رفتار با بچه ناتنی، چطور باهم خوب باشیم؟
واقعیت آن است که از قرنها پیش انسانها فرزندان دیگران را پرورش میدهند. تنها چیزی که تغییر کرده، دلیل این کار است.
واقعیت آن است که از قرنها پیش انسانها فرزندان دیگران را پرورش میدهند. تنها چیزی که تغییر کرده، دلیل این کار است. سالها پیش، خانوادههای ناتنی معمولاً به علت مرگ یک والد ایجاد میشدند. امروزه کودکان زیادی حاصل طلاق و ازدواج مجدد هستند.
نقش مادر ناتنی بسیار پیچیده است، زیرا تضادهای زیادی را در بردارد. گرچه یک مادر ناتنی، مادر نیست اما اغلب میبیند که نقش یک والد برایش رقم خورده است. گرچه نباید او تصور کند که نقش مقدس مادر را میگیرد اما در خانۀ پدر، ممکن است مادر باشد.
واقعیتان است که مادر ناتنی ممکن است عاشق فرزندان ناتنیاش باشد و آنها نیز ممکن است به همان اندازه او را دوست داشته باشند؛ اما او هیچگاه وفاداری همیشگی آنها را نخواهد داشت و مادر آنها، هرچند تنها یک نقش حاشیهای در زندگی فرزندانش داشته باشد، وفاداری آنها را خواهد داشت.
گرچه جامعه به مادر بودن احترام میگذارد اما نقش مادران ناتنی را در زندگی فرزندان ناتنیشان با اکراه تصدیق میکند. یکی از رایجترین مشکلات مادران ناتنی این است که آنها بهندرت موردحمایت یا درک خانواده یا دوستان قرار میگیرند. به همین دلیل، بسیاری از مادران ناتنی میگویند از صحبت با کسی که میداند این وضعیت چگونه است احساس آرامش میکنند.
حتی امروزه که نام مادران ناتنی بر سر زبانها افتاده است، آنها همچنان احساس انزوا میکنند. وقتیکه از آنها پرسیده میشود چه انتظاری داشتی؟ میترسند در مورد احساساتشان صحبت کنند. بیشتر مادران ناتنی جواب میدهند: انتظار نداشتم تا این حد مشکل باشد و فکر میکردم ما یک خانوادۀ خوشبخت خواهیم بود.
انتظار غیرواقعبینانه را کنار بگذارید.
چیزی ه عنوان یک خانوادۀ بزرگ خوشبخت آنی وجود ندارد. روانشناسی به نام پاتریشا، اولین مرحلۀ زندگی خانوادۀ ناتنی را، وقتیکه زوجی عقیده دارند میتوان بلافاصله یک خانوادۀ خوشبخت بزرگ به دست آورد، مرحلۀ رؤیا مینامد. همه پس از چند هفته یا چند ماه متوجه میشوند که ترکیب یک خانواده هیچگاه ساده نخواهد بود.
احتمالاً یک مادر ناتنی و فرزندان ناتنیاش نسبت به هم احساس خشم و گناه خواهند داشت. در این شکی نیست که آنها بلافاصله یک خانوادۀ بزرگ خوشبخت نخواهند بود.
شما و همسرتان بهعنوان یک زوج، مرحلۀ والد بودن را با پرورش یک نوزاد شروع نکردهاید که طی آن یاد بگیرید چگونه فرزندان را تربیت کنید و یک پیوند عاطفی نزدیک را طی یک فرآیند شکل دهید. والدین حقیقی (بیولوژیکی) به شکلی ایده آل با فرزندانشان رشد میکنند.
بیاموزید که تفاوتها را بپذیرید.
مادر ناتنی - علاوه برنداشتن پیوند بیولوژیکی و عاطفی - احتمالاً فرزند ناتنیاش را از دوران نوپایی بزرگ نکرده و بنابراین، سیستم ارزشی و روشهای خود را در انجام کارها منتقل نکرده است. پس اگر قرار است در یک خانوادۀ ناتنی، هماهنگی وجود داشته باشد، بزرگسالان و فرزندان باید یاد بگیرند که تفاوتها را بپذیرند و به آنها احترام بگذارند.
آنها همچنین باید بیاموزند که بر احساسات دشواری چون حسادت و خشم غلبه کنند تا رابطهای را ایجاد کنند که از قبل وجود ندارد. سپس حضور مادر حقیقی - بدون توجه به آنکه نقش فعالی در زندگی فرزندانش دارد یا نه - کمرنگ خواهد شد.
شما چه مادر ناتنیای باشید که سرپرستی فرزندی را بر عهده دارد و چه غیرازاین؛ چه به مادر فرزندتان بیتوجه باشید و چه نباشید، شما مادر فرزندان ناتنیتان نیستید و هرگز هم نخواهید بود. بسیاری از مادرهای ناتنی میگویند که دچار همان مشکل معمول شدهاند: تصور میکردند مادری خواهند بود که فرزندان ناتنیشان باید داشته باشند. قابل پیشبینی است که تلاشهای آنها از سوی فرزندان ناتنیشان رد شود. شما میتوانید مادر ناتنیای باشید که آنها باید داشته باشند نه مادرشان.
چگونه در یک نقش پیچیده بدرخشیم؟
اگر فرزند ناتنی، مادر ناتنی را طرد کند، ممکن است مادر ناتنی برای غلبه بر این مقاومت با دشواری، تلاش خود را دو برابر کند. چنین کاری میتواند چرخهای از سوءتفاهم و رنجش را برای هر دو طرف ایجاد کند. هرچه مادر ناتنی تلاش بیشتری برای غلبه بر فرزندان ناتنی میکند، آنها بیشتر مقاومت میکنند. درواقع، مادر ناتنیِ خسته و آزرده ممکن است عقبنشینی کند و از آن بدتر، ممکن است دست بهتلافی بزند و یا صبر خود را از دست بدهد و فرزندان ناتنیاش را طرد کند.
مادران ناتنیای که در چنین شرایطی قرارگرفتهاند، میگویند که متوجه شدهاند مانند یک مادر ناتنیِ بدجنس رفتار میکنند؛ یعنی دقیقاً آنچه نمیخواستند باشند. توصیههای زیر به شما و فرزندان ناتنیتان کمک میکند که با یکدیگر تطابق پیدا کنید.
سعی کنید کمی عقب بکشید.
عقب کشیدن به فرزندان ناتنی فرصتی میدهد که از اضطراب ناشی از طلاق و ازدواج مجدد والدین رها شوند. بچهها معمولاً از درگیریهای مربوط به وفاداری بین والدین و والدین ناتنیشان رنج میبرند. بسیار مفید است که اگر به همه فرصت دهید تا خود را با شرایط وفق دهند.
از دریچۀ چشم بچهها نگاه کنید.
وقتیکه والدین طلاق میگیرند، فرزندان چندین تغییر مهم را تجربه میکنند. یکی از والدین آنها برای همیشه ترک میکند. والدی که میماند، ممکن است آنقدر ناراحت باشد که حداقل برای یک دوره قادر به انجام وظایف پدری یا مادری خود نباشد. علاوه بر عدم وجود یک خانوادۀ منسجم، بسیاری از بچهها باید خانهشان را ترک کنند و اغلب به مدرسه یا شهر دیگری بروند.
سرانجام یک یا هر دو والد اعلام میکنند که قصد ازدواج مجدد دارند. برای فرزندی که در رویای آشتی پدر و مادر به سر میبرد، این امر بیانگر پایان آن رؤیا و تغییری ترسناکتر است.
نقش مادر ناتنی بسیار پیچیده است، زیرا تضادهای زیادی را در بردارد. گرچه یک مادر ناتنی، مادر نیست اما اغلب میبیند که نقش یک والد برایش رقم خورده است. گرچه نباید او تصور کند که نقش مقدس مادر را میگیرد اما در خانۀ پدر، ممکن است مادر باشد.
واقعیتان است که مادر ناتنی ممکن است عاشق فرزندان ناتنیاش باشد و آنها نیز ممکن است به همان اندازه او را دوست داشته باشند؛ اما او هیچگاه وفاداری همیشگی آنها را نخواهد داشت و مادر آنها، هرچند تنها یک نقش حاشیهای در زندگی فرزندانش داشته باشد، وفاداری آنها را خواهد داشت.
گرچه جامعه به مادر بودن احترام میگذارد اما نقش مادران ناتنی را در زندگی فرزندان ناتنیشان با اکراه تصدیق میکند. یکی از رایجترین مشکلات مادران ناتنی این است که آنها بهندرت موردحمایت یا درک خانواده یا دوستان قرار میگیرند. به همین دلیل، بسیاری از مادران ناتنی میگویند از صحبت با کسی که میداند این وضعیت چگونه است احساس آرامش میکنند.
حتی امروزه که نام مادران ناتنی بر سر زبانها افتاده است، آنها همچنان احساس انزوا میکنند. وقتیکه از آنها پرسیده میشود چه انتظاری داشتی؟ میترسند در مورد احساساتشان صحبت کنند. بیشتر مادران ناتنی جواب میدهند: انتظار نداشتم تا این حد مشکل باشد و فکر میکردم ما یک خانوادۀ خوشبخت خواهیم بود.
انتظار غیرواقعبینانه را کنار بگذارید.
چیزی ه عنوان یک خانوادۀ بزرگ خوشبخت آنی وجود ندارد. روانشناسی به نام پاتریشا، اولین مرحلۀ زندگی خانوادۀ ناتنی را، وقتیکه زوجی عقیده دارند میتوان بلافاصله یک خانوادۀ خوشبخت بزرگ به دست آورد، مرحلۀ رؤیا مینامد. همه پس از چند هفته یا چند ماه متوجه میشوند که ترکیب یک خانواده هیچگاه ساده نخواهد بود.
احتمالاً یک مادر ناتنی و فرزندان ناتنیاش نسبت به هم احساس خشم و گناه خواهند داشت. در این شکی نیست که آنها بلافاصله یک خانوادۀ بزرگ خوشبخت نخواهند بود.
شما و همسرتان بهعنوان یک زوج، مرحلۀ والد بودن را با پرورش یک نوزاد شروع نکردهاید که طی آن یاد بگیرید چگونه فرزندان را تربیت کنید و یک پیوند عاطفی نزدیک را طی یک فرآیند شکل دهید. والدین حقیقی (بیولوژیکی) به شکلی ایده آل با فرزندانشان رشد میکنند.
بیاموزید که تفاوتها را بپذیرید.
مادر ناتنی - علاوه برنداشتن پیوند بیولوژیکی و عاطفی - احتمالاً فرزند ناتنیاش را از دوران نوپایی بزرگ نکرده و بنابراین، سیستم ارزشی و روشهای خود را در انجام کارها منتقل نکرده است. پس اگر قرار است در یک خانوادۀ ناتنی، هماهنگی وجود داشته باشد، بزرگسالان و فرزندان باید یاد بگیرند که تفاوتها را بپذیرند و به آنها احترام بگذارند.
آنها همچنین باید بیاموزند که بر احساسات دشواری چون حسادت و خشم غلبه کنند تا رابطهای را ایجاد کنند که از قبل وجود ندارد. سپس حضور مادر حقیقی - بدون توجه به آنکه نقش فعالی در زندگی فرزندانش دارد یا نه - کمرنگ خواهد شد.
شما چه مادر ناتنیای باشید که سرپرستی فرزندی را بر عهده دارد و چه غیرازاین؛ چه به مادر فرزندتان بیتوجه باشید و چه نباشید، شما مادر فرزندان ناتنیتان نیستید و هرگز هم نخواهید بود. بسیاری از مادرهای ناتنی میگویند که دچار همان مشکل معمول شدهاند: تصور میکردند مادری خواهند بود که فرزندان ناتنیشان باید داشته باشند. قابل پیشبینی است که تلاشهای آنها از سوی فرزندان ناتنیشان رد شود. شما میتوانید مادر ناتنیای باشید که آنها باید داشته باشند نه مادرشان.
چگونه در یک نقش پیچیده بدرخشیم؟
اگر فرزند ناتنی، مادر ناتنی را طرد کند، ممکن است مادر ناتنی برای غلبه بر این مقاومت با دشواری، تلاش خود را دو برابر کند. چنین کاری میتواند چرخهای از سوءتفاهم و رنجش را برای هر دو طرف ایجاد کند. هرچه مادر ناتنی تلاش بیشتری برای غلبه بر فرزندان ناتنی میکند، آنها بیشتر مقاومت میکنند. درواقع، مادر ناتنیِ خسته و آزرده ممکن است عقبنشینی کند و از آن بدتر، ممکن است دست بهتلافی بزند و یا صبر خود را از دست بدهد و فرزندان ناتنیاش را طرد کند.
مادران ناتنیای که در چنین شرایطی قرارگرفتهاند، میگویند که متوجه شدهاند مانند یک مادر ناتنیِ بدجنس رفتار میکنند؛ یعنی دقیقاً آنچه نمیخواستند باشند. توصیههای زیر به شما و فرزندان ناتنیتان کمک میکند که با یکدیگر تطابق پیدا کنید.
سعی کنید کمی عقب بکشید.
عقب کشیدن به فرزندان ناتنی فرصتی میدهد که از اضطراب ناشی از طلاق و ازدواج مجدد والدین رها شوند. بچهها معمولاً از درگیریهای مربوط به وفاداری بین والدین و والدین ناتنیشان رنج میبرند. بسیار مفید است که اگر به همه فرصت دهید تا خود را با شرایط وفق دهند.
از دریچۀ چشم بچهها نگاه کنید.
وقتیکه والدین طلاق میگیرند، فرزندان چندین تغییر مهم را تجربه میکنند. یکی از والدین آنها برای همیشه ترک میکند. والدی که میماند، ممکن است آنقدر ناراحت باشد که حداقل برای یک دوره قادر به انجام وظایف پدری یا مادری خود نباشد. علاوه بر عدم وجود یک خانوادۀ منسجم، بسیاری از بچهها باید خانهشان را ترک کنند و اغلب به مدرسه یا شهر دیگری بروند.
سرانجام یک یا هر دو والد اعلام میکنند که قصد ازدواج مجدد دارند. برای فرزندی که در رویای آشتی پدر و مادر به سر میبرد، این امر بیانگر پایان آن رؤیا و تغییری ترسناکتر است.
درک احساسات یک فرزند ناتنی
بیشتر بچهها درحالیکه در مورد همسر جدید پدر مضطرب و نامطمئن هستند، نگران این هستند که مادر ناتنیشان چه تغییراتی در زندگیشان میدهد. حتی اگر بچهها قبل از ازدواج مراسم ازدواج، شما را بشناسند و به شما علاقهمند باشند، سؤالاتی در مورد تأثیر حضور شما در زندگی خود و پدرشان در ذهن دارند. برخی از این سؤالات عبارتاند از:
- آیا پدر به خاطر آنکه عاشق مادر ناتنی است، رابطهاش با من تغییر میکند؟
- آیا مادر ناتنی و یا فرزندانش عشق یا پول مرا خواهند گرفت؟
- آیا اگر نسبت به مادر ناتنیام مهربان باشم، مادر مرا کمتر دوست خواهد داشت؟
- آیا اگر مادر ناتنیام را دوست نداشته باشم، پدر مرا کمتر دوست خواهد داشت؟
خود را جای فرزند ناتنیتان بگذارید.
- آیا پدر به خاطر آنکه عاشق مادر ناتنی است، رابطهاش با من تغییر میکند؟
- آیا مادر ناتنی و یا فرزندانش عشق یا پول مرا خواهند گرفت؟
- آیا اگر نسبت به مادر ناتنیام مهربان باشم، مادر مرا کمتر دوست خواهد داشت؟
- آیا اگر مادر ناتنیام را دوست نداشته باشم، پدر مرا کمتر دوست خواهد داشت؟
خود را جای فرزند ناتنیتان بگذارید.
یک مادر ناتنی میگوید: بزرگسالان باید درک کنند که همۀ آنچه بچهها میخواهند، این است که مادر و پدر واقعیشان هیچگاه طلاق نگیرند. سعی نکنید با گفتن چنین جملاتی عکسالعمل نشان دهید: میدانی وقتی برای مادرت گریه میکنی چه حسی پیدا میکنم؟ به یاد داشته باشید که شما یک فرد بزرگسال هستید. احساس یک کودک بسیار مهمتر است.
فرزندان ناتنیتان شما را چه بنامند؟
بیشتر مادران ناتنی راحتترند که به اسم کوچک یا اسم مستعار صدایشان بزنند. غیرمعمول نیست که بچههای خردسال، مادر ناتنی خود را مامان صدا کنند، درصورتیکه او سرپرستی بچهها را به عهده داشته باشد؛ گرچه این مسئله میتواند ناراحتیهایی را در سنین مدرسه برای کودکان ایجاد کند. بسیاری از مادران ناتنی میگویند که با ملایمت حرف معلم یا مادر دوستان فرزند ناتنیشان را که در مقابل کودک میگویند مادرت، اصلاح میکنند.
بیشتر مادران ناتنی راحتترند که به اسم کوچک یا اسم مستعار صدایشان بزنند. غیرمعمول نیست که بچههای خردسال، مادر ناتنی خود را مامان صدا کنند، درصورتیکه او سرپرستی بچهها را به عهده داشته باشد؛ گرچه این مسئله میتواند ناراحتیهایی را در سنین مدرسه برای کودکان ایجاد کند. بسیاری از مادران ناتنی میگویند که با ملایمت حرف معلم یا مادر دوستان فرزند ناتنیشان را که در مقابل کودک میگویند مادرت، اصلاح میکنند.
این مسئله میتواند شرایط سختی را ایجاد کند. یک قانون کلی و مهمترین نکته این است که مادر ناتنی و همسرش نباید مسئلۀ نامیدن او را آنقدر مهم جلوه دهند و دربارۀ آن سخت بگیرند.
نقش مادر ناتنی در تربیت
جای تعجب نیست که مادران ناتنی سرپرست احتمالاً بیشتر از مادران ناتنی غیر سرپرست این سخن را به زبان بیاورند که در تربیت فرزندان ناتنیشان با همسرشان شریک بودند. شاید به همین دلیل است که مادران ناتنی که تنها در آخر هفتهها سرپرستی بچهها را به عهدهدارند، بیشتر در مورد نقش خود و مسئلۀ تربیت بچهها سردرگم میشوند. بسیاری از این مادران ناتنی میگویند که نمیدانستند آیا این حق را دارند که فرزندان شخص دیگری را تربیت کنند یا نه. بیشتر آنها درنهایت به این نتیجه میرسند که تنها در مواقعی که پدر بچهها حضور ندارد، به مسائل تربیتی آنها رسیدگی کنند.
در بعضی موارد بهویژه در مورد بچههای بزرگتر، روش عدممداخله میتواند مناسب باشد، اگرچه موفقیت این روش بستگی به چند عامل مهم مانند رفتار کلی بچهها دارد. اگر فرزندان ناتنیتان معمولاً باملاحظه و احترام با شما برخورد میکنند، دلیلی برای تربیت بچهها نداری.
اگر آنها معمولاً با گستاخی با شما برخورد میکنند، در پیش گرفتن روش آسان گیرانه میتواند هم برای شما و هم برای آنها مضر باشد. هیچکس نباید با گستاخی و بدرفتاری ِ آشکار کنار بیاید.
گرچه بچهها مطمئناً مادر ناتنیای را که زیاد قوی به نظر میرسد، آزار میدهند اما همچنین سعی میکنند از مادر ناتنیای که در تعیین حدود مُردد به نظر میرسد، سوءاستفاده کنند؛ بهویژه وقتیکه پدر حضور ندارد.
مادر ناتنیای که به بچهها یاد میدهد ادب برای کنار آمدن با هرکسی ضروری است، خدمت بزرگی به آنها میکند. او میتواند به بچهها بیاموزد که مهم نیست او را دوست دارند یا نه؛ بلکه توقع دارد که وقتی آنها در خانۀ او هستند، رفتاری مؤدبانه داشته باشند.
جای تعجب نیست که مادران ناتنی سرپرست احتمالاً بیشتر از مادران ناتنی غیر سرپرست این سخن را به زبان بیاورند که در تربیت فرزندان ناتنیشان با همسرشان شریک بودند. شاید به همین دلیل است که مادران ناتنی که تنها در آخر هفتهها سرپرستی بچهها را به عهدهدارند، بیشتر در مورد نقش خود و مسئلۀ تربیت بچهها سردرگم میشوند. بسیاری از این مادران ناتنی میگویند که نمیدانستند آیا این حق را دارند که فرزندان شخص دیگری را تربیت کنند یا نه. بیشتر آنها درنهایت به این نتیجه میرسند که تنها در مواقعی که پدر بچهها حضور ندارد، به مسائل تربیتی آنها رسیدگی کنند.
در بعضی موارد بهویژه در مورد بچههای بزرگتر، روش عدممداخله میتواند مناسب باشد، اگرچه موفقیت این روش بستگی به چند عامل مهم مانند رفتار کلی بچهها دارد. اگر فرزندان ناتنیتان معمولاً باملاحظه و احترام با شما برخورد میکنند، دلیلی برای تربیت بچهها نداری.
اگر آنها معمولاً با گستاخی با شما برخورد میکنند، در پیش گرفتن روش آسان گیرانه میتواند هم برای شما و هم برای آنها مضر باشد. هیچکس نباید با گستاخی و بدرفتاری ِ آشکار کنار بیاید.
گرچه بچهها مطمئناً مادر ناتنیای را که زیاد قوی به نظر میرسد، آزار میدهند اما همچنین سعی میکنند از مادر ناتنیای که در تعیین حدود مُردد به نظر میرسد، سوءاستفاده کنند؛ بهویژه وقتیکه پدر حضور ندارد.
مادر ناتنیای که به بچهها یاد میدهد ادب برای کنار آمدن با هرکسی ضروری است، خدمت بزرگی به آنها میکند. او میتواند به بچهها بیاموزد که مهم نیست او را دوست دارند یا نه؛ بلکه توقع دارد که وقتی آنها در خانۀ او هستند، رفتاری مؤدبانه داشته باشند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼