۶۶۷۰۲
۴۸۱۸
۴۸۱۸

بهروز بقایی بازیگر، عجله نکنید برای بزرگ شدن

در بین هنرمندان سینما و تلویزیون کمتر هنرمندی را می بینی که پس از گذر از دهه۶۰ هنوز هم دغدغه کودکان و نوجوانان را داشته باشد. اما بهروز بقایی این گونه نیست و هنوز هم خودش را در برابر کودکان مسئول می داند.

نی نی بان: در بین هنرمندان سینما و تلویزیون کمتر هنرمندی را می بینی که پس از گذر از دهه۶۰ هنوز هم دغدغه کودکان و نوجوانان را داشته باشد. اما بهروز بقایی این گونه نیست و هنوز هم خودش را در برابر کودکان مسئول می داند و با این که کارهای زیبایی مانند دنیای شیرین دریا، رویای شیرین، و... را برای این قشر از مخاطب ساخته است اما هنوز هم دوست دارد برای آن ها کار کند. مدتی است که بهروز بقایی با برنامه خندوانه همکاری می کند و ما هم به این بهانه سراغش رفتیم تا پاسخ گوی سوالاتمان باشد.

بهروز بقایی بازیگر، عجله نکنید برای بزرگ شدن

کودکی برای شما چه معنا و مفهومی دارد؟
معنای بسیار شیرین و دوست داشتنی به نظرم کودکی طعمی دارد که دیگر هیچ وقت تکرار نخواهد شد.

اولین تصویرهای دوران کودکی؟
بازی طبیعت بکر رشت و برو بیای همسایه ها.

در کودکی تان چه چیزی را به جا گذاشتید؟
همه چیز را از خاطرات خوب آن گرفته تا دوستانی که خیلی از آن ها حالا دیگر پیش ما نیستند.

خانه پدری؟
یک حس خوب.

سفره هایی که مادرتان می چیدند را هنوز به خاطر دارید؟
بله مگر می شود آن غذاها و آن خانه و خاطراتش را فراموش کرد.

چقدر در خانه شما پدر سالاری وجود داشت؟
بیشتر مادر سالاری بود.

اولین روزی که مقابل دوربین رفتید؟
خوب بود خیلی استرس نداشتم و خیلی زود با دوربین دوست شدم.

حستان روزی که در دانشگاه قبول شدید؟
احساس قدرت می کردم و پیش خودم رویا بافی های زیادی می کردم خوشبختانه قبولی در دانشگاه باعث ایجاد اتفاقات خوبی در زندگی ام شد.

لحظه ای که پدر شدید؟
باورم نمی شد تمام مدت به بهرنگ نگاه می کردم و پیش خودم می گفتم واقعا این کودک زیبا متعلق به من است. بهر حال از این که خداوند یک پسر زیبا به من بخشیده بود بسیار خوشحال بودم.

اولین باری که فرزندتان پدر یا صدایتان کرد؟
احساس قدرت می کردم و دوست داشتم برای او واقعا یک پدر خوب باشم.

با آمدن فرزندتان چه تغییر مهمی در زندگی شما ایجاد شد؟
تغییرات زیادی اتفاق افتاد مثلا مثل گذشته دیگر نمی توانستم تمام وقتم را برای کار کردن بگذرانم چون دلم برایش تنگ می شد.

بعدها چقدر فرصت سر زدن به خودتان را پیدا کردید؟
این اتفاق افتاد اما دیگر حوصله قدیم را نداشتم وبا گذشت زمان کم حوصله تر شده بودم.

دوست دارید فرزندتان هم شغل شما را ادامه دهد؟
بهرنگ در حال حاضر یک موزیسین است و این انتخاب خودش بوده است. البته خوشبختانه در کارش بسیار موفق است.

برای خوشبختی او چه کارهایی می کنید؟
هر کاری که از دستم بر بیاید و در آینده او تاثیر داشته باشد قطعا انجام می دهم.

سلامت روان چقدر برایتان اهمیت دارد؟
فکر می کنم این موضوع برای بیشتر افراد قابل اهمیت باشد چون تا روان سالمی نداشته باشی از هیچ چیزی آن طور که باید لذت نخواهی برد.

بدترین تنبیهی که شدید؟
یک بار از درخت گردو افتادم و بابت این موضوع حسابی تنبیه شدم.

بدترین تنبیهی که در مورد فرزندتان اعمال کردید؟
از خودش بپرسید.

بزرگترین مشکل کودکان امروز؟
تنهایی.

چرا کودکان امروز بی خاطره شده اند؟
چون ما برای آن ها خاطره ای نساختیم.

گردشگری چقدر در برنامه هایتان سهم دارد؟
خیلی زیاد بخصوص این که خودم در شهر رشت بزرگ شدم و برای همین هم بسیار عاشق طبیعت و گردش هستم.در این شلوغی شهری مثل تهران واقعا آدم باید هر از چند گاهی به طبیعت پناه ببرد.

آخرین باری که پای درد دل فرزندتان نشستید؟
هر وقت که پسرم بخواهد این کار را انجام دهد قطعا استقبال می کنم.

اگر فرزندتان خطایی مرتکب شود او را به صورت خواهد بخشید یا نه؟
بله.

به جلساتی که در مدرسه برای والدین گذاشته می شود چقدر اعتقاد دارید؟
اگر فایده ای داشته باشد وباعث حل مشکلی شود خوب است.

خدا را چگونه به فرزندتان معرفی کردید؟
خدا در قلب او بود و من تنها درباره پروردگار با او حرف زدم تا خدایش را بیشتر بشناسد.

آخرین باری که به آلبوم کودکی تان سر زدید؟
هفته گذشته.

داشتن رویا و خیال چقدر در زندگی خوب یا بد است؟
رویا داشتن خیلی خوب است چون آدمی را به دنیای قشنگی می برد و حس عجیبی در او متبلور می کند اصلا آدم بدون رویا و خیال نمی تواند زندگی کند.

یک پیام برای کودکان دنیا؟
عجله برای بزرگ شدن نداشته باشید.

داشتن یک والدین ماشینی و پر استرس چه بلایی سر کودک می آورد؟
او را از زندگی سیر می کند و تنهائیش بیشتر می شود.

یک پیشنهاد برای رفاقت بیشتر با کودک؟
با هم به پارک و سینما بروید و با هم گفت و گو کنید.

از شیطنتهای کودکیتان برایمان بگویید؟
آن قدر کودک شیطانی بودم که فکر می کنم بازگو کردنش بد آموزی داشته باشد.

آیا شیطنت دردسرساز هم داشته اید؟
تا دلتان بخواهد.

با چه غذاهایی تو بچگی مشکل داشتید؟
خورشت بامیه را اصلا دوست نداشتم.

وقتی از شما می پرسیدند که می خواهید در آینده چه کاره بشوید، چه می گفتید؟
مثل همه بچه های دیگر می گفتم دکتر.

مهم‌ترین ویژگی تربیتی مادر یا پدرتان چه بود؟
این که هیچ وقت جلوی غریبه ما را دعوا نمی کردند.

از چه کسی بیشتر حساب می بردید؟
فکر می کنم مادرم.

از دکتر و مریضی در کودکی چه خاطره ای دارید؟
همیشه از فضای بیمارستان و دکتر می ترسیدم چون آن زمان بیمارستان ها مثل امروز مجلل و تمیز نبودند.

چه کاری در مورد تربیت فرزندانتان انجام داده اید که فکر می کنید می توانید به والدین دیگر هم توصیه کنید؟
به او آزادی عمل دادم.

چقدر درس خوان بودید؟
درسم بد نبود بهر حال یک جوری قبول می شدم.

چه چیزی در کودکیتان وجود داشت که دوست دارید دوباره تکرار بشود؟
بازی کنار دریا و دیدن تئاتر های قدیمی.

بیشترین استرسی که تا به حال داشتید در چه موردی بود؟
زمانی که سکته کرده بودم از این می ترسیدم که از کار افتاده شوم.

مهمترین سوالی که در کودکی ذهنتان را به خود مشغول کرده بود؟
این که ماه و خورشید چه جوری جایشان را با هم عوض می کنند.

چقدر با فرزند تان کودکی کردید؟
سعی کردم این کار را بکنم و کودکی خوبی برایش بسازم.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.