تربیت فرزندان از دیدگاه اسلام، لطفا بخوانید
درست است که در روایات از عاق والدین نسبت به فرزندان سخن به میان آمده است، اما...
سوال
با سلام و خسته نباشید. سوالی داشتم در خصوص حق فرزندان در اسلام و کارهایی که پدر و مادر باید در حق فرزندانشان انجام دهند. من هرچه در این مورد جستجو کردم در اینترنت همش راجع به حقوق والدین است. همچنین در رادیو و تلویزیون و در منبرها همیشه همه راجع به حقوق والدین و اطاعت از آنها برای فرزندان سخن میگویند و گویا همه نادیده می گیرند که فرزندان هم حقوقی دارند. من خودم شخصا از پدرم راضی نیستم. پدرم هم همیشه طبق آنچه پای منبرها میگویند من را موظف به اطاعت میداند و هیچ خود را مسئول چیزی نمیداند. گرچه من هیچ وقت به او بی احترامی نمی کنم و هرگز تا به حال هم کاری خلاف نظر او انجام نداده ام اما به نظرم این وضعیت غیر منصفانه است. مثلا او میگوید من الان باید ازدواج کرده بودم و از خودم خانه زندگی میداشتم اما من که نمیتوانم برم سر کوچه را بگیرم بگم یکی بیاید به خواستگای من! همچنین همش میگوید تو کار نداری و باید بروی سرکار اما ما در شهر کوچکی زندگی می کنیم و موقعیت کاری مرتبط با تحصیلات من وجود ندارد، می توانم با مدرک فوق لیسانس، بروم با حقوق ماهی 150 تومان منشی شوم اما ترجیح می دهم ادامه تحصیل دهم و الان هم برای کنکور دارم مطالعه می کنم و من همش مشکل مالی دارم چون پدرم خودش را دیگر مسئول مخارج من نمیداند. انگار من فقط در خانه یک جای خواب و غذا دارم. از نظر اسلامی آیا پدر من مسئول من نیست دیگر؟؟ یعنی همانطور که خودش می گوید من باید الان مستقل باشم و چون نتوانسته ام مقصر خودم هستم و او دیگر نباید مخارج مرا بدهد؟؟
با سلام و خسته نباشید. سوالی داشتم در خصوص حق فرزندان در اسلام و کارهایی که پدر و مادر باید در حق فرزندانشان انجام دهند. من هرچه در این مورد جستجو کردم در اینترنت همش راجع به حقوق والدین است. همچنین در رادیو و تلویزیون و در منبرها همیشه همه راجع به حقوق والدین و اطاعت از آنها برای فرزندان سخن میگویند و گویا همه نادیده می گیرند که فرزندان هم حقوقی دارند. من خودم شخصا از پدرم راضی نیستم. پدرم هم همیشه طبق آنچه پای منبرها میگویند من را موظف به اطاعت میداند و هیچ خود را مسئول چیزی نمیداند. گرچه من هیچ وقت به او بی احترامی نمی کنم و هرگز تا به حال هم کاری خلاف نظر او انجام نداده ام اما به نظرم این وضعیت غیر منصفانه است. مثلا او میگوید من الان باید ازدواج کرده بودم و از خودم خانه زندگی میداشتم اما من که نمیتوانم برم سر کوچه را بگیرم بگم یکی بیاید به خواستگای من! همچنین همش میگوید تو کار نداری و باید بروی سرکار اما ما در شهر کوچکی زندگی می کنیم و موقعیت کاری مرتبط با تحصیلات من وجود ندارد، می توانم با مدرک فوق لیسانس، بروم با حقوق ماهی 150 تومان منشی شوم اما ترجیح می دهم ادامه تحصیل دهم و الان هم برای کنکور دارم مطالعه می کنم و من همش مشکل مالی دارم چون پدرم خودش را دیگر مسئول مخارج من نمیداند. انگار من فقط در خانه یک جای خواب و غذا دارم. از نظر اسلامی آیا پدر من مسئول من نیست دیگر؟؟ یعنی همانطور که خودش می گوید من باید الان مستقل باشم و چون نتوانسته ام مقصر خودم هستم و او دیگر نباید مخارج مرا بدهد؟؟
جواب
با سلام و عرض تحیت. دوست محترم! در پاسخ به سوال شما چند نکته را باید عرض کنیم: 1. درست است که در روایات از عاق والدین نسبت به فرزندان سخن به میان آمده است، اما در روایات دیگری نیز سخن از عقوق فرزندان مطرح شده است: "یلزم الوالدین من عقوق الولد ما یلزم الولد لهما من العقوق" یعنی پدر و مادر را در بىمهرى کردن به فرزند به همان گرفتار می شوند که فرزند نسبت به نافرمانى و بىمهرى به پدر و مادرش".(من لایحضره الفقیه، ج3، ص483) بله، همانطور که آن روایات در منابر خوانده می شود، این روایات هم باید خوانده شود. 2. ممکن است پدر و مادر کار ناشایست و گناهی انجام دهند و از این بابت در آخرت مجازات می شوند ولی در عین حال ما فرزندان نباید باعث رنجش آنان را فراهم آوریم. حق پدر و مادر اقتضای بیشتر از اینها را دارد. ما نباید خدای ناکرده آنها را عاق کنیم. چشم پوشی از گناه پدر ومادر شاید کوچکترین پاسداشت خدمت های آنان است. مادری که برای تربیت و بزرگ شدن فرزندش چه سختی هایی را تحمل کرده، حالا اگر با فرزندش تندی ای هم بکند باز شایسته مهربانی است؛ و مطمئنا این مهربانی در برابر والدین از چشم خداوند پوشیده نمی ماند. 3. شما بر مهربانی خود، هر چه می توانید بیفزایید. گاهی هم طوری نیست که انسان به خواست ایشان کاری کند که نمی خواهد، ولی تلاش کند به گونه ای تغییرش دهد که در شأنش باشد.
منبع:
تبیان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼