شیوا طاهری بازیگر، انتقاد او از رواج تک فرزندی
شیوا طاهری ستاره این شبهای تلویزیون است؛ او درباره دوران کودکی اش این طور برایمان گفت.
نی نی بان: شیوا طاهری بازیگر سریال گذر از رنج ها است او در این سریال در نقش دنیا ظاهر شده است که توانسته در این کار بازی قابل قبولی را هم ارائه کند. او درباره دوران کودکی اش این طور برایمان گفت.
کودکی شما چه رنگی بود؟
سبز.
آیا این همان رنگی است که دوست داشتید باشد؟
بله همان رنگ دلخواهم بود.
ناکامی بزرگ دوره کودکی شما؟
خوشبختانه نداشتم.
بهترین دوست کودکی یتان؟
خواهرم.
کوچه ای که بهترین اتفاقات زندگی شما درآن رقم خورد؟
خانه کودکی هایم در خیابان تختی گوهر دشت.
در وسایل شخصی شما هنوز چیزی از کودکی باقی مانده است؟
بله یک دفتر نقاشی که هنوز از آن دوران با خودم دارم.
باارزش ترین اسباب بازی شما چه بود؟
یک عروسک که تا چند وقت پیش آن را داشتم ولی بالاخره مامانم آن را به بهانه دوختن یک لباس نو دور انداخت.
در کاراکترهای کارتونی ای که از کودکی تا به امروز دیده اید دوست داشتید جای کدام شخصیت بودید؟
کاراکترهای کارتون عروس مرده را خیلی دوست داشتم و با آن ها همذات پنداری می کردم.
چه اتفاقی در دوران کودکی حرص شما را بیشتر در می آورد؟
دروغ گویی و تهمت زدن های نا به جا.
بهترین معلم دوران کودکی تان؟
خانم رحمانی که معلم کلاس اولم بودند.
اگر قرار باشد یکی از عکس های کودکی تان را انتخاب کنید آن عکس کدام است؟
یک عکس از یک سالگی ام دارم که دارم ماکارانی می خورم و از دهنم آویزان شده است این عکسم را خیلی دوست دارم.
اگر بتوانید دوباره به دوران کودکی برگردید انجام یا تکرار چه کاری برایتان حسرت شده؟
بازی هایی که در حیات خانه مان می کردم بخصوص این که یک درخت توت بزرگ داشتیم که همیشه دوست داشتم بالای آن بروم و توت بچینم.
اگر به دوران کودکی برگردید کدام غذای مادرتان را هوس می کنید؟
قورمه سبزی.
خوب عیدی می گرفتید یا نه؟
بله.
چه کسی از همه بیشتر به شما عیدی می داد؟
پدرم.
عیدها، منتظر بودید اول خانه چه کسی بروید و چرا؟
خانه مادر بزرگم چون تمام خاله ها و دایی هایم در آن جا جمع می شدند و حسابی بهمان خوش می گذشت.
دوست داشتید کودک امروز باشید یا همان روزگار، چرا؟
همان کودک دیروز چون روزهای خیلی خوبی را سپری کردیم که برایم پر از خاطره هستند.
در بازی های کودکی بیشتر زورگو بودید یا مظلوم واقع می شدید؟
نه مظلوم بودم.
وقتی بچه بودید دوست داشتید در آینده چه کاره شوید؟
معلم و دندان پزشک ولی خب نشد که بشه.
داستان یا نویسنده ای که در کودکی شما و افکارتان را متحول کرده باشد؟
بوف کور اثر صادق هدایت در دوره نوجوانی ام خواندم که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم.
بچه خوش قولی بودید یا زیر قولتان می زدید؟
نه هیچ وقت زیر قولم نمی زدم چون از بد قولی بیزارم.
کدام کار خرابی دوران کودکیتان را هنوز به خاطر دارید؟
یک بار یک عالمه چوب کبریت جمع کردم و گوگرد های آن ها را با میخ می ترکاندم که خیلی هم صدای وحشتناکی داشت.
کجای کودکی از شما تقدیر فراموش نشدنی ای کردند؟ چه کسی این کار را کرد و به چه بهانه ای؟
در مدرسه معمولا از من تقدیر می شد چون در مسابقات آمادگی جسمانی و دو همیشه نفر اول می شدم و مدال می گرفتم.
مسافرت مورد علاقه تان در کودکی کجا بود؟ چرا آنجا را دوست داشتید؟
شمال چون حال و هوای بسیار خوبی داشت.
تصویری که در اتاق کودکی شما روی دیوار نصب بود؟
یک تصویر که متعلق به یکی از جشن تولدهایم است.
آیا در کودکی بچه آرامی بودید یا همه را سرگرم می کردید؟
نه خیلی آرام بودم و معمولا هم تنهایی بازی می کردم.
اگر بچه ای شما را اذیت می کرد خودتان با او طرف می شدید یا به والدین تان می گفتید؟
نه به والدینم می گفتم و نه خودم با او بر خورد کردم. بیشتر سعی می کردم طرف مقابلم را ببخشم.
حس مادر شدن چقدر از کودکی در بازی های شما مشخص بود؟
به هرحال همه دختر بچه ها حس مادری را بطور غریزی دارند و وقتی با عروسک بازی می کنند این حس بیشتر نمود پیدا می کند.
دوست خیالی هم داشتید، اسمش چه بود؟
دوست خیالی خیلی داشتم اما اسم آن ها را به یاد ندارم چون من با خودم زیاد حرف می زدم.
دوست داشتید کدام روز طولانی ترین روز زندگی تان باشد؟
روزهای تولدم.
از آب می ترسیدید یا آب بازی را دوست داشتید؟
آب بازی کردن را خیلی دوست داشتم و همیشه خودم را حسابی خیس می کردم.
قایق درست کردن را بیشتر دوست داشتید یا موشک درست کردن را؟
بیشتر قایق درست می کردم و داخل حوض می انداختم.
اگر هم بازی شما گناهی نکرده را مثل شکستن ظرف یا شیشه را گردن شما می انداخت عکس العمل شما چه بود؟
خیلی ناراحت می شدم چون دوست نداشتم گناه ناکرده را گردنم بیندازند بهرحال خیلی بهم بر می خورد.
یاد کدام مدرسه همیشه در خاطر شما حک شده است؟
مدرسه صدر در دوره دبیرستان.
الان اگر به کودکی برگردید دوست دارید با موبایل بازی کنید؟
نه چون سرگرمی های بهتری در زمان کودکی ما وجود داشت که طبیعتی تر و زیباتر بودند مثل رفتن به طبیعت و دید و بازدید های فراوان فامیلی.
شبها برایتان قصه می خواندند یا خودتان به خواب می رفتید؟
هم قصه می گفتند و هم خودم می خوابیدم. یادم است بیشتر اوقات که پدرم برایم قصه می گفتند خودشان وسط قصه گفتن به خواب می رفتند و من هم با عجله از اتاقم بیرون می آمدم بهرحال قصه هایی که برایم گفتند معمولا نیمه کاره باقی می ماند.
دوران کودکی برایتان لذت بخش تر بود یا بزرگسالی؟
کودکی چون از آن دوران خاطرات شیرینی دارم.
نظر شما درباره تک فرزندی؟
خوب نیست من خیلی خوشحالم که در یک خانواده پر جمعیت هستم تک فرزند بودن معمولا انزوا را به همراه دارد.
نظرتان درباره بی حوصلگی پدر و مادرهای مدرن و زندگی های امروز؟
خیلی بد است چون آن صمیمیتی که باید دیگر بین افراد خانه وجود نخواهد داشت.
نظر شما درباره بچه های طلاق چیست؟
خیلی گناه دارند و خیلی از آرزوهایشان بر باد خواهد رفت.
شهرت برایتان چه طعمی داشت؟
طعم خاصی ندارد چون خیلی پایبند این مسائل نیستم.
مهمترین شباهت شما و دنیا در سریال گذر از رنج ها؟
من هم مثل دنیا آدم صبوری هستم.
فکر می کنید بالاخره می شود یک روز از رنج ها گذر کرد؟
بله اگر این کار را نکنیم دیگر نمی توانیم از زندگی مان لذت ببریم.
اگر تمایل دارید مصاحبه های بیشتری را که نی نی بان از چهره ها تهیه کرده بخوانید، به بخش «نی نی بان و چهره ها» در صفحه اول سایت بروید یا اینجا را کلیک کنید.
نظر کاربران
سریال بی خود و بی کیفیتی بود خدا کند کارگردان دیگر از این نوع سریال ها نسازد . خسته کننده و بی حادثه
پاسخ ها
سلام. نظر متفاوت شما مثل نظر همه محترم است. ممنون از توجهتون