مشکلات حسی در کودکان، انواع آن
اکثر بچهها بدون مشکل یا با کمی مشکل یاد میگیرند که از حسهایشان استفاده کنند و انواع مختلف انگیزشها را با هم تلفیق کنند.
اکثر بچهها بدون مشکل یا با کمی مشکل یاد میگیرند که از حسهایشان استفاده کنند و انواع مختلف انگیزشها را با هم تلفیق کنند. از حس چشایی تا شامه و از هوشیاری بساوایی تا جنبشی و شنیداری تا بینایی، جنین در حال رشد با تعداد زیادی از این محرکها مواجه میشود و این امر در دوران نوزادی و در طول زندگی ادامه مییابد.
بچهها نهتنها باید یاد بگیرند این حسها را دریافت و تجربه کنند بلکه همچنین باید یاد بگیرند آنها را به هم پیوند دهند (مثلاً شیر سفیدرنگ و مایع است، چرب است و بویی نافذ دارد؛ آتش حس گرما یا داغی یا سوزانندگی را تداعی میکند، روشن است، جرقه دارد) و هر حسی را به یادآورند و خاطرات خود را برای کاربردی که در آینده خواهند داشت، حفظ کنند.
اما والدین معمولاً این امر را که کودکانمان یاد میگیرند تمام حسهایشان را بهخوبی به کار بگیرند، آنها را باهم تلفیق و هماهنگ کنند و تجربه و دانش حاصل از آنها را به خاطر آورند و بهکارگیرند، دستکم میگیرند و معمولاً فکر میکنند که این فرآیند بهطور طبیعی یا بدون آنکه نیازی به توجه یا مداخلهای خاص داشته باشد، اتفاق خواهد افتاد.
این امر ممکن است در بیشتر اوقات و برای بچهها چنین باشد؛ اما برای برخی مسئله به این سادگی پیش نمیرود. مثلاً:
- بچههایی که نقص حسی خاصی دارند - مانند بچههایی که نابینا یا ناشنوا هستند - باید یاد بگیرند که از مقدار کمی بینایی یا شنوایی که ممکن است داشته باشند، استفاده کنند و باید یاد بگیرند که از حسهای دیگر خود بهرۀ بیشتری ببرند. شاید لازم باشد آنها این حسها را به روشهایی بهکارگیرند که برای دیگران (کسانی که نقص حسی ندارند) ضرورتی نداشته باشد.
- بچههایی که مشکلات هماهنگی حسی دارند (در درک و استفادۀ مناسب از حواس مشکلدارند) مانند بچهها و بزرگسالانی که مشکل یادگیری، اختلال کمبود توجه / بیش فعالی و ناتواناییهای ذهنی یا جسمی دارند، از درمانهای حرفهای یا جسمی که به آنها کمک میکند خود را برای یادگیری و کاربرد آن در زندگی آماده کنند، بهرۀ بسیاری میبرند.
- بچههایی که استعداد خاصی در درک و وجه تمایز حسی دارند، نیاز به تجربههای بیشتر و غنیتری دارند تا بتوانند از تواناییهای ذاتی خود بیشترین بهره را ببرند (مثلاً نقاشان کوچک شاید نیاز به محیطهای بصری غنیتری داشته باشند، آشپزهای کوچک نیاز به محیطی با امکان چشایی و پویایی غنیتری دارند).
چطور میتوانیم این کار را انجام دهیم؟ چطور میتوانیم مطمئن شویم که تجربیات غنیای برای فرزندانمان فراهم میکنیم که به آنها کمک میکند از حسهایشان یاد بگیرند، زمینههایی را که احتمالاً در آن ضعف بیشتری دارند، رشد دهند و بهترین بهره را از استعدادهایشان ببرند.
پاسخ آن است که محیط غنی و متنوع برای فرزندانتان فراهم کنید و نهایت تلاش خود را در جهت جلبتوجه آنها به تجربه کردن و بهکارگیری حواس جلب کنید و سپس با آنها در مورد دریافتهایشان گفتگو کنید. مثلاً:
- پدر یا مادری در حال حمام کردن فرزند ششماههاش: خوب، بگذار پشت تو را لیف بمالم. احساس خوبی داری؟ امیدوارم لیف خیلی زبر نباشد. عزیزم این کار را دوست داری؟ بیا با این لیف چند تا دایره بر پشت تو بکشیم؛ میچرخد و میچرخد و میچرخد. حال بگذار لیف را بالا و پایین بکشیم، بالا و پایین، بالا و پایین.
- پدر یا مادر به کودک پنجسالهاش: یک بازی جالب پیداکردهام، بیا ببین در این جعبه مداد شمعی چند تا رنگ سبز مختلف میتوانیم پیدا کنیم و بعد آنها را از سبز روشن تا سبز تیره کنار هم بچینیم. بیا رنگهای روشن را اینجا و رنگهای تیره را آنجا بچینیم. اگر دو تا مداد شمعی پیدا کردیم که رنگشان مثل هم بود، آنها را اینجا کنار هم میگذاریم.
- پدر یا مادر به فرزند هشتسالهاش: هِی، چرا آن تکلیفت که معلمت داده انجام نمیدهی؟ میتوانیم در مورد شکل آن چیزها، صداهایشان و حس آنها را بنویسیم. تکلیف تو این بود که دو شعر بنویسی که در هرکدام چند صفت داشته باشد، شش صفت، مگر نه؟ این کار جالبی میشود.
منظور از طرح این موضوعات، این است که به کودکان انگیزه بدهیم از حسهایشان به شکلهای جالب و متنوعی استفاده کنند، تا بتوانند هوشیاری و درک خود را نسبت به محرکهایی که به شکل طبیعی و همیشگی نسبت به آنها آگاهی پیدا میکنند بالا ببرند؛ تا به آنها بیاموزیم در صورت نیاز از گیرندههای حس خود که ممکن است بهنوعی نقص داشته باشند، نهایت استفاده را ببرند و از استعدادشان برای درک و کاربرد این گیرندهها استفاده کنند، چرا که در غیر این صورت آنقدرها که باید درک و به کار گرفته نمیشوند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼