داغ عزیز از دست رفته، چگونه کنار بیاییم؟
سوگ نابهنجار وقتی اتفاق میافتد که شدت ماتم به اندازهای باشد که فرد را تحت فشار قراردهد.
یکی از غمانگیزترین و مرموزترین اتفاقاتی که در طول زندگی یا دقیقتر در پایان زندگی هر انسان رخ میدهد و نقطهای میشود بر اتمام حیات بدن فیزیکی انسان، مرگ است. مرگ رازآلودترین رخداد در کنار رخداد تولد است.
این دو اتفاق از طرفی بسیار مشابه هم و از طرف دیگر بسیار متفاوت و نقطه متضاد هم هستند. تشابه این دو در بزنگاه بودن آنها است. ما در بزنگاه تولد و ورود به حیات و زندگی هیچ تصور و ایدهای درباره ماهیت خود پیش از تولد نداریم و بعد از مرگ هم، با رخدادن مرگ نمیتوانیم به صورت قطعی درباره ماهیت خود یا ادامه حیات، سخنی ذکر کنیم.
اما تفاوت عمده این دو رخداد این است که یکی از آنها چیزی به نام حیات به ما میدهد یا به معنای مستدل حیات میبخشد و آن دیگری حیات و جان را میگیرد.
اما نکته دیگری درباره مرگ وجود دارد که شاید به مراتب از آگاهی به مرگ خودمان غمانگیزتر و تحمل آن دشوارتر باشد. مرگ گاهی جان کسی را میگیرد که برای ما بسیار عزیز است و از این جهت ما را سوگوار میکند و سوگواری با میزان تاثیرش بر فرد داغدیده، متفاوت ظاهر میشود. در ادامه این مطلب چند نوع از انواع سوگواری را تعریف خواهیم کرد.
اختلال سوگ
ابتدا شاید بهتر باشد یک تعریف روشن از واژه سوگ ارائه دهیم. سوگ(mourning)، فرایند احساس غم و اندوه یا ابراز آن است که بروز آن بعد از مرگ فردی محبوب، یا دورهای که در طی آن، چنین اتفاقی میافتد رخ مینماید. سوگ نوعا شامل احساس بی حسی عاطفی و غم، از دست دادن علاقه به دنیای بیرونی و کاهش فعالیت و ابتکار است. این واکنشها مشابه افسردگی است، اما تداوم کمتری دارند و بیمارگون تلقی نمیشوند.
نشانههای سوگ
افسردگی،عصبانیت،انزوا از عمدهترین نشانههای آن است. ازدست دادن شور زندگی، انگیزه و فعالیت از دیگر موارد آن است. به طبع خشم،احساس بهت و حیران بودن، توهم، احساس گناه،اندیشههای متمایل به خودکشی، ترس از جداشدن از فرد متوفی، مردم گریزی از دیگر حالاتی است که برای فرد سوگوار بروز مییابد. اشتغال ذهنی، شک و ناباوری، نداشتن میل به زندگی را هم میتوان به این فهرست افزود.
سوگ پیشبین
اما سوگ پیشبین به هنگام وقوع فقدان حقیقی پایان مییابد. نوعی از این سوگ میتواند مرگ تدریجی یک فرد دوستداشتنی باشد. سوگ پیشبین ممکن است در ملایم کردن ضربه روحی پس از مرگ مفید باشد. از سوی دیگر وقتی سالها قبل از مرگ، جدایی اتفاق افتاده باشد ممکن است هنگام مرگ واکنشی دیگر رخ دهد و احساس فقدان تشدید شود.
سوگ شدید
این نوع سوگ دارای چندین مرحله است. شوک (یا ضربه): در این مرحله تمرکز فرد بر زمان گذشته است و از خصوصیات آن میتوان به هراس و انکار اشاره کرد. واقعیتگرایی: در این مرحله تمرکز فرد بر زمان حال است و از مشخصههای آن میتوان مواردی را نام برد. انکار ادواری، رفتار جستجوگرانه، اشتغال ذهنی، همانند سازی با شیء از دست رفته و همچنین آرمانگرایی، خشم، گریه، علائم بدنی، افسردگی، درماندگی، احساس گناه و شرمندگی از دیگر موارد است. یکپارچگی: در این مرحله تمرکز فرد بر زمان آینده است و از مشخصههای این مرحله پذیرش واقعیت و بازگشت به سلامتی جسمی و اجتماعی است.
سوگ مرضی (نابهنجار)
اختلال سوگ
ابتدا شاید بهتر باشد یک تعریف روشن از واژه سوگ ارائه دهیم. سوگ(mourning)، فرایند احساس غم و اندوه یا ابراز آن است که بروز آن بعد از مرگ فردی محبوب، یا دورهای که در طی آن، چنین اتفاقی میافتد رخ مینماید. سوگ نوعا شامل احساس بی حسی عاطفی و غم، از دست دادن علاقه به دنیای بیرونی و کاهش فعالیت و ابتکار است. این واکنشها مشابه افسردگی است، اما تداوم کمتری دارند و بیمارگون تلقی نمیشوند.
نشانههای سوگ
افسردگی،عصبانیت،انزوا از عمدهترین نشانههای آن است. ازدست دادن شور زندگی، انگیزه و فعالیت از دیگر موارد آن است. به طبع خشم،احساس بهت و حیران بودن، توهم، احساس گناه،اندیشههای متمایل به خودکشی، ترس از جداشدن از فرد متوفی، مردم گریزی از دیگر حالاتی است که برای فرد سوگوار بروز مییابد. اشتغال ذهنی، شک و ناباوری، نداشتن میل به زندگی را هم میتوان به این فهرست افزود.
سوگ پیشبین
اما سوگ پیشبین به هنگام وقوع فقدان حقیقی پایان مییابد. نوعی از این سوگ میتواند مرگ تدریجی یک فرد دوستداشتنی باشد. سوگ پیشبین ممکن است در ملایم کردن ضربه روحی پس از مرگ مفید باشد. از سوی دیگر وقتی سالها قبل از مرگ، جدایی اتفاق افتاده باشد ممکن است هنگام مرگ واکنشی دیگر رخ دهد و احساس فقدان تشدید شود.
سوگ شدید
این نوع سوگ دارای چندین مرحله است. شوک (یا ضربه): در این مرحله تمرکز فرد بر زمان گذشته است و از خصوصیات آن میتوان به هراس و انکار اشاره کرد. واقعیتگرایی: در این مرحله تمرکز فرد بر زمان حال است و از مشخصههای آن میتوان مواردی را نام برد. انکار ادواری، رفتار جستجوگرانه، اشتغال ذهنی، همانند سازی با شیء از دست رفته و همچنین آرمانگرایی، خشم، گریه، علائم بدنی، افسردگی، درماندگی، احساس گناه و شرمندگی از دیگر موارد است. یکپارچگی: در این مرحله تمرکز فرد بر زمان آینده است و از مشخصههای این مرحله پذیرش واقعیت و بازگشت به سلامتی جسمی و اجتماعی است.
سوگ مرضی (نابهنجار)
سوگ نابهنجار وقتی اتفاق میافتد که شدت ماتم به اندازهای باشد که فرد را تحت فشار قراردهد. به طوری که به رفتارهای غیرتطابقی پناه برد یا آنکه مدتی طولانی اسیر ماتم باشد بدون آنکه با گذشت زمان فراگشت ماتم پایان پذیرد.احتمال بروز واکنش ماتم نابهنجار در افراد زیر بیشتر است: کسانی که مرگ عزیز آنها به طور ناگهانی یا در یک شرایط هولناک رخ داده است، کسانی که از لحاظ اجتماعی منزوی هستند، کسانی که خود را مسوول مرگ متوفی می دانند(چه خیالی و چه واقعی)، کسانی که تاریخچهای از فقدانها یا مرگهای تروماتیک یا آسیبآفرین را پشت سر گذاشتهاند و کسانی که رابطهای به شدت وابسته یا دوگانه از لحاظ احساسی با متوفی داشتهاند.
اشکال مختلف سوگ مرضی عبارتند از:سوگ بازداری شده: عدم بروز واکنشهای سوگواری و یا بروز واکنشهای تحریف شده. سوگ مزمن: واکنشهای شدید سوگواری که برای مدت طولانی به طول انجامد. سوگ درنگیده (به تاخیر افتاده): واکنشهای شدید سوگ بعدا رخ دهد.
اما عواملی را که باعث بروز سوگ مرضی است، میتوان در ترتیب زیر تعریف کرد: فقدان یا جدایی در دوران کودکی، عدم حمایت موثر، مرگهای ناگهانی یا خشونت آمیز، از دست دادن فرزند.
سوگ بهنجار
سوگ بهنجار
سوگ بدون عارضهای که مرکب از طیف وسیعی از احساسات و رفتارهایی است که پس از فقدان شایعاند. سوگ بهنجار در برابر فقدان فردی مورد علاقه ایجاد میشود. تظاهرات شناخته شدهای دارد و برای کامل شدن و به عبارت فنیتر رفع یا انحلال خود نیاز به گذشت زمان دارد؛ مدت زمانی که طول آن بسته به شرایط وعوامل گوناگون متغیراست.
برای آنکه بتوان توصیف بهنجار را در مورد واکنش ماتم به کار برد، فرد داغدیده باید مراحل به خصوصی را طی کند و تکالیف مشخصی را به انجام رساند. تکالیفی که نیازمند مشارکت فعالانه اوست و انجام هریک به عواملی بستگی دارد. وجود هرگونه اختلال در سپری کردن مراحل و یا انجام دادن تکالیف هر مرحله موجب بروز واکنش ماتم نابهنجار خواهد شد.
منبع:
نی نی سایت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼