اهمیت بهداشت روانی کودکان، تاثیر محبت والدین
کودکان ما آنگونه میشوند که ما هستیم، نه آنگونه که دلمان میخواهد بشویم.
«کودکان ما آنگونه میشوند که ما هستیم، نه آنگونه که دلمان میخواهد بشویم» این جمله نشان میدهد که کودکان به ویژه در سنین کودکی که ذهنی تحلیلگر ندارند چه میزان بر دیدنیهای خویش استوارند و به چه مقدار آنچه را که میبینند ثبت و ضبط میکنند. این روزها در جامعهی کنونی و با بالارفتن سطح آگاهی و روانشناختی جامعه، اغلب پدر و مادرها میدانند که امنیت روحی و عاطفی کودک نقشی تعیین کننده در شخصیت و رشد او دارد. زهره لطفی زاده: ارتباط والدین با هم، گرمی و احترام و عشقی که به این روابط حکمفرماست، اصلیترین محور تأمینکننده سلامت روانی کودک است. میدانیم که عدم تفاهم و دعواهای شبانهروزی به چه میزان کودکان را گوشهگیر، افسرده، پرخاشگر میکند و اعتماد به نفس را از آنها میگیرد و تأثیر این روابط تشنجآمیز گاه از طلاق بیشتر است و در عوض، روابط عاشقانه و احترام بین والدین چقدر میتواند کودک را مهربان و قدرشناس بار آورد.
ناسازگاری و اختلافات بین زن و شوهر که منجر به از بین بردن آرامش و صمیمیت در خانواده و ایجاد خشونت، کینهورزی و بی توجهی به فرزندان خواهد شد، میتواند تأثیرات ناسالمی بر ابعاد مختلف رشد و تکامل فرزندان بهویژه رشد شخصیتی آنان داشته باشد. از آنجا که هدف از ازدواج، تشکیل خانواده و هدف از ایجاد یک خانواده جدید، رسیدن به آرامش معرفی شده، کانون خانواده باید سرشار از محبت و روابط بین اعضای خانواده نیز بر همین محور استوار باشد. پس هر عاملی که به این هدف لطمه وارد سازد، جزء آسیبهای خانواده شناخته شده است. با توجه و دقت در آیات قرآن و روایات ائمه معصومین(علیهم السلام) میتوان به نقش و جایگاه خانواده در رشد و تربیت فرزندان و مسئولیت پذیری آنان در قبال فرزندانشان پی برد. خانواده به دلیل دارا بودن نقش وراثتی و محیطی تأثیر به سزایی در تربیت فرزندان و ساختن شخصیت آنان دارد. از مهمترین دورانهای رشد پس از تولد، کودکی، نوجوانی و جوانی معرفی شده اما کودکی بهترین و مناسبترین زمان برای پایهگذاری تربیت و پرورش صحیح شخصیت فرزندان میباشد. ناسازگاری بین زن و شوهر دلایل بیشماری میتواند داشته باشد که از مهمترین آن عمل
نکردن به وظایف و مسئولیتهای شرعی هر یک از زوجین میباشد. از جمله آثار و پیامدهای اختلافات والدین بر روی فرزندان، آثار جسمی، روانی و عاطفی، به خطر افتادن زندگی آینده کودک و اختلالات شخصیتی میباشد که میزان تأثیرات منفی ناسازگاری والدین در کودکان و فرزندان دختر خانواده بسیار بیشتر است. چنانچه این اختلافات در خانواده تداوم داشته باشد، میتوان سرانجام شوم طلاق و جدایی را انتظار داشت که آثار سنگینتری بر سایر اعضای خانواده به ویژه فرزندان به دنبال خواهد داشت. زمانی که زن و شوهر در طول زندگی از راهکارهای پیشگیری از اختلافات از جمله سازگاری، مدارا، رفق، گفتگوی سالم و متقابل ... استفاده کنند هیچگاه زمانی نخواهد رسید که شاهد فرزندانی بیمار، مبتلا به اختلالات شخصیتی و نا موفق در زندگی آینده باشیم. ناسازگاری، اختلافات و عدم تفاهم بین زن و شوهر که منجر به کمرنگ شدن محبت، آرامش و صمیمیت و ایجاد خشونت، درگیری و عدم توجه به فرزندان خواهد شد، میتواند تأثیرات زیادی بر رشد شخصیتی آنان داشته باشد. از آن جا که خانواده اولین جایی است که نوزاد آدمی پا به عرصهی وجود میگذارد و نخستین آموزشگاه و پرورشگاه او محسوب شده و
سعادت او وابسته به خانواده است، نقش پدر و مادر در پرورش و تربیت فرزندان نقش ویژه و پراهمیت میباشد که شاهکلید اجرای این نقش مهم وجود تفاهم و اتفاق نظر والدین است.
میتوان چنین گفت که یکی از عوامل تهدید کنندهی سلامت خانوادهها و ایجاد روابط سالم و سازنده و مفید برای اعضای خانواده که در نهایت سلامت جامعه را به خطر میاندازد، عدم تفاهم و اختلافات همیشگی و مشاجرات دائمی زن و شوهر است. از آنجا که خانواده کانون مودّت و رحمت و آسایش معرفی شده و همهی اعضای خانواده در سایهی انس و الفت و محبت، میتوانند زندگی سعادتمندانهای را داشته باشند، عدم سازش و مدارای زن و شوهر، درست برخلاف هدف ازدواج و تشکیل خانواده و رشد و تکامل فرزندان میباشد که این مسأله آثار خوشایندی را در پی نخواهد داشت.
افرادی که در اجتماع از نظر شخصیتی دچار مشکل هستند و مدام دچار تشویش، نگرانی و اضطراب میباشند بهطوری که این اختلال بر زندگی آینده آنان تأثیر گذاشته و در حیات زناشویی خود موفق نیستند، ریشه این عوامل را باید در خانوادهی آنان جستجو کرد. خانواده به دلیل نقش وراثتی و محیطی میتواند تأثیرات سالم یا مخرّب بر رشد و تکامل فرزندان از جمله رشد و تکامل شخصیت آنان داشته باشد. زمانی که دانستیم ناسازگاری والدین چه تأثیراتی بر نحوهی تربیت و رشد و تکامل فرزندان و شکلگیری شخصیت آنان خواهد داشت، میتوان به جستجوی عوامل اختلافات والدین پرداخته و سپس با ارائهی راهکار از تأثیرات ناسالم آن جلوگیری کرد. چنانچه بتوانیم به این هدف دست یابیم، گامی در جهت سلامت خانوادهها و تحکیم هر چه بیشتر آن و سلامت جامعه برداشتهایم.
منبع:
خبرآنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼