوهشگران متشکل از هادی خانیکی (استاد گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی)، فاطمه نوری راد (دانشجوی دکتری علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی) و وحیده شاه حسینی (دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه علامه طباطبایی) انجام شده، آمده است: از آنجا که دوره پیش دبستان و دبستان میتواند بهترین زمان برای پرورش و آماده کردن فکر و ذهن انسانهای یک جامعه باشد، آموزش در این سنین از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که میتواند خمیر مایه شخصیتی آنها را به تدریج و به نرمی از عواطف و احساسات به سوی قالب بندی عقل مدار هدایت کند.
در این پژوهش به منظور بررسی موضوع مد نظر، روند گفتوگوهای حدود ۲۰۰ کلاس فلسفه برای کودکان تجزیه و تحلیل شد. در نتایج این بررسی ها آمده است:کودکان امروز در شکلگیری جامعه فردا نقش کلیدی را ایفا میکنند و میتوانند هنجارها و ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری را از نهادهای کوچکتری چون خانواده و مدرسه به بستر جامعه منتقل کنند و در آینده، این گونه رفتارها را در نهاد خانواده خود باز تولید کنند. کودکان بزرگترین سرمایه هر کشور به حساب میآیند و در حقیقت ثروت یک ملت و نیز کیفیت زندگی جوامع در چند دهه آینده به میزان سرمایهگذاری و نوع تربیت فرزندان آن جامعه بستگی دارد.
محققان میگویند: آموزش مهارتهای گفت و گویی از سنین پایین، از عناصر بنیادین برنامه درسی فلسفه برای کودکان است. حلقه کندوکاو کلاس فلسفه برای کودکان، ساختاری میان فردی دارد که در آن آموزش تفکر در قالب گفت و گوی جمعی به وقوع میپیوندد، تفکر فردی و جمعی بهم میآمیزد و کودکان حقیقت را به یاری یکدیگر جست و جو میکنند. علاوه بر این رشد روز افزون اطلاعات و چالشهای مربوط به این حجم وسیع از دانش، به واسطه وجود تلویزیون، اینترنت و سایر رسانهها، کودکان امروز را تحت تاثیر مسائلی قرار میدهد که خاص بزرگسالان است .در این خصوص، واکنش برخی والدین و مدارس آن است که باید ارزشهای تجویز شده به کودکان آموزش داده شود و اما اگرچه آموزش این ارزشهای سنتی اهمیت دارد، مساله اصلی این است که آنها یاد بگیرند چگونه برای خود قضاوتهای اخلاقی قابل قبولی داشته باشند.
در نتایج این پژوهش آمده است: مهمترین حرکت غیر کلامی دانشآموزان در کلاسهای فلسفه برای کودکان استفاده از دستان برای نوبت گرفتن است که معمولا در قواعد قرارداری، در اولین جلسه و از سوی حاضرین وضع میشود. اجتناب از به کار بردن اصوات زائد، استفاده از سکوت و مکث برای بالا بردن تاثیر کلام، به کار بردن لحن و تن صدای موثر جهت تاکید بر سخنان و همچنین استفاده از حرکات غیر کلامی در این مشاهدات بسیار متغیر بود و بنابر این امکان یافتن الگوی مشخص و ثابتی وجود نداشت چرا که این موارد با توجه به جنسیت، مدرسه و فرد گوینده، متعدد و گاه متناقض بود.
گفت و گوی کندو کاو محور نوعی الگوی تراکنشی ارتباط است که در آن افراد ابتدا ایدههای سایرین را گوش میدهند، قضاوتها و پیش فرضهای خود را به تعویق میاندازند، با احترام با سایرین برخورد میکنند و نهایتا نظر خویش را ابراز میکنند. در این حالت است که شرکت کنندگان تک روی را کنار میگذارند و روند با هم اندیشی را آغاز میکنند .
بنابراین حلقههای کندوکاو کلاس فلسفه برای کودکان به مثابه منطقه تقریبی رشد هستند که در آن تعامل کودکان با یکدیگر، در حضور تسهیلگر به عنوان فرد تواناتر فرهنگ، سبب رسیدن آنان به سطح بالاتری از تفکرمیشود. در این فضا، کودکان از طریق روند های ارتباطی که گفتار، بیشترین نقش را در آنها دارد، به عقلانیت ارتباطی میرسند و کنش صورت گرفته در این محیط از جنس کنش مبتنی برتفاهم است.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼