کودکی محسن کیایی، درباره خرابکاری هایش می گوید
محسن کیایی در جشنواره فیلم فجر امسال به خاطر بازی در فیلم عصر یخبندان کاندید بازیگر مکمل نیز شد. او از دنیای کودکی اش این گونه برایمان گفت.
نی نی بان: محسن کیایی در یک خانواده هنرمند به دنیا آمده است. برادر بزرگتر او مصطفی کیایی کارگردان است محسن کیایی در جشنواره فیلم فجر امسال به خاطر بازی در فیلم عصر یخبندان کاندید بازیگر مکمل نیز شد. او از دنیای کودکی اش این گونه برایمان گفت.
کودکی شما چه رنگی بود؟
قرمز.
این همان رنگ است که دوست داشتید باشد؟
بله .
ناکامی بزرگ دوره کودکی ما چه بود؟
نداشتم.
بهترین دوست کودکی شما؟
برادرم مصطفی.
کوچه ای که بهترین اتفاقات زندگی شما در آن رقم خورد؟
کوچه یاس در محله کردان کرج.
در وسایل شخصی شما چه چیزی از کودکی باقی مانده؟
خیلی چیزها از توپ پلاستیکی گرفته تا دفتر.
باارزش ترین اسباب بازی شما چه بود؟
یک لباس دارم که متعلق به دو سالگی ام است و آن را خیلی دوست دارم.
کدام معلم دوران کودکی را هرگز از خاطر نمی برید؟
آقای زارعی که معلم کلاس دومم بودند.
در کاراکترهایی که از کودکی تا امروز دیده اید دوست داشتید جای کدام شخصیت بودید؟
جودی ابوت.
چه اتفاقی در دوران کودکی حرص شما را بیشتر در می آورد؟
جر زدن در بازی.
اگر قرار باشد یکی از عکس های کودکی تان را انتخاب کنید آن عکس کدام است؟
یک عکس دارم که در آغوش مادرم هستم این عکس را خیلی دوست دارم حس خوبی دارد.
اگر به دوران کودکی برگردید انجام یا تکرار چه کاری برایتان حسرت شده؟
چون خیلی بچه شیطانی بودم برای همین چیزی برایم حسرت نشده است.
اگر به دوران کودکی برگردید کدام غذای مادرتان را هوس می کنید؟
قیمه پلو.
خوب عیدی می گرفتید یا نه؟
بله.
چه کسی از همه بیشتر به شما عیدی می داد؟
پدر و پدر بزرگم.
عیدها، منتظر بودید اول خانه چه کسی بروید و چرا؟
فرقی نمی کرد مهم این بود که اقوام دور هم بودیم و خوش می گذشت.
دوست داشتید کودک امروز باشید یا همان روزگار؟ چرا؟
همان دیروز چون خاطرات خیلی خوبی از آن دوران برایم به جا مانده است.
در بازی های کودکی بیشتر زورگو بودید یا مظلوم واقع می شدید؟
فکر کنم بیشتر زور می گفتم.
وقتی بچه بودید دوست داشتید در آینده چه کاره شوید؟
بازیگر.
داستان یا نویسنده ای سراغ دارید که در کودکی شما را متحول کرده باشد؟
بله داستان های ریچارد باخ را خیلی دوست داشتم.
بچه خوش قولی بودید یا زیر قولتان می زدید؟
نه خوش قول بودم.
کدام کار خرابی دوران کودکیتان یادتان مانده؟
یک بار به اتفاق پسر خاله ام حیاط خانه یمان را آتش زدم.
کجای کودکی از شما تقدیر فراموش نشدنی کردند؟
یک بار برای بازی در یک نمایش از من تقدیر شد.
مسافرت مورد علاقه تان در کودکی چه بود؟ چرا آنجا را دوست داشتید؟
چون سفر کردن را دوست داشتم برای همین هر جا که می رفتیم به من خوش می گذشت.
تصویری که در اتاق کودکی شما روی دیوار نصب بود؟
یادم نیست.
بچگی آدم آرامی بودید یا همه را سرگرم می کردید؟
نه بیشتر همه را سرگرم می کردم.
اگر بچه ای شما را اذیت می کرد خودتان باهاش طرف می شدید یا به مادر و پدرتان می گفتید؟
خودم با او طرف می شدم.
حس پدر شدن چقدر از کودکی در بازی های شما معلوم بود؟
فکر کنم چندان مشخص نبود.
دوست خیالی هم داشتید؟
نه.
دوست داشتید کدام روز طولانی ترین روز زندگی تان بود؟
روزی که برای اولین بار با خانومم آشنا شدم.
از آب می ترسیدید یا آب بازی را دوست داشتید؟
این کار را خیلی دوست داشتم.
قایق درست کردن را بیشتر دوست داشتید یا موشک درست کردن را؟
هر دو را.
اگر همبازی شما گناهی نکرده را مثل شکستن ظرفی یا... گردن شما می انداخت عکس العمل شما چی بود؟
دعوا می کردم.
خاطره کدام مدرسه در ذهن شما حک شده؟
مدرسه ای که در دوره دبستانم می رفتم.
الان اگر به کودکی برگردید دوست دارید با موبایل بازی کنید؟
نه.
شبها برایتان قصه می خواندند یا خودتان به خواب می رفتید؟
نه خودم می خوابیدم.
کلا کودکی لذت بخش تر بود یا بزرگسالی؟
کودکی.
نظر شما درباره تک فرزندی؟
به نظرم تنهایی می آورد.
نظر شما درباره بی حوصلگی پدرومادرهای مدرن؟
عاقبت خوبی در انتظار والدینشان نیست.
نظر شما درباره بچه های طلاق؟
دلم برایشان می سوزد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼