برخورد با کودک حساس، وقتی تغییرات را نمی پذیرند
ویژگیای که در بین تمام کودکان حساس، با هر سن و سال بهطور ثابت دیدهشده، این است که به راحتی نمیتوانند به تغییرات خو بگیرند.
ویژگیای که در بین تمام کودکان حساس، با هر سن و سال بهطور ثابت دیدهشده، این است که به راحتی نمیتوانند به تغییرات خو بگیرند. غیرقابلپیشبینی بودن وضعیتهای جدید، موجب تشدید حساسیت و هراس از خطرهای احتمالی در آنها میشود. هرچه زندگی روزانه، برنامهریزی و پیشبینی شده تر باشد، کودکان مضطرب بهتر عمل میکنند.
با رعایت نکات زیر، زندگی کودکتان را قابل پیشبینی تر کنید:
- ترتیبی دهید که فرزندتان هر روز صبح برای رفتن به مدرسه و هر شب برای به رختخواب رفتن، برنامۀ خاصی را دنبال کند. برای نمونه، فرض میکنیم فرزندتان برای به مدرسه رفتن باید از خواب بلند شود، به دستشویی برود، لباس بپوشد، صبحانه بخورد و ... .
به فرزندتان عادت بدهید که هر روز این کارها را به همین ترتیب و تقریباً در یک ساعت معین انجام دهد. این ثبات، کودک را خاطرجمع میکند که همه چیز قابل پیشبینی و تحت کنترل است و در ضمن، شما نیز مطمئن هستید که فرزندتان به موقع از خانه خارج خواهد شد.
- برای اطمینان بخشیدن به فرزند مضطرب، همواره همان عبارات را به کار ببرید. این روش، توانایی کودک را در سازگاری افزایش میدهد و او سریعتر میتواند با شرایط اضطرابآور روبهرو شود. پدری میگفت: احساس میکنم مانند یک صفحۀ شکسته، مدام یک سری جملات را تکرار میکنم، اما این حرفها مؤثر بوده است.
- هر بار فقط یک وضعیت جدید را در برنامۀ فرزندتان بگنجانید. برای نمونه، اگر قصد دارید به باغوحش بروید، عاقلانه نیست که بعد از آن هم به دیدن یکی از اقوام بروید. در ضمن، چند دقیقه زودتر به مقصد رسیدن، به فرزندتان امکان میدهد با محیط تازه خو بگیرد و شاید برایش مفید باشد.
همچنین وقتی برای فعالیتهای بعد از مدرسه برنامهریزی میکنید، ابتدا کودک را در یک برنامه شرکت بدهید. او را تشویق کنید که در آن برنامه شرکت کند و سپس تلاشهای او را بستایید. صبر کنید تا کودک کاملاً به این برنامه خو بگیرد و سپس فعالیت دوم را پیشنهاد کنید.
- به کودکتان کمک کنید تا برای خو گرفتن با تغییر، از پیش برنامهریزی کنید. یک شیوۀ موردپسند، نقشۀ "اگر ...." است. این شیوه برای کودکانی بسیار مفید است که تا حدودی از توانایی و مهارتهای سازگاری برخوردارند، اما مطمئن نیستند که میتوانند این مهارتها را به کار ببرند.
پدر یا مادر و فرزند برنامههایی را تعیین میکنند که اگر کودک دستپاچه شد، بداند چه بکند. برای نمونه، محل توالت مدرسه را بداند که در صورت نیاز، بدون دستپاچگی بتواند به آنجا برود. وقتی کودک میداند برنامهای برای موارد اضطراری وجود دارد، معمولاً به قدری خیالش راحت میشود که نیازی به آن پیدا نمیکند.
برنامهریزی کردن با کودک، مفیدتر از برنامهریزی برای کودک است. این کار، کودک را به تفکر مستقل تشویق میکند و سرانجام، وابستگیِ او را به پدر و مادر کاهش میدهد.
کودک را تشویق کنید تا راهحلهایی برای روبهرو شدن با وضعیت جدید پیدا کند؛ حتی اگر مجبور شوید که سرنخهایی به او بدهید. به کودک کمک کنید تا راهحلهای گوناگون را بسنجد و نکات مثبت و منفی هر راهحلی را در نظر بگیرد. سرانجام، او را تشویق کنید راهی را برگزیند که به نظرش از همه معقولتر میآید.
حتی اگر کودک روشی را انتخاب کرد که به نظر شما بهترین نیست، برخورد مثبتی داشته باشید. به مرور زمان، کودکانی که به این ترتیب عمل میکنند، به مراتب احساس توانایی بیشتری میکنند تا آنهایی که به ایشان گفته میشود چه بکنند.
تغییرات بزرگ
برای تغییرات بزرگ، شاید تمرین قبلی و همکاری با سایرین لازم باشد. بیشتر پدر و مادرها میتوانند حدس بزنند که فرزندشان در چه شرایطی ممکن است خودش را ببازد. نمونههای متداول، رفتن به مدرسۀ جدید یا برای نخستین بار شرکت در اردوی چند روزه است.
برای نمونه رفتن به مدرسۀ جدید، معمولاً این مسائل را به همراه دارد:
- پیدا کردن وسیلۀ رفتوآمد و عادت کردن به آن
- آشنایی و برقراری ارتباط با کودکان ناآشنا
- دیدن آموزگاران جدید و خو گرفتن به انتظارات آنها
- آشنا شدن با ساختمان جدید
- روبهرو شدن با تکالیف درسی جدید
با این همه مورد، تعجبی ندارد که کودک دچار ترس شود. البته بیشترِ کودکان، از همۀ این مسائل مضطرب نمیشوند. معمولاً یکی دو نگرانی اصلی وجود دارد. همراه با کودک کشف کنید که کدام مسائل برای او نگران کننده ترند.
حسها
تجربههای حسی جدید هم میتواند برای کودکان حساس، بسیار مسئله برانگیز باشد. تمایل نداشتن به پوشیدن لباسهای خاص، واکنش شدید به صدا و دوستنداشتن مزهها یا بوهای خاص، اغلب در کودکان حساس دیده میشود. برخی از این حساسیتها، تأثیر بسیار کمی در زندگی کودک دارد. در این صورت میتوانید آن را نادیده بگیرید یا شرایطی برای فرزندتان فراهم آورید که احساس آسودگی بیشتری به او بدهد.
برای نمونه، اگر کودکتان از شنیدن صدای بسیار بلند ضبطصوت ناراحت میشود، میتوانید صدا را کم کنید. به این ترتیب گوش سایرین هم کمتر آزار خواهد دید.
اما کنار آمدن با کودکی که دوست دارد فقط دو دست لباس خاص بپوشد، کمی دشوارتر است. میتوانید به او برای امتحان کردن لباس تازه، امتیازهایی بدهید یا برای پوشیدن لباسهای قدیمی، از امتیازهای او کم کنید.
رویارویی با رویدادهای غیرمنتظره
کمک کردن به کودک، برای روبهرو شدن با رویدادهای غیرمنتظره، ساده نیست. رویدادهای غیرمنتظره، از مشکلترین مسائلی است که کودک مضطرب باید حل کند. بیشتر افراد با قابل پیشبینی کردن زندگی خود، اضطرابشان را تا حدی کنترل میکنند.
استفاده از برنامۀ روزانه، نمونۀ متعارف این طرز برخورد است. فقط زمانی رویدادهای غیرمنتظره دلپذیر میشوند که اضطراب به حدی کاهش یافته باشد که کمکم زندگی، کسالتبار به نظر برسد.
کودکان مضطرب، به ندرت در چنین حالتی قرار میگیرند. بهترین کاری که پدر و مادرها میتوانند انجام دهند، این است که به فرزند مضطرب کمک کنند تا درک کند که رویدادهای غیرمنتظره، اگرچه فشار ایجاد میکنند، اما الزاماً مصیبتبار نیستند. معمولاً اطمینانبخشترین عبارتی که میتوانید بگویید، این است: آفرین، مسئله رو پشت سر گذاشتی.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼