آموزش صداقت به کودکان
یکی از ابعاد رشد هر انسانی، رشد اخلاقی اوست. امروزه رشد اخلاقی در هر جامعهای ارزش بالایی دارد.
یکی از ابعاد رشد هر انسانی، رشد اخلاقی اوست. امروزه رشد اخلاقی در هر جامعهای ارزش بالایی دارد. بسیاری از ارزشها در بیم جوامع مختلف یکسان هستند، مثلا همۀ افراد داشتن صداقت را خصلتی پسندیده میدانند.
آموزش صداقت به کودکان مستلزم صرف وقت و شکیبایی است. فراگیری هر مهارتی اگر از دوران خردسالی کودک آغاز شود، تاثیری دوچندان بر زندگی انسان خواهد گذاشت. والدین میتوانند با تشویق کودکان به راستگویی و گفتن آنچه واقعا دیدهاند، صداقت را در آنها پرورش دهند.
به کودک بگویید:«صداقت یعنی راستگویی، یعنی گفتن آنچه واقعا اتفاق افتاده است.» زمانی که والدین و اعضای خانواده سعی میکنند واقعهای را آنطور که اتفاق افتاده است، برای یکدیگر تعریف کنند، در حقیقت، نونه ای از صداقت و راستگویی را در بین اعضای خانوادۀ خود نشان میدهند. با اعمال رفتار صادقانۀ خود، حقیقتگویی را به کودک نشان دهید.
آموزش صداقت به کودکان مستلزم صرف وقت و شکیبایی است. فراگیری هر مهارتی اگر از دوران خردسالی کودک آغاز شود، تاثیری دوچندان بر زندگی انسان خواهد گذاشت. والدین میتوانند با تشویق کودکان به راستگویی و گفتن آنچه واقعا دیدهاند، صداقت را در آنها پرورش دهند.
به کودک بگویید:«صداقت یعنی راستگویی، یعنی گفتن آنچه واقعا اتفاق افتاده است.» زمانی که والدین و اعضای خانواده سعی میکنند واقعهای را آنطور که اتفاق افتاده است، برای یکدیگر تعریف کنند، در حقیقت، نونه ای از صداقت و راستگویی را در بین اعضای خانوادۀ خود نشان میدهند. با اعمال رفتار صادقانۀ خود، حقیقتگویی را به کودک نشان دهید.
آموزش صداقت به کودکان خردسال
مشخص کردن مرز بین صداقت و عدم صداقت برای کودکان خردسال کاری سخت و دشوار است، زیرا کودکان سه-چهار ساله قادر نیستند پیامدهای حقیقتگویی خود را درک کنند. هنگامی که کودک بتواند مسئولیت رفتار و گفتار خود را بپذیرد، میتواند به ارزش صداقت و حقیقتگویی پی ببرد.
آنچه در دوران خردسالی برای کودک اهمیت دارد، تصورات، خیالپردازی و پرورش اندیشههای خلاقانه است. آنچه در ذهن کودک رشد میکند، در حقیقت، برایش واقعی و حقیقی است. اگر کودکی منکر شکستن گلدان تزئینی مادرش میشود، به این دلیل است که میداند اگر مادرش این موضوع را بفهمد، به طور حتم از دست او عصبانی و ناراحت خواهد شد.
ازاینرو، آرزو میکند که کاش هرگز این کار انجام نمیشد... به همین دلیل، به مادرش میگوید که او گلدان را نشکستهاست. در حقیقت، این تناقض و دوگانه گویی فکر و عمل کودک ناشی از سردرگمی اوست.
در حالی که اگر بتواند این تضاد را به گونهای حل کند که مادرش را ناراحت نکند، میتواند بین آنچه در ذهن دارد و آنچه به زبان میآورد، هماهنگی و سازش برقرار کند. والدین میتوانند برای پرورش این ارزش مهم زندگی در کودکان خردسال، از روشهای زیر استفاده کنند:
چگونه می توانیم تشخیص دهیم که کودکان دروغ می گویند؟
- سوالی که خودتان پاسخ آن را میدانید، از کودک نپرسید.
کودک را در موقعیتی قرار ندهید که وادار به دروغگویی شود. مثلا وقتی از کودک میپرسید:«تو با ماژیک روی دیوار آشپزخانه خط کشیدی؟» بدیهی است که او از ترس ایجاد عصبانیت در شما پاسخ منفی خواهد داد. در این حالت، حتی اگر هنوز ماژیک در دست کودک باشد، باز هم پاسخش منفی خواهد بود.
در حقیقت، سوال شما او را به دروغگویی واداشته است. در اینجا میتوانید به کودک بگویید:« ... چه بد شد که روی دیوار خط کشیدی، بهتره به کمک هم اون رو پاک کنیم و فکر جدیدی برای نقاشیهای دیواری تو بکنیم.» این گونه صحبت کردن کودک را تشویق به راستگویی و چارهجویی برای حل مشکل میکند.
مثلا، میتوانید کاغذ بزرگی به گوشهای از دیوار اتاقش آویزان کنید و از او بخواهید که هر گاه قصد نقاشی کردن داشت، فقط روی آن کاغذ بکشد. در این حالت، هیچ لزومی به عصبانی شدن شما و دروغگویی کودک نخواهد بود. علاوه بر این، کودک یاد خواهد گرفت که روی کاغذ نقاشی کند و اگر هم به اشتباه روی دیوار خطی کشید، مسئولیت اشتباهش را بپذیرد و با دستمال آن را پاک کند.
- راستگوییهای کودک را تایید و تشویق کنید.
زمانی که کودک خودش دربارۀ کار اشتباهی که انجام داده است، برای شما تعریف میکند، از راستگویی او قدردانی و حمایت کنید، زیرا این عمل شما، او را به راستگوییهای بیشتر تشویق میکند. مثلا، میتوانید بگویید:« از تو متشکرم که خودت این مطلب رو به من گفتی، میدونم که گفتن برات سخت بوده ...» آنگاه خودتان موضوع را مرتب کنید.
در نظر داشته باشید، در اینگونه موارد هیچگاه با خشم، عصبانیت و ناراحتی با کودک رفتار نکنید، زیرا او را به سوی دروغگویی و کتمان حقیقت سوق میدهید. مثلا، وقتی کودک نزد شما میآید و میگوید : مامان، من یک استکان شکستم... ، از او برای بیان اشتباهش تشکر کنید نه اینکه او را به خاطر شکستن استکان تنبیه کنید. به او بگویید : متشکرم که گفتی، خوب حالا بیا با هم خرده شیشه ها را جمع کنیم.»
- الگویی شایسته از صداقت برای کودکتان باشید.
بهترین راه برای آموزش صداقت به کودکان آن است که پدر و مادرها و اعضای خانواده خودشان سعی کنند این گونه رفتارها را در عمل به کودکان نشان دهند و با هم روراست باشند. مثلا، وقتی قولی به کودک میدهند، حتما به آن پایبند باشند و به آن عمل کنند.
- به کودک اجازۀ «خیال پردازی» بدهید.
کودکان خردسال به دلیل اینکه هنوز قادر به تشخیق واقعیت از خیال نیستند، نمیتوانند بین راست و دروغ تفاوت بگذارند. در واقع، این کودکان هنوز نیازمند گسترش و توسعۀ دنیای خیالی خود هستند تا بتوانند قدرت خلاقیت و ابتکارشان را پرورش دهند.
معمولا «خیالپردازیهای» کودکان از چهار-پنج سالگی به بعد کاهش مییابد و تدریجا قدرت تشخیص حقیقت دروغ را پیدا میکنند. اگر کودکان بعد از پنج-شش سالگی نیز سعی کنند با رویاسازیهای ذهن خود حقیقت را نادیده بگیرند، والدین باید در صدد رفع علت این امر باشند.
آنچه در دوران خردسالی برای کودک اهمیت دارد، تصورات، خیالپردازی و پرورش اندیشههای خلاقانه است. آنچه در ذهن کودک رشد میکند، در حقیقت، برایش واقعی و حقیقی است. اگر کودکی منکر شکستن گلدان تزئینی مادرش میشود، به این دلیل است که میداند اگر مادرش این موضوع را بفهمد، به طور حتم از دست او عصبانی و ناراحت خواهد شد.
ازاینرو، آرزو میکند که کاش هرگز این کار انجام نمیشد... به همین دلیل، به مادرش میگوید که او گلدان را نشکستهاست. در حقیقت، این تناقض و دوگانه گویی فکر و عمل کودک ناشی از سردرگمی اوست.
در حالی که اگر بتواند این تضاد را به گونهای حل کند که مادرش را ناراحت نکند، میتواند بین آنچه در ذهن دارد و آنچه به زبان میآورد، هماهنگی و سازش برقرار کند. والدین میتوانند برای پرورش این ارزش مهم زندگی در کودکان خردسال، از روشهای زیر استفاده کنند:
چگونه می توانیم تشخیص دهیم که کودکان دروغ می گویند؟
- سوالی که خودتان پاسخ آن را میدانید، از کودک نپرسید.
کودک را در موقعیتی قرار ندهید که وادار به دروغگویی شود. مثلا وقتی از کودک میپرسید:«تو با ماژیک روی دیوار آشپزخانه خط کشیدی؟» بدیهی است که او از ترس ایجاد عصبانیت در شما پاسخ منفی خواهد داد. در این حالت، حتی اگر هنوز ماژیک در دست کودک باشد، باز هم پاسخش منفی خواهد بود.
در حقیقت، سوال شما او را به دروغگویی واداشته است. در اینجا میتوانید به کودک بگویید:« ... چه بد شد که روی دیوار خط کشیدی، بهتره به کمک هم اون رو پاک کنیم و فکر جدیدی برای نقاشیهای دیواری تو بکنیم.» این گونه صحبت کردن کودک را تشویق به راستگویی و چارهجویی برای حل مشکل میکند.
مثلا، میتوانید کاغذ بزرگی به گوشهای از دیوار اتاقش آویزان کنید و از او بخواهید که هر گاه قصد نقاشی کردن داشت، فقط روی آن کاغذ بکشد. در این حالت، هیچ لزومی به عصبانی شدن شما و دروغگویی کودک نخواهد بود. علاوه بر این، کودک یاد خواهد گرفت که روی کاغذ نقاشی کند و اگر هم به اشتباه روی دیوار خطی کشید، مسئولیت اشتباهش را بپذیرد و با دستمال آن را پاک کند.
- راستگوییهای کودک را تایید و تشویق کنید.
زمانی که کودک خودش دربارۀ کار اشتباهی که انجام داده است، برای شما تعریف میکند، از راستگویی او قدردانی و حمایت کنید، زیرا این عمل شما، او را به راستگوییهای بیشتر تشویق میکند. مثلا، میتوانید بگویید:« از تو متشکرم که خودت این مطلب رو به من گفتی، میدونم که گفتن برات سخت بوده ...» آنگاه خودتان موضوع را مرتب کنید.
در نظر داشته باشید، در اینگونه موارد هیچگاه با خشم، عصبانیت و ناراحتی با کودک رفتار نکنید، زیرا او را به سوی دروغگویی و کتمان حقیقت سوق میدهید. مثلا، وقتی کودک نزد شما میآید و میگوید : مامان، من یک استکان شکستم... ، از او برای بیان اشتباهش تشکر کنید نه اینکه او را به خاطر شکستن استکان تنبیه کنید. به او بگویید : متشکرم که گفتی، خوب حالا بیا با هم خرده شیشه ها را جمع کنیم.»
- الگویی شایسته از صداقت برای کودکتان باشید.
بهترین راه برای آموزش صداقت به کودکان آن است که پدر و مادرها و اعضای خانواده خودشان سعی کنند این گونه رفتارها را در عمل به کودکان نشان دهند و با هم روراست باشند. مثلا، وقتی قولی به کودک میدهند، حتما به آن پایبند باشند و به آن عمل کنند.
- به کودک اجازۀ «خیال پردازی» بدهید.
کودکان خردسال به دلیل اینکه هنوز قادر به تشخیق واقعیت از خیال نیستند، نمیتوانند بین راست و دروغ تفاوت بگذارند. در واقع، این کودکان هنوز نیازمند گسترش و توسعۀ دنیای خیالی خود هستند تا بتوانند قدرت خلاقیت و ابتکارشان را پرورش دهند.
معمولا «خیالپردازیهای» کودکان از چهار-پنج سالگی به بعد کاهش مییابد و تدریجا قدرت تشخیص حقیقت دروغ را پیدا میکنند. اگر کودکان بعد از پنج-شش سالگی نیز سعی کنند با رویاسازیهای ذهن خود حقیقت را نادیده بگیرند، والدین باید در صدد رفع علت این امر باشند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼