تاثیر تلویزیون بر کودکان، باعث اجتماعى شدنشان می شود؟
اولین جایى که کودک اجتماعى شدن را مى آموزد خانواده است. ولى توان خانواده براى پاسخ گویى به این نیاز بزرگ ناچیز است.
اولین جایى که کودک اجتماعى شدن را مى آموزد خانواده است. ولى توان خانواده براى پاسخ گویى به این نیاز بزرگ ناچیز است. گرچه مدرسه در کنار خانواده تا اندازه اى خانواده را در این راه یارى مى کند، ولى به دلیل آنکه نیاز کودک فراتر از این حد است، باز هم این کمبود به وضوح مشهود است; ولى تلویزیون به خاطر برنامه هاى فراگیر و متنوّع، بهترین وسیله اى است که مى تواند این نیاز کودک را برطرف کند; زیرا تلویزیون واسطه اى فراگیر است که در دسترس همه کودکان قرار دارد.
کودکان از طریق تلویزیون، درباره خود، زندگى خود، چگونگى رفتار در شرایط گوناگون، و چگونگى برخورد با مشکلات خانوادگى و شخصى، چیزهاى زیادى مى آموزند و این اجتماعى شدن از طریق تلویزیون با توجه به ویژگى هاى تلویزیون و کودک، از هر چیزى نافذتر است.برخى از جنبه هاى اجتماعى شدن کودکان عبارتند از:
۱. درک نقش جنسیتى:
جنسیت دربرگیرنده مجموعه اى از مفاهیم و باورهاست درباره اینکه ما چگونه فردى هستیم، چگونه ویژگى ها و شخصیت خود را به نمایش بگذاریم، چگونه با دیگر مردم رفتار کنیم، و چگونه باید باشیم؟
جامعه از مردان و زنان انتظارات خاصى دارد و این انتظارات در مورد هر دو جنس مشابه هم نیست. بنابراین، به طور اساسى براى مردان ویژگى هاى خاصى در نظر گرفته مى شود و براى زنان نیز ویژگى هاى دیگرى تعیین مى شود و این بدان معنا نیست که هرگز نمى توان بین دو جنس با ویژگى هاى خاص اثر یا الگوى رفتارى مشابه یافت. بعکس آنچه در اینجا به آن اشاره شده، نوعى دسته بندى بر اساس سازگارى و کارایى است که براى سهولت مجموعه اى از عقاید قالبى را در اختیار ما قرار مى دهد که جامعه آن را تعیین کرده و متناسب با هر یک از دو جنس است. عقاید قالبى درباره جنس ممکن است نقش هایى را که زن و مرد مى توانند در جامعه ایفا کنند محدود سازد. پرورش این عقاید در اذهان کودک از طریق فرایند یادگیرى صورت مى گیرد. این نوع یادگیرى جنبه اى از یادگیرى اجتماعى محسوب مى شود که براى پرورش افرادى سازگار شده اند که بتوانند در بزرگ سالى خود را با هنجارهاى اجتماعى به خوبى وفق دهند. با وجود این، اهمیت تلویزیون در شکل دادن این ایده ها درباره جنسیت بسیار مؤثر است. علاوه بر اینکه، برخى از روان شناسان کودک معتقدند: زمان ۱۸ ماهگى تا ۳ سالگى دوره درک جنسیت کودک است. این دوره
سنّى کودک تقریباً منطبق بر زمانى است که کودک به طور منظّم با تلویزیون رابطه برقرار مى کند. بنابراین، کودک در این دوره زمانى به سرعت و به راحتى نقش هاى جنسیتى را از تلویزیون مى آموزد و به صورت عملى در فعالیت هاى خود به کار مى برد.
۲. انتخاب شغل:
مسیر واقعى انتخاب کار یا حرفه ممکن است با توجه به قابل رؤیت بودن شغل هاى خاصى که در قلمرو عمومى، بخصوص از طریق رسانه هاى عمومى از جمله تلویزیون میسّر مى شود، شکل گیرد. تلویزیون باورهاى قالب بندى شده شغلى در کودک ایجاد مى کند که این مى تواند کوتاه مدت یا بلندمدت باشد.
۳. نقش هاى خانوادگى:
در سال هاى اخیر، زندگى خانوادگى، بخصوص در جوامع غربى، به شکل بنیادین دگرگون شده است. با تغییراتى که به وجود آمده است، مى توان انتظار داشت که مفهوم خانواده نیز دگرگون شود.بى شک، تلویزیون در شکل دهى به باورهاى کودکان درباره زندگى خانوادگى، نقش مهمى دارد. تلویزیون خانواده هاى نمونه را براى بینندگان از جمله کودکان معرفى مى کند و بر ارزش هاى خاصى تأکید مىورزد یا برخى از مسائلى که براى اعضاى خانواده (دختران و پسران) مهم هستند، به بینندگان ارائه مى کند. در این میان، کودک نقش هاى خانوادگى خود را در خلال برنامه هاى تلویزیون مى یابد. بنابراین، تلویزیون به یک معنا، نمایش دهنده خانواده و نقش هاى خانوادگى (نقش مادرى، پدرى، خواهرى، برادرى و روابط بین آنها) است که کودک آنها را مى آموزد.
۴. معلومات عمومى:
بیشتر بینندگان در اتاق جرّاحى، دادگاه، پاسگاه پلیس، زندان یا اتاق هیأت مدیره مؤسسه اى نبوده اند; اما درباره هر یک از اینها اطلاعاتى دارند. بیشتر چیزهایى که درباره این موارد مى دانند از طریق تلویزیون به دست آورده اند. اطلاعاتى که کودکان از طریق صفحه تلویزیون کسب مى کنند، شاید کمتر از اطلاعات بزرگ ترها نباشد، با این تفاوت که کودکان تجربه اى کمتر از بزرگ سالان نسبت به زندگى دارند و به تبع آن، ممکن است راحت تر به وسیله چیزهایى که در تلویزیون مى بینند، فریب بخورند. در تحقیقى مشخص شده است که نیمى از کودکان ۵ ساله مورد پرسش نمى دانستند بازیگرانْ شخصیت هاى تلویزیونى را مى سازند، در ۸ سالگى بیش از ۳/۲ کودکان و در ۱۱ سالگى تقریباً همه کودکان این حقیقت ابتدایى را درمى یابند.
۵. سیاسى کردن:
پیش تر بیان شد که در هر جامعه، یک ایدئولوژى حاکم وجود دارد که تمام فعالیت هاى آن جامعه باید در جهت آن باشد. بنابراین، تماشاى منظّم تلویزیون، خواسته یا ناخواسته در کودک یک چارچوب فکرى ـ گرایشى ایجاد مى کند که در کنار دیگر مسائل، مى تواند زندگى سیاسى آینده او را شکل دهد. از این رو، این حوزه تأثیرگذارى به شدت مورد توجه سیاست مداران قرار گرفته است، تا جایى که هیتلر در سخنرانى هاى خود، چنین مى گوید: هنگامى که یکى از مخالفان اعلام مى کند: «من در کنار شما قرار نخواهم گرفت»، من به آرامى به او مى گویم: فرزند شما هم اکنون به ما تعلّق دارد. شما چه هستید؟ شما درمى گذرید، اما فرزندان شما اکنون در اردوى جدید قرار دارند. در زمانى کوتاه، آنها هیچ چیز دیگرى را بجز این اجتماع جدید نخواهند داشت.
او در جایى دیگر مى گوید:
ما تزریق روح این اجتماع را از سنین بسیار پایین به جوانانمان، وظیفه خود قرار داده ایم و این «رایش جدید»، جوانان را به هیچ کس نخواهند داد، بلکه خود به جوانان روى مى آورد و آموزش و تربیت خود را به آنان القا مى کند.
تلویزیون مى تواند در هر قالبى از برنامه ها، وفادارى به دولت و حکومت را در کودکان به وجود آورد; چنان که در آلمان نازى، با استفاده از مدرسه، خانواده و ارتباطات جمعى به کودکان یاد داده مى شد که در درجه نخست، باید نسبت به دولت آن گونه که در پیشوا ـ یعنى آدلف هیتلر ـ تجسّم یافته است، وفادار باشند.
۶. شکل گیرى گروه هاى همسالان:
یکى از تأثیرهاى روشن و مهم تلویزیون بر کودکان، ایجاد گروه هاى همسالان است. کودکان علاوه بر اینکه با تماشاى برنامه هاى تلویزیونى تقلیدوار، دست به تشکیل گروه هاى همسالان مى زنند، وجود خود تلویزیون نیز موجب تقویت این بعد از زندگى کودک مى گردد.
البته جنبه هاى اجتماعى شدن کودک به وسیله تلویزیون منحصر در این موارد نیست، بلکه با دقت بیشتر مى توان موارد زیادى را برشمرد; ولى به دلیل آنکه این مقاله درصدد بیان موارد مهم این جنبه است، از موارد دیگر صرف نظر مى کند. لازم به ذکر است اجتماعى شدن کودکان به وسیله تلویزیون، در طبقه دوم از طبقه بندى سه گانه دلایل تماشاى تلویزیون توسط کودکان قرار دارد که حجمى کمتر از طبقه اول و بیش از طبقه سوم را شامل مى شود.
منبع:
فرزند پرتال
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼