علت سقط مکرر، ناهنجاری کروموزومی(۱)
سقط یا از دست دادن بارداری یکی از شایعترین مشکلات پزشکی در دوران باروری زنان است.
بخش اول- سقط یا از دست دادن بارداری یکی از شایعترین مشکلات پزشکی در دوران باروری زنان است. بطوریکه تخمین زده میشود که حدود یک چهارم زنان، در دوره باروری، دست کم یک نوبت سقط خود به خود دارند و حداقل نیمی از بارداریها پیش از رسیدن به زمان تولد از بین میروند. بنابر تعریف، سقط مکرر به دست کم سه سقط اطلاق میشود، اما برخی از محققان دو مورد سقط را نیز سقط مکرر مینامند.
سقط در ۰/۵ تا ۱ درصد زنان عارض میشود. در زنان دارای سابقه سقط مکرر، خطر از دست دادن بارداری بالاتر از کسانی است که تنها یک نوبت مردهزایی داشتهاند. سقط مکرر هم برای بیمار و هم برای پزشک معالج تنشزاست.
طبق مطالعات مختلف در ۶۰ درصد موارد یک عامل ژنتیکی، درونریز، آناتومیک یا خودایمنی با سقط مکرر مرتبط است و در ۴۰ درصد موارد هیچ عامل مرتبطی پیدا نمیشود در میان عوامل شناخته شده، مشکلات ژنتیکی شایعترین علت هستند و برآورد میشود حدود نیمی از موارد را شامل شوند. در این مقاله، عوامل ژنتیکی مرتبط با سقط مکرر توضیح داده میشوند.
ناهنجاریهای سیتوژنتیک
به طور کلی ناهنجاریهای سیتوژنتیک عامل 50 تا 70 درصد سقطهای مکرر است. شایعترین ناهنجاریهای کروموزومی همراه با سقط مکرر شامل تریزومیهای اتوزومی (60 درصد)، مونوزومی X (20-9 درصد)، پلیپلوئیدی (20 درصد)، جابهجاییهای نامتعادل (0/4 درصد) و همراهی تریزومی 21 با مونوزومی X (0/5 درصد) است.
در اکثر مطالعات، شایعترین تریزومی همراه، تریزومی 16 بوده است که در 20 تا 30 درصد محصولات سقط مکرر دیده میشود و به دنبال آن، تریزومیهای 22، 21، 15 و 13 قرار دارند اما در یک مطالعه گسترده، شایعترین تریزومی در سقط مکرر تریزومی 15 و به دنبال آن تریزومیهای 16، 22، 21، 14 و 13 بوده است میزان کاریوتایپ غیرطبیعی در جنین سقط شده با افزایش سن مادر بیشتر میشود. به علاوه فراوانی نسبی سقطهای مکرر با کاریوتایپ طبیعی در زنان زیر 36 سال بالاتر است.
نسبت جنینهای سقط شده با کاریوتایپ غیرطبیعی در ماههای اول بارداری بالاتر است. این نسبت با افزایش سن بارداری کاهش مییابد.
ناهنجاریهای کروموزومی پدر و مادر
جابهجاییهای کروموزومی متعادل در یکی از والدین احتمال سقط مکرر را ۵-۳ درصد افزایش میدهد. این احتمال در صورت وجود جابهجایی کروموزومی در مادر دو برابر نسبت به پدر بیشتر است.
در حدود نیمی از ناهنجاریهای کروموزومی در زنان از نوع جابهجایی متقابل متعادل است. ۲۴ درصد موارد را نیز جابهجاییها روبرتسونی و ۱۲ درصد را موزائیسم کروموزومهای جنسی تشکیل میدهند و باقی موارد نیز شامل واژگونی و ناهنجاریهای پراکنده است.
ریزحذفها (micro deletion)
احتمال وجود ریزحذفها در بازوی بلند کروموزوم Y در مردان دچار الیگواسپرمی شدید یا آزواسپرمی که مایع منی آنها برای شناسایی علت نازایی بررسی شده است، بیشتر از سایر افراد است. در این مردان، شیوع ریزحذفها در حدود 8 تا 18 درصد است این یافته در بسیاری از موارد سقط مکرر با کاریوتایپ طبیعی دیده میشود.
در سال 1978، یک مطالعه نشان داد که بین حذف Yq و جابهجایی 13/14 از یک سو، و سقط خود به خود از سوی دیگر ارتباط وجود دارد. دوان و همکاران در 82 درصد از 17 زوج دچار سقط مکرر بدون علت، ریزحذف پیدا کردند. البته این مطالعه اولین مطالعه برای بررسی ریزحذفهای کروموزوم Y در بیماران دچار سقط مکرر است و تایید نتایج آن به بررسیهای بیشتری نیاز دارد.
بیماریهای تکژنی
تعدادی از بیماریهای تک ژنی (مانند هموگلوبینوپاتیها، اختلالات متابولیک و ترومبوفیلیها) با مردهزایی ارتباط دارند. ترومبوفیلی بیشتر یک عامل خطر برای سقط مکرر است تا علت آن. تاکنون ۵ نقص ارثی مرتبط با ترومبوفیلی شناخته شده است که شامل کمبودهای آنتیترومبین III و پروتئینهای C و S، عامل V لیدن و پروترومبین G۲۰۲۱۰A است جیوارج و همکاران نشان دادند که احتمال سقط در مردان و زنانی که بیشتر از یک جهش ترومبوفیلیک دارند، به ترتیب ۵-۸۷ و ۷۵ درصد است.
این یافتهها نشان میدهد خطر در مردان بیشتر است. در این مطالعه تعداد نمونه اندکی بررسی شد و در نتیجه، نتایج آن به تایید بیشتر نیاز دارد. جهش ژن عامل V لیدن و ژن پروترومبین G۲۰۲۱۰A به ترتیب شایعترین ترومبوفیلیهای ارثی هستند. کمبود پروتئینهای C و S و آنتی ترومبین III با سقط در ماههای آخر بارداری مرتبط هستند.
آلفا تالاسمی ماژور، یک هموگلوبینوپاتی مرتبط با سقط مکرر است. از دست دادن جنین در این بیماری زمانی اتفاق میافتد که هم پدر و هم مادر دارای آلل خنثی باشند. مشاوره ژنتیک در زنان دارای سابقه خانوادگی تالاسمی و در زنانی که آزمون غربالگری غیرطبیعی دارند، توصیه میشود.
تعدادی از بیماریهای متابولیک اتوزومی مغلوب نیز با مردهزایی و هیدروپس غیرایمنی مرتبطند. برخی از این شرایط شامل بیماریهای آمینواسیدی، ذخیرهای و پراکسیزومی هستند. وقتی در یک شجرهنامه، تعداد زیادی جنین پسر مرده وجود دارد، باید به بیماریهای وابسته به X فکر کرد.
این بیماریها معمولا با مردهزایی در سه ماهه سوم بارداری ارتباط دارند. نشانگان رت مثالی از این بیماریها است. از میان علل ژنتیکی دیگر میتوان به پلیمورفیسم C۶۷۷T و A۱۲۹۸C در ژن متیلن تتراهیدروفولات ردوکتاز اشاره کرد که در ۱۵ درصد افراد طبیعی دیده میشود و با سطح فولات در ارتباط است. این پلیمورفیسمها سبب هیپرهوموسیستئینمی و سقط مکرر ارتباط وجود دارد. آنها نشان دادند که هوموسیستئین، به سبب ایجاد اختلال در پرزهای جفتی، مانع رشد جنین میشود...
سقط در ۰/۵ تا ۱ درصد زنان عارض میشود. در زنان دارای سابقه سقط مکرر، خطر از دست دادن بارداری بالاتر از کسانی است که تنها یک نوبت مردهزایی داشتهاند. سقط مکرر هم برای بیمار و هم برای پزشک معالج تنشزاست.
طبق مطالعات مختلف در ۶۰ درصد موارد یک عامل ژنتیکی، درونریز، آناتومیک یا خودایمنی با سقط مکرر مرتبط است و در ۴۰ درصد موارد هیچ عامل مرتبطی پیدا نمیشود در میان عوامل شناخته شده، مشکلات ژنتیکی شایعترین علت هستند و برآورد میشود حدود نیمی از موارد را شامل شوند. در این مقاله، عوامل ژنتیکی مرتبط با سقط مکرر توضیح داده میشوند.
ناهنجاریهای سیتوژنتیک
به طور کلی ناهنجاریهای سیتوژنتیک عامل 50 تا 70 درصد سقطهای مکرر است. شایعترین ناهنجاریهای کروموزومی همراه با سقط مکرر شامل تریزومیهای اتوزومی (60 درصد)، مونوزومی X (20-9 درصد)، پلیپلوئیدی (20 درصد)، جابهجاییهای نامتعادل (0/4 درصد) و همراهی تریزومی 21 با مونوزومی X (0/5 درصد) است.
در اکثر مطالعات، شایعترین تریزومی همراه، تریزومی 16 بوده است که در 20 تا 30 درصد محصولات سقط مکرر دیده میشود و به دنبال آن، تریزومیهای 22، 21، 15 و 13 قرار دارند اما در یک مطالعه گسترده، شایعترین تریزومی در سقط مکرر تریزومی 15 و به دنبال آن تریزومیهای 16، 22، 21، 14 و 13 بوده است میزان کاریوتایپ غیرطبیعی در جنین سقط شده با افزایش سن مادر بیشتر میشود. به علاوه فراوانی نسبی سقطهای مکرر با کاریوتایپ طبیعی در زنان زیر 36 سال بالاتر است.
نسبت جنینهای سقط شده با کاریوتایپ غیرطبیعی در ماههای اول بارداری بالاتر است. این نسبت با افزایش سن بارداری کاهش مییابد.
ناهنجاریهای کروموزومی پدر و مادر
جابهجاییهای کروموزومی متعادل در یکی از والدین احتمال سقط مکرر را ۵-۳ درصد افزایش میدهد. این احتمال در صورت وجود جابهجایی کروموزومی در مادر دو برابر نسبت به پدر بیشتر است.
در حدود نیمی از ناهنجاریهای کروموزومی در زنان از نوع جابهجایی متقابل متعادل است. ۲۴ درصد موارد را نیز جابهجاییها روبرتسونی و ۱۲ درصد را موزائیسم کروموزومهای جنسی تشکیل میدهند و باقی موارد نیز شامل واژگونی و ناهنجاریهای پراکنده است.
ریزحذفها (micro deletion)
احتمال وجود ریزحذفها در بازوی بلند کروموزوم Y در مردان دچار الیگواسپرمی شدید یا آزواسپرمی که مایع منی آنها برای شناسایی علت نازایی بررسی شده است، بیشتر از سایر افراد است. در این مردان، شیوع ریزحذفها در حدود 8 تا 18 درصد است این یافته در بسیاری از موارد سقط مکرر با کاریوتایپ طبیعی دیده میشود.
در سال 1978، یک مطالعه نشان داد که بین حذف Yq و جابهجایی 13/14 از یک سو، و سقط خود به خود از سوی دیگر ارتباط وجود دارد. دوان و همکاران در 82 درصد از 17 زوج دچار سقط مکرر بدون علت، ریزحذف پیدا کردند. البته این مطالعه اولین مطالعه برای بررسی ریزحذفهای کروموزوم Y در بیماران دچار سقط مکرر است و تایید نتایج آن به بررسیهای بیشتری نیاز دارد.
بیماریهای تکژنی
تعدادی از بیماریهای تک ژنی (مانند هموگلوبینوپاتیها، اختلالات متابولیک و ترومبوفیلیها) با مردهزایی ارتباط دارند. ترومبوفیلی بیشتر یک عامل خطر برای سقط مکرر است تا علت آن. تاکنون ۵ نقص ارثی مرتبط با ترومبوفیلی شناخته شده است که شامل کمبودهای آنتیترومبین III و پروتئینهای C و S، عامل V لیدن و پروترومبین G۲۰۲۱۰A است جیوارج و همکاران نشان دادند که احتمال سقط در مردان و زنانی که بیشتر از یک جهش ترومبوفیلیک دارند، به ترتیب ۵-۸۷ و ۷۵ درصد است.
این یافتهها نشان میدهد خطر در مردان بیشتر است. در این مطالعه تعداد نمونه اندکی بررسی شد و در نتیجه، نتایج آن به تایید بیشتر نیاز دارد. جهش ژن عامل V لیدن و ژن پروترومبین G۲۰۲۱۰A به ترتیب شایعترین ترومبوفیلیهای ارثی هستند. کمبود پروتئینهای C و S و آنتی ترومبین III با سقط در ماههای آخر بارداری مرتبط هستند.
آلفا تالاسمی ماژور، یک هموگلوبینوپاتی مرتبط با سقط مکرر است. از دست دادن جنین در این بیماری زمانی اتفاق میافتد که هم پدر و هم مادر دارای آلل خنثی باشند. مشاوره ژنتیک در زنان دارای سابقه خانوادگی تالاسمی و در زنانی که آزمون غربالگری غیرطبیعی دارند، توصیه میشود.
تعدادی از بیماریهای متابولیک اتوزومی مغلوب نیز با مردهزایی و هیدروپس غیرایمنی مرتبطند. برخی از این شرایط شامل بیماریهای آمینواسیدی، ذخیرهای و پراکسیزومی هستند. وقتی در یک شجرهنامه، تعداد زیادی جنین پسر مرده وجود دارد، باید به بیماریهای وابسته به X فکر کرد.
این بیماریها معمولا با مردهزایی در سه ماهه سوم بارداری ارتباط دارند. نشانگان رت مثالی از این بیماریها است. از میان علل ژنتیکی دیگر میتوان به پلیمورفیسم C۶۷۷T و A۱۲۹۸C در ژن متیلن تتراهیدروفولات ردوکتاز اشاره کرد که در ۱۵ درصد افراد طبیعی دیده میشود و با سطح فولات در ارتباط است. این پلیمورفیسمها سبب هیپرهوموسیستئینمی و سقط مکرر ارتباط وجود دارد. آنها نشان دادند که هوموسیستئین، به سبب ایجاد اختلال در پرزهای جفتی، مانع رشد جنین میشود...
منبع:
زندگی آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼