ارتباط کودکان با دیگران، چه فراز و نشیب هایی دارد؟
حتی کم سن و سالترین کودکان با هم رابطه برقرار میکنند و علایق مشترکی دارند. دوستی آنها چگونه است؟
حتی کم سن و سالترین کودکان با هم رابطه برقرار میکنند و علایق مشترکی دارند. دوستی آنها چگونه است؟
هیل سویتر فقط دو سال دارد، اما مادرش معتقد است که دخترش یک دوست صمیمی پیدا کرده است: «دخترم از من میخواهد که او را پیش امیلی ببرم. هر وقت او را میبیند به طرفش میدود، در آغوشش میگیرد و او را میبوسد. بعد از آن هم راجع به او از من سؤال میکند: کی میریم امیلی رو ببینیم؟»
آیا میتوان رابطه امیلی و هیل را یک رابطه دوستی خواند؟ در یک کلام، بله. اما تا چندی پیش کارشناسان معتقد بودند که کودکان ۱ تا ۳ ساله قادر به برقراری رابطه دوستی نیستند و این رابطه آنها «هم بازی» نامیده میشود. هم بازی یعنی اگر آنها را پیش هم بگذارید، واقعاً رابطه دوستی با هم برقرار نمیکنند. فقط در کنار هم بازی میکنند ولی به صورت جداگانه.
مفهوم عمیقتر بازی کودکان
تحقیقاتی که در ۵ سال گذشته انجام شده، نگرش کارشناسان نسبت به تعامل کودکان را تغییر داده است. کودکان در ساعاتی که برای تفریح با هم سپری میکنند، به همان اندازه که از بازی با هم لذت میبرند، از این فرصت که مانند آزمایشگاه آزمون و خطا است، استفاده میکنند. وقتی کوچولوی شما با کودک دیگری بازی میکند، از کارهای او چیزهایی میآموزد؛ به او نگاه میکند تا ببیند دوستش چگونه آن کار را انجام میدهد و تأثیر کارهای هم بازیاش بر محیطی را که در آن بازی میکنند، در ذهنش ثبت میکند.
خلاصه کلام این که آنها به شیوه کودکان بزرگتر و بزرگسالان رابطه برقرار نمیکنند، اما به هر حال با هم ارتباط برقرار میکنند. جنا مورفی نویسنده کتاب زندگی مرموز کودکان نوپا میگوید: "اگر دو کودک نوپا را هنگام بازی تماشا کنید، میبینید با اینکه شاید توپی را به سمت هم غلت ندهند یا اسباب بازیهایشان را سهیم نشوند، اما به دقت حرکات هم را زیر نظر دارند و از یکدیگر تقلید میکنند. هر دو به سمت یک اسباب بازی میروند. در هر زمانی کودکان از دیدن هم خوشحال میشوند."
جری ۱۸ ماهه و ساشای ۱۶ ماهه، وقتی همدیگر را میبینند با خوشحالی اسم هم را فریاد میزنند. مادر جری میگوید: "آنها هر دو با هم روی میز میکوبند، یا یکی از دیگری تقلید میکند." اساساً نوزادان نوپا وقتی از کار کودکی خوششان بیاید جذب او میشوند و از او تقلید میکنند، حتی کار سادهای مثل کوبیدن روی میز. دکتر سالی گلدبرگ نویسنده کتاب تربیت سازنده میگوید: "این ریشه و اساس برقراری رابطه دوستی است، این شروع چیزی است که در ماهها و سالهای آینده محسوستر خواهد شد."
کودکان ۱ تا ۲ ساله
دوستان پر هیاهو
قبل از اینکه به فکر دعوت کردن گروهی از کودکان ۱۸ ماهه بیافتید، باید مسألهای را به یاد داشته باشید: کودکان در این سن دارای حس نسبتاً محدودی از دلسوزی هستند.
دکتر هاروی کارپ نویسنده کتاب شادترین کودکان نوپا با خنده میگوید: "کودکان نوپا مثل انسانهای اولیه و غارنشین هستند. اسباب بازیشان را با روی خوش به همبازی خود میدهند و دقایقی بعد بلوک خانه سازی را بر سر او میکوبند."
مشکلات مشترک
دکتر کارپ میگوید تمرکز اصلی کودکان نوپا بر این است که اشیاء و اطرافیانشان را بیازمایند. آداب اجتماعی مانند معذرت خواهی و سهیم شدن برای آنها جزء اولویتها نیست. کودکان نوپا وقتی کودک دیگری را در حال بازی میبینند، نمیتوانند بنشینند و او را تماشا کنند و با خود بگویند که "آخی.. داره از بازیش لذت میبره. صبر میکنم بازیش تموم شه و بعد اون اسباب بازی رو بر میدارم!"
نتیجه محتملتر؟ اسباب بازی را از دست او میقاپد، که البته ممکن است به کمی زد و خورد هم بیانجامد.
گستره محدود توجه کودکان
به طور کلی گستره توجه کودکان به اندازه یک مگس بیتاب است. آنها نمیتوانند به مدت طولانی روی یک چیز تمرکز کنند. جین وسلی این مسأله را هنگام تماشای بازی کودکش مشاهده نموده است: "او به بازیهای تخیلی به اندازه آنچه در آن لحظه انجام میدهد، علاقه ندارد." بنابراین غیر منطقی است که از کودکان نوپا بخواهیم یک بازی تخیلی انجام دهند، یا با بلوک خانه سازی یک برج بسازند. زیرا آنها نمیتوانند به مدت طولانی یک جا بنشینند.
زمانبندی همه چیز است
شاید به نظر برسد که تمام دیدارهای دو کودک نوپا به مصیبت ختم خواهد شد، اما در واقع به این معنی نیست که کودکان در این سن قادر به برقراری رابطه دوستی نیستند. ولی به منظور ایجاد این فعل و انفعالات موفقیت آمیز، شما و مادر همبازی کودکتان، باید کمی تلاش کنید:
درست زمانبندی کنید. این مهمترین قدم است. هر دوی آنها باید قبل از بازی، غذایشان را خورده باشند و به اندازه کافی استراحت کرده باشند تا بازی آنها با نق زدن شروع نشود.
تعداد شرکت کنندگان در بازی را محدود کنید. درخصوص کودکان نوپا کمترین تعداد هم برای آنها زیاد است. بسیاری از کودکان، دو نفری بهتر با هم بازی میکنند. با این تعداد امکان تحریک اعصاب آنها کمتر میشود.
اسباب بازی مکمل داشته باشید. از آنجا که کودکان نوپا در این سن دوست دارند از همدیگر تقلید کنند سعی کنید از اسباب بازی مورد علاقه او چند عدد تهیه کنید تا بر سر اینکه چه کسی کامیون را بردارد جنجال راه نیافتد. لازم نیست که اسباب بازیها یکسان باشند، همین که شبیه هم باشند کافی است.
"مادر، کمک!"
اما رعایت تمام این اصول به این معنی نیست که روزی که کودکان قرار است با هم بازی کنند، شما هم با مادر دیگری بیکار بنشینید. برای اینکه تا حد ممکن تجربه مثبتی داشته باشند، شما و مادر همبازی او باید کمک کنید تا همه چیز به آرامی پیش برود. برای مثال، میتوانید با دادن دو اسباب بازی شبیه هم، به او یاد بدهید که آن را با دوستش سهیم شود.
و اگر بر سر اسباب بازیها با هم جر و بحث کردند، باید به سراغشان بروید و آنها را به کار دیگری مشغول کنید. اگر روابط اجتماعی این دو کودک بعد از نیم ساعت به هم خورد و یکی از آنها خسته شد و خواست بازی را ترک کند، نگران نشوید؛ ایرادی ندارد اگر زود بازی را قطع کنند.
۲ تا ۳ ساله
"بیا با هم باشیم"
از حدود ۲ تا ۳ سالگی، شاهد تغییرات بزرگی در روابط اجتماعی کودکتان خواهید شد. شاید بزرگترین تغییر آنها ابراز همدلی بیشتر باشد. در این سن حسی از وفاداری در کودکان شکل میگیرد. اگر کودک دیگری زخمی شود، کودک ۲ یا ۳ ساله شما او را نوازش میکند تا آرام شود.
دراین سن کودک معنای اصلی سهیم شدن را میفهمد. هر چند در این کار هنوز مهارت کافی ندارد. سوزان پانسی متوجه شد که دختر ۲ سالهاش نادیا دوست دارد برادر بزرگترش که ۴ ساله است را ترغیب کند تا اسباب بازیاش را با او سهیم شود: "او قاعده را میداند، اما همین که اسباب بازی را میگیرد دیگر دوست ندارد آن را برگرداند."
رفقای صمیمی
اگر چه آنها هنوز رابطه دوستانهای را ندارند که در کودکان مدرسهای مشاهده میکنید، اما دارای مهارتهای عاطفی و شناختی برای نشان دادن حس واقعیشان نسبت به کودکان دیگر و ترجیح دادن یکی از آنها نسبت به دیگری هستند.
آنها با کودکی جور می شوند که علایق مشترکی با او داشته باشند. اما کسانی را انتخاب میکنند که واقعاً ارتباط عاطفی با آنها داشته باشند. آنها از هم تقلید میکنند، اما در سطحی پیچیدهتر. به جای کوبیدن روی میز با هم، این بار مثل هم لباس میپوشند، یا عروسکهای یکسانی دارند و به یک شکل با آنها بازی میکنند.
همچنین خواهید دید که این دو به دنبال مکانی خصوصی میروند تا با هم صمیمی شوند. متخصصین رشد کودک، این مرحله را "دژ سازی" مینامند. آنها دنبال مکانی میگردند که فقط خودشان دو تایی با هم بازی کنند. همچنین میدانند که چگونه همدیگر را بخندانند و چگونه اعصاب یکدیگر را خرد کنند.
در حالی که تمام اینها چیزی دور از خصلت غارنشینی به نظر میرسد (مانند برخورد کودکان کوچکتر) اما کودکان در این سن هنگام بازی هنوز نیاز به نظارت بزرگترها دارند. بالاخره جنگ و دعواهایی بر سر اسباب بازی خواهند داشت.
نظارت مداوم و لذت
همین که کودکتان با کودک دیگری سازگاری پیدا کرد، با خانواده آن کودک زمانهایی را برای بازی آنها برنامه ریزی کنید و نوبتی به خانه همدیگر بروید. کودک با رفتن به خانه کسانی که آنها را میشناسد و به آنها اعتماد دارد، احساس امنیت میکند. بنابراین احتمال ترس او کم میشود.
بازیهای نیمه سازمان یافته نیز ایده خوبی است؛ نقاشی با رنگهای انگشتی و تزئین کاغذ با عکس برگردان و... هر دو فعالیتهایی هستند که کودکان میتوانند در کنار هم و هر کدام به تنهایی انجام دهند. و نیز این مسأله مهم را به یاد داشته باشید که کودکان ۳ تا ۵ ساله مملو از انرژی هستند. اگر انرژی آنها تخلیه نشود، ناگزیر بداخلاق میشوند. برای جلوگیری از بروز چنین مشکلی بهتر است قرار بازی کودکان را در زمینهای بازی و باشگاههای سر پوشیده بگذارید تا با دنبال کردن یکدیگر، تاب و سرسره بازی انرژیشان را تخلیه کنند.
منبع:
پارسه گرد
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼