بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان

بچه ها وقتی ببینند که دیگران چه واکنشی به توانایی های آنها نشان می دهند، اعتماد به نفس و حس استقلال خاصی پیدا می کنند.

گروه ترجمه نی‌نی‌بان: بچه ها وقتی ببینند که دیگران چه واکنشی به توانایی های آنها نشان می دهند، اعتماد به نفس و حس استقلال خاصی پیدا می کنند. بچه ها و کودکان حس کنجاوی طبیعی داشته و با دیدن شیوه واکنش بزرگترها به کارهایشان به توانایی های خود پی می برد. به عنوان مثال وقتی آنها برای اولین بار راه می روند، با در آغوش گرفتن و کف زدن پدر ومادرها مواجه می شوند. بچه های مقطع ابتدایی از سوی دیگر وقتی در یک امتحان نمره بهتری نسبت به هم کلاسی های خود بدست می آورند، اعتماد به نفس پیدا می کنند.

از آنجا که هیچکس نمی تواند همیشه بهترین باشد، بچه ها نیاز دارند تا شیوه های مختلفی برای مقابله با اتفاق های ناخوشایند به صورت مثبت پیدا کنند و در مورد تلاشی که انجام می دهند - چه شکست بخورند و چه پیروز باشند- احساس خوبی داشته باشند. این به خصوص برای بچه هایی که ذاتا خجالتی هستند و برای انجام چیزهای جدید تردید دارند، صدق می کند.

در این جا به چند شیوه که پدرومادرها و مراقبان می توانند در جهت ساختن اعتماد به نفس بچه ها مفید باشند، اشاره شده است.

تشویق به ادامه دادن

مشارکت، کمتر به برد و باخت مربوط می شود و بیشتر در مورد ارزش نهادن به یک تلاش فردی و استمرار و پیشرفت است. معنای دیگر آن انجام یک تجربه برای لذتی که ایجاد می کند، است. از اینکه اهداف مورد نظر با توانایی های که بچه تان دارد محقق می شوند، اطمینان حاصل کنید و آنها را تشویق به ادامه دادن کنید.

مثال: بچه شما می خواهید به تیم فوتبال بپیوندد ولی مطمئن نیست که فوتبالش خوب است.

می توانید بگویید: اینکه تو به دلیل علاقه ای که به فوتبال داری، می خواهی برای رفتن به این تیم تلاش کنی خیلی خوب است. خب چرا نهایت تلاشت را نکنی؟ می توانیم همیشه قبل از بازی با هم تمرین کنیم.

حمایت از اعتماد به نفس آنها

اعتماد به نفس از شما به آنها منتقل می شود به بچه ها کمک کنید تا حس مثبتی در این باره داشته باشند و خود را همان طور که هستند بپذیرند و بدانند که آنها نباید به خوبی بقیه باشند. خوشبین باشید و موفقیت های کوچک و پیشرفت های آنها را جشن بگیرید.

مثال: بچه شما ناراحت است برای اینکه در نقاشی به پای دوستش نمی رسد.

شما می توانید بگویید: می دانی که هر کس در چیز خاصی استعداد دارد. تو در خواندن و نوشتن قصه ها مهارت داری. اگر همه در همه کارها خوب بودند به نظرت کمی کسل کننده نمی شد؟

به آنها کمک کنید با سرخوردگی نگاه مثبت داشته باشند

شکست خوردن بخشی از زندگی است. وقتی بچه ها ناراحت هستند، گفتن اینکه «من نمی توانم» «من بلد نیستم» «من در فلان چیز خوب نیستم» برای آنها ساده است. چنین چیزی ممکن است اعتماد به نفس آنها را از بین ببرد. به آنها کمک کنید تا مسایل را از زاویه دیگری ببینند و برای دفعه بعد به آنها پیشنهادهای دیگری بدهید.

مثال: بچه شما در زنگ تفریح صبح برای بازی با بقیه دعوت نشده است.

شما می توانید بگویید: شاید دوست تو به حدی برای بازی کردن هیجان زده بود که یادش رفت از تو هم بخواهد در بازی باشی. چرا فردا از او نمی خواهی بعد از مدرسه به خانه بیاید تا با هم بازی کنید؟