۱۵۷۱۹۰
۱۷۵۴
۱۷۵۴

بدخلقی در کودکان، انگار این بچه نحسه!

واقعیت این است که انسان ها فی نفسه منحصر به فرد می باشند و این مسئله در مورد نوپایان نیز صدق می کند.

واقعیت این است که انسان ها فی نفسه منحصر به فرد می باشند و این مسئله در مورد نوپایان نیز صدق می کند و این امر سبب می شود ، که قشقرق و کج خلقی کودکان مراتب و شدت و حدت متفاوتی داشته باشد . از سوی دیگر برخی از والدین اساسا عصبانیت کودکان خود را نحسی ریشه دار نمی دانند ، چون این امر سبب می شود که توانایی های تربیتی خود را به عنوان پدر و مادر زیر سوال برده و نفی کنند.
باری ، واقعیت این است که با شدت و حدتی متفاوت تمامی کودکان دستخوش ناراحتی و کج خلقی میشوند و باید پدر و مادر به این مسئله معترف باشند ، چون این امر کارکردهای مثبت و محسوسی دارد ، به این وسیله کودک مراحل رشدی خود را تکمیل کرده و مهارت های سازگاری و ارتباطی را فرا می گیرد.
عَرضه داشت عواطف مختلف
اگر چه پژوهش های معتبر نیز دلایل قاطعی به دست نداده اند ، ولیکن واقعیت این است که نوپایان حالات و ماهیت متفاوتی دارند. به این مفهوم که برخی از آنها دستخوش کج خلقی و برخی دیگر نیز این مقطع را با آرامش هر چه تمام تر پشت سر می گذارند.
در چنین حالتی باید گفت که به احتمال قوی برادر و یا خواهرِ کودک آرام جورش را کشیده و به جای نوپای آرام جیغ و فریاد می زند.
دلیل دیگر آرام بودن کودک این است ، که والدینش هر گونه هیجان و عاطفه نمایی او را در نطفه خاموش ساخته اند و مجال آشکار سازی و عواطف را به کودک نوپا نداده اند و این امر به این خاطر است که پدر و مادر کودک ، در خردسالی از بروز عواطف مختلف خویش محروم بوده و نوع برخورد با هیجانات متفاوت را یاد نگرفته اند.
به زبان ساده تر این والدین خود گرفتار کاستی ها و نقایص مَنِشی و شخصیتی می باشند.

نحسی کودکان
زیرا همان گونه که پیش تر خاطر نشان ساختیم عواطف نمایی کودک بخش مهمی از فرایند رشد و سازگاری او می باشد و بدون تردید این گونه مهار شوندگی ، تاثیرات سوء خود را بر روال خود پذیری طبیعی کودک برجا می گذارد.
زیرا چنانچه کودک دریابد که قشقرق و کج خلقی او در محیط خانواده قابل تحمل نمی باشد ، به اشکال دیگری با این مهارشدگی برخورد می کند.
به زبان دیگر درماندگی و استیصال خود را با واکنش هایی چون بیش فعالی ، پرگویی ، یک دندگی و کله شقی و غیره تعدیل می کند. زیرا تنها به این صورت است که میتواند خود را کنترل کرده و جلوی بروز عصبانیت تکان دهنده اش را سد کند.
نکته ای که باید به آن توجه داشت این است ، که نوپایان رفتارهای خویش را بر اساس رفتارها و واکنش های ما تنظیم می کنند. فرضا چنان چه والدین بردبار و خویشتن دار باشند ، کودکان نیز حرکات و سکنات خود را حتی المقدور کنترل می کنند.
روشن است که خویشتن داری و عدم ابراز وجود کودک سبب میشود که او دستخوش کاستی های شخصیتی گردد. چون کودکان آرام مثل کودکان پرخاشگر از اعتماد به نفس نرمال برخوردار نیستند و این امر سبب میشود نتوانند در موقعیت هایی خاص از حقوق خویش دفاع کنند.
باری ، بررسی ها و مطالعات کلی حاکی از این است که کودکان عاری از کج خلقی و نحسی دارای ویژگی های متناقض و متعارفی می باشند . فرضا برخی از این کودکان در دوره ی بلوغ لجوج و یک دنده شده و برخی نیز بردبار و صبور می شوند.
به زبان دیگر اگرچه برخی از ویژگی های شخصیتی این اشخاص مثبت و مطلوب است ، ولیکن مهار ویژگی های متناقض دشوارتر از خصوصیات یکپارچه و منسجم می باشد ؛ زیرا در بسیاری از موقعیت ها نتایج دلخواهی از شخصیت گسیخته حاصل نمیشود ، چون این اشخاص از مشکلات سازگاری در رنج خواهند بود.
مقصود از این همه فلسفه بافی این است که والدین وظیفه دارند جهت دست یابی به مَنِشی نرمال کودکان را یاری دهند و این امر مستلزم آن است که پدر و مادر دست کم به خواسته ها و علایق کودک خویش احترام بگذارند ، اگرچه مجبورند در حالاتی خاص در رابطه با علایق کودکان ابراز مخالفت نمایند.
چون اگر کودکان چگونگی برخورد با خشم ، سرخوردگی و درماندگی دوره ی خردسالی را یاد نگیرند ، در بزرگسالی از پس این نوع احساسات و هیجانات برنیامده و بدین واسطه نمیتوانند به سوی شکوفایی و بالندگی سیر نمایند.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.