قصد بارداری دارم، چه زمان مناسب است؟
افراد بهندرت از انگیزههایشان جهت بچهدارشدن آگاه هستند.
تولدفرزند نوعی چالش با زندگی و راهی است جهت بالفعل شدن نیروهای بالقوه پدر و مادرها. افرادی که قصد بچهدار شدن دارند، باید توانایی پذیرش شرایط خاص بارداری و به اتمام رساندن آن، تولد بچه و انجام وظایف پدری و مادری را داشته باشند.یکی از جنبههای روانی تولد کودک، وابستگی مادامالعمر والدین به فرزند است حتی اگر او از پدر و مادر واقعی خود جدا شود و هیچ ارتباطی با آنها نداشته باشد.
انگیزه لازم برای داشتن فرزند
افراد بهندرت از انگیزههایشان جهت بچهدارشدن آگاه هستند. برای مثال، زوجهای جوان در آرزوی داشتن یک خانواده، شراکت در دنیا و باقی گذاشتن میراثی برای آینده هستند. بعضی احساس میکنند که تولد بچه، ماجراجویی یا چالش با زندگی و راهی است جهت بالفعل شدن نیروهای بالقوه آنها. برای برخی دیگر، پدر و مادر شدن، آرزویی است که به آنها اجازه میدهد تا تجربههایشان را به نسلهای آینده انتقال دهند و بعضی هم بدون بچه احساس ناکامل بودن میکنند.
آمادگی روانی- اجتماعی برای تولد کودک
آمادگی روانی- اجتماعی اینگونه تعریف میشود: توانایی پذیرش شرایط خاص بارداری و به اتمام رساندن آن، تولد بچه و انجام وظایف پدری و مادری. آمادگی روانی- اجتماعی و آمادگی روانی برای بچهدار شدن، به یک معنا نیستند. چنان که شواهد نشان میدهد، نوجوانانی که بچهدار شدهاند، با مسائل بسیاری مواجه شدهاند.
زمانی میتوانیم بگوییم که یک فرد آمادگی روانی- اجتماعی برای تولد فرزند دارد که خصوصیات زیر در او مشهود باشد:
- توانایی ایجاد و حفظ ارتباطات صمیمانه
- توانایی مراقبت از یک انسان دیگر
- توانایی یاد گرفتن و سازگار شدن با الگوهای روزمره زندگی
- توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران
- داشتن هویت جنسی تثبیت شده
افراد در گروههای اجتماعی مختلف دارای تفکرات متفاوتی نیز هستند. بهعنوان مثال: یک زوج در سطح متوسط و تحصیلکرده، ممکن است در فکر شغل ثابت و زندگی راحت قبل از تولد اولین فرزند باشند، در حالیکه در یک زوج در سطح اجتماعی پایین، ممکن است دست یافتن به این اهداف، خارج از توانایی بوده و تولد فرزند، جزو اجتنابناپذیر زندگی زناشویی آنها باشد. اغلب اوقات زنان و مردان بالغ، وجود رابطه زناشویی مستحکم و تأمین مالی را فاکتورهای اصلی در آمادگی جهت بچهدار شدن میدانند.
آثار روانی تولد فرزند
ما میتوانیم بگوییم همسر سابق، شغل ثابت، اما نمیتوانیم بگوییم فرزند سابق. این نکته طبیعت تغییرناپذیر ناشی از تولد فرزند را نشان میدهد. حتی اگر شیرخواری از پدر و مادرش جدا شود و هیچ ارتباطی با پدر و مادر واقعی خود نداشته باشد، والدین یک وابستگی مادامالعمر به فرزند خود دارند که این امر جنبه روانی تولد را بیان میکند. مقام پدری و مادری، نقطه انتقالی مهمی در زندگی مردان و زنان بزرگسال است که میتواند بر سایر جنبههای زندگی، تأثیر داشته باشد: مانند زندگی زناشویی، تکمیل تحصیلات، تغییرات شغل و همچنین بر اعتماد به نفس، ارزشها، تغییرات علائق و توانایی جهتگیری در زندگی تأثیر دارد. پدر و مادر شدن، طبیعت و جهت زندگی را تغییر میدهد. در نهایت، پدر و مادر شدن بهطور عمیقی ارتباط با سایر اعضای خانواده و بهخصوص با همسر را تحت تأثیر قرار میدهد.
منبع:
الو مامان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼