تاثیر بازی بر خلاقیت کودکان، بیشتر بدانید
شروع بازی را می توان به گذشته های دور، حتی از بدو پیدایش انسان نسبت داد.
بازی کردن ، یکی از کارهایی است که هر کودک باید آنرا انجام دهد تا به خود کمک کرده تا دنیای اطراف خود را بیشتر بشناسد . گرایش بچه ها به بازی کردن کاملا طبیعی است . بازی کردن امری است که میتواند حتی استعداد های کودکان را شکوفا کند . تحقیقا پژوهشگران نشان می دهد که هر کودکی قطعا به بازی کردن نیاز دارد و دلایل این امر را هم بازگو کرده اند . اگر شما کودکی دارد که بازیگوشی میکند او را از این کار منع نکنید . هر چند باید کودکتان را کنترل کنید اما این کار منافاتی با بازی کردن آنها ندارد. در این مقاله بیشتر در این خصوص صحبت می کنیم.
پیدایش بازی
شروع بازی را می توان به گذشته های دور، حتی از بدو پیدایش انسان نسبت داد. در حقیقت بازی جزئی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است انسان از نظر فیزیولوژیکی نیاز به جنبش و حرکت دارد و بازی جزء مهم این جنبش و حرکت است . انسان برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفکر دارد و بازی خمیر مایه تفکر است . در ابتدا بازیچه بشر ، مواد و اشیا خام و طبیعی به دست آمده از طبیعت بود. قطعه ای سنگ، به دست گرفتن آن، حرکت دادن آن و سرانجام غلتاندن یا پرتاب آن نوعی بازی محسوب می گردید .
ابداع زبان در جهت انتقال اندیشه ها و تشکیل جوامع بزرگ بشری به علت آسان تر شدن راه تبادل اطلاعات بدعت جدیدی در بازی به وجود آورد و سرانجام کشف کتابت، دست ما را در کنکاش برای آشنایی با بازی ها گشاده تر کرد . از بازی تعریف های زیادی شده است . بازی و ورزش دو کلمه قابل تبدیل به یکدیگر است و تفاوت چندانی با هم ندارند . اسپنسر و طرفداران نظریه انرژی مازادی عقیده دارند ، بدن مقداری انرژی دارد که آن را به صورت فعالیت های هدف دار یعنی کار و یا فعالیت های بدون هدف یعنی بازی مصرف می کند . فرهنگ عمید ، بازی را به عنوان اسم چنین تعریف کرده است : سرگرمی به چیزی، ورزش، تفریح، چیزی در دست گرفتن و خود را بیهوده با آن سرگرم کردن و فریفتن .
بازی دریچه ای است برای کشف واقعیت ها
فرانک می گوید بازی راهی است که بچه ها به وسیله آن امور را می آموزند . بازی دریچه ای است برای کشف واقعیت های خارج ازطرف کودک .
ادبیات کلاسیک ایران نیز گویای چگونگی و تربیت فرزندان و پر کردن اوقات فراغت آنهاست ایدئولوژی و اعتقادات رایج در جامعه یکی ازعوامل شکل دهنده بازی در کودکان است . فلسفه ی بازی های کودکان ، آمادگی جسمی و روحی آنها برای مواجهه با مشکلات است و به همین جهت هرچه گسترده تر و پیچیده تر و اجتماعی تر باشد ، به آنها نیرو و آمادگی بیشتر می دهد و آنها را از وجود روانی هرچه مصونیت یافته تر برخوردار می سازد.
دربازی، تن و روان کودک واکسینه می شود
بازی ها صحنه ورود فرضی دشمنان و تحقق مشکلات و مصائب است. طفل در حقیقت در بازی مانور می دهد و با مانور روبه رو می شود.
او طراحی می کند، اشکالات را به صحنه می آورد، مصائب را خلق می کند ، نیروها را ارزیابی می کند ، اشتباهات و نقش آنها را می شناسد ، نقش زیرکی ها و هوشیاری ها و موقع شناسی را درک می کند و استعداد ها را می شناسد و از جمیع جهات ، خود و همسالان را برای ورود به صحنه های حقیقی مشکلات ،مصائب، تلخی ها، جنگ ها و رقابت ها آماده می سازد .
تیر اندازی و سوارکاری و شنا برای بچه ها بهترین بازی است
امام جعفر صادق (ع) - برخی نیز این را به حضرت محمد(ص) نسبت می دهند- در روایتی می فرماید : فرزندت را رها کن تا مدت هفت سال بازی کند . یعنی کودکان تا هفت سال اول زندگی آزادی کامل برای بازی دارند و از سایر قیود اجتماعی راحت و آزاد هستند . رها کردن فرزند نه به معنای سلب مسئولیت از اوست ، بلکه اشاره به استفاده از بازی در تربیت طفل دارد . یعنی تعلیم و تربیت او را بر منوالی مقرر کن تا از طریق بازی بسیاری از آنچه را که باید، یاد بگیرد .
به طور کلی اسلام کودک را در هفت سال اول "سرور" در هفت سال دوم "بنده" و در هفت سال سوم "وزیر" می شناسد . یعنی در هفت سال اول آزاد از برنامه های مخصوص تعلیم و تربیت است و در هفت سال دوم بنده و مطیع برنامه های مخصوص تعلیم و تربیت است و در هفت سال سوم برای والدین و مربیان خود وزیر و همکار و مشاور است .
معمولاً با شروع شش- هفت سالگی کودک وارد مرحله ی جدیدی از زندگی خود می شود کودک در این ایام همزمان با بازی های دسته جمعی و فعالیت های گروهی به یادگیری مطالب جدی مشغول می شود و سعی می کند تا کنجکاوی خود را در مورد پدیده های طبیعی ارضا کند . تمایل او به بازی های گروهی بیشتر می شود و سعی در برقراری ارتباط با دیگران می کند ولی دوستی های به وجود آمده ثبات چندانی ندارند . از این رو که حافظه ی کودک در این سن به سرعت رشد می کند لذا بازی های او منظم تر شده و از لحاظ زمانی طولانی تر می شود .
شکل بازی پسران و دختران بر اساس تفاوت های جسمی و عاطفی آنها از هم دیگر متفاوت است . در این سنین شخصیت کودک تا حدودی شکل گرفته است . پسرها به کارها و فعالیت های بدنی رغبت بیشتری نشان می دهند گروه های متحرک و پویا را که در آن فعالیت ها و رقابت های ورزشی و بدنی وجود داشته باشد انتخاب می کنند دختران به گروه هایی ملحق می شوند که فعالیتهای ساکتی را مد نظر دارد . گروه بازی دختران معمولاً کم تحرک تر از پسران است و آنها با استفاده از برتری رشد زبانی و کلامی در مقایسه با پسران بیشتر به بازی هایی مشغول می شوند که نیاز به صحبت و فعالیت های کلامی دارد .
پسران در اوایل سن ۷ سالگی سعی دارند با مواد در دسترس خود پدیده هایی تازه ابداع کنند . آنها نسبت به بازی با انواع وسایل بازی مکانیکی از قبیل ماشین ، ترن و هواپیما رغبت نشان داده و ضمن دقت در بازی با آنها سعی می کنند تا با کنجکاوی از کار آنها سر در بیاورند . آنها نسبت به قبول مسئولیت و ماجراجویی تمایل نشان داده و سعی می کنند تا در بازی ها نقش مردان ماجراجو و قوی را به عهده بگیرند .
دخترها درست مانند مادران خود نقش مادر کوچکی را به عهده می گیرند و در بازی ها سعی در انجام مشاغلی همچون آموزگاری ، پرستاری ، آشپزی و بچه داری می کنند . بازی ها معمولاً تا سنین هفت سالگی به صورت خود مختار و بی قرارداد است . اما از اواخر این دوران بازی آن ها نظم و قاعده مخصوصی پیدا می کند . نوع بازی ها در این سنین نشانی بارز از بافت شخصیتی خاص دختران و پسران است . پسران به بازی های پر هیجان و پر تحرک تمایل دارند و این خواست خود را با آشوب و جنجال توام می کنند . دختران به بازی های رویایی و خیال پردازی می پردازند . پسران خود را رهبر می دانند و در حقیقت برون گرا هستند ، درحالی که دختران درون گرا بوده و بیشتر تابع احساس هستند آنها دوست دارند در کلاسهای درس بیشتر شنونده باشند تا گوینده ، لذا از اظهار نظر خودداری کرده و سعی می کنند افکار و اندیشه های دیگران را بدون هیچگونه اظهار نظری بپذیرند .
با ورود به مدرسه، کودکان فرصت کمتری برای بازی پیدا می کنند و از طرف دیگر در محیط خانه هم مانند دوره ی قبل، از آزادی برخوردار نیستند . والدین و سایر اعضای خانواده در ارتباط با امور خانه از کودکان انتظارات و توقعات بیشتری دارند . بنابراین در این دوره کودکان ، هم در محیط خانه و هم در محیط مدرسه با محدودیت زمانی از حیث بازی روبرو می باشند و فرصت کمتری برای بازی دارند در حالی که به آن سخت نیازمند می باشند.
بازی در این دوره از حیث موضوع بسیار متنوع می شود و به صورت کاملاً منظمی برگزار می شود و در رابطه با بازی ها تفاوت های فردی بیشتری نسبت به دوره ی قبل، از کودکان دیده می شود . هم پسران و هم دختران تلاش می کنند به بازی های متناسب با جنس خود مشغول شوند و از فعالیت های مربوط به جنس مخالف پرهیز کنند . کودکان باهوش هرچه که بزرگتر می شوند در بازی هایشان بیشتر تنها می شوند و کمتر از همسالان خود به بازی های بدنی پر جنب و جوش می پردازند .
کودکانی که معاشرتی و اجتماعی می باشند و با گروه همسالان خود رابطه ی دوستانه دارند بیشتر به بازی های اجتماعی می پردازند در حالی که کودکانی که غیر معاشرتی هستند و از روابط دوستانه ی محدودی برخوردارند بیشتر به بازی های انفرادی می پردازند و بیشتر وقت خود را با اشیاء می گذرانند و یا خودشان را با تماشای تلویزیون و گوش دادن رادیو و یا مطالعه سرگرم می کنند .
انواع بازی های دوره دبستان:
۱ ) بازی های ساختنی : بازی های ساختنی از بازی های بسیار لذت آور برای کودکان در این دوره است . کودکان از وسایل و ابزار ساده چیزهای متنوعی درست می کنند که موجبات تفریح و شادی آنها را فراهم می آورد . کودکان با وسایلی نظیر چکش ، چاقو ، قیچی ، آجر ، جعبه ، مهره ، چوب ، کاغذ و هر وسیله ی دیگری که سر راه آنها قرار گیرد چیزهایی درست می کنند که برای خود آنها بسیار جالب و هیجان انگیز است . در بازی ها ساختنی پسران بیشتر از چوب و ابزار آلات استفاده می کنند در حالی که دختران انواع کارهای زرق و برق دار مانند دوختن ، نقاشی کردن و طراحی کردن را ترجیح می دهند . طراحی و نقاشی به کودک کمک می کند تا درونیات خود را آشکار نمایند همان طوری که کودک بزرگتر می شود نقاشی و طراحی او از شکل و دقت معینی برخوردار می شود . به تدریج که کودک بزرگتر می شود از نقاشی و طراحی او کاسته می شود و این به دلیل کم اهمیت دادن و یا حتی مورد تحقیر قراردادن بزرگسالان به این دو فعالیت خوب می باشد.
۲ ) بازی های اکتشافی: در این دوره همانند دوره ی قبل هر چیز جدید و تازه ای ، کنجکاوی کودکان را به خود جلب می کند با این تفاوت که کودکان در این دوره دیگر تنها با اسباب بازی ها و اشیاء پیرامون خود در محیط خانه ارضا نمی شوند و به چیزهای بیرون از خانه علاقه مند می شوند و تمایل دارند که به مناطق دورتر از محیط خانه بروند و مکان های جدیدی را کشف کنند . بازی های اکتشافی در این دوره بیشتر به صورت گروهی و دسته جمعی صورت می گیرد و کودکان کمتر به تنهایی رغبت نشان می دهند .
۳ ) جمع آوری اشیا : همان طوری که کودکان بزرگتر می شونداشیایی مانند کاغذهای آب نبات ، در بطری ، سنگ ، مهره ، صدف های دریایی و غیره را جمع آوری می کنند کودک در این دوره درنگهداری و جمع آوری چیزهای مورد علاقه ی خود به طبقه بندی می پردازد و به صورت نامنظمی آنها را نگه می دارد .
۴ ) بازی های ورزشی : در این دوره بازی های ساده و تمرینی دوره ی قبل رنگ و بوی خود را از دست می دهند . بازی باتوپ های فوتبال ، بسکتبال ، والیبال و … به شیوه ای گروهی و دسته جمعی مورد علاقه ی زیاد کودکان در این دوره می باشد و آنها ساعت های متمادی می توانند به این بازی ها مشغول باشند . در حدود سن ۱۰ سالگی بازی های آنها بیشتر رنگ رقابت به خود می گیرد و مهارت و برتری در بازی بیش از هر چیز دیگر مهم جلوه می کند در حالی که تا قبل از آن برای کودکان در بازی بیشتر جنبه ی تفریح و شادی مطرح بوده است
بازی در رشد اخلاقی کودک از اهمیت به سزایی برخوردار است ، کودک در خانه و مدرسه یاد می گیرد که چه چیز خوب و چه چیز بد است ، ولی تثبیت معیارهای اخلاقی در این دو محل ، به اندازه ی بازی قوی نیست . کودک در می یابد که اگر بخواهد در بازی ، فردی قابل قبول به حساب شود ، باید درستکار ، طرفدار حقیقت ، مسلط به خود و عادل باشد . او همچنین می فهمد که همبازی هایش نسبت به خطاهای وی در بازی ، در مقایسه با والدینش در خانه و محیط خانه ، کمتر شکیبا هستند . کودکان در بازی ها ، آداب معاشرت و رفتار اخلاقی را تمرین می کنند ، رعایت ادب و نزاکت ، ابراز نیکخواهی و کمک به دوستان ، دلسوزی ، شریک کردن و نزاکت به خرج دادن و غیره را یاد می گیرند .
آموزگار در جریان بازی نه فقط طرز عمل را یاد می دهد ، بلکه به تشویق و ترغیب اخلاقی کودکان نیز می پردازد . مربی در گفتگوهای گروهی به هنگام کارهای آموزشی در صحبت ها و بازی ها می تواند فضایل اخلاقی هر یک از کودکان را به طور متمایز مشخص سازد و به پرورش جنبه های مورد نیاز بپردازد .
خلاصه بازی برای کودکان ، وسیله ای طبیعی است . البته با این هدف که بتواند خویشتن و ویژگیهای درون خود را بشناسد و به آن عمل کند . در بازی درمانی به کودک فرصت داده می شود تا احساسات خود را بشناسد و به آن عمل کند . در بازی درمانی به کودک فرصت داده می شود تا احساسات آزار دهنده و مشکلات درونی خود را از طریق بازی بروز دهد و آنها را به نمایش بگذارد . درست مانند آنکه افراد بزرگسال با سخن گفتن ، مشکلات خود را بیان می کنند بازی وسیله ای برای ابراز احساس و عاطفه ی کودکان است . آنها از طریق بازی ، فرصتی می یابند تا احساسات درونی خود را که ناشی از تنش ها ، ناکامی ها ، ناامنی ها ، پرخاشگری ها ، ترس ها ، آشفتگی ها و سردرگمی ها است به نمایش بگذارند.
بسیاری از دردها و نابسامانی های رفتاری کودکان از راه بازی تسکین می یابد و کودک از طریق بازی فرصتی به دست می آورد تا خشم خود را مثلاً از راه زمین کوبیدن عروسکش اعلام کند. به طور کلی ، بازی و حرکت از عوامل اطمینان دهی محسوب می شوند و کودکان از طریق آن با محیط مانوس می شوند و احساس امنیت می کنند .
منبع:
دکتر سلام
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼