نقش پدران در تربیت فرزندان (۲)
پدر به عنوان جایگزین برای مادر مطرح نیست بلکه پدر مهمترین نقش برای رشد و شکوفایی کودک است.
حضور پدر و مادر کنار هم احساس امنیت و رهایی برای فرزند ایجاد میکند. ( البته یادگیری فنون بچهداری و فرزندپروری و یادگیری مهارت آرامکردن فرزند توسط پدر میتواند احساس راحتی و آرامش بیشتری برای مادر و پدر فراهم کند).
پدر باید انواع در آغوش گرفتن فرزند خود را بیاموزد ( مثلاً بتواند سر کودک را روی سینههایش قرار دهد ).
گاهی برای بودن کنار فرزند از مرخصی استفاده کند. زمانی را به تنهایی کنار فرزند خود سپری کند. خصوصاً شبها که چرخه خواب کودک هنوز تنظیم نشده و گاهی زمان زیادی بیدار است به کمک مادر بیاید. (مثلاً او را در آغوش بگیرد، راه ببرید، کنار او بخوابید ).
به هر حال وقتی کودک در مرحله نوزادی قرار دارد ارتباط برقرار کردن نوزاد با پدر بسیار مهم و حیاتی میباشد به تدریج او هرچه بزرگتر میشود نیاز بیشتری به بودن کنار پدر احساس میشود.
نتیجه یک بررسی نشان داده پسرانی که از پدر خویش در اوایل کودکی جدا ماندهاند در ایفای نقش پسرانه مشکل بیشتری دارند. پسران در غیاب پدر خصوصاً در مراحل رشدی اولیه میخواهند بیاموزند چگونه کنترل رفتار خود را در دست بگیرند.
( خصوصاً در 12 ماهگی تا 30 ماهگی اگر پدر زمان کمی کنار فرزند پسر و دختر باشد رفتار تهاجمیتر فرزندان بیشتر میشود و در سطح رشد اخلاقی پایینتری قرار میگیرند ).
اختلالات خواب در کودکان شدت میگیرد و ترس درونی بر آنها غلبه میکند.
مخصوصاً دخترها زمانی که کمبود پدر را احساس میکنند بعدها در سن ازدواج در رابطه با مردان دچار مشکلات حادتری خواهند شد و در روابط زناشوئی را که احساس طردشدگی، ناامنی و بیارزشی دارند.
نقش پدر در کمک به رشد کودک، و نقش کودک در رشد شخصیت پدر منحصر به فرد است اگر پدر غایب باشد ( یعنی زمان مفید برای فرزند نگذارد ) پدر و فرزند به رشد واقعی نمیرسند.
به هر حال پسرانی که پدر محکم و قاطع دارند، حضور پدر را در لحظه احساس میکنند، مشکلات کمتری با همسالان دارند، دوستیهای موفقتری دارند، اهداف زندگی و شغلی مناسبتری انتخاب میکنند و در نهایت از نظر شخصیت متعادلتر هستند.
دختران نیز وقتی حضور پدر را هر لحظه احساس کنند ارتباطات مناسبی با دیگران خصوصاً در زندگی مشترک خواهند داشت و به جای جنگیدن با اطرافیان میتوانند عشق و محبت بیشتری داشته باشند.
در واقع به نظر میرسد که آنان میتوانند با حضور پدر مهارتهای اجتماعی بیشتری را یاد بگیرند، چون پدران اجازه تجربه کردن بیشتری به کودکان میدهند و خصوصاً خیلی پدران عاطفه منفی کودک را نادیده نگرفته و مخالفت نمیکنند بلکه به کودک نشان میدهند چگونه آن را درک کرده و سپس او را راهنمایی میکنند، و درککردن عاطفه همراه تجربههای بدون ترس، اصل اولیه پرورش کودک سالم میباشد.
طبق بررسیها، کودکان وقتی کمترین نمرات و بدترین روابط اجتماعی را دارند که پدرانشان سرد، قدرتطلب، ستیزهجو و مداخلهگر باشند، و طبق تحقیقی دیگر پژوهشگران متوجه شدند پدرانی که فرزندان خود را تحقیر و سرزنش میکنند یا کنترل بازی خودشان به دست میگیرند به کودک نشان میدهند که بیکفایت است و این فرزندان بیشتر ستیزهجویی میکنند و در نهایت به بزهکاری و خشونت میرسند.
محققان مسائل جنسی نیز معتقدند اثر پدر بر رفتار جنسی کودک بیش از اثر مادر میباشد. (جنسیت فراتر از رابطه زناشویی است ).
این مسئله نه تنها شامل خصوصیات مهم و تغییرات کودک در حال رشد است بلکه احساسات و رفتارهای مرتبط با این خصوصیات فیزیکی را هم شامل میشود کیفیت رفتار پدرانه با فرزند پسر مهمترین عامل است تا بتواند مذکر بودن را در خود شکل دهد. ( دقت کنید مذکر بودن به معنی قاطعیت، مثبتبودن، مسئولیتپذیری، منطقیبودن و توانایی ایجاد تغییرات سخت است که این تواناییها فقط بر پایه تربیت صحیح، محبت و توانایی عشق ورزیدن استوار است ). پدری که با وجود ویژگیهای مردانه بسیار محبت، تشویق و حمایت دارد میتواند رفتارهای مردانه و نه پرخاشگرانه در فرزند خود ایجاد کند.
حتی در مورد دختران نیز پدران در رشد هویت جنسی سالم نقش بیشتری دارند. پدران آگاهانه یا ناآگاهانه رشد جنسی دختر را تقویت میکنند اگرچه ممکن است خودشان از میزان اثر تربیت زنانه دخترشان آگاه نباشند پدر پرورشدهنده میتواند اثر بسیار مهمی بر رشد زنانگی دختر خود داشته باشد و بتواند زندگی جنسی سالم فرزند خود را تضمین کند.
پس به طور کلی سالمترین محیط زندگی محیطی است که پدر فردی قوی پرورشدهنده و مردانه نسبت به همسر و فرزندان خود باشد و مادر به عنوان زن یا طبیعت زنانه نسبت به فرزند و پدر خانواده رفتار کند.
منبع:
ماهنامه پزشک شهر
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼