راه های کاهش درد زایمان طبیعی، حتما بخوانید

باید توجه داشت که افراد بطور منفعل به احساسهای جسمانی خود پاسخ نمی دهند، بلکه به گونه ای فعال می کوشند تا برای تجربیات خود معنا پیدا کنند، سپس به پایه مدلهای موجود در ذهن به ارزیابی وضعیت خود می پردازند. افراد در مواجهه با موقعیتهای جدید، بر نگرشها و باورهای کلی که از تاریخچه یادگیری قبلی وی نشأت می گیرند، تکیه می کند.ری سور در سال ۱۹۸۸ متذکر شد که چون درد پدیده ای پیچیده و ذهنی است، شناختهای فرد مثل باورها و انتظارات او احساس درد و توانایی مقابله با آن را تحت تأثیر قرار می دهند. از جمله باورهای مؤثر بر درد، باور به کنترل درد است. اگر فرد، خود را در کنترل درد ناتوان ببیند، درون دادهای ایجاد کننده درد، شدیدتر ادراک می شوند، از این رو افزایش اعتماد به نفس و خودکار آمدی یا خودکفایی و خودگرانی فرد در مقابله با درد اهمیت زیادی دارد.مفهوم خودکفایی ارتباط بسیار نزدیکی با احساس کنترل داشتن بر محرکهای آزارنده دارد. بندورا در سال ۱۹۷۷ پیشنهاد کرده است که اگر فردی انگیزش کافی برای شروع رفتاری داشته باشد، باورهای خودکفایی وی در انتخاب فعالیتی که آغاز می کند، میزان تلاشی که به کار خواهد برد و نیز بر مدت زمانی که فرد در مقابل موانع و تجربیات آزار دهنده پایداری می کند، اثر خواهد گذاشت.

خودگردانی درد و اثر آن به راههای اختصاصی بستگی دارد که فرد برای مواجهه و سازگاری با درد بکار می گیرد تا درماندگی حاصل از آن را به حداقل برساند یا درد را کاهش دهد. به نظر می رسد که مقابله کردن، خود را در به کارگیری خود انگیخته اعمال ارادی و هدفمند ظاهر می سازد و می توان آن را بر حسب رفتارهای آشکار و پنهان ارزیابی نمود. راهبردهای مقابله ای آشکار مشتمل هستند بر استراحت، مصرف دارو، استفاده از آرامش و راهبردهای مقابله ای پنهان شامل عدم توجه به درد، اطمینان دادن به خود در مورد پایان درد، جستجوی اطلاعات درباره درد و حل مسأله هستند.ترک معتقد بود که راهبردهای مقابله، هم ادارک فرد را از شدت درد تغییر می دهند و هم توانایی او را برای کنترل و یا تحمل کردن درد و استمرار فعالیتهای روزمره تحت تأثیر قرار می دهند.